این جملات بخش‌هایی از گفتگوی «نماینده» با زهره طبیب‌زاده‌نوری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نماینده مردم تهران در حاشیه بازدید از سایت نماینده است که در آستانه ۹ دی صورت گرفته است، در ادامه این گفتگو از نظرتان می‌گذرد.

نماینده: نزدیک ۹ دی هستیم، تحلیلتان درباره حماسه ۹ دی چیست؟

در ابتدا باید ببینیم فتنه ۸۸ به چه علت به وجود آمد، من اتفاقاتی که در سال ۸۸ به وجود آمد را در راستای یک طرح آمریکایی می‌دانم. در صدساله اخیر طرح‌های آمریکا برای سرنگونی حکومت‌های مستقل منطقه در خیلی از این کشورها به نتیجه رسید و در برخی از این کشورها نیز به سرانجام نرسید. خدا را شکر می‌کنیم که در نظام جمهوری اسلامی همه این ترفندها بکار گرفته‌شده اما هیچ‌کدام این‌ها به نتیجه نرسیدند.

علتش را هم در مکانیسمی که در مدیریت نظام اسلامی هست، می‌دانم. زیرا مستکبران جهان به نظام حکومتی که در رأسش ولایت‌فقیه بوده آشنایی ندارند و بر همین اساس سردرگم عمل کردند. آن‌ها همه شیوه‌های رایج را برای براندازی نظام بکار گرفتند اما مکانیسم ولایت، آن‌ها را عقیم گذاشته است، مثالی می‌زنم: فتنه ۸۸ نمونه‌ای از فتنه ۷۸ بود یعنی ۱۰ سال قبل از آن، چنین اقدامی صورت گرفت و شاهد بودیم. عین این قضیه جرقه‌اش از دانشگاه‌ها زده شد، عوامل جاسوسی که با سازمان‌های خارجی مرتبط بودند در داخل درگیر ایجاد توطئه و آشوب بودند و بودجه‌شان را هم از طریق خاص از سوی آژانس‌های امنیتی خارجی به دست می‌آوردند.

این‌ها چنین برنامه‌ای را در سال ۷۸ کلید زدند اما با یک فرمایش مقام معظم رهبری توده‌های مردم به خیابان‌ها ریختند و این توطئه را خنثی کردند.

با نگاه از جنبه‌ای دیگر به این رویداد می‌بینیم، عقبه این‌ها در مجلس ششم به دنبال درگیری‌های خیابانی بودند و از سوی دیگر عقبه‌شان در سیستم حکومتی که شامل بخشی از دولت اصلاحات بود از این اقدامات، حمایت می‌کرد.

ما دیدیم در همان فتنه حجم وسیعی از کارهای میدانی صورت گرفت و یادمان نمی‌رود که چه تجهیزاتی مانند تلفن‌های ماهواره‌ای وارد کشور شد و پول‌های زیادی توسط آقازاده مشهور خرج شد.

عوامل اصلی فتنه دقیقاً می‌دانند چه کرده‌اند، شما اگر مصاحبه افرادی که در آن تاریخ سایت جمهوریت را اداره می‌کردند و جزء بخش رسانه‌ای فتنه بودند، مطالعه کنید، (متوجه می‌شویم پول‌های زیادی برای این اقدام سرمایه‌گذاری و خرج شده و افرادی هم برای این کار آموزش دیده‌اند و همه این موارد پنهان نیست.)

‌آقای تاج‌زاده و بهزاد نبوی شناخته‌شده هستند و نقش این آقایان و عناصری ازاین‌دست در فتنه در تاریخ این مملکت پوشیده نیست. فتنه یک حرکت منظم سازمان‌یافته از بیرون کشور به لحاظ مالی و سیاسی بوده است. نتانیاهو، مقامات ارشد آمریکا، همه رادیوهای بی‌هویت مزدور، بی‌بی‌سی فارسی به نفع این جریان کار کردند و منافقین و علیرضا پهلوی همه در این جریان نقش داشتند.

وقتی روز انتخابات تمام نشده و صندوق رأی‌گیری بسته نشده که بخواهد باز شود، عقل سلیم این را نمی‌پذیرد که فردی بیاید و اعلام پیروزی در انتخابات کند، اگر شب و نصف‌شب این کار را می‌کردند، می‌گفتیم بله، برخی آرا خوانده شده، ولی همه کسانی که سابقه انتخابات جمهوری اسلامی را دارند می‌دانند انتخابات در کل کشور است و رأی‌گیری استانی که نداشتیم، انتخابات الکترونیک هم نبود که با فشار دادن دکمه‌ای فوراً رأی‌ها محاسبه شوند.

