به گزارش نماینده به نقل از فارس، بدبینترین هوادار پرسپولیس هم در روزهایی که مجتبی محرمی خواب را به چشمان هر مهاجمی تلخ میکرد و در دربی با آن حساسیت بالا به بازیکنان دریبل کشویی میزد تصور نمیکرد روزگاری محبوبترین شماره۸ تاریخ پرسپولیس گوشه عزلت بنشیند و حضور در فوتبال و بطن جامعه را بر خود حرام کند.
روزهای سیاه دوری از فوتبال و گوشهنشینی دیروز برای محرمی، جای خود را به انگیزه و شوق رسیدن به موفقیت امروز داده است.
مجتبی دوباره به همان مژدبای تند، تیز و قلدر سلطان و رویاییترین پرسپولیس تاریخ بدل شده است.
انگار بعد از دیدن دوباره دخترش خونی تازه در رگهایش تزریق کردهاند و او گذشته را به طور کامل فراموش کرده است.
اسطوره تعصب و غیرت سرخپوشان کاپیتان سالهای نه چندان دور پرسپولیس و تیم ملی حالا حرفهای تازهای برای گفتن دارد و میخواهد خیلی از چیزها را اینبار در عرصهای دیگر اثبات کند. محرمی اینبار مقابل مشکلات خیلی محکم ایستاده و تمام حاشیهها را دریبل زده تا دوباره به همان هشت دوستداشتنی تبدیل شود.
کاپیتان ساعت ۱۱ و ۴۰ دقیقه با عینک دودی، موهای جوگندمی و لباسهایی شیک به دفتر خبرگزاری فارس، رسید و دو ساعتی را با ما همکلام شد. او میگوید میخواهد اینبار استعدادش را در بخش دیگری از فوتبال نشان دهد و تحسین همه را این بار به عنوان مربی برانگیزد. اگر در مصاحبه زیر با ما همراه شوید متوجه میشوید که محرمی از چه انگیزه بالایی برای بازگشت به دنیای توپ گرد برخوردار است و میخواهد دوباره ثابت کند که محرمی را فقط برای فوتبال و مستطیل سبز خلق کردهاند.
به قول خودش به کوری چشم دشمنان دوباره به فوتبال آمده و به میدان بازگشته.
در این گفتوگو سعی شد که در صورت امکان از سوال های تکراری پرهیز شود و دردل های تازه محرمی شنیده شود. در زیر مصاحبه محرمی را میخوانید:
* مجتبی محرمی در حال حاضر چه میکنی؟
در حال حاضر که پیش شما هستم(باخنده) دو روز است که به تمرین پرسپولیس میروم و به نوعی به خانهام بازگشتم. پرسپولیس خانه خودم هست، درخشان لطف کرد و از من خواست به تمرینات بروم. کنار تیم هستم و هر کمکی از دستم بر بیاید حتی به عنوان تدارکات انجام میدهم و به این مسئله افتخار میکنم.
* سال قبل هم در کنار پرسپولیس حضور داشتید، چطور شد که دوباره رفتی؟
سال قبل هم بودم اما با من قرارداد نمیبندند و فقط میگویند کنار تیم حاضر شو. کسی با من قرارداد نمیبندد اما من همه کار برای تیم انجام میدهم. با درخشان در این مورد صحبت کردم البته من عادت به این حرفها ندارم و اینها را برای درد دل بیان میکنم. در زمانی که بازیکن بودم هم قرارداد سفید میبستم و حتی پول هم نمیگرفتم. باید قرارداد ببندیم و حداقل بدانیم که به موضوعی پایبند هستیم. اگر قرارداد نباشد یک روز اگر خسته باشیم میگوییم لازم نیست به تمرین برویم اما وقتی قرارداد هست به کار پایبند میشویم. در هر صورت همین رفت و آمدها هم هزینههایی دارد و باید قرارداد بسته شود.
* حضور امثال مجتبی محرمی میتواند به پرسپولیس کمک زیادی کند و حتی هواداران هم استقبال زیادی میکنند؟
هواداران همیشه به من محبت داشتند، من به هرجا میروم هواداران احترام میگذارند، وارد هر شبکه اجتماعی میشوم هواداران به من لطف دارند و این بزرگترین افتخار است.
* به هواداران مشکوک نمیشوید؟ خیلی از دوستداران شما حتی سنشان به دیدن مسابقات شما نمیرسد.
