به گزارش نماینده به نقل از مهر، کی روش مربی حرفه ای است، او از دنیایی در فوتبال به ایران آمده که در آن دنیا فوتبال را برای مردم بازی می کنند تا آنها را به ورزشگاهها بکشانند و شوی بزرگی انجام دهند. با این توضیح میتوان فهمید که کیروش منظم چرا تصمیم می گیرد اتوبوس تیم را نگه دارد و ایرانی ها را پنج نفر پنج نفر به داخل اتوبوس ببرد و حتی جواب سربالا به حراستیهای استرالیایی بدهد!
نظم برای کیروش از نان شب هم واجب تر است و این را تاکنون بارها نشان داده است اما او در حال قدردانی و تشکر از آن هفده هزار هواداری است که به ملبورن آمدند و البته آن ۲۵ هزار نفری که در سیدنی بلیط خریدند و به ورزشگاه آمدند. کیروش میداند که آنها چقدر در نتیجه گیری تیمش موثر هستند و شاید نزدیک کردنشان به تیم ملی از نظر احساسی بازیکنان را مسئول تر از قبل هم کرده باشد. این حرکت را باید اما از دو دیدگاه برشمرد :
اول: فرمانده کی روش
نگه داشتن اتوبوس تیم آنهم پس از تمرین سنگین و باز درحالی که بازیکنان به دوش گرفتن و استراحت و شام نیاز دارند یک اتفاق بسیار بعید و عجیب و سخت است، سخت از این جهت که معمولا ستاره ها در ایران تاب چنین مسائلی را ندارند و مدام غر می زنند و همه چیز را خراب می کنند اما سلفی های متعدد فضای مجازی هموطنان ما در استرالیا نشان می دهد بازیکنان بسیار خوشحال هستند و البته به هیچ وجه اعتراضی به این ماجرا ندارند که این بسیار عجیب است! در واقع این مهم خودش دو نکته را نشان می دهد، اول اقتدار بی اندازه کی روش و اینکه تیم در مشت او است و دوم اینکه چقدر بازیکنان او را دوست دارند.
در واقع رمز موفقیت و حتی محبوبیت کی روش اجازه ورود هواداران به اتوبوس تیم ملی نیست بلکه آنست که تیم او مثل یک مشت واحد است و همه تحت کنترل کامل مغز (کی روش) هستند و کسی بازی در این رابطه در نمی آورد و اگر هم کسی بازی درآورد اخراج می شود.
دوم: تفاوت کی روش با مربیان داخلی
برای فهمیدن تفاوت این مربی فوتبال با برخی مربیان وطنی کافی است، همین حالا تیم ملی و رفتارش با هواداران را با استقلال و پرسپولیس مقایسه کنید، آنجا درغربت و درمیان هزاران هواداری که ناشناس هستند و کسی آنها را نمی شناسد کی روش اتوبوس را نگه می دارد و ... اینجا اما در میان خیل مشتاق هواداران تیمهای محبوب، درب محل تمرینشان را می بندند و هیچکس را به درون آن راه نمی دهند و نمی پذیرند که برای این مردم قرار است فوتبال بازی کنند و حتی در صورت وجود انتقاد هم باید آن را بپذیرند و تحمل کنند.
اینها مدتهاست که تمرینات را بسته اند تا مبادا کسی به آنها نزدیک شود اما آنجا در استرالیا تیم ملی برای هوادارانش زمان می گذارد و به آنها بها می دهد تا در غربت برای بازی تیم ملی تمامی سکوها پر باشد اما در تهران (قلب ایران) کسی مشتاق دیدن سراپای تیم های خود را نداشته باشد.
نظر شما