شناسهٔ خبر: 83463 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

درخواست دوباره سعید حجاریان و ۵ نکته

نامه رحیمی و خواسته‌ای که با ادعای اصلاح‌طلبان سازگار نیست!

سعید حجاریان علاوه بر آنکه مدعای برگرفته از نامه معاون اول سابق رئیس‌جمهور درباره دریافت پول از سوی نمایندگان مجلس هشتم صحت نداشته و با اصل نامه منطبق نیست، خواسته حجاریان برای اعطای حق انحلال مجلس به دولت با آن مدعا نیز تطابقی ندارد؛ چرا که اگر ...

نماینده - خواسته تاریخی سعید حجاریان برای تغییر قانون اساسی و اعطای حق انحلال مجلس شورای اسلامی به دولت از یادها نرفته بود که این بار وی در مصاحبه‌ای با هفته‌نامه «صدا» بار دیگر بر این خواسته تأکید و ضمن تحریف نامه محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور سابق نوشت: این مجلس دیگر نمی‌تواند در رأس امور باشد! مدعای حجاریان به نقل از رحیمی آن است که در یک مجلس ۲۹۰ نفره ۱۷۰ نماینده از رحیمی پول گرفته‌اند و درنتیجه باید این امکان وجود داشته باشد که مجلس توسط دولت منحل شود!

در این زمینه گفتنی‌هایی است که در ادامه بدان اشارت می‌کنیم.

۱- فارغ از اینکه مدعای رحیمی که مورد استناد سعید حجاریان قرار گرفته است تا چه اندازه صحت دارد و مراجع امور بایستی بدان پاسخ گویند سؤال اساسی اینجا است که آیا رحیمی گفته است ۱۷۰ نماینده مجلس از من پول گرفته‌اند؟! به نامه معاون اول سابق رئیس‌جمهور نگاهی دگرباره می‌اندازیم تا روشن شود «برای انتخابات مجلس هشتم کمیته‌ای متشکل از برخی چهره‌های اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمک‌های غیردولتی پشتیبانی مالی شود. در میان افراد کمک‌کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به این‌جانب معرفی شده بود... درنهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیه اسناد و کپی چک‌های صادره که به قریب ۱۷۰ نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است»

روشن است که مدعای حجاریان در رابطه با مجلس نهم با استناد به نامه رحیمی صحت ندارد چرا که اصل سخن و ادعای هنوز اثبات نشده رحیمی به مجلس هشتم مرتبط است و در ثانی و مهم‌تر از آن مربوط به کاندیداهای انتخابات است نه نمایندگان مجلس و طبیعی است که از آن ۱۷۰ نامزد بسیاری نتوانسته‌اند به مجلس راه یابند و یا برعکس که بعد از افشای لیست اسامی آنان همه‌چیز روشن خواهد شد.

۲- در هر انتخاباتی طبیعی است که برخی برای تبلیغات انتخاباتی پول دریافت کنند و اصولاً تبلیغات انتخاباتی خرد و کلان حتی به اندازه یک برگه چاپی سیاه‌وسفید هزینه دارد ولی این هزینه‌ها از کجا بایستی تأمین شود؟ سؤالی که قانون‌گذار محترم بایستی بدان پاسخ دهد ولی سؤال اساسی آن است که آیا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که رئیس‌جمهور سابق، مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخابات را متهم به دریافت پول از شهرام جزایری نمود و کروبی نیز پذیرفت و گفت من از مردم پول می‌گیرم و ورد بلد نیستم که بر کاغذ بخوانم تا طلا شود کسی گفت که «قوه مجریه‌ای که نامزد تصدی آن از شهرام جزایری پول بگیرد مشروعیت ندارد»؟‍! طبیعی است که صدای دریافت‌کننده پول در آن برهه بالاتر از همه بود و کسی که آن پول را دریافت کرده بود مدعی‌تر از دیگران بود و سخن از تقلب و ضرورت سلامت انتخابات می‌راند. اصل سخن اینجا است که به استناد دریافت پول از سوی چند نامزد انتخابات و نه نماینده مجلس چگونه می‌توان قوه‌ای را زیر سؤال برده و بر صحت و سلامتی آن انگشت ابهام گذاشت؟‍‍!

۳- نکته دیگر مدعای سعید حجاریان به استناد نامه رحیمی آن است که نمایندگان مجلس هشتم [این ادعا با استناد به نامه رحیمی دروغ است که ذکر آن رفت] از معاون اول سابق پول دریافت کرده‌اند و درنتیجه مجلسی که در خدمت دولت باشد و از معاون رئیس‌جمهور پول دریافت کرده باشد نمی‌تواند در رأس امور باشد.

