به گزارش نماینده به نقل از فارس، سید محمد شجاعی از اساتید اخلاق و مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی در ادامه سخنرانی خود در خصوص خانوداه آسمانی به بیان «آثار کینه و عوامل ایجاد کینه» پرداخته است که در ادامه میآید:
۱- کینه؛ آتشی پیش رونده و سرایت کننده
امیرالمؤمنین (ع): «الحِقدُ داءٌ دویّ و مرضٌ موبیّ؛ کینه دردی سخت و بیماری مُسری است.»
کینه؛ آرامش، نشاط و شادابی را از انسان سلب نموده و راهِ توفیقات معنوی را بر او میبندد، بنابراین او دیگر قادر به استفاده از شرایط و نعمات خوبی که در پیرامون خود دارد نخواهد بود. کینه، مانع بزرگی برای ادای شکر نعمات محسوب میشود. از سویی روح انصاف و وجدان را از انسان زدوده و مانع دیدن کمالات، خوبیها و زیباییهای دیگران میشود. در یک جمله میتوان گفت که کینه خود یک جهنم عمیق و دردناک است و منشأ بسیاری از جهنمهای دیگر. از همین رو امیرالمؤمنین (ع) از آن با عنوان دردی سخت و عمیق نام میبرد.
واژه «موبی» در لغت به معنای سرایتکننده و یا شیوعیابنده است. کینه درست مانند سرطان، تنها یک بیماری نیست، بلکه مادرِ بسیاری از بیماریهای روح است. این بیماری نه تنها حیطهی درونی فرد را نابود میکند، بلکه تمام مرزهای دنیایی و آخرتی او را به تباهی میکشاند. گاه انسان علیرغم ابتلا به یک بیماری روحی و گناههای مربوط به آن، میتواند از سرایت آن به حیطههای دیگر جلوگیری کند و جوانبِ دیگر را حفظ کند. اما کینه، یک بیماری انفجار برانگیز است، به طوری که تمام مرزهای درونی و بیرونی شخص را درگیر نموده و به آتش میکشاند. از همین رو یک انسان زیرک و عاقل که به خود با وسعت جاودانگی مینگرد، اجازه نمیدهد که چنین مرض وحشتناکی، هم روح و هم جسم او را احاطه نموده و آرامش و شادیاش را سلب کند. خوب است بدانیم که بسیاری از دردهایِ جسم انسان منشأ جسمی نداشته و گاهاً با ترک یک کینه، کاهش یافته و یا از بین میروند.
از سویی گاهی انسانها کینههای قلبیِ خود را به انسانهای دیگر سرایت داده و آنها را نیز گرفتار میکنند. به عنوان مثال کینهای که والدین به فرزندان خود انتقال داده و بدین وسیله در پشتِ آنها سنگر میگیرند، میتواند تمام دنیا و آخرتِ آنها را نابود سازد. قلّتِ حیا در بعضی از انسانها سبب میشود که به محض اختلاف و کینه با کسی، شروع به شیوع آن و جبههگیری و یارکشی در برابر او بپردازند.
باید بسیار موشکافانه و هوشیارانه از نفس خویش مراقبت کنیم تا کینه کسی حتی پدران و مادرانمان در وجود ما رخنه ننموده و ما را به آتش نکشند. از سویی مراقب باشیم تا دیگران را به آتش درونِ خودمان، نیالوده و گرفتار نسازیم.
۲- کینه؛ بلای نابودکننده
امیرالمؤمنین (ع): «الحِقدُ یُذری؛ حقد و کینه، نابودکننده است.»
کینه نه تنها درون و بیرون یک شخص را به نابودی میکشاند، بلکه ممکن است یک اجتماع را به دستِ تباهی سپرده و جان میلیونها انسان را بستاند. بنابراین تمام انسانها موظفاند همانگونه که از خونخوارترین دشمنانتان میگریزند، از کینه فرار کرده و در آغوش خداوند، از شرّ آن پناه بگیرند.
۳- کینه؛ محلِ جوششِ غضب
امیرالمؤمنین (ع): «الحقدُ مَثارُ الغضب؛ کینه محلِ جوشش غضب است.»
میدانیم که غضب از بیماریهای بسیار خطرناک برای نفس به شمار رفته و حجم کثیری از فشار قبر را برای انسان ذخیره میکند. خشم، زودرنجی، حساسیت و ... و اساساً تمام تنشهایی که نفس را تحت فشار قرار میدهند، تهدیدهای بسیار هولناکی برای سلامت نفس او بوده و آن را به حجم کثیری از آتش مبتلا میسازند که بعد از تولد به برزخ، نمودِ ظاهری مییابد.
