به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری ایسنا، «ملبورن» اولین فیلم سینمایی نیما جاویدی است که با تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی ساخته شده است؛ تهیه کنندهای که پیش از این هم با کارگردانهای جوان دیگری همکاری داشته است.
نیما جاویدی از سال ۷۸ فیلم کوتاه ساخته و برای ساخت اولین فیلم بلند سینماییاش سالها انتظار کشیده است تا اینکه سرانجام از میان حدود ۲۰ طرحی که در تمام این سالها در سر پرورانده، یکی از تجربههای شخصیاش را برمیگزیند و «ملبورن» را میسازد؛ فیلمی که این روزها روی پرده سینماهاست.
جواد نوروزبیگی و نیما جاویدی همزمان با نمایش عمومی این فیلم از چگونگی ساخت این فیلم، انتخاب بازیگرانش، جوایز بینالمللی و شرایط اکرانش در آستانه برگزاری جشنواره فجر گفتند.
بچهای که امانت بود
نیما جاویدی در آغاز این گفتگو ایده اولیه فیلمش را برخاسته از یک تجربه شخصی دانست و یادآور شد: ایده اولیه به یکی از خاطراتم برمیگردد؛ شش هفت سال پیش با دوستانمان که بیشتر زوجهای جوان بودند، سفری داشتیم. در میان همسفران زوجی هم بودند که بچه کوچکی داشتند. یکی از روزها، همه به پیادهروی رفتند اما من حوصله نداشتم. خانه ماندم و از بچه که خواب بود، نگهداری کردم. اما بعد از چند ساعت نگران شدم که چرا این بچه بیدار نمیشود. سر و صدا کردم و خوشبختانه بیدار شد، اما این نگرانی از آن زمان در ذهنم بود و رهایم نمیکرد. به هر حال بچه امانت بود.
او که ۱۱ سال برای ساخت اولین فیلم بلندش انتظار کشید، ادامه داد: ساخت فیلم بلند را مدام به عقب میانداختم تا به ایدهآلهایم برسم اما همین تأخیر باعث شد دچار مشکلاتی هم بشوم. به هر حال وقتی به عنوان یک غریبه وارد سینما میشوی، خواه ناخواه با مشکلاتی روبه رو میشوی.
گیر دادن به جزییات فیلمنامه
وقتی جاویدی تصمیم گرفت اولین فیلم بلندش را بسازد، لیستی از تهیهکنندگانی آماده کرد که سابقه ساخت فیلم اول را داشتند و جواد نوروزبیگی هم جزو همین لیست بود. توسط یکی از دوستانش فیلمنامه را به نوروزبیگی داد و او هم به سرعت پذیرفت.
اما نوروزبیگی تهیهکننده سینما و تلویزیون چگونه تصمیم گرفت که با یک کارگردان جوان و فیلم اولی همکاری کند؟، او در پاسخ به این پرسش گفت: مهمترین بخش همکاریام به خاطر فیلمنامه «ملبورن» بود. فیلمنامههای بسیاری به من میرسد، اما این فیلمنامه در آن مقطع خیلی جذبم کرد. بلافاصله با نیما تماس گرفتم و خیلی سریع به سمت شرایط تولید فیلم رفتیم. ما به سرعت خود را آماده کردیم اما اداره نظارت و ارزشیابی خیلی دیر پروانه ساخت داد و اصلا نفهمیدیم ایراد فیلمنامه چه بود. شاید تا آن زمان چنین فیلمنامه فیلم اولی و با این کیفیت به آنها نرسیده و این موضوع برایشان عجیب بود. این مشکلات باعث تاخیر در ساخت فیلمنامه شد.
نیما جاویدی نیز در ادامه این توضیحات، یادآور شد: در مورد بخشهایی از فیلمنامه نقطه نظراتی وجود داشت اما بیشتر مسائل جزئی بود و خوشبختانه برطرف شد.
«ملبورن» پیش از نمایش در ایران در کشورهای مختلفی اکران شد و جوایز گوناگونی هم دریافت کرد.
پرسش بعدی درباره تاثیر موفقیتهای بینالمللی در اکران داخلی فیلم بود.
