به گزارش نماینده به نقل از مهر، نشست هماندیشی ناشران با شهردار تهران شب گذشته (۲۷ آبان ماه) با حضور محمدباقر قالیباف، سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد، مرتضی طلایی رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران و معصومه آباد دیگر عضو این شورا و همچنین اعضای هیات مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در سالن همایشهای بوستان گفتگو برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در سخنانی، نشست با شهردار تهران را فرصت مغتنمی برای طرح مشکلات صنعت نشر و بررسی راهکارهای حل این مشکلات عنوان کرد و با اشاره به هدفگذاری سند چشمانداز بیست ساله توسعه کشور برای کسب رتبه اول تولید علم توسط ایران در منطقه خاورمیانه در سال ۱۴۰۴، گفت: لازم است ذینفعلان نظام نوآورانه فرهنگ کشور در حوزههای کارکردی نظیر تدوین قوانین و مقررات، نظارت بر شبکهسازی و همچنین فرآیندهای آن نظیر خلق آثار و نهایتا زیرساختهای پشتیبانیکننده نظیر آموزش و پرورش، توسعه کارآفرینی فرهنگی و فرهنگسازی کتاب و محصولات فرهنگی، به دقت شناسایی شوند.
وی سپس با ارائه آمار تحلیلی از وضعیت کنونی نشر ایران، گفت: تا پایان سال ۱۳۹۲ حدود ۱۱ هزار و ۵۰۰ بنگاه پروانه نشر دریافت کردهاند که حدود یک سوم آنها در طول سه سال گذشته فعالیت داشته و حداقل یک عنوان کتاب منتشر کردهاند. حداکثر پنج درصد از دارندگان پروانه نشر به صورت حرفهای فعالیت دارند. ۷۵ درصد ناشران در تهران فعالیت میکنند و نزدیک به ۸۰ درصد کتابهای کشور در تهران منتشر میشود.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران سپس گفت: عناوین منتشره از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۰ روند صعودی داشته اما از سال ۱۳۹۰ به این سو با تغییر علامت، سیر نزولی به خود گرفته است. شمارگان کتاب در طول ۱۲ سال گذشته روند نزولی داشته و این موضوع به رغم افزایش جمعیت تحصیلکرده کشور، بیش از پیش نگرانکننده است.
آموزگار ادامه داد: شمارگان متوسط کتابهای غیردرسی به میانگین هزار نسخه رسیده و در این میان، شمارگان ۲۰۰ تا ۵۰۰ نسخهای به وفور مشاهده میشود. ریشههای فرهنگی و اجتماعی چنین وضعیتی باید مورد توجه صاحب نظران قرار گیرد؛ چرا کتاب نمیخرند ولی پیتزا میخورند یا حتی کالای لوکس هم میخرند اما خرید کتاب نه؟ به نظر ما سطح پایین کتابخوانی در جامعه ما، دلیل عمدهای دارد و آن این است که ارتقای دانش و آگاهی، پاداش اجتماعی ندارد و جوان ایرانی از واقعیتهای جامعه امروزی ایران آگاه است.
وی افزود: تعداد کتابفروشیهای ایران حدود ۱۵۰۰ تخمیین زده میشود. لذا نسبت تولیدکنندگان به فروشندگان کتاب بر اساس پروانه، هشت به یک و بر اساس تعداد ناشران فعال (نه حرفهای) سه به یک است و این نسبت در یک اقتصاد سالم برعکس است. یعنی تعداد فروشندگان یک کالا از تعداد تولیدکنندگان آن کالا منطقاً بیشتر است حال آنکه این نسبت در اقتصاد کتاب در ایران رابطۀ عکس دارد.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفت: نظام توزیع کتاب، شکافی بزرگ در بدنه نشر محسوب میشود و اضمحلال کتابفروشیها با رکود روزافزون و عدم تناسب سرمایهگذاری و سود حاصل از آن، به مرز فاجعهباری نزدیک میشود. در اصلاح نظام توزیع و فروش، باید به تولید تقاضای کتاب اندیشید و این نیز نیازمند اصلاحات اساسی در ساختار اقتصاد و مدیریت نشر کشور است. سیاستگذاری فرهنگی و نوع سیاستهای حمایتی ناشی از تصدیگری دولتی از دیگر دلایل ناکارآمدی نظام رایج تولید و توزیع کتاب است.