«مثار» از ریشه «ثوره» به معنای انقلاب و محل جوشش است. علی (ع)، کینه را عامل برانگیختنِ خشم میداند. بنابراین اگر انسانها بیاموزند که چگونه کینه را در درون خویش ذوب نموده و آن را از قلب خویش پاک نمایند، به یقین یکی از شاه راههای غضب را در نفس خویش خواهند بست.
۴- کینه؛ ریشه اصلیِ فتنه
کینه، ریشه اصلی بسیاری از فتنهها، اختلافها و درگیریها در روابط گوناگون (خانوادگی، شغلی، اجتماعی و ...) است. کینه به واسطه سلبِ انصاف و عدالت از انسان در تعاملاتش با دیگران، موجب قضاوتهای منفی و ناصحیح در مورد آنها شده و به تولید فتنهها و درگیریها منجر میشود. تا جایی که ممکن است به واسطه این اختلافات، میلیونها انسان، جان خود را از دست بدهند. گاه صاحبان مکاتب گوناگون، به واسطه رواجِ تفکراتی غلط در جامعه، سبب بروز چنین کینهها و فتنههایی میگردند که ممکن است هزاران انسان را به نابودی بکشاند. فراموش نکنیم که یکی از سؤالات قیامت که در ارزش با نماز همتراز است، بر ذمّه داشتن خون کسی (دَم) است که انسان در نابودی او نقش داشته است. و همه ما باید به این سؤال عظیم پاسخ دهیم؛ آیا شما در روابط مربوط به خودتان، محور دوستی و صلح بودهاید و یا محور اختلاف و فتنه؟
ساختار وجودی بسیاری از انسانها، فتنهانگیز و تشنجزا است، به طوری که حضورشان در هر جمعی، به کینه، تهمت، غیبت، درگیری و ... میانجامد. قرآن در مورد این انسانها از تعبیر عجیبی استفاده کرده است:
«... قو انفسکم و اهلیکم ناراً، و قودها النّاس و الحجاره...» (سوره تحریم آیه۶)
خود و خانواده خود را از آتشی برهانید، که هیزم آن مردم و سنگها هستند.
در کنار سنگهایی که آتشافروز دوزخ اند، نفسهایی وجود دارند که خود سوختِ جهنماند. آنان به واسطه حسادت، کینه، زودرنجی، پرخاشگری، درگیری، تولید اختلاف، سخنچینی و ... که جزء لاینفک روحشان بوده است، دائماً نفسِ خود را تحتِ فشار قرار دادهاند که نمودِ برزخیِ آنان، نفسی آتش گرفته است که میتواند بقیه دوزخیان را نیز به آتش بکشاند. آنان در پایینترین مراتب جهنم قرار گرفته و آتش دوزخ از نفس آنها تأمین میشود. اما مراتب بعدی جهنم را کسانی پر میکنند که انسانهای خوب و اهل خیری بودهاند اما با معصیتهایی بدون توبه به برزخ متولد گشتهاند و ناچارند برای زدودن آنها از نفسشان، در این بیمارستانِ برزخی، توقف نموده و برای ورود به بهشت به سلامتِ نفس برسند.
این سؤال را از خود بپرسیم؛ من چگونه انسانی هستم؟ آیا مظهر صلح و دوستیام با مظهر آتش و فتنهانگیزی؟
پاسخ به این سؤال، بسیاری از جریاناتِ زندگیِ ما را هدفمند خواهد نمود... من باید برای حذف کدام خلق از نفس خود، تلاش کنم؟
۵- کینه؛ اسلحه تمام بدیها
امیرالمؤمنین (ع): «سلاحُ الشرّ، الحقد؛ کینه، ریشه تمام شرهاست.»
علی (ع) در این روایت تیر نهایی را شلیک نموده و کینه را منشأ تمام بدیها میداند، نه فقط ریشه غضب و حسادت و ... .
معصومینی که ما را برای رسانیدن تا مقام خود، فرا میخوانند، در کمال دلشوره، ظرافت و دقت، تمام ابعادِ کینه را که بیماری روحی خطرناک است برایمان تشریح میکنند تا بالاخره، قبحِ آن را به اندازه یک فحشای عظیم پذیرفته و از آن فرار کنیم. چرا که تنها آنان عمق فاجعه آن را در نابودی دنیا و آخرت انسان درک میکنند.
