به گزارش نماینده ایبنا به نقل از گاردین، «سلست ان جی» که برای برنده شدن در این رقابت هیلاری مانتل و استیون کینگ را پشت سر گذاشته است، نویسنده بزرگی است که احتمالاً درباره او چیزی نشنیدهاید.
در داستان «آنچه هرگز به تو نگفتم» با یک تریلر ادبی قدرتمند مواجه هستیم که در دهه ۱۹۷۰ در اوهایو میگذرد. شخصیت داستان یک آمریکایی-چینی است که گاهی با رفتار نژادپرستانه مردم روبرو میشود. این چیزی است که برای سلست نویسنده کتاب نیز اتفاق افتاده است و به گفته او این قبیل برخوردها نشان میدهند که هنوز آمریکا جامعهای خالی از نژادپرستی نیست.
داستان این کتاب که درباره ناپدید شدن یک دختر نوجوان است با جملهای تکان دهنده آغاز میشود: "لیدیا مرده اما آنها هنوز این را نمیدانند." سپس در طول داستان اسرار خانواده لیدیا افشا میشود و ...
سلست در گفتگو با گاردین گفت: "نوشتن مانند فریاد زدن بر سر جهان است و وقتی کسی چنین میکند، کار بزرگی انجام داده است. داشتن مردمی که در سال صدها کتاب میخوانند آنقدر خوب و ارزشمند است که به انسان اعتماد به نفس میدهد تا قادر باشد کتاب دیگری بنویسد."
او گفت که درمورد جایزه آمازون احساس پیچیده و متناقضی دارد. این شرکت اوایل سال جاری درگیر جنجال بزرگی با انتشارات اشت شد، چراکه آمازون بهای کتابها را آنقدر کاهش داد که نویسندگان و ناشران برای کسب سود دچار مشکل شدند.
او میگوید: سخت است تصور کنید آنچه آمازون انجام داده آسیبی به صنعت وارد نکرده است. میدانم که بسیاری مردم سؤالات منطقیای درباره نحوه کار آمازون دارند، اما ظاهراً تحریریه آن افرادی هستند که فقط عاشق کتابها و در فکر حمایت و ارتقای آنها هستند و در تنظیم سیاستهای این سازمان نقشی ندارند.
سلست نیز مانند شخصیتهای داستانش در کنار سفیدپوستان بزرگ شده است. والدین او که هر دو دانشمند بودند، در اواخر دهه ۱۹۶۰ از هنگ کنگ به آمریکا آمدند و سلست در شهری کوچک در حومه پیتزبورگ متولد شد.
در مدرسه او فقط دو دانشآموز سفیدپوست نبودند، او و یک دختر آمریکایی-آفریقایی. سپس در دانشگاه هاروارد به تحصیل زبان انگلیسی پرداخت و از دانشگاه میشیگان با مدرک استادی هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد وسپس شغلهای بسیاری را انجام داد، از غلط گیری کتابهای درسی تا نوشتن پاورپوینت برای پزشکان.
او درمورد پرداختن به موضوع نژادپرستی در کتاب خود میگوید: "در آمریکا مسلماً اگر شما سیاهپوست، یا یک نژاد آسیایی یا بومی آمریکا باشید، درگیر مسائل نژادپرستانه میشوید اما اگر سفیدپوست باشید چنین مشکلاتی نخواهید داشت. من وقتی شروع به نوشتن کردم مدتها درباره نوشتن از شخصیتهای آسیایی مردد بودم."
او اذعان میکند: "دلیل این تردید این بود که نمیخواستم کتابم به عنوان یک شرح حال خود قلمداد شود. از سوی دیگر نوشتن درباره فرهنگ اجدادی برایم کار راحتی نبود چراکه با وجود حس خویشاوندی، در چین بزرگ نشدهام و نمیتوانم به زبان کانتونی صحبت کنم. به همین دلیل وقتی بخشی از کتاب را تمام کردم متعجب شده بودم."
سلست از تعجب دیگر خود هنگامی که مردم مشتاقانه از او درباره کتابش سؤال میکردند نیز صحبت کرد: این احساس چنان است که گویی رؤیای بسیار واضحی دارید و سپس ناگهان خود را پشت میز صبحانه میبینید و بدون آنکه چیزی درباره رؤیای خود بگویید مردم شروع میکنند به سؤال کردن درباره اتفاقاتی که در آن افتاده است.
نظر شما