آموزگار ادامه داد: نتایج سیاستهای حمایتی غیرمؤثر نشان میدهد که سرمایهگذاریهای بخشهای دولتی و عمومی ایران برای رشد نشر بازده مطلوبی نداشته و بعضاً به اتلاف منابع ملی و رشد ناموزن صنعت نشر انجامیده است. به نظر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران مناسبترین سیاستهای حمایتی آن است که در درازمدت بخش حمایت شونده تدریجاً از حمایت بینیاز شود. لذا ضروری ماست راهبردهای نوینی طراحی شود که متضمن این اصل باشد که نهادهای دولتی و عمومی به جای آنکه چیزی بدهند، بررسی کنند که از بخش شایسته حمایت چه چیزهایی را میتوان نگرفت؟
به گفته وی، نگرش «دولت فرهنگی آری، فرهنگ دولتی نه» در بدنه نظام اجرایی کشور فراگیر نشده و به رغم نظر مقامهای عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی «سکان فرهنگ» در حد انتظار به اهلش واگذار نشده است.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تاکید کرد: اهل کتاب و نشر، متناسب با تغییر و تحولات اجتماعی- فرهنگی جهان امروز در انتظار گشایشهای فرهنگی اقتصادیاند اما به منظور نیل کشورمان به رتبه اول تولید علم در خاورمیانه از پیشرفتهای لازم فرهنگی فاصله عمیقی مشاهده میشود. پیشرفت فرهنگ با گسترش دانش و پژوهش حاصل میشود و این نیز در پرتو آزاداندیشی و گسترش نشر و مطبوعات در چارچوب قانون میسر است. تهدید زبان مادری و خلع سلاح آن در برابر زبانهای بیگانه، از میان رفتن خلاقیت و ابتکار در نویسندگی، نشر کتب زیرزمینی، به هم خوردن اقتصاد نشر و رکود آن و انتقال نتایج فقدان وحدت رویه در بررسیها و ممیزیها، سایر حوزههای نشر را نیز با مخاطرات فراوان مواجه کرده است. افزایش ترجمه در نشر ایران نسبت به کاهش شدید تألیف، نگران کنندهاست. تألیف، خلاقیت میطلبد و دستگاههای مختلف برای رشد این صنعت همکاری لازم به خرج ندادهاند.
آموزگار در ادامه خطاب به مدیران شهری تهران گفت: صنایع فرهنگی از جمله صنعت نشر در کشورهای رشد یافته و برخی از کشورهای در حال رشد مولد حیات نوین اجتماعی، موتور رشد اقتصادی و خالق انواع ثروتهاست. انتخاب لندن، پاریس، برلین، توکیو، سنگاپور و نظایر آن به عنوان شهرهای فرهنگی نشانهای از اهمیت و جایگاه صنایع فرهنگی است. تهران جزو ۲۰ ابرشهر اول جهان است. اما صنایع فرهنگی تهران سهم عمدهای در کل اقتصاد ندارد.