عوامل ایجاد کینه
۱- سرزنش دیگران و ایرادگیری از آنها
یکی از عوامل مؤثر در تولید کینه، سرزنش کردن و ایرادگیری از انسانهاست. اینکه انسان دائماً دیگران را تحت فشار قرار داده و عیوب آنان را به رخِشان کشیده و سرزنششان کند، میتواند دلیلی برای ایجاد کینه در قلوبِ آنان باشد.
تذکراتِ مکرر و امر و نهی مداوم (حتی به فرزندان) یکی از عوامل تولید کینه است. گاه انسان لغزشی از شخصی را در ذهن خود ذخیره میکند تا بتواند در جایی او را سرزنش نموده و تحت فشار قرار دهد، دریغ از اینکه همین نگهداریِ گناه کسی در خیال خود، جهنم عظیمی بوده که از همراه داشتنِ آن غافل بوده است.
باید بیاموزیم مچ کسی را نگیریم، بلکه دست او را گرفته و کمکش کنیم تا ضعفهایش را جبران کند. تنها یک انسان بدطینت است که احتمالاتِ مثبت را در مورد دیگران کنار گذاشته و در مورد آنها با همان صفاتِ بدی که در باطن دارد، قضاوت میکند. اساساً خوب دیدن و قضاوتهای زیبا، مخصوصِ کسانی است که از باطن زییا، سالم و پاکی برخوردارند.
علی (ع): «إحتمل أناک علی ما فیه، و لا تکثر العتاب، فانّهُ یورث الفّغینه و یَجُرُّ إلی البِغضه.»
برادرت را با همان عیوبی که دارد تحمل کن و زیاد سرزنشش نکن، زیرا که این حتماً کینه را تولید نموده و به دشمنیِ شدید منجر میشود.
تحمل عیوب دیگران، به خصوص کسانی که حقوقی بر گردن انسان دارند (مثل پدر و مادر) بسیار سازنده و رشددهنده است، زیرا انسان بدین وسیله میتواند روز به روز قدرتمندتر شده و دیگران را از نگاه الله نگریسته و با نگاه الله آنان را دوست بدارد. و به این ترتیب روز به روز به اله خود شبیهتر میشود. در حقیقت تحمل عیوب دیگران، باشگاهی قدرتمند برای انسانسازی است و عدم تحمل عیوب آنان و سرزنش آنها کینهبرانگیز است.
اساسِ دین اسلام، مهرورزی و رحمت داشتن نسبت به دیگران، مخصوصاً نسبت به کوچکترهاست. باید بزرگترها، با بزرگواری و کرامت تا جایی که ممکن است، لغزشهای کوچکترها را ندید گرفته و از سرزنش و ایرادگیری و تذکرات مداوم که عاملِ تولید کینه است بپرهیزند.
البته توجه داشته باشیم که تحمل عیوب دیگران به معنای عدم تلاش در جهت رفع عیبهای همدیگر و ارتقاء رشد انسانیمان نیست، بلکه به معنای سازش و نرمش در کنار تلاش برای رفع عیوب خود و افراد خانواده است. مؤمن حقیقی، کسی است که نه تنها، آتشهای نفس خود را خاموش میکند، بلکه آنقدر تواناست که آتشهای نفس دیگران را نیز فرو مینشاند.
۲- بدجنسی و فریبکاری؛ سوء نیت نسبت به انسانها از عوامل برانگیختن کینه میباشد.
۳- عمل نکردن به وظایف و مسئولیتها در قبال دیگران
تضییع حقوق دیگران در اثر بیمبالاتی در انجام وظایف و مسئولیتهایمان از عوامل تولید کینهاند. برای تشبه به الله، باید در خوبیها و نیکیها نسبت به یکدیگر سبقت گرفت و از بدیها به آسانی درگذشت.
مؤمن، به قدری از رحمت و رأفت برخوردار است که اگر تقربی برایش حاصل شود، خانواده و اهل خود را نیز با خود بالا خواهد بُرد. اساساً او طبق قاعدهی «هو أنت» همه انسانها را درست مثل خودش میبیند و در تمام مراتبِ رشد خود، دیگران را نیز با خود رشد میدهد. او هرگز کسی را در جهنم نمیخواهد، بلکه در قیامت نیز از ثوابهای خود به دیگران داده و آنان را به نجات میرساند. رحمانیت مؤمن او را در غم تمام مظلومانِ زمین غصهدار میکند. از سقوط کسی شاد نشده و با موفقیت دیگران به شادی میرسد. او با سبقت گرفتن در انجام امورات گوناگون، راهِ تولید کینه را در قلوبِ دیگران میبندند.
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۰۰:۴۴فاطمه 0 0