شناسهٔ خبر: 86049 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن امروز

یادداشت روز وطن امروز:

شوی نتانیاهو بهانه تداوم مناقشه

مذاکرات هسته ای/43

نماینده/شهاب‌الدین سینایی: پس از نطق اخیر نتانیاهو در کنگره آمریکا تعداد زیادی از کارشناسان داخلی و خارجی با ارائه تحلیل‌های متفاوت به چرایی، آثار و پیامدهای این اقدام نخست‌وزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی پرداختند. نگرش تقلیل‌گرایانه وجه مشترک همه تحلیل‌های صورت پذیرفته است. در این نوشتار برآنیم با رهیافتی جامع و با پرهیز از رویکردهای تقلیل‌گرایانه به تجزیه و تحلیل اقدام اخیر نتانیاهو و تاثیرات آن بر روند مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب بپردازیم. نکته حائز اهمیتی که در همین ابتدا باید بدان اشاره کرد آن است که تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات هسته‌ای ایران، هدف کانونی نتانیاهو و بنا به ادعایی که در ادامه به تبیین آن پرداخته‌ایم، هدف ایالات متحده از برپایی چنین نمایشی بوده است. اگر بپذیریم دولت ایالات متحده قدرتی موثر در سیستم  بین‌المللی حاضر است و به تعبیر برخی اندیشمندان روابط بین‌الملل نقش هژمون را در سیستم فعلی بین‌الملل ایفا می‌کند، باید بپذیریم آمریکا نسبت به هرگونه اقدام که بر خلاف خواست و منافع تعریف شده این دولت باشد به مقابله حداکثری برمی‌خیزد. با توجه به آثار مستقیم و منفی سخنرانی نتانیاهو بر روند مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب و جایگاه این مذاکرات در سیاست خارجی دولت دموکرات باراک اوباما، پرسشی اساسی مطرح می‌شود که با واکاوی آن شناختی جامع نسبت به چرایی شوی سیاسی نتانیاهو علیه برنامه هسته‌ای ایران حاصل خواهد شد.
اگر ایالات متحده برای دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران عزمی جدی دارد، نطق نتانیاهو در کنگره آمریکا چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
برای پاسخ به پرسش فوق دو نظر عمده می‌توان مطرح کرد.
اول: تشتت عمیق آرا میان دولتمردان آمریکایی
براساس این دیدگاه، دولت اوباما برای دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران کاملاً جدی است لکن مخالفان دولت وی که غالباً از حزب جمهوریخواه هستند، کارشکنی در این مسیر را برای ممانعت از دستیابی به توافق در مذاکرات هسته‌ای در دستور کار قرار داده‌اند. بنابراین مخالفان اوباما با دعوت از نتانیاهو در تلاش برای ایجاد مانع در مسیر مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب هستند. ارائه طرحی با عنوان «نظارت و بازبینی موافقتنامه هسته‌ای در سال ۲۰۱۵» به مجلس سنای آمریکا توسط ۴ سناتور آمریکایی پس از هفته‌ها رایزنی با دیگر اعضا و لابی‌های پرنفوذ کنگره که هرگونه توافق کاخ سفید با تهران را به نظر مساعد نمایندگان کنگره منوط می‌سازد، نمود بارز و روشنی از وجود اختلافات گسترده میان این دو نهاد اصلی حکومت ایالات متحده است.   «رابرت منندز»، «لیندزی گراهام» و «نیم کاین» به اتفاق «باب کروکر» رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا ۴ سناتوری هستند که ۲۷ فوریه ۲۰۱۵ طرح مزبور را به هیأت‌رئیسه سنا ارائه دادند. بنا به گفته  کروکر هدف اصلی این طرح، صدور مجوز بررسی مسؤولانه توافق احتمالی با ایران است. این طرح می‌کوشد از طریق ایجاد اکثریتی در کنگره مانع فروپاشی ساختار تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران شود؛ ساختاری که به باور تندروهای آمریکایی برپا کردن آن سال‌ها برای کنترل تهدید اتمی ایران زمان برده و می‌تواند زمینه‌های نارضایتی شدید لابی‌های صهیونیستی و مقامات تل‌آویو را فراهم آورد.
طرح نظارت و بازبینی موافقتنامه هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ دارای ۳ محور اصلی است که در ذیل آمده است.
۱- محور نقد و بررسی کنگره: رئیس‌جمهور باید ظرف ۵ روز پس از انعقاد موافقتنامه جامع هسته‌ای با ایران، ۳ متن را در اختیار کنگره قرار دهد.
اول - متن موافقتنامه
دوم - تاییدیه پایبندی ایران به مفاد موافقتنامه هسته‌ای
سوم - تاییدیه تعهد ایران به موافقت با اهداف مورد نظر مذاکرات مبنی بر عدم اشاعه هسته‌ای و جلوگیری از مخاطرات پیش روی امنیت ملی که تصریح می‌دارد ایران هرگز از فعالیت‌های هسته‌ای برای مقاصد نظامی استفاده نخواهد کرد.

