شناسهٔ خبر: 77330 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: فارس

موسیقی تعزیه از نگاه زیباشناسانه

حماسه عاشورا به روایت موسیقی و تراژدی ایرانی

تعزیه431 تقریبا همه‌ دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی سنتی در تعزیه حضوری قاطع دارند؛ با این حال برخی آوازها به دلیل ساد‌گی و انطباق حسی بیشتر با این سبک، حضور چشم‌گیر‌تری داشته‌اند.

به گزارش نماینده به نقل از فارس، تعزیه یا تعزیت، به معنی سوگواری، برپایی یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان درگذشته، خرسندی دادن و در برخی مناطق ایران مانند خراسان، به معنای مجلس ترحیم است. اما آنچه به عنوان تعزیه مشهور است، گونه‌ای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عده‌ای اهل ذوق و کارآشنا در جریان سوگواری‌های ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت، طی مراسم خاصی بعضی از داستان‌های مربوط به واقعه‌ی کربلا را پیش چشم تماشاگران بازآفرینی می‌کنند. در تعزیه چون اهمیت خواندن هنرمندانه‌ی اشعار بیش از روش اجرا و نمایش واقعه‌هاست، آن را در قیاس با روضه‌خوانی، تعزیه‌خوانی نیز گفته‌اند. هم‌چنین تعزیه به معنای متعارف، نمایشی است که در آن واقعه‌ی کربلا به دست افرادی که هر یک نقشی از شخصیت‌های اصلی را بر دوش دارند، نشان داده می‌شود. این نمایش نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی-شیعی و بیشتر دربار‌ه‌ی کشته‌شدن حسین بن علی (ع) و مصائب اهل بیت (ع) است.

پیشینه

بحث و گفتگو درباره‌ی خاستگاه تعزیه و زمان پیدایش تعزیه‌خوانی در جامعه‌ ایرانی، دو موضوع بسیار مهم در تاریخ تعزیه پژوهی بوده است و تعزیه پژوهان در خصوص اصل و منشا و تاریخ پیدایش تعزیه‌خوانی به یک نتیجه و نظر دقیق و قطعی نرسیده‌اند و هم‌چنان راه جستجو و تحقیق در این مقوله گشوده است.

با توجه به نظریه‌ خاستگاه آیینی نمایش و نگاه به نمایش‌های کلاسیک در سرزمین‌های کهن، هم‌چنین پیوند آن با نمایش‌های آیینی آن سرزمین‌ها که ریشه در اسطوره‌ها، افسانه‌ها، عقاید، باورها و در یک کلام فرهنگ عامه‌ی مردم آن جوامع دارد؛ می‌توان چنین تصور کرد که ایرانیان شیعه نیز در ساختن تعزیه و به نمایش درآوردن وقایع کربلا، به نمایش‌های آیینی ایرانیان قدیم و شیوه‌ی مناسک و آیین‌های آنان و پاره‌ای از عناصر اسطوره‌ای و حماسی سازنده ی نمایش‌های آیینی نظر داشته‌اند. به نظر می‌رسد که نمایش «مصائب میترا» و «سوگ سیاوش» در ایران، اصلی‌ترین نمونه از آیین‌های زمینه‌ ساز نمایش «مصائب امام حسین (ع)» و وقایع کربلا بوده است.

«السعید عطیه ابوالنقطه» نویسنده‌ مصری معتقد است که ایرانیان با پیش زمینه‌ هنر تئاتر که در جامعه‌شان داشتند، توانستند از شهادت امام حسین (ع) و اصحابش درام‌های مذهبی بیافرینند، در صورتی که اعراب هیچ‌گاه به این اندیشه نیفتادند که از این وقایع بهره گیرند، زیرا در میان‌شان هنر نمایش مرسوم نبوده است. هنرمند ایرانی می‌کوشیده تا در هنر تعزیه، مصائب و وقایع کربلا را به تماشا بگذارد. ناگفته پیداست که سیر تکوین و قوام این هنر نمایشی با چه افت و خیزهایی مواجه بوده است.

