به گزارش نماینده به نقل از سینماپرس، این روزها «محمد مهدی عسگرپور» مدیر عامل خانه سینما و کارگردان فیلم«مهمان داریم» در حالیکه فیلمش به همت حوزه هنری در داخل کشور بر روی پرده های سینماست به همراه چند تن از دست اندرکاران اصلی این خانه در کشور آلمان بسر می برد.
اگرچه رئیس هیأت مدیره خانه سینما چندی پیش در یک گفتگوی رسانه ای بسیار محدود، علت این سفر را شرکت در فستیوال فیلم های ایرانی در شهر کلن و حرکت در جهت توسعه تعاملات بین المللی خانه سینما عنوان کرد لیکن در شرایط نه چندان مطلوب اهالی سینما از نظر معیشتی و اقتصادی و اولویت بسیاری از امور مربوط به حقوق صنفی اعضا، اینگونه سفرهای خارجی برای مدیران مجموعه ای که کارکرد صنفی و داخلی دارد و هنوز بدیهی ترین امور آن از ثبت حقوقی و استقلال مالی و...همچنان در پیچ و خم موانع اداری و قانونی دست و پا می زند تا چه حد ضروریست؟
سفر فیلمسازان و حضورشان در محافل و انواع جشنواره های بین المللی امری طبیعی بوده و تردیدی نیست که این بار نیز گروه اعزامی به آلمان سفیران متعهد و دلسوزی برای انتقال فرهنگ و هنر ایران اسلامی خواهند بود اما «عسگرپور» که همواره خانه سینما را محلی برای فعالیتهای صنفی خانواده سینما معرفی می کند و در پی این ادعا طی چند سال گذشته بطور جدی وارد مبارزه با مدیران ارشد فرهنگی و سینمایی دولت دهم گردید و در انواع گفتگوها و اظهار نظرات اقدام قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تعطیلی موقت این خانه تا رفع موانع حقوقی را سوء مدیریت و حتی تا همین لحظه تلویحأ گامی برای تخریب جریان فرهنگی مورد دلخواه خود و همفکرانش عنوان می نماید، برای اینگونه سفرهای نه چندان ضروری خود بی شک توضیح قانع کننده ای برای روشنگری اعضای صنوف سینما خواهد داشت.
اگرچه بنا به برخی اظهارات، نمایش فیلمها تنها بهانه ای برای سفر بوده و نیت اصلی گسترش روابط بین الملل میان نهادهای صنفی دو کشور ایران و آلمان و زمینه سازی برای عرضه مطلوب و بهتر آثار سینمایی کشورمان در عرصه جهانی است، اما مشابه اینگونه سفرها که مانند همین مورد با استدلالات متعدد صورت گرفت از ذهن بیش از ۵ هزار عضو پر تلاش و در عین حال شاید بیکار سینمای ایران پاک نمی شود؛ سفر مدیران و برخی از سینماگران به ایالات متحده آمریکا؛ سفری که با هزینه ای هنگفت صورت گرفت و هیچگاه منفعت و نتیجه موثر آن برای جماعت سینما به درستی تبیین نگردید.