اتفاقاً من از آنها این مسئله را میپرسم و میگویند از پدر، دایی، عمو یا دوست ما این موضوع را شنیدیم. خیلیها میگویند فیلم بازی شما را دیدهایم.
* به نظر میرسد نداشتن بازیکن بزرگ در این دوره باعث شده هواداران همچنان شما را دوست داشته باشند.
بحث اسطوره بودن نیست، آنها صداقت ما را دیدند و میدانند که چقدر پرسپولیسی هستیم. همیشه به پرسپولیس عشق ورزیدیم و هرکمکی از دستم بر آمده انجام دادم. به قول معروف کار و حرفی که از دل باشد به دل هم مینشیند. به من بگویند تدارکات هم در تیم نیاز داریم برای پرسپولیس از هیچ کمکی دریغ نمیکنیم. خیلیها فقط سنگ خودشان را به سینه میزنند. وقتی فردی در کادر فنی نباشد اعتراض میکند و فرقی برایش نمیکند چه کسی در تیم باشد. این رفتارها درست نیست.
* در کل یکی از مشکلات پرسپولیس همین است که همیشه از کادر فنی انتقادات زیادی مطرح میشود.
متأسفانه برای پیدا کردن مشکلات پرسپولیس باید از بالا تا پائین مسائل بررسی شود. وقتی یک مربی انتخاب میشود باید یک یا دو سال به او وقت داده شود. باید از او برنامه بگیریم و بگوییم تیم را از پنجاه به هفتاد برسان. اینطور که یک نفر بیاید و خیلی زود تغییر کند درست نیست. فکر نمیکنم در کشورهای عربی هم وضعیت اینگونه باشد. امیدوارم این مسئله درست شود.
* در این شرایط کنونی انتخاب حمید درخشان به عنوان سرمربی پرسپولیس درست بود؟
او یک پرسپولیسی است و کارش را بلد است، البته منظورم این نیست که مربیان دیگر کارشان را بلد نیستند، او مربی دورهدیده و با تجربهای است که در پرسپولیس هم بازی کرده اما با یکی دو سال نمیتوان توقع اتفاقات خیلی بزرگ داشت.
* میدانید به تیمی برگشتید که با دوران شما خیلی فرق میکند. وقتی سکوهای خالی ورزشگاه را میبینی چه حسی به شما دست میدهد؟
تمام مشکلات دست به دست هم داده تا این وضعیت به وجود بیاید. از دیدن سکوهای خالی ناراحت میشوم. وقتی تیم نتیجه نمیگیرد هوادار رغبتی به حضور در ورزشگاه ندارد. بزرگترین بازیکنان دنیا تعویض میشوند و با این مسئله راحت کنار میآید، دیگر چه برسد به اینکه بد هم بازی کرده باشد اما در پرسپولیس این مسئله را نمیبینید. وقتی این اتفاق میافتد هوادار میل و اشتیاق خود را از دست میدهد. هوادار به عشق مجتبی محرمیای وارد ورزشگاه میشد که بدون گرفتن یک قران تمام زندگیام را به پای این تیم گذاشته بودم. مطبوعات زیاد نبودند و روزنامهها را ورق میزدم و در گوشهای میدیدند که نوشته فلان جا محرمی را با این مقدار پول میخواهد. آنها مقابل منزلم میآمدند و میگفتند از تیم نرو. درست است که من از لحاظ مالی ضرر کردهام اما فکر نمیکنم هیچکس از لحاظ معنوی به اندازه من سود نبرده باشد. همین که یک نوجوان که اصلاً بازی من را ندیده به عملکردم علاقهمند است جای خوشحالی زیادی دارد. هواداران استقلال هم به من احترام زیادی میگذارند و همه اینها لذتبخش است. بزرگترین برُد همین مسئله است.
* قبول داری که خیلی از بازیکنان فعلی پرسپولیس ارزش این پیراهن را نمیدانند؟
بله، چون این بازیکن پیراهن را راحت به دست آورده و ارزش آن را نمیداند. من بازیکن ملی بودم و به پرسپولیس آمدم، این کار را با تلاش زیاد انجام دادم، اما امروزه بازیکن پرسپولیس را به خوبی نمیشناسد و معلوم است در این شرایط سرگیجه میگیرد. او نمیداند که پیراهن چه کسی را میپوشد. او نمی داند این پیراهنی که بر تن کرده را روزی علی دایی، حمید درخشان، محمد پنجعلی، ناصر محمدخانی، علی کریمی، عباس کارگر، روحالله عبادزاده، ضیاء عربشاهی، محسن عاشوری، فریبرز مرادی و ... پوشیدهاند. در این شرایط معلوم است او دچار مشکل میشود.
