به گزارش نماینده سومین نشست «دوبارهخوانی اشعار عاشورایی» سیدحسن حسینی با حضور اسماعیل امینی، حمیدرضا شکارسری، سودابه امینی، سیداحمد نادمی، حسین قرایی و مصطفی محدثی خراسانی عصر امروز در خبرگزاری فارس برگزار شد.
*زبان امروزی در «گنجشک و جبرائیل»
حمیدرضا شکارسری در این نشست گفت: هر شاعر و نویسندهای با یک اثر خود بیشتر شناخته میشود و شهرت پیدا میکند و این در مورد مرحوم حسینی نیز صادق است و وی در حوزههای گوناگونی اثر خلق کرده است و به صورت مبسوط کار کرده ولی بیشتر مخاطبان حسینی را با «گنجشک و جبرائیل» می شناسند. این کتاب در سالهای میانی دهه 60 منتشر شده که در آن سالها شعر انقلاب شخصیت پیدا کرده بود ولی حد و مرزهایش مشخص نشده بود. در آن سالها که عدهای درحوزه شعر مذهبی کار میکردند، «گنجشک و جبرائیل» کار شاخصی بود که در قالب شعر نو سروده شده بود.
وی افزود: استفاده از شیوههای زبانی با توجه به شعرای قالب نو، باعث شده که این اشعار به یک پایگاه زبانی برسد. دایره واژگانی این اشعار تلفیقی از زبان کهن و زبان محاوره است اما نه کهن است و نه واژههای امروز در آن دیده میشود و این یک زبان امروزی را خلق کرده است. این مشخصه باعث شد که فضای مشابه به شعر لیلة القدر و غدیر از آثار اسماعیل نوری علا را ایجاد کند و این اشعار بر گردن سرودههای «گنجشک و جبرائیل» حق دارند و تصاویر در سرودههای حسینی به اشعار نوری شباهت دارد.
این منتقد ادبی گفت: در این اشعار، رفت و برگشتهایی بین وزن و بیوزنی به گمان من قرار دارد که از نظرم این اتفاق تصادفی است و برایم سؤال است که آیا این پیرو یک نظام نیست و باید بررسی شود که آیا این نظام وجود دارد؟ و این یکی از نقدهایی است که میتوان به «گنجشک و جبرائیل» وارد کرد. ترکیبسازی از شگردهای حسینی به شمار میرود که متأثر از شاملو، گرمارودی و ... است و به نظرم در سالهای پس از انتشار «گنجشک و جبرائیل» از این ترکیبها سخن زیاد گفته شده ولی به نظرم این ترکیبها ناشی از تعهد ادبی شاعر نیست بلکه تعهد فرامتنی شاعر را میرساند و از تصویر دور شده و معنا و محتوا را القا میکند، که به نظرم این موضوع در زمان حیات شاعر یا مورد نقد قرار نگرفته و یا اگر هم نقد شده شاعر دست به تغییر آن نزده است.
*«گنجشک و جبرائیل» بیشتر حماسی است تا سوگمندانه
شکارسری گفت: نمادهایی که در کتاب استفاده شده ریشه در نمادهایی دارد که در سالهای پیش از انقلاب وجود داشته و تقابلهایی وجود دارد که مربوط به آن زمان است و همین سبب میشود که اشعار شنیدنی باشد. زوایای دید شاعر در این کتاب و سرودهها بسیار هیجانانگیز و بکر است. نکته دیگر در سرودههای حسینی موضوع طنز است که تا قبل از این کتاب در اشعار عاشورایی وجود نداشته که ناشی از جرأت سیدحسن حسینی است که بعد از وی در میان شاعران رایج شده است.
وی اضافه کرد: به نظر من این مجموعه یک اثر سوگمندانه نیست و بیشتر یک اثر حماسی است زیرا حماسه در این اثر به وجه سوگی آن غلبه دارد که یکی به خاطر زبان آرکائیک و دیگری به خاطر معانی پرخاشجو در شعر است. کتاب «گنجشک و جبرئیل» یک اتفاق در ادبیات معاصر است زیرا بعد از خودش یک جریانی در شعر عاشورایی به وجود آورده است اما به نظرم اشعار این کتاب از یک نظر نقادانه مورد توجه قرار نگرفته و به همین دلیل برخی اشعار این کتاب به صورت کامل خوانده نشده است و نکات بسیاری دارد که باید بیشتر بیان شود. این کتاب، کتاب مهمی در تاریخ شعر انقلاب و مهمتر از این، مهمترین کتاب در زمینه شعر عاشورایی در تاریخ است.
*شعر سیدحسن حسینی اندیشه دارد
در ادامه این نشست، اسماعیل امینی گفت: نسبتاً بخش زیادی از آثار سید خوانده نشده و هر کسی از هر زاویهای به این فرد نگریسته و همین موجب شده تا آثارش به صورت کامل خوانده نشود. به نظرم شعر مذهبی دارای انواعی است که هرکدام دارای نوعی کارکرد است.
وی ادامه داد: یکی از این گونههای شعری برای اثبات دیانت شاعر است که به نظر چندان کارایی ندارد. یک نمونه دیگر برای گرم کردن و استفاده شدن در محافل مذهبی سروده میشود که عموماً این شعر را به عنوان شعر مذهبی میشناسند که کاربرد خطابی دارد و البته پسندیده است. یک گونه دیگر هم وجود دارد که واقعاً شعر است، زیرا شاعر با متون و مطالب مذهبی سر و کار داشته و آن را در قالب شعر بیان کرده است و در حقیقت اندیشه شاعر را میرساند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گونه اول معمولاً برای طبقات بالادست که قدرت و ثروت در دست دارند سروده میشود و چندان به حساب نمیآید. نوع دوم هم چون عموم مردم را در برمیگیرد افزایش داشته و بسیار هم رواج داده میشود. اینگونه را به خاطر اینکه شگفتی ایجاد میکند مورد توجه نیز قرار میگیرد. اما اشعار سید از نوع سوم است.
*محافل دانشگاهی وارد میدان نقد شوند
وی افزود: گمان من این است که همه شعرهای نیمایی را میتوان زیرمجموعه شعر سپید به حساب آورد. مخاطب شعرهای سیدحسن حسینی در «هم صدا با حلق اسماعیل» بیشتر مخاطب عام است، مگر تعدادی از آن سرودهها که مشخصاً مخاطب حرفهای را در نظر گرفته است، ولی در «گنجشک و جبرائیل» مخاطب اشعار وی اهل شعر و مطالعه هستند و برای عام سروده نشده است.
امینی به بیوزنی شعر حسینی اشاره کرد و گفت: به گمانم بزرگان برای اینکه مخاطب را از خوابآلودگی وزن و قافیه بیدار کنند وزن را بر هم میزنند که میبینیم در «گنجشک و جبرائیل» وزن را بر هم زده تا برانگیختگی ایجاد کند و توانسته در این برانگیختگی موفق شود. سیدحسن حسینی کارهایی میکرد که خلاف عادت بود و راههای نپیموده را میرفت. به نظرم اهالی دانشگاه باید بیشتر وارد عرصه نقد شعر شوند و فقط از دور به ستایش نپردازند.
نظر شما