مدیران اصلی خانه سینما که مهمترین دغدغه خود را در طول ۱۴ ماه اخیر پس از باز شدن این مجموعه، تأمین امنیت شغلی سینماگران می دانند و با اقداماتی همچون صرفه جویی در برگزاری جشن خانه سینما در پی تأسیس صندوق بیکاری برای اعضای صنوف تابعه خود به ویژه برای برخی فعالان سینمایی رشته های به اصطلاح مرتبط و ضعیف تر هستند، می دانند که اینگونه سفرها و دیدارها اگرچه در ظاهر پسندیده و شاید هم برای کلیت هنر هفتم و یا جمعی از سینماگران همیشه فعال و پرکار مفید واقع شود، اما در نگاهی عدالت محورکمتر سودی عاید آن دسته از سینماگرانی می نماید که خارج از باندهای مافیایی در هر رشته تخصصی از سینما، تنها دلخوشی شان کارت خانه سینماست و در قبال ابهامات و سوالات ذهنی خود هیچ نباید بگویند، مبادا که از نگاه مهربانانه بزرگان این خانه محروم شوند!؟
فراموش نکنیم زمانی برای رفع بسیاری از مشکلات معیشتی این دسته از هنرمندان فهیم کشور، با چه پیگیری مستمری از دولت و بطور خاص نهاد ریاست جمهوری کمک های اهدایی مختلفی بطور ویژه دریافت و میان بیش از ۴ هزار نفر از خانواده سینما توزیع می گردید تا حداقل در زمان بسته بودن خانه سینما، طعم واقعی اقدامات صنفی را حس کنند و برای لحظاتی از وعده ها و انواع بیانیه ها و فعالیتهای سیاسی فاصله بگیرند؟
حال «مدیر عامل خانه سینما» که طی یکسال گذشته با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، بارها و بارها با الفاظ گوناگون و تشبیه سازی های غیرمنصفانه و با عصیانیتی همیشگی، هزاران همکار فهیم و متشخص خود را که به دلیل دریافت به حق اینگونه هدایا در دولت قبل ، مورد طعنه واهانت قرار داده است، چگونه می تواند افکار عمومی و حقیقت جوی سینما را قانع کند که علاوه بر سفرهای دوره ای و البته پربار!! جلسات«فیاپف» در نقاط مختلف اروپا، به راحتی این بار کشوری دیگر را برای سفر در فصل پاییز انتخاب می کند و فراموش می نماید که بسیاری از اهالی سینما به شهادت بسیاری از گفتگوهای رسانه ای فاقد اشتغال هستند و برخی برای رفع نیازهای اولیه خانواده خود تنها به تحقق وعده های ایشان در تأمین امنیت شغلی چشم دوخته اند؟
گفتن این حقایق برای نگارنده بسیار سخت است؛ اما آیا با سکوت و تحمل، مشکلات اقتصادی اهالی سینما که با ادامه تحریم ها و بی نتیجه بودن مذاکرات هسته ای مضاعف شده است مرتفع میگردد؟ آیا با خودسانسوری و حذف درد دلهایی که مدام در میان سینمایی ها زمزمه میشود و گهگاه در اختیار رسانه ها نیز قرار میگیرد، میتوان رفاه و زندگی بی دغدغه ای را برای قشرهای زحمتکش سینما امیدوار بود؟ آیا نگاه تفرعنی و تمامیت خواه برخی سینماگرانی که خود را همه سینمای ایران می پندارند و بدون کوچکترین نگرانی از شرایط هم صنفی های خویش هر روز را در یک نقطه از دنیا سپری می کنند، میتواند برای سایر فعالان سینما انگیزه ای برای ادامه فعالیتهای خود در این هنر صنعت فراهم سازد؟
چه می توان گفت که این روزها جمعی محدود ولی همیشه حاضر، همچنان با تکیه بر دوستان دولتی خود، به فعالیت مستمر هنری خویش در حوزه فیلم و سریال و مستند و...ادامه می دهند و با تحلیل های مغرضانه در رسانه های همسو بر دیگران فخر فروشی می کنند شاید که روزی مناصبشان در دسترسی به بیت المال بیش از این توسعه یابد؛ عده ای بی دلواپسی از شکست و فروش ناچیز فیلمشان در گیشه ها، رو به رسانه ملی می کنند و سریالی بلند بالا قلمی می سازند و از اکران مستندشان با مشارکت چشم آبی های اروپایی سخن می گویند و عده ای تنهای تنهای تنها، فقط امیدشان به وعده هایی است که هر از چند گاه از متولیان ساختمان خیابان سمنان می شنوند و در انتظار عملی شدن آنها روز را به شب می رسانند...
نظر شما