 

روش اجرای تعزیه

تعزیه اغلب با به اجرا درآمدن پیش‌خوانی نمایش مجلس اصلی آغاز می‌شود. کسی که تعزیه را برپا می‌کند «بانی» و گرداننده‌ آن را «تعزیه‌گردان»، «ناظم‌البکا» یا «معین‌البکا» و بازیگران آن را «تعزیه‌خوان» یا «شبیه‌خوان» می‌نامند. هم‌چنین به سایر همکاران برپایی تعزیه «عمله‌ی تعزیه» می‌گویند. در این نمایش محدودیتی برای استفاده از لوازم و اسباب در میان نیست. به‌عنوان مثال در زمان ناصرالدین شاه هنگام اجرای مجلسی از مجالس تعزیه هنگامی‌که سخن از وجود یک شیر به میان آمد، بی‌درنگ صورت زنده‌ی این جانور را که در قفسی محبوس بود، در پیش چشم حاضران به تماشا می‌گذاشتند تا هیجان صحنه بیشتر شود. شبیه‌خوان‌ها برای آسانی ادامه‌ی مطلب مربوط به نقش خود، به طور معمول هنگام اجرا، تکه کاغذی به نام «فرد»، در دست دارند که در آن‌ها مصراع‌های آخر نقش طرف مقابل یا نخستین مصراع از ادامه‌ی نقش‌شان یادداشت شده تا بتوانند به‌موقع و بدون زحمت نقش‌آفرینی خود را دنبال کنند. بازیگران ناشی یا خردسال را شخص تعزیه‌گردان، از کنار محدوده‌ی نمایش راهنمایی می‌کند؛ حتی گاهی به شبیه‌خوان‌های کارآزموده هم تذکراتی می‌دهد. نقش زنان را هم مردان بازی می‌کنند، که در این حالت به آن‌ها «زن‌خوان» می‌گویند. چنین بازیگرانی برای این‌که در نقش خود بهتر ظاهر شوند باید صدایی زیبا داشته باشند و بهتر آن است نقاب بر چهره بپوشند. گاهی نیز برای بهتر شدن بازی نقش زنان، از پسران نوجوان کارآموخته استفاده می‌شود.

شبیه‌خوانان در اجرای هر مجلس اغلب دو دسته‌اند: اولیاخوان و اشقیاخوان. شبیه‌خوان‌هایی که نقش اولیا و یاری‌دهندگان دین را بازی می‌کنند، اولیاخوان، مظلوم و انبیاخوان نامیده می‌شوند و کسانی که نقش اشقیا و دین‌ستیزان را بازی می‌کنند اشقیاخوان یا ظالم‌خوان‌اند. اولیاخوان‌ها نقش‌های خود را موزون و خطابه‌ای سرمی‌دهند، اما اشقیاخوان‌ها سخنان خود را ناموزون و معمولی و در پاره‌ای از موارد، تمسخرآمیز بیان می‌کنند. اولیاخوان‌ها جامه‌ی سبز یا سیاه بر تن می‌کنند و اشقیاخوان‌ها لباس سرخ. اما در مورد سیاهی‌لشکرهای هر یک از دو دسته، استفاده از جامه‌هایی با این رنگ‌ها مصداق کاملی ندارند.

تعزیه از درون سوگواری‌های مذهبی برآمده و خود نیز جزئی از سوگواری به‌شمار می‌رود؛ اما رفته‌رفته با پیمودن مسیر تکاملی، انواع تعزیه‌ها به وجود آمد. تعزیه را می‌توان به تعزیه‌ی دوره، تعزیه‌ی زنانه و تعزیه‌ی مضحک تقسیم کرد. هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیده‌است اما هنوز هم جزو اصیل‌ترین و پرسابقه‌ترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان ایران است. در استان‌های مختلف ایران از شمالی‌ترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبی‌ترین شهرهای سیستان و اهواز، از پهنه‌ی کویر تا حاشیه‌های زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیج فارس، در ایام ماه محرم، تعزیه برگزار می‌شود.