سؤال: اگر مجلس دریافت‌کننده پول از دولت نمی‌تواند در رأس امور باشد چرا که در خدمت دولت است چگونه این اختیار را باید به دولت داد که مجلس غیرهمسو را منحل و مجلسی تحت فرمان‌بر سر کار آورد؟!

آیا این خواسته با آن مدعا سر سازگاری دارد؟‍!

۴- بخش دیگر مدعای اصلاح‌طلبان آن است که مجلس هشتم از معاون اول دولت سابق پول گرفته است تا در خدمت منویات این دولت باشد، شواهد امر نشان از آن دارد که مجلس هشتم و نهم بیشترین برخورد را با دولت سابق داشته است، ماجرای یکشنبه سیاه و افشاگری‌های غیرقانونی، اخلاقی و شرعی احمدی‌نژاد علیه رئیس مجلس هنوز از یادها نرفته است، استیضاح‌های متعدد و سؤال‌های همه‌روزه نمایندگان از وزرا هنوز از یادها نرفته است، سؤال نمایندگان ملت از رئیس‌جمهور نیز از یادها نرفته است و حال سؤال اینجا است اگر اکثریت مجلس از معاون اول سابق پول گرفته است تا در خدمت دولت باشد چرا این‌گونه نشد و درست در مقابل دولت قرار گرفت و شأن نظارتی خود را فراموش نکرد؟‍!

۵- درباره تفاوت مجلس و قوه مجریه و اینکه چرا مجلس در رأس امور است محمد خاتمی رئیس‌جمهور اسبق و نیز نماینده اردکان در مجلس اول شورای اسلامی سخنی دارد که یادآوری آن امروز به اصلاح‌طلبان و شخص سعید حجاریان خالی از لطف نیست.

خاتمی در مصاحبه با روزنامه کیهان تحت مدیریت خود در مورخه ۲۱ بهمن ۱۳۵۹ می‌گوید:‌ مجلس مطمئن‌ترین پایگاه مردم است چراکه اگر کسی بتواند در درستی انتخاب مردم در یکی دو مورد تردید روا دارد مسلماً همه مردم در مجموع ده‌ها مورد اشتباه نمی‌کنند به‌هرحال چون اکثریت مردم در مجموع اشتباه نمی‌کنند و اکثریت قاطع مردم نیز به انقلاب و آرمان‌های آن دل‌بسته‌اند درنتیجه اکثریت قاطع نمایندگان این مردم نسبت به معیارهای اصلی انقلاب وفادارند و مجلس هنگامی‌که در پرتو نظارت رهبری اصیل اسلامی قرار می‌گیرد نمی‌تواند انحراف اصولی داشته باشد.

استدلال خاتمی امروز نیز معتبر است، مردم اگر در انتخاب یک نفر یا مجموعه محدودی از افراد اشتباه کرده و یا تحت تأثیر پروپاگاندای رسانه‌ای قرار گیرند در انتخاب مجموعه گسترده‌ای از افراد امکان اشتباه و تحت تأثیر قرار گرفتن بسیار اندک است و در نتیجه روح حاکم بر یک مجلس خواسته عموم یک ملت در یک برهه زمانی است چه این مجلس، مجلس ششم با اکثریت اصلاح‌طلب باشد و یا مجلس نهم با اکثریت مطلق اصولگرا و یا ...

نتیجه:

علاوه بر آنکه مدعای برگرفته از نامه رحیمی معاون اول سابق رئیس‌جمهور درباره دریافت پول از سوی نمایندگان مجلس هشتم صحت نداشته و با اصل نامه منطبق نیست خواسته حجاریان برای اعطای حق انحلال مجلس به دولت با آن مدعا نیز تطابقی ندارد چرا که اگر نمایندگان دریافت‌کننده پول از دولت شایستگی نمایندگی نداشته باشند در نتیجه مجلس نباید در اختیار دولت باشد و قرار دادن حق انحلال مجلس در اختیار دولت یعنی اعطای حق تأسیس یک مجلس گوش‌به‌فرمان به دولت که این خواسته با آن مدعا زمین تا آ‌سمان متفاوت است که ظاهراً طراحان توطئه جدید از تناقض نهفته در آن مطلع نبوده‌اند.

نظر شما