چرا در فضای سیاسی کشور افرادی که مسئولیت‌های سیاسی در نظام دارند، در حال عبور از خط قرمز فتنه هستند؟ با چه اهدافی این اقدامات را انجام می‌دهند؟

این افراد برای اینکه انقلاب مخملی به وجود بیاورند، ۹-۸ ماه آرامش نظام و امنیت عمومی را مختل کردند. مردم در برخی شهرها و مناطق تهران جرئت نداشتند از خانه بیرون بیایند که مبادا مورد اصابت گلوله قرار بگیرند. در جریان این آشوب‌ها ۲۲ بسیجی شهید شده‌اند که این غیر از آسیب‌هایی است که به اموال عمومی رسیده است حال میزان آسیب‌هایی که به اموال مردم رسید، بماند. عوامل دست‌نشانده‌ای که هم‌اکنون از فتنه حمایت می‌کنند (افرادی مانند آقای خاتمی) خود این‌ها محرک‌های پشت پرده این قضیه بوده‌اند.

کسیکه با چاقو مردم را تهدید می‌کند حکم محاربه دارد، حال وجدان عمومی آگاه جامعه پاسخ دهد کسیکه با اسلحه و قشون سازمان‌یافته به همراه عناصر مجاهدین امنیت عمومی را مخدوش می‌کند چه حکمی دارد؟

آیا می‌شود کسی که ۹ ماه امنیت عمومی را به خطر انداخته و فضای ارعاب راه می‌اندازد و به اموال عمومی آسیب می‌زند، به‌راحتی رها شود؟ مطالبه مردم برخورد با این افراد است.

آیا ما این حق را داریم که برای احقاق حقوق و اهدافمان از ابزار باطل استفاده کنیم؟ در کشور آمریکا که هم‌اکنون آقایان سنگش را به سینه می‌زنند؛ مردمی که تظاهرات آرام انجام می‌دهند (ماجرای فرگوسن) دست‌هایشان را بالاگرفته‌اند و فقط پلاکارد با خود حمل می‌کنند و قصد تخریب ندارند؛ پلیس با خشن‌ترین شیوه‌ها با این افراد برخورد می‌کند. مگر می‌شود که افرادی با سلاح زندگی مردم را مختل کنند و حکومت کاری با سران این افراد نداشته باشند؟

من فکر می‌کنم حصر سران فتنه حداقل مجازاتی است که برای کسانی که قتل و آشوب خیابانی کرده‌اند و عملاً مصداق محاربه علیه نظام‌اند، در نظر گرفته شده. الآن اگر فردی کشته شود خانواده آن فرد حق قصاص قاتل را دارد، والدین امثال شهید غلام کبیری ها از نظام مطالبه دارند، از آقایان کروبی و موسوی و از جمهوری اسلامی قصاص خون فرزندانشان را می‌خواهند، مگر نظام عدالت اسلامی، می‌تواند قصاص نکند.

بنابراین ۹ دی مطالبه توده‌های مردم علیه کسانی است که بیشتر از ۹ ماه امنیت مردم را به خطر انداختند. امنیتی که صدام ۸ سال نتوانست شهر تهران ـ پایتخت ایران ـ را به این شکل به هم بزند. در نظر گرفتن این مجازات برای سران فتنه اغماض بسیار شدید جمهوری اسلامی است.

برخی افراد که خواهان رفع حصر سران فتنه هستند، برای چه کسانی حکم آزادی می‌خواهند؟ برای قاتلان جوانان این کشور؟ هرکسی که حکم آزادی برای سران فتنه مطالبه می‌کند یعنی حکم قصاص اسلامی را قبول ندارد، یعنی با احکام اولیه اسلامی مخالف است.

به‌عنوان نماینده اصولگرای مجلس، آرایش سیاسی اصولگرایان را در حال حاضر چطور ارزیابی می‌کنید؟

درباره وضعیت فعلی مجلس باید کمی به گذشته برگردم. در گذشته جریانات مختلفی در دل جریان اصولگرایی با سلایق متفاوت وجود داشتند. در داخل مجلس با انگیزه‌های متفاوتی دو فراکسیون اصلی تشکیل شد که انگیزه اصلی این مسئله از انتخاب ریاست مجلس و دو کاندیدای متفاوتی که این دو فراکسیون را داشتند، آغاز شد.

