نماینده/ وقتی تحریمی در شورای امنیت در حال تصویب است، هر یک از ۵ عضو دارای حق وتو میتوانند آنرا وتو کنند، اما برای لغو آن هر ۵ عضو باید موافق باشند. اما اگر بنا بر لغو یک مصوبه باشد، باز هم هر یک از اعضا میتوانند مانع لغو آن شوند بنابرین این گونه نیست که اگر کسی به تحریمی رأی دهد در صورت پشیمانی بتواند آن را لغو کند. چین و روسیه متأسفانه به تمام مصوبههای تحریم کشورمان رأی دادند و اینکه نمیتوانند بدون توافق هر سه قدرت غربی آن را ملغی کنند، هر چند مایل به ملغی کردن آن باشند. البته تا حدودی به تعدیل پیشنهاد غرب پرداختند، اما در نهایت به آن رأی دادند و امروزه روسیه برای فروش s۳۰۰ ها به ایران همین قطعنامهای را بهانه میکند که خودش به آن رأی داده است. درباره رفتارشناسی چین و روسیه در قبال ایران و چرخش ایران به سمت چین، به عنوان یک قدرت رو به پیش که تا چهار دهه بعد، پیش بینی میشود قدرت اول اقتصادی جهان شود، با دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل استراتژیک گفتگویی را انجام دادهایم که پیش رو دارید.
- آیا مواضع چین در مسئله اختلاف اصلی ایران با غرب یعنی مسئله هستهای شفاف و ثابت بوده است؟
در ایام اخیر موضع چین و روسیه مخالفت با قطعنامههای جدید است. ما نباید فراموش کنیم چین و روسیه جنبه ایدئولوژیک خودشان را از دست دادند و بر اساس منافع خودشان رأی میدهند و در آن مقطع منافع خود را در قطعنامه دیدند، هر چند در تحلیل خود اشتباه کردند. منافع آنها در این نیست که امریکا بخواهد بر منطقه مسلط شود، به همین دلیل هم میبینیم روسیه امروز بر خلاف گذشته به این تشخیص رسیده که غربیها حد و حدودی برای پیشروی در سلطه به کشورهای دیگر قائل نیستند و به همین دلیل حاضر به رأی صدور قطعنامه علیه سوریه نشدند، و این قطعنامههای پیشنهادی در شورای امنیت رأی نیاورد. در صحنهای دیگر میبینیم غربیها در اوکراین نهایت تلاش خود را کردند تا به نفوذ روسیه در این کشور خاتمه دهند و خود به این کشور مسلط بشوند، که ما شاهد سقوط دولت اوکراین هم بودیم. اغتشاشاتی هم که در این کشور پیش آمد که به شدت مورد حمایت کشورهای اروپایی و غرب قرار گرفت.
- چین در ماجرای تحریمها علیه ایران نقش فرصتطلبانه داشت یا کشوری حامی با محدودیتهای خاص خود بود؟
ما نمیتوانیم این را بگوییم که چین حامی ایران است، چین منافع خود را دنبال میکند اما در مقطع فعلی چین منافع خودش را در تشدید تحریمهای ایران و اغاز جنگ با ایران نمیبیند. فراموش نکنیم غربیها به شدت نگران پیشرفت صنعتی اقتصادی و حتی نظامی چین هستند، و چین را به عنوان یک رقیب خطرناک میدانند که در آینده میتواند حرف اول را در اقتصاد جهان بزند. با این لحاظ آگاهیهای چین موجب شده تا در مقطع فعلی چین منافع خودش را در همسویی با غرب علیه ایران یا سوریه نبیند، ولی این نباید باعث بشود که ما فکر کنیم که چین به غیر از منافع خود به چیز دیگری میاندیشد.
