شناسهٔ خبر: 74864 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

سرمقاله رسالت:

يك معادله ساده با بازيگران پيچيده

حنیف غفاری

نماینده/ حنیف غفاری: وزراي امور خارجه کشورهاي ۱+۵ يک به يک راهي هتل کوبورگ وين مي شوند تا در فاصله کمتر از ۷۲ ساعت تا فرا رسيدن ضرب الاجل زماني دوم تعيين شده پس از امضاي توافقنامه ژنو با يکديگر بر سر رسيدن به توافق نهايي رايزني کنند. ترسيم مختصات نقطه اي که هم اکنون ايران و اعضاي ۱+۵ در آن قرار دارند، با توجه به سه شاخصه مهم يعني " قدر متيقن هاي موجود"، " احتمالات پيش رو " و " بستر زماني مذاکرات" بايد سنجيده شود. به عبارت بهتر، جهت ترسيم آنچه در مذاکرات مي گذرد، هر سه مولفه مذکور بايد به صورت همزمان و موازي در نظر گرفته شود. در اين خصوص لازم است نکاتي مدنظر قرار گيرد:

قدر متيقن هاي موجود در مذاکرات وين يکي "پيشرفت در کليات" و ديگري "اختلافات باقيمانده"است. وجه اشتراک اظهارنظرهاي صورت گرفته از سوي مقامات غربي و روسي، باقي مانده اختلافاتي است که بدون حل و فصل آنها اساسا امکان رسيدن به توافقي نهايي و قطعي وجود ندارد. در جريان مذاکرات وين ۶، يعني آخرين دور مذاکرات هسته اي قبل از پايان ضرب الاجل زماني اول توافقنامه ژنو قرار بود رايزني طرفين در خصوص حل و فصل اختلافات اساسي در حوزه " تعيين نيازهاي اساسي" و متغيرهاي وابسته به آن مانند ميزان و نحوه و درصد غني سازي و تعداد سانتريفيوژها به بن بست خورد. اين اختلاف به حوزه "تحريمها و نحوه رفع آنها" نيز تسري پيدا کرد. پس از برگزاري مذاکرات وين ۶، قرار بود در جريان مذاکرات نيويورک (در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد) و مذاکرات وين ۷ و مذاکرات مسقط نقاط اختلافي به صورتي جدي مورد بررسي قرار گرفته و در راستاي حل و فصل آنها راهکاري کاربردي و حقوقي ارائه شود. با اين حال در جريان رايزني هاي فشرده صورت گرفته طي ماههاي اخير، پيشرفت لازم جهت رسيدن طرفين به توافق قطعي و نهايي صورت نگرفته است. تاکيد طرفين بر اختلافات اساسي باقيمانده، آن هم در فاصله کمتر از سه روز تا رسيدن ضرب الاجل سوم آذرماه، نشان از همين واقعيت ملموس دارد.

پروسه رسيدن ايران و اعضاي ۱+۵ به توافق نهايي و قطعي کاملا مشخص است. در اين خصوص لازم است نخست بر سر همه
حوزه هاي اختلافي ميان طرفين " تفاهمي اوليه" صورت گيرد. سپس اين " تفاهم اوليه" بايد به " جمع بندي مشترک" تبديل شود و در نهايت اين جمع بندي مشترک به " توافقي حقوقي" ختم شود. هم اکنون در برخي حوزه هاي اختلافي صرفا نوعي " تفاهم اوليه " وجود دارد و اين تفاهم اوليه به جمع بندي مشترک و توافق حقوقي ختم نشده است. در برخي حوزه هاي ديگر مانند نحوه رفع تحريمهاي چندجانبه شوراي امنيت حتي اين تفاهم اوليه نيز تا اين لحظه صورت نگرفته است.

معادله چند مجهولي شکل گرفته نه معلول پيچيدگي ذاتي مذاکرات هسته اي و نه معلول عوامل فرا زميني و ماوراءالطبيعي است!
"پيچيده سازي مذاکرات هسته اي" فرآيندي است که غرب در سه حوزه " ديپلماسي رسمي"، " ديپلماسي عمومي" و " ديپلماسي پنهان" آن را هدايت مي کند. تبديل کردن معادله اي ساده و گويا به معادله اي چند مجهولي محصول وجود معمايي سخت نبوده و متاثر از بازي پيچيده بازيگران درگير در صحنه مذاکرات است.

بارها عنوان شده است که صورتبندي مذاکرات هسته اي ايران و اعضاي ۱+۵ به هيچ عنوان پيچيده نيست. جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک طرف معادله خواستار دستيابي به انرژي صلح آميز هسته اي براي تامين نيازهاي اساسي کشور است و در مقابل، اعضاي ۱+۵ با نگاهي
توسعه طلبانه و منفعت گرايانه در صدد جلوگيري از پيشرفت ايران در اين حوزه هستند. ماهيت اختلافات موجود ميان ايران و اعضاي ۱+۵ از ابتدا نيز فني و حقوقي نبوده است. مطالعات ادعايي و گمانه زني هاي
رسانه اي تاکنون مبناي برخي گزارشهاي مغرضانه آژانس بين المللي انرژي اتمي و اعضاي ۱+۵ در تقابل با برنامه هسته اي صلح آميز کشورمان را تشکيل داده است.