فیلم را برای مخاطبان داخلی ساختهام
جاویدی در پاسخ گفت: پخش بینالمللمان با آقای محمد اطبایی یکی از بهترینهاست که برنامه ریزیهایش حساب شده است و پخش فیلم را با استراتژیهای مناسبی انجام میدهند. مثلا یادم است که فیلم در جشنواره پوسان پذیرفته شده بود و در کمال تعجب دیدم که ایشان فیلم را به پوسان ندادند. بعدها فهمیدم که دلیل آن جواب منفی به پوسان چه بوده و در نهایت به نفع فیلم تمام شد. فقط بعد از کارکردن با آقای اطبایی متوجه میشوید که پخش فیلم چه کار پیچیده و تخصصیای است. من خیلی در کار ایشان دخالتی نمیکردم و صادقانه خیلی به موفقیت آن طرف آب فکر نمیکردم چون فیلم را برای داخل کشور و تماشاگران ایرانی ساخته بودم بنابراین به موفقیت بینالمللی فکر نمیکردم و این اتفاقات برای خودم هم جالب بود. خوشبختانه کیفیت فستیوالهایی که فیلم در آنها دیده شد خوب بود.
فقط سه روز، مانی حقیقی را دیدم
«ملبورن» فیلم پر بازیگری است؛ ترکیبی از بازیگران مطرح سینما و تئاتر از نگار جواهریان و پیمان معادی تا مانی حقیقی، الهام کردا و شیرین یزدانبخش و ...
جاویدی درباره انتخاب بازیگران فیلمش توضیح داد: از ابتدا گزینه اولمان برای نقش زن، نگار جواهریان بود. قرار بود افشین هاشمی نقش مقابل او باشد، اما وقفهای هفت هشت ماهه در کار پیش آمد و این همکاری میسر نشد. گزینه بعدیمان پیمان معادی بود که او را آقای جهانگیر کوثری معرفی کرد.
در این میان اما چگونگی حضور مانی حقیقی در این فیلم داستان جالبی دارد. جاویدی درباره این حضور و تاثیر مانی حقیقی در شکلگیری فیلم «ملبورن» توضیح داد: حضور کسی مانند او که منبع انرژی است، حتما تأثیرگذار خواهد بود، اما قبل از تولید فیلم اصلا او را ندیدم. قرار بود نقش پدر نوزاد را بازیگر دیگری بازی کند. اما شب پیش از فیلمبرداری این بخش، موضوع منتفی شد و ناچار بودم بازیگر دیگری جایگزین کنم. هومن بهمنش مدیر فیلمبرداریمان، مانی حقیقی را پیشنهاد کرد. قبلا اصلا او را ندیده بودم. میدانستم انتخاب بسیار خوبی است ولی فکر نمیکردم بپذیرد. خوشبختانه جزو کسانی بود که قبلا فیلمنامه را خوانده بود. ساعت ۱۰ و نیم شب با او تماس گرفتیم و او هفت صبح فردا سر صحنه فیلمبرداری بود. فقط در طول سه روز فیلمبرداری ایشان را دیدم.
بازیگر، اولویت من نیست
نوروزبیگی درباره تأثیر حضور این بازیگران در همکاریاش با ساخت این فیلم ادامه داد: ضمن احترام به همه بازیگران خوب و مطرح سینما، بازیگر خیلی اولویت من نیست، بلکه فیلمنامه اولویت من فیلمنامه است که اگر خوب باشد با هر بازیگری میتوان فیلم موفقی ساخت. فیلم خوب است که مردم را به سینما میکشاند. فیلمهایی داریم که حتی با سوپراستار هم فروش ندارند یعنی مشکل از فیلم است نه سوپراستار. بنابراین اگر در انتخاب فیلمنامه درست هدفگذاری کنیم، موفق میشویم و من همیشه به نظر کارگردان در انتخاب بازیگران احترام میگذارم، هر چند شاید بعضی مواقع اختلاف نظر داشته باشم.
به اندازه کافی فیلمهای خوش و خرم داریم
نیما جاویدی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که آیا نمیشد پایان امیدوارکنندهتری برای فیلم طراحی کند، توضیح داد: موافقم که میشد امیدوارکنندهتر باشد، اما تاریخ سینما نشان داده فیلمهایی که پایان تلخ هم دارند میتوانند پرفروش شوند، مانند «پدرخوانده». ضمن اینکه چند پایان مختلف برای فیلم گرفتیم که یکی از آنها امیدوارکننده بود. یکسری افراد غیرمرتبط با سینما را به عنوان تماشاگران نمونه در نظر گرفتیم که برای اولینبار با فیلم روبرو شدند. تمام پایانبندیهایی که تهیه کرده بودیم، به آنان نشان دادیم اما همه به اتفاق، همین پایان را بیشتر دوست داشتند. شاید پایان امیدوارکننده خیلی متعلق به این فیلم نبود و تماشاگر حس میکرد سر کار است، اما تأثیر عاطفی که این پایان بر تماشاگر میگذارد خوب است و من خود از پایان فیلم راضی هستم. در ضمن فکر میکنم به اندازه کافی فیلمهایی با پایان خوش و خرم در سینما داریم.