 

پیدایش موسیقی در تعزیه

از ابتدای شکل‌گیری هنر تعزیه در قالب نمایش موزیکال، چارچوب اصلی موسیقی آن، متکی به اصلی‌ترین الحان شناخته شده‌ موسیقی ردیفی ایران یا موسیقی به اصطلاح دستگاهی بوده است. گرد هم‌آیی شاخص‌ترین هنرمندان و خواننده‌گان در پایتخت به منظور سامان بخشی و کلاسه نمودن موسیقی ایران و هم‌زمانی این مهم با رشد و تکامل تعزیه ، دلیل موجهی در سود جستن هنرمندان تعزیه از این نوع موسیقی بوده است. خوش‌آوازترین هنرمندان کشور ، مجریان اولیه‌ی تعزیه بوده‌اند. می‌توان گفت پیش از آن که تعزیه از ویژگی‌ها و شگردهای نمایشی سود ببرد، مضامین آن به صورت شعر و آواز بیان می‌شده است. نگاهی به آیین‌ها و مناسک شیعه، به خصوص آوازهای مذهبی ایرانیان در مراسم و مکان‌های مختلف، بر این مساله دلالت دارد. روضه‌خوان‌ها ، نوحه‌خوان‌ها، مرثیه‌خوان‌ها، دراویش دوره‌گرد و مولوی‌خوان‌ها اولین کسانی هستند که بدون کمک ابراز و ادوات موسیقی برای مردم کوچه و بازار آوازهایی را در مدح اولیا و انبیا می‌خوانده‌اند.

در همین رابطه بازبینی و مرور نسخه‌های قدیمی تعزیه آشکار می‌سازد که در ابتدای رواج این هنر، آوازخوانان برجسته در برابر هم قرار گرفته، اشعار و دیالوگ‌های مربوط به تعزیه را به صورت آوازی ادا می‌نموده‌اند. این روش در آغاز ظهور تعزیه و قبل از یافتن فرم‌های پیچیده‌ و دخالت حالات نمایشی، امری منطقی بوده است. حجم عظیم اشعار در یک نسخه در صورتی‌که بخواهد تمام و کمال با هنر نمایش همراه شود، از نظر زمان اجرا، نه تنها دشوار بلکه تقریبا ناممکن است. بررسی نسخه‌های کاشی مجلس حضرت ابولفضل (ع) که داستان آن با کمک نزدیک به شش‌صد بیت شعر تدوین شده است، نشان‌ دهنده‌ی شکل و ماهیت آوازی مجالس ابتدایی تعزیه است. از اوسط دوره‌ی قاجار با حضور صاحب‌نام‌ترین آوازخوانان در پایتخت و جذب آنان جهت اجرای تعزیه، تاکیدی مجدد بر این موضوع است که در ابتدای امر، لحن خوش و آواز مقدم بر هنر نمایش بوده است .

می‌توان گفت سند روشنی در دست نیست که بتواند به گونه‌ای شفاف و صریح، فرم اجرایی و آوازی ابتدایی‌ترین اشکال و نوع آوازهای عزاداری شیعیان در دوره‌ی صفویه را روشن سازد. حتی سفرنامه نویسان این دوره نیز به غیر از اشارات مختصری که به طور کلی درباره‌ی دسته‌ها و گروه‌های عزاداری داشته‌اند، از نوع موسیقی آن‌ها سخنی به میان نیاورده‌اند. اما جذب خواننده‌گان موسیقی سنتی و تشویق و ترغیب آنان از سوی دربار در جهت اجرای تعزیه‌ها، علاوه بر تاثیر و نفوذ قابل ملاحظه‌ی مجالس سوگ در اذهان عمومی، به ساختار موسیقی تعزیه نیز تشخص آشکاری بخشید. آگاهی این هنرمندان زبده بر الحان موسیقی ردیفی و استفاده‌ی مستمر از این‌گونه نغمه‌ها در مجالس تعزیه، هویت و ساختار موسیقی تعزیه را پایه‌ریزی کرد. تعزیه‌ها در ایران به چند مکتب تقسیم بندی شده‌اند. مکاتبی چون تبریز، اصفهان، تهران و.... که در آن گوشه‌هایی چون رجز، پهلوی و مخلوق اجرا می‌شود.