* اکنون با این مشکلاتی که پرسپولیس دارد مجتبی محرمی چقدر به آنها کمک میکند؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد. وقتی به تمرین میروم آنها با من صحبت میکنند. ما باید یکدیگر دوست هستیم و هیچگاه از جایگاه مجتبی محرمی با آنها صحبت نمیکنم البته من نه مربی هستم و نه چیزی و فعلا در تمرینات حاضر میشوم اگر دوست داشته باشند با من قرارداد میبندند. با پیام صادقیان صحبت میکردم و به او گفتم اشتباهاتی که من کردم را تکرار نکند. به او گفتم من چنین اشتباهاتی را مرتکب شدم و نگاه کن اکنون چه جایگاهی دارم تو دیگر این حرکات را تکرار نکن. حتی اگر او به حرف من گوش هم نکند لااقل یک چشم میگوید که رویش تأثیر میگذارد.
* میدانی پیام صادقیان را این روزها با مجتبی محرمی مقایسه میکنند؟
امیدوارم اینطور نباشد، صادقیان دل پاکی دارد البته من هم دل پاکی دارم. خطای صادقیان ورزشی است. او جوان است متأسفانه خیلی زود مسائل را به چوبی تبدیل میکنند وبه سر بازیکن میزنند. در مورد خود من هم شرایط اینطور بود. شما نگاه کنید بازیکن دیگری همین رفتار را انجام میدهد اما یک جلسه محروم میشود. من اسم نمیبرم ولی این اتفاق میافتد.
* به هر حال اینجا پرسپولیس است.
آن بازیکن هم عضو استقلال است، آنها هم طرفدار دارند. وقتی یک بازیکن همان حرکت زشت را در یک تیم دیگر انجام میدهد چرا نباید محروم شود. هر دو نفر بازیکن و ملیپوش هستند اما یکی زیر ذرهبین هست و به دیگری توجه نمیشود. پرسپولیس یک تیم مردمی است و طرفداران بیشتری دارد به همین خاطر حساسیت روی آن زیاد است. مگر تراکتور کم هوادار دارد. یک استان آذربایجان پشت این تیم است ولی متأسفانه حساسیت روی پرسپولیس خیلی زیاد است.
* اعتراض به تصمیمات مربی در پرسپولیس اپیدمی شده، رفتار عباسزاده را میثم حسینی و سوشا مکانی و ... هم انجام دادند. برای مقابله با این اتفاق چه کاری باید انجام داد؟
باید با این مسئله برخورد شدید شود، کما اینکه علی پروین آن زمان چنین برخوردی با ما انجام میداد. ما اگر اشتباه میکردیم روی نیمکت مینشستیم. من، محمد پنجعلی، فرشاد پیوس و... اگر اشتباه میکردیم به روی نیمکت مینشستیم و هوادار ما را صدا میزد اما جریمه انجام میشد.
* شاید این اتفاقات به این خاطر میافتد که بازیکنان راه صد ساله را یکشبه طی میکنند. یکی از پیشکسوتان پرسپولیس میگفت به غیر از یکی دو بازیکن وقتی به پرسپولیس میآمدیم چند ماه نیمکت نشین بودیم.
من در نیروی زمینی بودم که به پرسپولیس آمدم. در بازی اولی که باید به میدان میرفتم با استقلال بازی داشتیم، علیآقا (پروین) از من در آن مسابقه استفاده نکرد. استقلال از قلعهنویی، رضا حسنزاده و شکورزاده استفاده کرد اما ما به میدان نرفتیم. زمانی که من در میدان حاضر شدم مرحوم فریبرز مرادی مصدوم شده بود من به جای او وارد زمین شدم. جا دارد از مرادی هم که مرحوم شده است یاد کنیم. ما برای رسیدن به جایگاهمان خیلی زحمت کشیدیم و تلاش زیادی انجام دادیم. البته اشتباهاتی هم داشتم اما خیلی زحمت کشیدم. همه میگویند محرمی زمان زیادی محروم بوده اما بروید نگاه کنید هر بار که محروم بودم در بازگشتم گل زدم. این نشان میدهد که چقدر تلاش میکردم. شاید محبوبیتم هم به خاطر تلاشی بوده که انجام میدادم.