نوروزبیگی هم در همین زمینه متذکر شد: در مورد سه بخش فیلم بحث جدی داشتیم. از جمله پایان. خود من پایان امیدوارکننده، مد نظرم بود، اما این پایان مورد توافق بیشتر گروه و مخاطبان آزمایشی فیلم بود. بنابراین تصمیم در نهایت اینگونه گرفته شد.
بزرگترین قربانی جشنوارهی فجر
این تهیه کننده معتقد است: شاید این مساله یا دیگر مسائل باعث شد فیلم را نفهمند و با آن و بویژه فیلمنامهاش برخورد شایستهای نداشتند. حالا که بازتابهای فیلم را میبینم و خبرها را میشنوم، فکر میکنم چه شرایطی باعث راه نیافتن فیلم به بخش مسابقه جشنواره فجر شد. فکر میکنم هیأت انتخاب با دقت فیلم را ندیده بودند و همین موضوع باعث شد تا «ملبورن» بزرگترین قربانی جشنواره فجر شود. حتی نمیخواستند اجازه بدهند فیلم در بخش فیلم اولیها هم به نمایش دربیاید. البته داوران جشنواره که ترکیب خوبی از سینماگران بودند، تلاش کردند «ملبورن» را به بخش سودای سیمرغ ببرند، اما دیر شد و نشد. خود من ناراحت شدم که چرا به این فیلم اینچنین ظلم شد. چون فکر میکنم دست کم در جشنواره خودمان میتوانیم به این فیلمها بها بدهیم، اما نگاههای شخصی هیأت انتخاب و مسئولان جشنواره، فیلم را قربانی کرد.
او با تأکید بر اینکه «ملبورن» بزرگترین قربانی سیودومین جشنواره فیلم فجر بود، یادآور شد: خودشان هم این موضوع را فهمیدند، اما هر یک به گردن دیگری انداخت. خیلی فیلمها برای حضور در جشنواره، حتی یک رأی هم نداشتند و با تأکید دیگران به بخش مسابقه راه یافتند. امیدواریم امسال که آقای مجیدی رئیس هیأت داوران است، در چیدمان داوران، هنرمندان حرفهای را انتخاب کند.
بی توجهی به موفقیتهای بین المللی «ملبورن»
نوروزبیگی که پنج فیلم در این دوره از جشنواره فجر دارد، خاطرنشان کرد: فیلمهای خودم مهم نیست، مهم این است که نگاه حرفهای وجود داشته باشد. موضوع اینجاست که همین حالا هم فضای مطبوعاتی تخصصی سینما و بعضی سایتهای خبری به موفقیتهای بینالمللی «ملبورن» نمیپردازند. در حالی که این فیلم جوایز مهمی را دریافت کرده است. سینمای ایران جوایز خوبی از جشنواره آسیا پاسیفیک گرفت، اما جایزه اصلی را فیلمنامه «ملبورن» دریافت کرد که متأسفانه خیلی به آن پرداخته نشد.
نه فرش قرمز پهن کنید، نه مانع بتراشید
او با اشاره به ورود نسلی تازه از کارگردانها به سینمای ایران اضافه کرد: نمیگویم برای این نسل فرش قرمز پهن کنید اما بر سر راهشان مانع هم نگذارید. اگر جایزه گرفتند برایشان خیلی سوت و کف بزنید. به خصوص فیلمی مانند «ملبورن» که سیاهنمایی هم نبود، اما من قدری در مورد این بخشها نگرانم. حس میکنم موجی برای جلوگیری از ورود این نسل وجود دارد. اگر کسی از این نسل حرف سیاسی بزند، فورا آن حرف را برجسته میکنند که غلط است. ما باید به سینما بپردازیم و ورود نسل جدید میتواند خیلی به سینمای کشور کمک کند.
پرسش بعدی درباره زمان اکران «ملبورن» است آن هم درست در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر که بسیاری از هنرمندان آن را زمان نامناسبی میدانند.
نوروزبیگی یادآور شد: قرار بود فیلم بعد از «طبقه حساس» و در همان سرگروه اکران شود، اما متاسفانه دچار مشکل شدیم و قرار شد فیلم عید فطر اکران شود که این اتفاق هم نیفتاد تا اینکه مدیر سینما آفریقا نجاتمان داد. با اینکه میخواست سینمایش را تعمیر کند، اما اتفاقاتی برای دو فیلم دیگر افتاد و در نهایت ما جایگزین شدیم. با این حال در پخش هم به خوبی حمایت نمیشویم. موضعگیریهای نادرست و تحریمهایی که به سینما وارد میشود، به تولید، فروش، زیرساختها و... آسیب میزند. به هر حال، قشری هستند که به حمایت از جنس دیگری از سینما تمایل دارند.