 

استفاده موسیقی دستگاهی در تعزیه 

در بررسی چگونه‌گی و میزان حضور دستگاه‌های موسیقی سنتی در آوازهای تعزیه، این طور مشاهده می‌شود که تقریبا همه‌ دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی سنتی در تعزیه حضوری قاطع دارند؛ با این حال برخی آوازها به دلیل ساد‌گی و انطباق حسی بیشتر با این سبک، حضور چشم‌گیر‌تری داشته‌اند. به عنوان مثال ردپای بیات ترک و شور و دشتی در بیشتر مجالس تعزیه قابل ملاحظه است، حال این‌که همایون و راست پنجگاه، تنها در تعداد معدودی از آوازهای تعزیه شنیده می شوند. حضور همه‌ی آوازهای موسیقی سنتی در مجالس تعزیه، این نکته را یاد آور می‌شود که تعزیه‌خوان‌ها جهت انتقال و القای دقیق احساسات خود، هیچ‌گاه به دستگاه‌ها و یا گوشه‌هایی خاص اکتفا نکرده و همه‌ی آن‌ها را به فراخور دارایی کشش و قابلیت، مورد توجه قرار داده‌اند.

موسیقی در تعزیه به دو بخش مجزا و مستقل تقسیم می‌شود. موسیقی سازی، که ارتباط کمی با متن تعزیه دارد و موسیقی آوازی، که در زمینه‌ اصلی اجرای تعزیه است. موسیقی آوازی تعزیه از جنبه‌های مختلف قابل بررسی است. ارتباط و کنش متقابل میان آواز در تعزیه و موسیقی ردیف دستگاهی، هم‌چنین مسایلی از قبیل منع مذهبی در گسترش موسیقی، اهمیت آواز را در تعزیه دو چندان می‌کند. در واقع موسیقی آوازی تعزیه، از سویی مبتنی بر موسیقی آوازی در ردیف دستگاهی است و از سوی دیگر سبب حفظ و تداوم آن در طول سالیان متمادی شده است.

در دوره‌ صفویه، آواز موسیقی ردیفی، به تعزیه وارد شده و خود را با آن وفق داده است. موسیقی آوازی تعزیه، از موارد دیگری نظیر نقالی، هم‌سرایی، نحوه‌خوانی و موسیقی نواحی ایران نیز بهره برده است، که در ادامه به هر یک از این موارد پرداخته می‌شود.

اما نکته‌ دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، حفظ و امانت‌داری در ردیف آوازی، به وسیله‌ی تعزیه‌خوان‌هاست. در یک دوره نسبتا طولانی، از صفویه تا اواخر عهد قاجار، تعزیه‌خوان‌ها، مهم‌ترین راویان و مرجعان موسیقی آوازی بودند.

 

هم‌سرایی و آواز جمعی

نوحه مهم‌ترین شکل آواز جمعی است؛ در این فرم، تعزیه‌خوان و گروه هم‌خوان و گاه مخاطبان، به صورت سوال و جواب، یک آواز مذهبی که دارای ریتم مشخص است را اجرا می کنند. تعزیه‌ها اغلب با پیش‌خوانی، شروع می‌شود؛ پیش‌خوانی نیز شامل اجرای نوحه‌ها و مقدمه‌ای برای شروع نمایش است. نوحه‌خوانی و مرثیه‌خوانی دسته جمعی در سوگ قهرمانان اسطوره‌ای و شخصیت‌های بر جسته، از پیش از اسلام نیز رایج بوده است که این سنت به شکل مذهبی، وارد تعزیه شده است.

 

نقالی

دو شیوه‌ مرسوم در نقالی، یعنی نقالی حماسی و نقالی مذهبی، به‌عنوان پدیده‌ای مستقل به تعزیه راه یافته است. نقل حماسی بیشتر شامل شاه‌نامه‌خوانی و نقل مذهبی شامل حمله‌خوانی و حمزه‌خوانی است. نقال با ترکیبی از روایت داستانی، دکلمه، آواز و خواندن برخی نغمه‌ها به صورتی تحکم‌آمیز، یک حکایت حماسی یا مذهبی را بیان می‌کند.

در نقل مذهبی، بیان تراژیک و غم انگیز و در نقل حماسی بیان پر طمطراق و خطابی وجود دارد که تعزیه، از هر دو بیان در تکامل خود بهره جسته است. مظلوم‌خوان‌ها ( اولیا یا امام خوان‌ها )  بیشتر از نقل مذهبی و مخالف خوان‌ها ( اشقیا و دشمنان )  از نقل حماسی بهره گرفته‌اند.