* به همین خاطر است که در دیدار پیشکسوتان پرسپولیس و آث میلان بیش از ۶۰هزار نفر به ورزشگاه آمدند.
شما دیدید چقدر هوادار به ورزشگاه آمد و مطمئن باشید اگر یک بار دیگر چنین بازی برگزار شود هواداران بیشتری به ورزشگاه میآیند. متأسفانه حرمتها از بین رفته است. باید تلاش کنیم تا این مسئله درست شود اگر با پرسپولیس همکاری داشتم تلاش میکنم تجربیاتم را در اختیارشان قرار دهم.
* آقا مجتبی یادت هست پارسال قبل از دربی بازیکنان پرسپولیس اعتصاب کردند؟
بله، من پارسال کنار تیم بودم و نمیدانم باید به کدام طرف حق بدهم. حس خیلی بدی داشتم، تیم من در دربی بازی داشت اما بازیکنان اعتصاب کرده بودند. هواداران زیادی چشمانتظار این بازی هستند و واقعاً حس خوبی نیست.
* وقتی آن اعتصاب را دیدید غصه نخوردید که چرا در دوران بازیکنی پیشنهاد ۱۲ میلیونی که با آن میشد سه خانه خریداری کرد را رد کردید؟
من به این بازیکنان تا حدودی حق میدهم، آنها هم خانواده و زندگی دارند. اگر باشگاه تعهد میدهد باید به آن پایبند باشد اما میشد این اعتصاب هم پس از دربی باشد. در کل چنین اتفاقی در یک خانواده خوب نیست. ما هم به خاطر تعصب زیادی که داشتیم از این قراردادها چشمپوشی میکردیم.
* زمانی که بازی می کردی، قبل از دربیها چه احساسی داشتی؟
باور کنید هیچ حس خاصی نداشتم، در همه بازیها تمام تلاشم را انجام میدادم تا به موفقیت برسیم. آنقدر دربی را بزرگ میکنند تا این مشکلات به وجود بیاید. در ۲۰ دقیقه بلیت ال کلاسیکو به فروش میرسد، اما همیشه شاهدیم که مصاف رئال مادرید و بارسلونا چقدر تماشایی می شود. به نظر من نباید یک بازی را آنقدر حساس کنیم که تیمها دچار مشکل شوند.
* در فوتبال حرفهای دنیا پول زیادی رد و بدل میشود چرا در آنجا چنین مشکلاتی دیده نمیشود؟
آنجا همه چیز به معنای واقعی حرفهای است، همه میگویند به فوتبال پایه باید بها داده شود اما ما چه کاری انجام میدهیم؟ در نوجوانان، جوانان و امید نتیجه نگرفتیم. مردم همه این مسائل را میبینند و خودشان مربی هستند.
فارس: به نظر میرسد مشکل فوتبال ما گم شدن تعصب و عرق پیراهن است.
متأسفانه پول جایگزین این مسائل شده است، البته پول چیز خوبی است اما نباید به این شکل در فوتبال تزریق میشد. بازیکنی که آرزو داشته در کنار زمین عکس بگیرد اکنون پولهای زیادی را دریافت میکند.
* مدیران در این نابسامانی چقدر نقش داشتند؟
متأسفانه مدیران هم ضمانت کاری ندارند و چون چند ماه در یک تیم موفق بودند به پرسپولیس میآیند. باید برای کادر فنی ثبات به وجود بیاید به طور مثال به درخشان ۳ سال وقت بدهند و عملکرد او بعد از یکی دو سال بررسی شود. خیلی از مدیران از ورزش اطلاعی ندارند و این یک معضل است در هر حرفهای به تخصص نیاز داریم من نمیتوانم جراح شوم و به همان جراح هم نمیتواند مربی فوتبال باشد. هر چیزی نیاز به تخصص دارد. مدیران باید مدیریت و مسائل دیگر را بلد باشند اما در کنار این مسائل نیاز به شناخت و ورزش دارند کسی که فردی نظامی یا... است نباید وارد ورزش شود.
* شما از نیروی زمینی و با نظر مستقیم علی پروین به پرسپولیس آمدید، امیرقلعهنویی اعلام کرده اگر در ایران حضور داشت اجازه نمیداد محرمی به پرسپولیس برود.
