شناسهٔ خبر: 84496 - سرویس اقتصاد
نسخه قابل چاپ

سرمقاله رسالت:

نگرش تربيتی به مهارت‌های اقتصادی

اقتصاد431

نماینده/سید باقر پیشنمازی: درآغاز سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملي و مديريت جهادي، هر يك از اين دو موضوع مهم به طور جداگانه مورد بحث و گفتگو و تبيين قرار گرفت. اگر اقتصاد با فرهنگ همگام شود، به ورزشگاه تربيت و اخلاق تبديل مي‌شود و اين در صورتي است كه فرهنگ موفق شود براي اقتصاد ريل‌گذاري كند. فقه شيعه اين ريل گذاري را مهندسي كرده است. اما تحقق فراگير آن همان حلقه مفقوده‌اي است كه در گرو تربيت مديران و كارشناسان معتقد قرار گرفته است. دانشگاه‌هاي ما كه از سال‌هاي دور، بناي زيرساخت‌هاي علوم انساني را به غربيها تقديم كرده‌اند، در عرصه اقتصاد متخصصان و كارشناساني متناسب با همان جهان بيني تربيت مي‌كنند و اين متخصصان نيز همان انديشه را مي‌توانند اجرا كنند! اسلام اقتصاد را به عنوان يك اصل قبول دارد اما آن را هدف نمي‌داند. در فقه ما بر خلاف غرب، انسان هرگز يك ابزار نيست و همه كيان و سرنوشت او از منظر ميزان منفعت‌رساني مادي محاسبه نمي‌شود. مالكيت انسان اعتباري و مشروط است و مالكيت مطلق از آن خداست. ثروت مشروع، از كار و تلاش به دست مي‌آيد. اسراف و تبذير و نيرنگ و فريب در روابط اقتصادي جايز نيست. حرص و طمع و بخل، نفي، انفاق و احسان و وقف، تحسين شده است.

 

يكي از وجوه مشترك فرهنگ و اقتصاد مسئله «حسابگري» است و مهارت‌هاي اقتصادي نيز از تمرين حسابگري به دست مي‌آيد.

- كسي كه حاصل زحمت و كار خود را به انساني نيازمند تقديم مي‌كند.

- كسي كه ثروت خود را براي احداث مسجد و مدرسه به كار مي‌گيرد.

- كسي كه از حق شرعي و قانوني خود صرف نظر كرده و مجرمي را عفو و از پاي چوبه‌ دار آزاد مي‌كند.

- كسي كه پاي بر اميال طغيانگر خود مي‌گذارد و نفس سركش را لجام مي‌زند.

- كسي كه از خواب شيرين سحرگاهي صرف نظر كرده و براي راز و نياز با خدا بستر را ترك مي‌كند. همه نتيجه حسابگري است و البته اين حسابگري هم براي رسيدن به منفعت و لذت است. اما منفعت در افقي عالمانه، و لذت در دنيايي متفاوت و سرشار از بهجت و نشاط روحي. فلسفه زندگي انسان در اين دنيا، تعيين سرنوشت مبتني بر اختيار بين خير و شر براساس حسابگري و معيار فطرت، تعقل و بهره‌گيري از راهنمايي و روشنگري انبياي الهي است.

خداي متعال در قرآن كريم با به كارگيري واژه‌هاي اقتصادي به ابلاغ مفاهيم فرهنگي و تربيتي و ايجاد انگيزه براي داد و ستد معنوي پرداخته‌اند واژه‌هايي مثل تجارت (۱) خريد و فروش (۲) قرض (۳)، و در دعاها نيز از اين قبيل تعابير براي فهم بهتر پيام آمده است (۴).

يكي از عرصه‌هاي مهم تربيت نيز، «تربيت اقتصادي» است به دو معنا:

۱- تربيت ديني از كودكي، با بهره‌گيري از مفاهيم و تمرين تعامل اقتصادي.