 

موسیقی نواحی

در میان انواع موسیقی مذهبی در مازندران، تعزیه بیشترین ارتباط متقابل را با موسیقی منطقه ایجاد کرده است. «مقام امیری» به‌عنوان برجسته‌ترین و مشهور‌ترین مقام رایج در منطقه، در موسیقی آوازی و حتی سازی تعزیه راه یافته است. از سوی دیگر برخی از نغمه‌های منطقه کومش ( سمنان )، از طریق تعزیه به موسیقی منطقه مازندران نفوذ کرده است. آوازهایی نظیر نجما، حقانی، محزونی و صنمبر از منطقه‌ی کومش به موسیقی آوازی مازندران راه یافته و به تدریج نیز با سازهایی نظیر « لله وا»، « نی چوپانی» و «کمانچه» اجرا شده‌اند.

هم‌چنین موسیقی مذهبی در طالقان نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در تعزیه‌ی این منطقه آوازی موسوم  به «کل امیر» که به احتمال برگرفته از امیری مازندران است، مشاهده می‌شود. کل امیر هم‌چنین توسط شعر خوان‌های طالقان در بیان احادیث و روایت به کار می‌رود.

 

موسیقی سازی

بر خلاف موسیقی آوازی و گسترش قابل توجه آن، موسیقی سازی تعزیه چندان تکامل و گسترش نیافته و در حد یک نماد تشریفاتی باقی مانده است. در ادوار گذشته، موسیقی سازی تعزیه در استفاده از سازهای بادی « انواع سرنا و کرنا » و کوبه ای «انواع دهل و نقاره» خلاصه می‌شده است. اما در دوره‌ی قاجار و پس از ورود موزیک نظام و سازهای مربوطه، به تدریج سازهای غربی جانشین سازهای کوبه‌ای و بادی قدیم شدند؛ هر چند در دوره‌ای کوتاه هر دو گروه سازها، با هم به کار می‌رفته است. ترمپت، ترومبون، کلارینت، سنج، انواع طبل ودر این اواخر فلوت ابوا، از رایج‌ترین سازهای مورد استفاده در تعزیه بوده‌اند.

در همه‌ی دوره‌های یاد شده، سازها وظیفه‌ی اعلام آغاز مراسم، ایجاد ارتباط بین قسمت‌های مختلف نمایشی و کمک به ایجاد فضای مورد نیاز را بر عهده داشته‌اند، در واقع می‌توان گفت حضور ساز در تعزیه ضروری، اما هم‌واره در حاشیه بوده است. منع مذهبی در استفاده از ادوات موسیقی ایرانی، حجم صدایی کم و شرایط خاص مجریان موسیقی و موقعیت اجرایی آن‌ها، سبب شد تا سازهای ایرانی هرگز به تعزیه راه نیابند.

جلوگیری از اجرای تعزیه و منع نمایش‌های مذهبی در دوره‌ی پهلوی اول، باعث اضمحلال بسیاری از سنت‌های آن به خصوص در زمینه‌ی اجرای آوازها شد و همین وقفه‌ی پیش آمده سبب شد در دوره‌ی حاضر نیز، بسیاری از مجریان تعزیه، به دلیل عدم آگاهی از رموز و دقایق موسیقی آوازی، تحت تاثیر  موسیقی رسانه‌ای، ترانه‌ها و آوازهای روز را به شکلی غیر اصولی و سخیف، وارد هنر تعزیه‌ نموده و با نوعی مصیبت‌خوانی «مداحی- مطربی»، به اجرای تعزیه بپردازند. علی رغم بهر‌مندی کشور از برکت وجود اساتید هنر تعزیه، شکل غالب اجراهای تعزیه، به خصوص در نواحی شهرنشین نظیر تهران، مبتنی بر اجرایی غیر اصولی، سطحی و فرمایشی است. بی‌تردید تعزیه در بخش موسیقی، نیازمند بازنگری اساسی است.

 

منابع:

-کتاب آموزش موسیقی تعزیه نوشته اسدالله علی عسگری رنانی

-کتاب پیشخوانی در تعزیه نوشته اردشیر صالح‌پور

- سخنرانی‌ منوچهر یاری‌ (درپژوهش‌گاه‌ فرهنگ‌ و هنر)

-مقاله‌ (جستاری بر عناصر دیداری و شنیداری در نمایش تعزیه) محمد حیدری

- مقاله‌ و مجموعه‌ی گردآوری شده (درباره‌ی موسیقی تعزیه) حمیدرضا آفریده

 

نظر شما