ما دیدیدم در آن زمان جریانی تحت عنوان اصولگرایی بود و داعیه جمع‌کردن کلیه افراد موجود در اصولگرایی را داشت و با آن مکانیسم که می‌دانیم، یکسری افراد را معین کرد. در لیست تهران که یکی از مهم‌ترین لیست‌های کل کشور از نظر تعداد بود، می‌بینیم آن جمعیت اصولگرا از افراد که معرفی کرد دقیقاً دو شقه شدند؛ بخشی از آن‌ها، داخل اصولگرایان و بخش دیگر به فراکسیون رهروان ولایت پیوست. اگر جریان سیاسی اصولگرا در استراتژی و تاکتیک یکسان عمل کنند به‌راحتی می‌توان بینشان وحدت واقعی ایجاد کرد. این وحدت در ابتدا در جبهه اصولگرایی وجود نداشت شاهدش هم این مسئله است که بلافاصله بعد از اینکه آمدند، در تاکتیک به‌سرعت دو شقه شدند و کاملاً سلیقه‌ای عمل شد.

این اتفاق که رخ داد، نمایندگان تهران ۲ گروه شدند بعضی افراد هم بودند که نه وابسته به حزب بودند و نه عقبه تشکیلاتی داشتند.

من قصد ندارم با نقد به گذشته وحدت ایجادشده فعلی را از بین ببرم، ولی می‌خواهم خواهران و برادران هم‌جبهه‌ای درس بگیرند، از این ۳ سال که در مجلس داشتیم ما نمی‌توانیم منکر حمایت برخی آقایان از آقای خاتمی باشیم.

آیا فردی مثل خاتمی را که جزو سران فتنه محسوب می‌کنیم، اصولگرایان می‌توانند در فراکسیون کنار افرادی که حامی او هستند قرار بگیرند؟ و اهداف آن‌ها را عملاً پیاده کنند؟ و در مجلس با آن‌ها با یک صدا و یک زبان صحبت کنند؟ هیچ‌وقت فراکسیون اصولگرایان نمی‌توانند در کنار کسی قرار بگیرند که با عناصر فتنه همکاری کرده و آن‌ها را معرفی می‌کند، این‌ها به‌راحتی از این وزرا دفاع می‌کردند.

البته ما خوشحالیم که جناحی از فراکسیون رهروان ولایت که جزو اصولگرایان بودند، به‌درستی راهشان را انتخاب کردند و در این یک سال اخیر مجلس روی خط قرمزهای نظام ایستادند. ما مدیون این برادران بزرگوارمان هستیم که به اصول و خط قرمزهای نظام برگشتند.

عنصری که با سوروس ارتباط برقرار می‌کند آیا حرکتش ناآگاهانه است؟ بنابراین اگر این آقایان موفق شده بودند الآن این‌طور صحبت نمی‌کردند.

در این رابطه خیلی از افراد و شخصیت‌ها دچار ابتلا شدند. ۶۰۰ پزشکی که در روز سختی نظام اعلام حمایت کردند و سخنرانی‌های افرادی مانند دکتر حدادعادل که در حمایت از رهبری و نظام سخنرانی کردند و در کنار نظام بوده را هیچ‌گاه نه تاریخ فراموش می‌کند و نه مردم از یاد می‌برد.

یکی از این آقایانی که کاندیدای وزارت شده بود، گفته بود اشکالی ندارد من الآن در جلسه خودی شما فتنه را محکوم کنم. اما اگر از این جلسه بیرون بروم و این به همفکران من مخابره شود من را مورد بازخواست قرار می‌دهند. ببینید این افراد حتی هم‌اکنون جرئت محکوم کردن فتنه را ندارند.

 من امیدوارم دوستان درس قابل قبولی از انتخابات گذشته گرفته باشند و بدانند که همکاری بسیار مثبت اعضای فراکسیون اصولگرایان با جناح اصولگرای فراکسیون رهروان، گزینش وزیر علوم جدید را رقم زد و مبارک بود. بدون تعارف فراکسیون اصولگرایان یک عدد کمّی مشخص در مجلس دارند و به ‌هیچ‌ وجه نمی‌توانستیم بدون حمایت بخشی از خواهران و برادران فراکسیون رهروان، مسایل وزارت علوم را دنبال کنیم. دومرتبه باید گفت در آینده این وقایع تکرار می‌شود چه بخواهیم و نخواهیم می‌پیوندند و اینجاست که این بزرگواران باید کنار هم باشیم، نه اینکه بخشی از اصولگرایان کنار اصلاح‌طلبان باشند.

ما از این متأسفیم که چرا از ابتدای مجلس تاکنون بخشی از برادران و خواهران اصولگرای ما کنار اصلاح‌طلبان بوده‌اند. امیدوارم آن بخشی از فراکسیون رهروان که اصولگرا هستند، روی مواضع مقام معظم رهبری و امام بایستند و مواضعی همراه با اصولگرایان را داشته باشند.