وی افزود: از دهه ۱۹۸۰ به این سو، میزان اشتغال زایی صنایع فرهنگی در کشورهای رشدیافته دو برابر صنایع دیگر گزارش شده و رشد صنایع فرهنگی ۲.۵ برابر سایر صنایع بوده است. در این کشورها حوزههای فرهنگ به عنوان مولد - و نه چاه هزینه - دیده شده و برنامهریزیهای دقیقی در این زمینه صورت گرفته است. در یک سطح جهانی و کشورهای توسعه یافته، صنایع فرهنگی بالغ بر ۷ تا ۱۰ درصد از تولید ناخالص و به همین میزان از نیروی کار را به خود اختصاص دادهاند. این صنایع در حل و فصل بسیاری از معضلات و مشکلات اجتماعی، مؤثر تشخیص داده شدهاند. توسعه این صنایع باعث میشود تا در حوزههایی همچون ارتقای سلامت فکری و فرهنگی، کاهش جرایم و بزهکاری، ایجاد اشتغال سالم و استمرار در آموزشهای فردی و اجتماعی شاهد نتایج مثبتی باشیم.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران ادامه داد: مضافاً اینکه به واسطه توسعه این صنایع، چهره فیزیکی مناطق شهری نیز دستخوش تغییرات مثبت شده است و کلانشهرها در تامین چشماندازهای مطلوب برای شهروندان موفق بودهاند. مقایسه وضعیت کنونی شهر تهران با دیگر کلانشهرهای جهان نشان میدهد که صنایع فرهنگی با وجود ایفای نقشی بسزا در توسعه پایدار، نتوانسته است جایگاه قابل قبولی در توسعه فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی تهران داشته باشد. درباره اهمیت صنعت نشر و توسعه و شکوفایی آن میتوان گفت که این صنعت از دیدگاه صاحب نظران و کارشناسان علوم ارتباطات برای دیگر دانشها و برای رشد و توسعه ملی حکم زیرساخت دارد.
آموزگار گفت: مروری کوتاه به عملکرد مدیریت شهری تهران در حوزهً نشر، توسعه کتاب و گسترش کتابخوانی و سایر صنایع فرهنگی نوید بخش رویکرد و نگرش تازهای است که مهمترین سند این ادعا، تبدیل شهرداری از یک سازمان صرفاً خدماتی به یک نهاد خدماتی، فرهنگی، اجتماعی است. این تغییر نگرش را به فال نیک میگیریم و از مدیریت شهری میخواهیم که در راستای تکالیف و اختیارات قانونی و با در اختیار داشتن منابع مناسب، جایگاه شایستهای در پیشگامی تخصیص منابع و اقدامات فرهنگی در میان نهادهای مدیریت شهری کشور داشته باشد.
وی هدف چرخه نشر را ورود کتاب به سبد خانوار دانست و یادآور شد: یکی از موانع اساسی این چرخه، محدودیت ویترین و عرضه کتاب است. رشد کمی وکیفی صنعت نشر، تابعی از اهمیت بخشهای تولید، توزیع و فروش است و توسعهً این مجموعه باید همگون و پایدار باشد. به منظور ایجاد ثبات در فضای کسب و کار و کاهش هزینههای راهاندازی مؤسسات تولیدی و توزیعی کالاهای فرهنگی، طرح تخصیص کاربری فرهنگی برای مراکز انتشاراتی، توزیعی و کتابفروشی در سال ۱۳۸۵ توسط اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تدوین و به مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر تهران ارائه شد. به اعتقاد ما این طرح یکی از مناسبترین جایگزینهای یارانه نشر است. برای توسعه متوازن صنعت نشر و گسترش کتابخوانی، پیشنهاد شد برای کسانی که مایلاند برای نشر، توزیع و کتابفروشی مکانی دایر کنند به جای کاربری اداری و تجاری ازکاربری فرهنگی استفاده کنند.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران این طرح را یکی از حمایتهای بنیادین از صنعت نشر کشور دانست که منجر به رشد پایدار و غیر متکی به رانت و دولت خواهد بود و سپس گفت: مصوبه دیماه ۱۳۸۸ شورای اسلامی شهر تهران با عنوان «ساماندهی فرایند حمایت از ناشران، موزعان و کتابفروشان» خواسته اصلی اتحادیه را پاسخ نداده است. این مصوبه، عمدتاً تشویقی است برای آن دسته از متقاضیانی که مبادرت به احداث اماکن و مجتمعهای تجاری- فرهنگی میکنند و نه آنهایی که قبلاً در چنین اماکنی مشغولاند. بند «د» مصوبه مذکور، محدودیتهای زمانی برای اکثریت فعالان کنونی عرصه نشر ایجاد میکند. اما نکته قابل توجه آن است که بیش از دو دهه پیش با همراهی شهرداری تهران و وزارت کشور به موجب مجوزهای صادره این اتحادیه امکان فعالیت ناشران در اماکن مسکونی فراهم شد، اجرای بند «د» مصوبه یاد شده، مغایر اعطای پروانه کسب برای شاغلان اماکن مذکور است.