من این مسئله را خواندم اما باید بگویم اتفاقاً خود قلعهنویی میخواست به پرسپولیس بیاید. او تا قبل از اولین بازی ما که در دربی بود دوست داشت به پرسپولیس بیاید اما به استقلال رفت.
* در شاهین با قلعهنویی همبازی بودی، آن تیم هم ستارههای زیادی مثل شما، کریم باوی، قلعهنویی، مرتضی یکه، رحیم یوسفی و... داشت.
بله. تیم آن زمان ما بسیار خوب بود. محمد شکور و محمد ضیایی هم در آن تیم بودند. مهدی دینورزاده هم آنجا حضور داشت. واقعاً بازیکنان بزرگی در تیم بودند.
* چرا دیگر چنین تیمهایی در فوتبال تهران حضور ندارند و فوتبال تهران به این روز افتاده است.
فوتبال تهران دیگر هیچ چیزی ندارد و حتی در لیگ دسته اول هم تیم خوبی نمیبینیم. هزینهها بالا رفته و دیگر کسی تیمداری را به صورت اصولی انجام نمیدهد.
* چه شد که مجتبی محرمی پیراهن شماره ۸ را انتخاب کرد.
خیلیها قبل از من این شماره را به تن کرده بودند. وقتی من به پرسپولیس آمدم این شماره خالی بود و به من دادند. ناصر محمدخانی، حمید درخشان و بازیکنان بزرگی این پیراهن را به تن کردند آنها به تیمهای خارجی رفته بودند و چون خالی بود من این شماره را برگزیدم البته این شماره را خیلی دوست داشتم. اکنون همه به دنبال پیراهن شماره ۱۰ هستند. من با میل خودم این پیراهن را انتخاب کردم . پل برایتنر این شماره را به تن میکرد آن موقع او ریش و سیبیل بلندی داشت که شبیه حالای من بود.
* در پرسپولیس میگویند شماره ۷ نحس است اما انگار سرنوشت شماره ۸های پرسپولیس هم چندان خوب نبوده است.
این صحبتها تلقین است که میگویند. این شماره را چون فلان بازیکن به تن کرده دیگر نفر بعدی نمیتواند به موفقیت برسد.
* شما شماره ۸ را از روی علاقه انتخاب کردید اما اکنون خیلیها به خاطر مجتبی محرمی شماره ۸ میپوشند و این شماره سمبل تعصب شده است.
دقیقاً همینطور است. بازیکنان هم به ما لطف دارند و در تماسی که میگیرند برای پوشیدن این پیراهن اجازه میگیرند. علی کریمی، علی انصاریان، مهدی هاشمینسب و... در تماس با من اجازه میگیرند. من شاید زندگی مادیام را در این فوتبال باختم، اما خوشحالم که پیراهن شماره ۸ پرسپولیس به نما تعصب تبدیل شد.
* خسته نشدید که تا این اندازه از شما در مورد دربی سال ۷۳ و شوخی با احمدرضا عابدزاده سؤال میپرسند؟
واقعاً خسته شدهام و تا نزدیک دربی میشود به من زنگ میزنند و میگویند یک خاطره از آن دو دربی تعریف کن. در هر شبکه اجتماعی این حرف را به میان میآورند. من سالها است در پرسپولیس بازی کردم و تعصب و غیرت زیادی داشتم چرا روی این مسائل تأکید نمیکنید. هر حرفی هم که میشود در نهایت به این موضوع میرسند. این مسئله را سیبل کردهاند!
* رحیم یوسفی میگوید محرمی از روز اول فوتبال تا روز آخری که خداحافظی کرد همیشه شرایط خوبی داشت و هیچ دچار افت نشد دلیل این مسئله چه بود؟
اتفاقاً در سالهای آخر خیلی بهتر شدم و او دروغ میگوید (با خنده) من به کارم علاقه داشتم و خیلی تلاش میکردم. شما مطمئن باشید هرچه از حضور یک بازیکن میگذرد توقعات بالا میرود اما من همیشه قوی کار کردهام. برخی میگویند اکنون اگر چند هفته تمرین کنم میتوانم مؤثرتر باشم و جای خیلی از این بازیکنان بازی کنم. یک فوتبالیست باید خمیرمایه این رشته را داشته باشد. علی پروین و حمید درخشان اگر بدنشان اجازه میداد حالا هم فوتبال بازی میکردند اما بازیکنان اکنون نمیخواهند چیزی یاد بگیرند. یک بازیکن باید خودش را آنالیز و سپس اصلاح کند. در زندگی هم باید خودمان را آنالیز کنیم.