- هستهای شدن ایران با منافع استراتژیک چین همخوانی دارد؟
تمام اعضای شورای امنیت اعم از چین و روسیه و همچنین امریکا و انگلیس و فرانسه میدانند که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و فقط در صدد بهرهبرداری از جنبههای صلح آمیز این صنعت است. چین و روسیه کشورهایی هستند که میتوانند در برنامههای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای مشارکت کنند و از این بابت سود هم نصیب خود بکنند، چرا که اصولاً بین کشورهای مختلف رقابت شدیدی است برای اینکه در بازارهای جهان مشارکت کنند و یکی از بازارهای مهم، بحث انرژی هستهای در ایران است. ایران قصد دارد بیست مرکز هستهای را در آینده نه چندان دور در کشور راهاندازی کند و از مشارکت دیگر کشورها نه فقط چین و روسیه در صورتی که مشارکت صادقانه باشد بهره ببرد. اگر هم کشورهایی مانند امریکا، انگلیس و فرانسه نسبت به انحراف ایران به سمت بمب هستهای صحبت میکنند این فقط یک تاکتیک سیاسی و تبلیغاتی است و آنها به خوبی میدانند که ایران به دنبال استفاده غیر صلح امیز نیست. اصولا غربیها مخالفند که کشوری مستقل از آنها بتواند پیشرفت کند ولذا در کار اینگونه کشورها تا بتوانند اخلال ایجاد میکنند، هر چند در مورد کشور ما خیلی منسجمتر عمل کرده و میکنند.
- چرا پس از فروپاشی بلوک شرق و رفتارهای نامطمئن روسیه، ایران چین را برای توسعه اقتصادی و روابط بین الملل انتخاب کرد؟
ما با همه کشورها روابط اقتصادی داشتیم، حتی فروش نفت خود را به اروپا و امریکا یا در اکتشاف و استخراج نفت شرکتهای امریکایی را تحریم نکردهایم. بلکه آنها هستند که این تحریمها را انجام دادهاند. طبیعتا هر کشوری که به تحریم علیه ایران بپیوندد، خودش را محدود کرده و بازار را در اختیار دیگر کشورها گذاشته است.
فراموش نکنیم کشورها به دنبال آن هستند که در رقابت با کشورهای مختلف رقبای خود را از میدان به در کنند و این اشتباه غرب بود که با این تحریمها خود را از میدان به در کرد و راه را برای رقبای خود هموار ساخت. ما کماکان ترجیح میدهیم در پروژههایی که در کشور وجود دارد، کشورهای مختلف به رقابت بپردازند. این طور نیست که ما خودمان را محدود کردیم به چین بلکه کشورهای دیگر خود را از بازار ایران محدود کردند.
به همین دلیل شاهد آنیم که برخی شرکتهای امریکایی مثلاً بوئینگ به کاخ سفید نامهای ارسال کردند و از آنها درخواست کردند انها را از تحریم علیه ایران خارج کنند تا با ایران معامله و تجارت داشته باشند.
- علت عدم مداخله چین در مسائل دیگر مناطق جهان علی الخصوص خاورمیانه چیست؟
چین در تلاش است تا کوچکترین بازارها را هم تصرف کند و از بازارهای بزرگ مثل امریکا تا کشورهای کوچک مورد استقبال چینیها هستند، ما از حمایت چین از ایران حمایت میکنیم، حتی اگر به خاطر منافع خود این کار را انجام دهد. ولی چرا کشورهای دیگر اینقدر در باره ایران موضع گیری میکنند، به خاطر آن است که ایران در رسانهها به عنوان موضوع روز جهان مطرح است. از جمله مذاکرات ۵+۱ و بحث هستهای. چین هم یکی از اعضای ۵+۱ است و طبیعی است که چه دوست و چه دشمن در مورد ایران موضعگیری کنند، زیرا نمیتوان در مورد موضوعات مهم جهان بی تفاوت باشند و موضعی اتخاذ نکنند، حتی اگر خودشان هم موضع گیری نکنند مورد سوال رسانه ها قرار میگیرند و در نتیجه مجبور به موضع گیری میشوند.