۲- تربيت اقتصادي از نوجواني براي كسب مهارت در جهت توليد و تامين درآمد و توان اداره زندگي.

اما در موضوع اول: تربيت، مفهومي انتزاعي است كه تحقق آن نيازمند ظرف مناسب است از جمله اينكه ناظر بر شكوفايي استعدادها و پرورش خلاقيتها است.

بسياري از صفات پسنديده و اخلاق حسنه در عرصه عمل و تمرين و ممارست حاصل مي‌شود و سفارش گفتاري به تنهايي منجر به تحول رفتاري و تربيت انسان نمي‌شود.

تعامل اقتصادي، مفاهيم و عناصر آن ظرف مناسبي براي تربيت ديني و تمرين مقتضيات آن است. مثلا فهم «دادو ستد» و تمرين عملي متناسب سن فرزند، بستر مناسبي است تا مربيان بتوانند از آن براي تربيت
دانش آموزان در مسائلي مثل رعايت حقوق ديگران، صداقت، پرهيز از نيرنگ و دروغ، اجتناب از حرص و طمع ـ تفكر و حسابگري، شناخت سود و زيان، اندازه نگاه داشتن، رعايت حريمها، عدالت، انصاف، وفاي به عهد، خدمت، هشياري در روابط اجتماعي و... بهره‌گيري كنند.

موضوع دوم: نظام اجتماعي ما كه به بهانه زمان‌بندي تحصيل، سربازي، اشتغال و امكان‌ تامين معيشت، حداقل ۱۰ سال بين سن بلوغ و ازدواج فرزندان ما فاصله انداخته است و اين نيز خسارت‌هاي فرهنگي و اخلاقي بسياري را به بار آورده است، به اين سئوال توجهي ندارد كه جوان ما در مدت اين ۱۰ سال چگونه به نياز فطري‌اش براي تشكيل خانواده و تحصيل آرامش در كنار همسر و تامين سالم و پاك غريزه قدرتمند جنسي، پاسخ دهد!؟

در گذشته كه خانواده زودتر شكل مي‌گرفت، شاهد تربيت اقتصادي سنتي بوديم تا فرزندان به محض توانايي براي ازدواج و تشكيل خانواده از توان لازم براي تامين معيشت خود برخوردار باشند. پدراني كه شغل آزاد داشتند يا در بازار بودند، فرزندان خود را در اوقات فراغت‌شان به كار مي‌گرفتند و بر اساس كار، به آنان حق الزحمه مي‌پرداختند. براي فرزندان نيز درآمد به دست آمده از زحمت و تلاش خود عزت آفرين بود و همراه با احساس كرامت، بر خلاف پول تو جيبي‌هاي بدون زحمت كه آثار معكوس تربيتي بر جاي مي‌گذاشت. برخي از اولياء كه خود شغل آزاد نداشتند از دوستان شاغل خود تقاضا مي كردند تا در فصل تابستان و ايام تعطيل مدارس، فرزندشان را براي كسب تجربه اقتصادي به همكاري بپذيرند. يا اينكه برخي نوجوانان به تشويق خانواده در كنار در خانه خود بساط فروش كالا مي‌گذاشتند و داد و ستد را تمرين مي‌كردند.

در روستاها مسئله از اين جدي‌تر بود و اكنون نيز در مناطقي از كشور كه مهاجرت به شهرها صورت نگرفته، همچنان مشاهده مي‌شود كه فرزندان در اقتصاد خانواده مشاركت دارند و با حضور در مزارع و شاليزارها و گندمزارها يا در امر پرورش دام و صنايع دستي، در توليد درآمد، نقش جدي ايفا مي‌كنند. و لذا نسبت به برخي از فرزندان شهري كه حتي يك گام هم بدون تكيه‌گاه پدر و مادر نمي توانند بردارند، از فهم اقتصادي و معيشتي و توان خود اتكايي بيشتري، برخوردارند.