آموزگار همچنین در تبیین راهبردها و راهکارهای پیشنهادی هیئت مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در مورد مسائل پیش گفته، یادآور شد: تحولات ناشی از جهانی شدن، با پیشرفت ابزارهای رسانهای صدای خود را به گوش همه شهروندان از جمله ذینفعان صنعت نشر نیز رسانده و آنان را به میزان زیادی بر اهمیت و جایگاه صنایع فرهنگی و صنعت نشر آگاه ساخته است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با جایگاه رسمی و قانون خویش، بیشترین ارتباط وتاثیر را بر امور فرهنگی کشور از جمله صنعت نشر داشته است و بیشترین انتظارات در زمینه بهبود سیاست گذاری، کاهش و رهاسازی تصدیهای دولتی در امور فرهنگی، کاهش معضلات ساختاری و ِاعمال سختگیرانهً دولتی از آنان است. اقدامات و برنامههای فرهنگی مدیریت شهری تهران در رویکرد تسهیل گرایانه و حمایتی، کارنامهای در مجموع مثبت دارد، بهترین مثال آن مصوبهً «ساماندهی فرایند حمایت از ناشران، موزعان و کتابفروشان» است. رویکردها و جهتگیریهای حمایت از صنعت نشر شایسته است که ذیل عنوان کمترین میزان مداخله و بیشترین میزان واگذاری به ذینفعان قابل تعریف باشد. حرکت به سوی مدیریت یکپارچه شهری و بهرهگیری از ظرفیتهای قانونیِ معطل ماندهً برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه، قطعاً راهگشا خواهند بود.
وی در پایان ضمن سپاس از اقدامات پیشین شهرداری تهران از قالیباف تقاضا کرد با تشکیل کارگروه مشترکی متشکل از نمایندگان اتحادیه ناشران و کتابفروشان و شهرداری تهران موافقت کند تا امکان پیگیری خواستههای اهل کتاب و نشر از طریق مفاهمه و گفتگو فراهم شود و در همین رابطه تاکید کرد: مواردی نظیر؛ اصلاح در آییننامۀ اجرایی مصوبۀ ساماندهی، همکاری در کاربری فرهنگی برای کتابفروشان و موزعان کتاب در طبقات اول اماکن مانند داروخانهها، گسترش کتابخانهها در فرهنگسراها و پارکها و تأمین کتابهای مورد نیاز آنها، تبلیغات محیطی شهری در خصوص کتاب، حذف عوارض پسماند و کسب و پیشه و تابلوهای سردرب مراکز نشر، توزیع و کتابفروشیها، کمک به ایجادِ بازارچۀ کتاب در مناطق ۲۲ گانۀ شهرداری، زیباسازی راستههای کتاب و نشر در خیابانِ انقلاب و کریمخان با کاربرد عناصرِ هنر و فرهنگ غنی ایرانی، تسهیل در نشستهای فرهنگیِ اهل قلم و نشر در فرهنگسراها، تجدید تفاهم اتحادیه با مناطق مختلف شهرداری برای فعالیت ناشران و موزعانِ ساکن محدودههای منطقۀ ۶ و ۱۱ شهری، را از جمله اولویتهایی برشمرد که میتواند در دستور کار مشترک شهرداری تهران و این اتحادیه قرار گیرد.
آموزگار همچنین از سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد خواست تا در حمایت از حقوق نشر، همکاری برای انتقالِ حق صدور پروانۀ نشر به اتحادیۀ صنفی، همکاری برای اصلاحِ بند «ل» مادۀ ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم، خریدِ کتاب از ناشران و تجهیز کتابخانهها، تسهیل در صدور مجوز کتاب، واسپاری امور فرهنگی به تشکلهای کتاب و نشر، به صنعت نشر یاری رساند و سخنان خود را اینگونه به پایان برد: زمان را دریابیم که وقت برای مهربان بودن با اهل نشر و قلم بسیار تنگ است.
نظر شما