- تا چه اندازه چین در ایران به دنبال استراتژی دستیابی به امنیت انرژی است؟
هر کشور پیشرفته و در حال پیشرفتی به انرژی نیاز دارد و امنیت انرژی دارای اهمیت بالایی است. ایران یک کشور مستقل است که تحت نفوذ امریکا نیست و مانند کشورهایی مثل عربستان و قطر نیست که اگر امریکا بگوید نفروش دیگر نفروشند. بلکه ایران سیاست مستقلی دارد و چین هم چون کشورهای غربی را رقیب خود میبیند، تمایل به برقراری ارتباط با کشوری را دارد که مطمئن باشد تحت سلطه غرب نبوده و یک منبع مطمئن برای انرژیاش است.
- دیگر کشورها چگونه میتوانند از رابطه ایران – چین الگوبرداری کنند؟ این رابطه قابل الگوبرداری است یا محدود به شرایط زمانی و موقعیت خاص دو کشور است؟
چین یک قدرت رو به گسترش بوده و حتی در تحلیل غربیها پیش بینی کردهاند تا سال ۲۰۵۰ یا حتی نزدیکتر چین قدرت اول اقتصادی جهان خواهد بود. چین کشوری نیست که بتوان آنرا نادیده گرفت ضمن اینکه ذخایر ارزی زیادی دارد و بسیاری از کشورها مایلند چین در کشورشان سرمایهگذاری کند.
ایالات متحده به چین بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار بدهکار است و اگر چین طلبش را مطالبه کند، آمریکا دچار بحرانهای شدیدتری در اقتصاد خواهد شد. لذا کشورهای مختلفی از جمله امریکا در صددند با این قدرت رو به پیش رابطه برقرار کنند و تلاش کنند از این رابطه بهره ببرند. البته ما نباید فراموش کنیم چینیها دارای اهتمام بالایی به نسبت به کار و ثبات محیط کاری بالایی هستند؛ در حالی که در مصرف بسیار قانع هستند و همین سبک زندگی یک مازاد درآمد برای آنها ایجاد میکند که روز به روز به ذخایر ارزی و قدرت اقتصادی آنها میافزاید. با این فرهنگ کار و قناعت و مصرف فردی پایین توانسته محصولات خود را با قیمت پایین عرضه کند و در بسیاری موارد کیفت خوبی را ارائه دهد. مثلاً در مورد کامپیوتر و قطعات آن، چین از کالای درجه یک به پایین تولید میکند تا جایی که حتی بازار کامپیوتر امریکا تا حد زیادی در اختیار چینیهاست. نه فقط امریکا، بلکه بسیاری از محصولات کشورهای غربی نمیتوانند از نظر قیمت با کالاهای چینی رقابت کنند ضمن اینکه چین کیفیت خوبی هم به کالاهای خود بخشیده است.
اکثر کارخانجات در دنیا قدرت رقابت با کارخانههای چینی را از دست دادهاند و چین هم ثابت کرده نه تنها در کپی برداری استاد، بلکه در نوآوری هم پیشرفتهای خوبی داشته است. ما باید تلاش کنیم تا آنجایی که منافع کشور ایجاب میکند رابطه با کشور چین را گسترش دهیم. البته مردم ما باید تلاش خود را بکنند تا خرید محصولات ایرانی را به محصولات هر کشوری برتری دهند تا از تولید ملی حمایت کرده باشند. ضمن اینکه تولید کنندگان ما باید بدانند با یک بازار جهانی مواجه هستند که رقابت از نظر قیمت و کیفت بسیار سخت است.
ما با توجه به ابلاغیه مقام معظم رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی باید به دنبال یک اقتصاد درونزا و برونگرا باشیم. به معنی افزایش تولید داخلی همراه با افزایش کار و تلاش و کاهش اسراف تا بالا بردن سطح کیفی محصولات و بدست گرفتن بازار های جهانی. اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی تلاش آحاد مردم نه فقط مسئولین را می طلبد، زیرا مخاطب اصلی آن مردم هستند.
منبع: هفته نامه دریای جنوب استان بوشهر
نظر شما