تقويت فرهنگ خوداتكايي در خانواده و تعريف حق الزحمه در ازاي كار (هر چند در منزل) و اينكه: هركه نان از عمل خويش خورد و
زمينه سازي تدريجي براي مبادرت به توليد و كسب درآمد و فاصله گرفتن از تكيه‌گاهها و هر از چندي آزمايش روي پاي خود ايستادن، از جمله مقدمات تربيت اقتصادي است.

درك مفاهيمي مثل دخل و خرج، دورانديشي در مصرف و پركاري در توليد و بهره‌گيري اقتصادي از اوقات فراغت و اهتمام براي تجميع سرمايه و توليد و كسب درآمد و تلاش در عملي كردن، آن غير از كارآمدي و اعتماد به نفس و خوداتكايي، موجب احساس هويت و كرامت و عزت مي گردد و چنين فردي نيز براي تامين معيشت زندگي در صورت تشكيل خانواده دچار وحشت و اضطراب نمي‌شود و با تلاشي مضاعف گليم خود را از آب بيرون مي‌كشد.

هرچند برخي از مدارس به صورت خودجوش ابتكاراتي در اين زمينه به كار گرفتند اما اقدام اساسي در حوزه «تربيت اقتصادي و زيستي» به عهده وزارت آموزش و پرورش است. شوراي عالي آموزش و پرورش نيز از سالها قبل، اين وظيفه را به عنوان يكي از ساحت‌هاي تربيتي تصويب و ابلاغ كرده است.

وزارت آموزش و پرورش با برنامه‌ريزي و اقدام در هر دو ظرفيت تعريف شده فوق و زمينه‌سازي براي پرورش استعدادهاي
دانش آموزان، خدمت بزرگي به آنان و خانواده‌ها و استقلال اقتصادي كشور مي‌تواند ارائه نمايد.

براي تحقق اين منظور، معاونت پرورشي و تربيت بدني وزارت در سال ۱۳۸۶ با پيگيري و جلب موافقت سازمان مديريت و برنامه‌ريزي وقت كشور «دفتر برنامه‌ريزي تربيت اقتصادي و زيستي» را بنا گذاشت و كار اين دفتر با آمايش وضع موجود كتب درسي پايه‌هاي مختلف تحصيلي در حوزه مفاهيم اقتصادي آغاز شد تا نسبت به برنامه‌ريزي مناسب براي تامين منابع تكميلي درسي و تعريف روش‌هاي عملي به تفكيك ۳ دوره تحصيلي آن زمان و توسعه تدريجي آن اقدام نمايد. اما تلاشها و اقدامات اين دفتر در ميانه راه پس از تغيير وزير متوقف گرديد و دفتر برنامه‌ريزي تربيت اقتصادي و زيستي قبل از سالگرد تاسيس خود به دليلي غيركارشناسانه و به بهانه كوچك‌سازي ساختار تشكيلاتي وزارت حذف گرديد! اكنون و در پي چندين سال پي در پي شعار اقتصادي سال، و به دليل وجود ظرفيت‌هاي انساني و محيطي بالقوه و بالفعل بسيار زياد در كشور، براي دستيابي به استقلال اقتصادي و توسعه فرهنگي ـ تربيتي، ضروري به نظر مي‌رسد كه وزارت آموزش و پرورش نسبت به احياي دفتر ياد شده و تمهيد تربيت اقتصادي و زيستي دانش‌آموزان، خصوصا در اجراي راهكار ۵-۶ فصل هفتم سند تحول بنيادين اهتمام نمايد.

پي نوشت‌ها:

۱- قرآن كريم سوره صف آيه ۱۰

۲- قرآن كريم سوره توبه آيه ۱۱۱

۳- قرآن كريم سوره بقره آيه ۲۴۵

۴- دعاي ابوحمزه ثمالي: الحمدلله الذي اسئله فيعطيني و إن كنت بخيلا حين يستقرضني.

نظر شما