اکران با هزار شرط و شروط
وی افزود:به سختی توانستیم همین اکران را هم بگیریم؛ با هزار شرط و شروط. اکران در آستانه جشنواره خیلی مطلوبمان نبود، اما چارهای هم نداشتیم، چون اگر این اتفاق نمیافتاد، فیلم به فیلمهای جشنواره امسال اضافه میشد. متأسفانه نظرات شخصی برخی مدیران چنین اکرانی برای ما رقم زد.
کار سیاسی دوست ندارم!
نیما جاویدی نیز متذکر شد: به هر حال موفقیت این فیلم، متعلق به سینمای ایران است. یکی از سخنان مشترکی که در تمام سفرهای خارجی میشنوم، این است که برای آنها جالب است که مردم ایران زندگی مدرن، اسکایپ، اینترنت، وایبر و... دارند! از سوی دیگر تماشاگران خارجی با فیلم به راحتی ارتباط برقرار میکردند و میگفتند، میتوانیم خود را جای آدمهای فیلم بگذاریم و این نشان میدهد که فیلم به آنها نزدیک است. واقعیت این است که داستان ملبورن میتواند در هر جایی از دنیا اتفاق بیفتد. در حوزه بینالملل بازخوردهای مثبتی برای ایران و سینمای ما داشت و بعد از این موفقیتها و برای اکران فیلم نمیفهمیدم زاویهها با این فیلم برای چیست.
او ادامه داد: به کار سیاسی علاقهای ندارم، دوست دارم داستان جذابی بسازم و مخاطب را با خود همراه کنم. من فیلمسازم و داعیه سیاسی در کارم ندارم. وقتی فیلم را در خارج از کشور میبینم، تازه متوجه تأثیرگذاری آن میشوم.
فیلم راهش را باز میکند
نوروزبیگی در بخش دیگری از این گفتگو درباره پیشبینی فروش فیلم گفت: هرچند شرایط اکران «ملبورن» مناسب نیست، اما جزو پرفروشهای همین شرایط خواهد بود. فیلم راهش را باز میکند و کسی ناراضی از سالن بیرون نمیآید. تبلیغات دهانبه دهان خود تماشاگران، کار خود را خواهد کرد.
او با تقدیر از همراهی بانک «پاسارگاد» اضافه کرد: حمایت بسیار خوب این بانک از سینما جای تقدیر دارد. در واقع بانک، مشکل کمبود بودجه سینما را بر دوش میکشد و در تهیه و پخش همکاری دارد.
نیما جاویدی اما به هیچ وجه هیچگونه پیشبینی در مورد فروش فیلمش ندارد. او معتقد است: مسئله برایم بسیار مهم و در عین حال گنگ است. فیلم داستان دارد؛ یعنی پتانسیلی که مخاطب را همراه میکند تا ماجراهای آن را دنبال کند، اما فکر می کنم فاکتورهای فروش یک فیلم آنقدر پیچیدهاند که نمی توانم هیچ پیشبینیای بکنم.
با این حال این کارگردان جوان که از اکران فیلمش بسیار خوشحال است، ادامه داد: دو هفته پیش فیلم در ایتالیا با دوبله ایتالیایی اکران شد، اما حال خوبی نداشتم چون در مملکت خودم بنا به دلایلی مبهم ۹ ماه در انتظار اکران بودیم. ایتالیاییها دیرتر از ما شروع کردند، اما فیلم آنجا زودتر اکران شد و البته با تبلیغات بسیار خوب.
«ملبورن» برنده جوایز بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم از نگاه داوران جوان جشنواره بینالمللی فیلم گیخوان، اکرانش از دو هفته پیش در کشور ایتالیا آغاز شده است.
از جمله دیگر جوایز این فیلم میتوان به جایزه بهترین فیلمنامه از رقابتهای آسیا پاسیفیک، بهترین فیلمنامه و تقدیر ویژه بهترین فیلمبرداری از جشنواره بین المللی استکهلم، جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره ماردل پلاتا، جایزه «هرم طلایی» بهترین فیلم سیو ششمین جشنواره فیلم قاهره مصر و... را اشاره کرد.
همچنین این فیلم در جشنواره فجر سال گذشته به نمایش در آمد و توانست نامزد بهترین کارگردانی و بهترین فیلم در بخش نگاه نو این رویداد شود.
در خلاصه داستان این فیلم که با مشاوره کیانوش عیاری ساخته شده، آمده است:زوجی جوان در آستانه سفر به ملبورن و در حالی که چند ساعت بیشتر به پروازشان باقی نمانده است، ناخواسته درگیر ماجرایی پیچیده میشوند.
نظر شما