نماینده/امیرابراهیم رسولی: هیچ انسان عاقلی خرد جمعی و وحدت را در امور مختلف زندگی اجتماعی رد نخواهد کرد یا به زبان دیگر کسی را نمیتوان یافت که علیه وحدت موضع بگیرد. در فضای سیاسی کشورمان اما وحدت در عین اقبال با رویکردهای متفاوتی در سطح سیاست و اجتماع مواجه بوده است. در حوزه سیاست چه طیف اصلاحطلبان و چه از میان اصولگرایان کسی وحدت را نفی نمیکند؛ اما میزان و شرایط آن متفاوت است. درحالیکه اصلاحطلبان قدرت را مبنای وحدت میگذارند و این را در مواقع مختلف ثابت کردهاند؛ اما طیف اصولگرایان که بر مبنای اصول حرکت میکنند نیز در مواقعی دچار چالش شدهاند.
چندی پیش نشستی در میان طیفها و گروههای مختلف اصولگرایی و بر مبنای وحدت تشکیل شد و روزنهای از امید را در میان اقشار دلسوز و انقلابی ایجاد کرد اما مهمتر از آن باید دید آینده این نشست چگونه رقم خواهد خورد.
در این نشست اکثریت طیف اصولگرا حضور داشت. سنتی، تحولخواه، ایثارگران، رهپویان، پایداری و... این اتحاد و همدلی البته با سخنرانی آقای مصباح تکمیل شد اما نباید فراموش کرد این نشست کافی نیست. نشست اصولگرایان در آینده باید هدفدار و با برنامه باشد. دور هم جمع شدن خوب است اما اگر بیبرنامه باشد به روزمرگی خواهد رسید لذا خوشی دفعی این نشست نباید افراد و جریانها را گول بزند بلکه باید آنان را به فکر برد، به فکر برای آینده و طراحی وحدت آنهم به دور از اختلافات گذشته.
پس از گذشت حدود ۳۵ سال از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باید این وحدت حول چه عواملی شکل خواهد گرفت یا بهصورت واضح در این دوران چه عواملی میتواند ما را در جریان شکلگیری وحدت یاری نماید.
الف) عبور از افراد و جریانها
باید پذیرفت حضور افراد و گروههای مختلف در جریان اصولگرایی طبیعتاً به بروز سلایق مختلف خواهد رسید لذا باید در جریان وحدت از سلایق شخصی و گروهی عبور کرد. اصولگرایان بپذیرند این اصول است که آنان را دور هم جمع میکند و از تمناهای شخصی خود بگذرند. اینچنین رویکردی باعث میشود نگاه مصلحتاندیشی برای کشور و انقلاب افراد را بر اصول مورد توافق به وحدت برساند. اصولگرایی شاخصههایی دارد که مقام معظم رهبری در سخنرانی چند سال پیش بهصورت تفضیل بیان و آن را تبیین کردند. در هیچیک از موارد به شخص، گروه یا جریانها اشاره نشده بلکه فقط اصولی مطرح شدند که حال مدعیان اصولگرایی، باید به آنها توجه کنند و بروی آن وحدت کنند. تعهدهای عمل نشده و ائتلافهای شکستخورده نشان از نفوذ شخصگرایی، اقتدارگرایی یا جناحگرایی در بعضی افراد دارد که مانع بزرگی محسوب میشود لذا باید با گذشتن از تمایلات نفسی و جناحی و با تکیه بر اصول و با عنایت به مصلحت کشور و انقلاب به وحدت رسید.
جایگاه قدرت در مجموعه اصولگرایان باید از چنان درجه پایینی برخوردار باشد تا بتوانند با دیدی بلند به تصمیم و عمل برسند. قدرت در میان اصولگرایان آنقدر تنزل یابد تا جز وسیله نشود، وسیلهای برای خدمت ولا غیر.
ب) توجه به اوضاع کنونی کشور
اوضاع امروز کشور به لحاظ اقتصادی، تحریمهای بینالمللی، بحث جوانان در حوزه اشتغال و ازدواج و... میطلبد تا با یک همگرایی، خدمت به مردم با سرعت بیشتری حرکت کند و سیر پیشرفت و تعالی نظام و انقلاب متوقف نگردد. مردم این سرزمین مردمیاند مهربان و دلسوز که عاشق دین و مکتب خود هستند. باید حضور آنان را در صحنههای مختلف سیاسی اجتماعی و اقتصادی قدر دانست و اوضاع کشور را برای آنان در مسیر تعالی قرار داد. مردم ایران آن روز که قرار است در صحنهای سیاسی چون انتخابات، صحنه اجتماعی چون راهپیماییها و صحنههای اقتصادی چون سهمیهبندیها و افزایش نرخها مدافع نظام خود باشند، بودهاند و ثابت کردهاند.
لذا توجه سیاسیون و مسئولین به اوضاع کشور و وضعیت مردم میتواند آنان را از منافع فردی و گروهی جدا سازد و با تعامل سازنده این مقوله را موردتوجه قرار دهد.
حال در جریان اصولگرایی نیز که جمعی از دغدغهمندان و علاقهمندان به نظام، انقلاب و رهبری گرد هم هستند میطلبد بیش از دیگران شرایط را درک کند و از اختلافات داخلی کاسته و با بینش و بصیرت و با فکر به مردم، کشور و انقلاب وحدت را دنبال کند.
ج) آیندهنگری در انقلاب اسلامی
گذشت ۳۵ سال از انقلاب شکوهمند و سیر پیشرفت و تحول ایران در عرصههای گوناگون نشاندهنده آیندهای درخشان برای کشور است. آنان که به آینده ایران فکر میکنند و برایشان مهم است قطعاً طوری عمل نخواهند کرد که آیندگان متضرر شده و کشور آسیب ببیند. جریان اصولگرایی بهعنوان دلسوز این آینده میتواند با وحدت در این سازندگی ایفای نقش کند. دوری از حاشیه و بصیرت نسبت به آینده ایران اصولگرایان را دور هم جمع خواهد کرد.
توجه به سند چشمانداز، قوانین بالادستی، رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب نوید آیندهای پر فروغ را دارد که جز با بازوی یک مجری قوی تحقق نخواهد شد. این مجری قوی در آینده نیاز به نیروهای متعهد و متخصص دارد و این وحدت است که میتواند تعالی را تضمین کند.
به عوامل بالا شاید بتوان نکاتی دیگر افزود اما شاکله وحدت با عناصر بالا شکل خواهد گرفت. مسئله اصلی این بحث آنکه بدانیم وحدت کار آسانی نیست، سخت است اما این کار سخت است که ارزشمند است و اگر انجام شود قابلتحسین است و الا کاری که آسان است نه تشویق دارد و نه ثمر پس بدانیم رسیدن به وحدت سخت خواهد بود اما این سختی درنهایت چنان شیرینی به کشور و جامعه منتقل میکند که ثمرات آن موجبات سعادت و آرامش خواهد شد.
این یادداشت در شماره ۲۴۰ هفته نامه مثلث (۱۰ آبان ۹۳) منتشر شده است.
نظر شما