۲- محور ممنوعیت تعلیق تحریم کنگره به مدت ۶۰ روز: عطف به ضمیمه طبقه‌بندی بخش سوم محور پیشین، رئیس‌جمهور در صورت انعقاد موافقتنامه از تعلیق هر تحریمی به مدت ۶۰ روز محروم است. طی این مدت کنگره می‌تواند در جریان برگزاری جلسات بررسی موافقتنامه هسته‌ای اقدامات لازم را برای تصویب یا رد آن را صورت دهد یا آن مسکوت گذارد. در این مدت رئیس‌جمهور حق دارد از تسهیلات و اختیارات اعطایی کنگره در زمینه تحریم‌ها استفاده کند.
۳- محور نظارت کنگره در برابر پذیرش ایران: پس از دوره بررسی کنگره، رئیس‌جمهور موظف به ارائه ارزیابی وضعیت پیروی ایران از مفاد توافق در دوره‌های ۹۰ روزه است. تحت هر شرایطی رئیس‌جمهور نتواند پیروی ایران از توافق را تایید کند یا ایران مفاد توافق را نقض کند، کنگره می‌تواند برای بازگرداندن تحریم‌های لغو یا تعلیق‌شده اقدام کند.
همانگونه که از فحوای طرح فوق پیداست، مخالفان توافق هسته‌ای با ایران تمام تلاش خود را برای محدود کردن و به تعبیری حتی بی‌اختیار کردن رئیس‌جمهور آمریکا برای هرگونه اقدام در روند برنامه هسته‌ای به کار بسته‌اند. فارغ از آنکه این طرح بتواند مورد تایید کنگره آمریکا قرار گیرد یا خیر، موضوع اساسی آن است که چنین اقداماتی بیش از هر چیز نشان از وجود اختلافات عدیده میان کنگره و دولت باراک اوباما دارد.
نظر دوم: هماهنگی کنگره با دولت اوباما برای تداوم مناقشات هسته‌ای
دیدگاه دیگری که در رابطه با نطق نتانیاهو در کنگره مطرح می‌شود، بیشتر ناظر به ایجاد نوعی پیوند و توافق ناپیدا میان این دو نهاد اصلی حکومت ایالات متحده برای کشدار کردن بحران هسته‌ای ایران است. بر این اساس اقدام کنگره آمریکا برای دعوت از نتانیاهو را می‌توان نمود چماق دولت ایالات متحده در روند مذاکرات هسته‌ای با ایران به شمار آورد. همزمانی گفت‌وگوهای «محمدجواد ظریف» و «جان کری» با نطق نتانیاهو را می‌توان شاهدی بر این ادعا به شمار آورد. پیروان این دیدگاه معتقدند از آنجا که احزاب سیاسی آمریکا بویژه ۲ حزب بزرگ دموکرات و جمهوریخواه در موضوعات اساسی‌ای که با منافع ملی این دولت به طور مستقیم ارتباط دارد کاملاً هماهنگ با یکدیگر رفتار می‌کنند، حمایت کنگره از نطق نتانیاهو را نیز می‌توان به‌عنوان روی دیگری از مذاکرات و اهرمی برای فشار و سهم‌خواهی بیشتر از ایران در روند مذاکرات به شمار آورد.  
پیروان این ادعا بر این باورند با توجه به جایگاه رژیم صهیونیستی در معادلات راهبردی دولت ایالات متحده و پیوندهای فوق‌استراتژیک میان دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی‌توان اختلاف نظر اساسی آن هم در موضوعی اساسی چون برنامه هسته‌ای ایران را موضوعی واقعی دانست. بر این اساس اینگونه اقدامات در راستای منافع مشترک رژیم صهیونیستی و ایالات متحده که در تداوم مناقشه هسته‌ای ایران و استمرار موج ایران‌هراسی در منطقه و جهان تامین می‌شود، قابل تبیین است.
پیروان این نظر اساساً قائل به ساختگی بودن بحران هسته‌ای ایران بوده و بر این باورند آمریکا و اسرائیل با اطلاع کامل از نظامی نبودن برنامه هسته‌ای ایران، تنها برای تامین برخی منافع مشخص به ساخت تهدید هسته‌ای ایران روی آورده و از قبل ساخت این تهدید، ضمن پیشبرد همزمان ۳ پروژه «ایران‌هراسی»، «شیعه‌هراسی» و «اسلام‌هراسی» به تامین منافع گسترده خود در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی پرداخته‌اند.
 فرجام سخن
بنا به آنچه اظهار شد، هر دو دیدگاه مطرح‌شده پیرامون چرایی نطق نتانیاهو در صحن کنگره بر یک موضوع اساسی و مشترک تاکید دارد. عدم خواست دولت ایالات متحده برای به ثمر رسیدن مذاکرات هسته‌ای و پایان دادن به بحران برساخته هسته‌ای ایران، موضوع مشترکی است که بی‌تردید پیروان هر دو دیدگاه در پذیرش آن اتفاق نظر دارند. به عبارت دیگر چه دیدگاه اول و چه دیدگاه دوم را به‌عنوان نظر صحیح در نظر داشته باشیم، پیامد آشکار پذیرش هرکدام از آنها آن است که دولت ایالات متحده به رهبری باراک اوباما - چه بخواهد، چه نخواهد - امکان ایجاد فضای مناسب برای به ثمر نشستن مذاکرات هسته‌ای را ندارد. توضیح آنکه در صورت صحت دیدگاه اول، مخالفان دولت ایالات متحده امکان توافق را به دولت اوباما نخواهند داد و دیدگاه دوم نیز اساساً ناظر بر عدم خواست دولت اوباما برای رسیدن به توافقی جامع با ایران بر سر موضوع هسته‌ای است. بنابراین نکته دارای اهمیتی که باید مورد توجه مسؤولان و دیپلمات‌های کشورمان قرار گیرد، آن است که  دولت ایالات متحده منافع خود را در تداوم مناقشه هسته‌ای ایران می‌داند و به دلایل گوناگون اقتصادی و سیاسی، در صورتی که اتفاق خاصی در راهبردهای ایالات متحده ایجاد نشود، رسیدن به توافقی جامع غیرواقع‌بینانه می‌نماید.

نظر شما