* در زمان شما هم اینقدر کلینک پزشکی وجود داشت که بازیکنان هر روز رباط صلیبی، مینیسک و نازکنی و... پایشان دچار مصدومیت شود؟
زمان ما نهایت مصدومیت ها پارگی مینیسک بود اکنون همه دچار مصدومیتهای زیادی میشوند و این در حالی است که کیفیت زمینها بسیار بهتر شده است.
* علی دایی میگوید این مسئله به خاطر زندگی شخصی بازیکنان است؟
واقعاً هم همینطور است. نمیدانیم در زندگی خصوصی بازیکنان چه میگذرد. کسی که زیر ابرو برمیدارد این یک کار زنانه است. امیر عابدینی به ما میگفت طلا به گردن نیندازید این یک مسئله زنانه است که شما به آن گرایش پیدا میکنید اینها واقعیت است و بازیکنان باید از زندگی شخصی خود مراقبت کنند.
* میگویند مجتبی محرمی در زمان مربیگری پرویز دهداری آرامترین روزهای خود را پشتسر میگذاشت.
من همیشه آرام بودم برعکس اینکه میگویند دهداری خیلی سختگیر بود، اما اصلاً این طور نبود. او با ما که جوان بودیم خیلی راحت برخورد میکرد اگر هم اشتباه میکردیم مورد محاکمه قرار نمیگرفتیم. آن زمان باند و باندبازی بود. این مسائل به وجود آمد و داستان دهداری اتفاق افتاد.
* سؤالی که خیلی مطرح میشود این است که چرا در زمانی که پرسپولیس از قدرت زیادی برخوردار بود نتوانست در جام باشگاههای آسیا قهرمان شود.
آن زمان جام باشگاههای آسیا اینقدر مهم نبود، تیمها با سه تا چهار بازی قهرمان میشدند و اصلاً کسی اهمیت نمیداد. از سال ۹۰ جام در جام شد و سپس هم به لیگ قهرمانان آسیا بدل شد که تا این اندازه بازیها اهمیت پیدا کرد. اروگوئه هم سال ۱۹۳۰ و ۱۹۳۴ قهرمان جهان شده است آن موقع اصلاً کسی به فوتبال اهمیت نمیداد. اکنون شرایط تغییر کرده و این مسئله بازتاب زیادی دارد.
* این روزها که تیمها به اردو میروند حاشیههای زیادی مطرح میشود دلیل این مسئله چیست؟
آن زمان اصلاً این مشکلات را نداشتیم. ورزش به حاشیه رفته است و در هر رشتهای باید متخصصین حاضر شوند. متأسفانه به برخی ورزشها بها داده میشود و به برخی دیگر توجه نمیشود. همه میگویند فوتبال اما فکر میکنم سعید معروف طبق شنیده من ۷۰۰ میلیون قرارداد داشته است. او هم پول زیادی دریافت کرده است. البته شما تیم ملی والیبال را نگاه کنید که چه عملکردی دارد. از اینکه نام معروف را بردم قصد ندارم توجیهی داشته باشم اما منظورم این است که بُعد جهانی فوتبال خیلی زیاد است. وقتی فینال والیبال در لیگ برتر ۴ هزار هوادار دارد یک بازی پرسپولیس و استقلال به اندازه کل لیگ والیبال هوادار دارد. در همه دنیا فوتبال رشته سرشناستری است. این را برای دوستانی میگویم که دائم فوتبال را با رشتههای دیگر مقایسه میکنند.
* شما در رده پایه کار کردهاید چرا این رده به ورطه نابودی کشیده شده است؟
ما به پایه اصلاً بها نمیدهیم. خیلی خوب شعار می دهیم اما عمل نمیکنیم. هیچکس بودجهای اختصاص نمیدهد. در همه دنیا بزرگترین مربیان خود را در بخش پایه استفاده میکنند. ما فوتبالیستهای بزرگی داریم که دورههای بسیار خوبی را پشتسر گذاشتهاند، اما نمیخواهیم هزینه کنیم. تیم ملی آلمان در یکی دو بازی دوستانه اخیر نتایج خوبی نگرفته اما از نفرات جوان استفاده میکنند. آنها در این بخش سرمایهگذاری میکنند و در جام جهانی قهرمان میشوند. ما در بخش پایه برنامه نداریم. من به عنوان مربی میترسم نتیجه نگیریم و عوض شوم. اگر نتیجه نگیریم رسانهها مربی را مؤاخذه میکنند. باید مربیان امنیت داشته باشند و براساس یک برنامه چند ساله حرکت کنند.