پس از ترسيم وضعيت موجود و چينش قدر متيقنها، به مرحله بررسي احتمالات مي رسيم. بديهي است که در اين خصوص بايد فاکتور و مولفه "زمان" را نيز در نظر گرفت. ۴ احتمال پيش رو طي روزهاي آتي عبارت‌است از: " شکست قطعي مذاکرات"، " رسيدن به توافق قطعي و نهايي"، " رسيدن به توافق موقتي مشابه توافقنامه ژنو" و " توافق بر سر کليات ". در اين ميان دو گزينه نخست يعني شکست قطعي مذاکرات و رسيدن به توافق قطعي و نهايي هر دو منتفي به نظر مي رسد. از يک سو اعضاي ۱+۵ رهاسازي مذاکرات را با توجه به پيشرفتهاي کلي صورت گرفته غير موجه
مي دانند و از سوي ديگر، پيش شرطها و مولفه هاي لازم در خصوص تحقق توافق نهايي و قطعي که شامل جزئيات نيز باشد عملا امکانپذير نيست.
زياده خواهي ايالات متحده آمريکا و ناتواني واشنگتن و ديگر اعضاي ۱+۵ در اتخاذ تصميمي سياسي و واقعي که متضمن رسيدن به توافق نهايي باشد اصلي ترين عامل قرار گرفتن در وضعيت معلق موجود است. در چنين شرايطي گزينه هاي سوم و چهارم يعني " رسيدن به توافق موقتي مشابه توافقنامه ژنو" و " توافق بر سر کليات " موضوعيت بيشتري پيدا کرده است. به عبارت بهتر، اصلي ترين تفاوت احتمالي مذاکرات وين ۶
(مذاکرات ما قبل فرا رسيدن ضرب الاجل زماني اول) و مذاکرات کنوني
(مذاکرات ماقبل فرا رسيدن ضرب الاجل زماني دوم)، در " علت تمديد" خواهد بود نه " اصل تمديد". بر اين اساس " تمديد ناشي از توافق کلي يا موقت" جايگزين " تمديد ناشي از عدم توافق" خواهد شد. اين جايگزيني از يک سو مفيد و از سوي ديگر مضر است. جنبه مفيد بودن اين مسئله را مي توان در فرصت يابي براي تمرکز بيشتر بر نقاط اختلافي و پرهيز از هيجان زدگي کاذب در مواجهه با طرف غربي (به عنوان طرف
زياده خواه) دانست. اما جنبه منفي اين موضوع فرسايش در مذاکرات هسته اي و ايجاد اصطکاكهاي تازه خواهد بود. از سوي ديگر، عدم اتخاذ " تصميم تعيين کننده " از سوي ايالات متحده آمريکا و درجا زدن نسبي واشنگتن و ديگر اعضاي ۱+۵ در همان نقطه مذاکرات وين ۶ گوياي عدم آمادگي اعضاي ۱+۵ براي پذيرش حقوق حقه و واقعي ملت ايران است. در چنين شرايطي ضريب عدم اطمينان ايران نسبت به اعضاي ۱+۵ به صورت تصاعدي در حال افزايش است.

يکي از اصلي ترين عوامل باقي ماندن اختلافات و کارشکني اعضاي ۱+۵ در مذاکرات هسته اي، تاثيرگذاري بازيگران مخرب منطقه اي و بين المللي در صحنه مذاکرات است. هشدار محرمانه اخير مقامات آل سعود به دولت فرانسه در خصوص کاهش خريد تسليحاتي رياض از پاريس در صورت امضاي توافق هسته اي با ايران و همچنين رايزني هاي گسترده رژيم صهيونيستي با مقامات آمريکا و تروييکاي اروپايي در خصوص عدم توافق هسته اي با ايران به همراه دهها مورد و مصداق ديگر نشان از ماهيت واقعي بازيگراني است که در پشت ميز مذاکرات و رو به روي ديپلماتهاي ما نشسته اند. در اين ميان متاسفانه نقش منفعلانه دو کشور چين و روسيه و حتي در مواردي نقش بازدارنده مسکو در حل مسائل اختلافي اصلي مانند نحوه تامين نيازهاي اساسي ايران و نحوه برداشتن تحريمهاي شوراي امنيت
(که اين مسئله نيز نشات گرفته از محاسبات منفعت گرايانه روسيه و چين است) نيز در ايجاد و استمرار شرايط فعلي بي تاثير نبوده است. بديهي است که در چنين شرايطي گارد بسته جمهوري اسلامي ايران در برابر بازيگران مخرب مذاکرات هسته اي بايد محکم تر شود. از سوي ديگر، اعضاي ۱+۵ بايد نسبت به اين نکته آگاه باشند که بازي مخرب آنها در تقابل با حقوق حقه ملت ايران به صورتي جدي از سوي افکار عمومي رصد مي شود. بي اعتمادي مطلق نسبت به آمريکا و متحدان اروپايي واشنگتن از يک سو و نگاه پرسشگرايانه جدي از کشورهاي روسيه و چين بايد در تيم مذاکره کننده هسته اي ما حرف اول و آخر را بزند. عدول از اين مبناي رفتاري، که برگرفته از آموزه هاي متعالي انقلاب اسلامي ما و فرمايشات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبري مي باشد منجر به طغيان و زياده خواهي بيشتر طرف مقابل خواهد شد.

نظر شما