* این روزها صحبت از خالکوبی فوتبالیستها است، آیا مشکل اصلی فوتبال ما همین است؟
مشکل نه خالکوبی و نه مدل مو؛ مشکل ما بزرگتر از این حرفها است و الکی سرمان را گرم میکنیم. یک روز گردنبند و موی بلند من حاشیه شده بود اما اکنون کسی چنین کاری را نمیکند. شکر خدا ما به دنبال زیرابرو برداشتن و این حرفها نبودیم. باید بحث آموزش در میان باشد و این مسائل را به صورت اساسی حل کرد والا خیلی از بسکتبالیستها هم خالکوبی میکنند.
* امروزه هر حرکت حاشیهای که در زمین اتفاق میافتد؛ بازیکن تکل میزند با برخوردی انجام می شود، همه چنین اتفاق هایی را با رفتار محرمی مقایسه می کنند. واقعا فوتبال شما به همین موارد خلاصه می شد؟
من از این مسئله عذاب میکشم و این رفتارها خوب نیست. همین دیروز با محمود خوردبین در مورد این موضوع حرف زدم. اگر محکم بازی میکردم اقتضای پستم بود. چه کار باید انجام میدادم؟ باید میایستادم تا بازیکن گل بزند و به من بخندد!؟ آن وقت در رسانهها میگفتند فلان بازیکن بیغیرت است.
* این روزها در فضای مجازی هم فعال هستید و در هر فعالیت خود درخواست میکنید هواداران به یکدیگر احترام بگذارند.
این هم از درخواستهای دوستان است. این ارتباطات خیلی خوب است و با هواداران هم ارتباط برقرار میکنیم.
* میگویند در سال ۷۵ در اردوی اصفهان شوتی زدید که به صورت استانکو سرمربی وقت پرسپولیس برخورد کرد و باعث شد از تیم اخراج شوی.
بله شوت زدم اما ضربهام به او برخورد نکرد و از کنارش رد شد. من شوت را زدم اما به او برخورد نکرد. آن روزها گذشته و من هم همان موقع پشیمان شدم و میگویم اشتباه کردم، آن موقع جوان بودم و شیطنت میکردم بعد از آن اتفاق استانکو به من علاقه پیدا کرد و خیلی با هم دوست شدیم. او یک روز من را از تمرین میخواست بیرون کند و سپس علاقه زیادی به من پیدا کرد. غرورم باعث شد آن حرکت را انجام دهم.
* امیر عابدینی اعلام کرده سال ۷۵ در بازی با الهلال کارت زرد دوم را به عمد دریافت کردی تا مقابل السد قطر بازی نکنی.
اصلاً این حرف را قبول ندارم، اتفاقاً بعد از خواندن این مصاحبه با بغض و عصبانیت به امیر عابدینی تماس گرفتم او گفت شما از قصد کارت گرفتید من که این همه سال برای پرسپولیس بدون دریافت پول بازی کردم و از قرارداد ۱۲ میلیون تومانی میشد سه خانه خرید گذشتهام کارت بیدلیل دریافت کنم!؟ فقط از این زمونه مردم را داشتم و دارم. هیچ وقت چنین کاری را انجام نمیدادم چرا که مردم ناراحت میشدند واقعاً نفهمیدم که دلیل این حرف چیست و چرا بعد از این همه سال اینچنین حرفی مطرح میشود!
* با علی پروین در ارتباط هستی؟
اگر در جشن و مراسمی باشد همدیگر را میبینیم. در ماه مبارک رمضان چند بار در مراسمهای مختلف با یکدیگر دیدار داشتیم.
فارس: از او ناراحتید؟
یک زمان از پروین ناراحت بودم اما او بزرگ ورزش و فوتبال بوده و برای من زحمات زیادی کشیده است. در یک مقطع از او ناراحت بودم البته نه از علیآقا بلکه از خیلیها ناراحت بودم.
* خیلیها میگویند پروین فقط موفقیت در زمین فوتبال را میخواست و به مسائل دیگر و شاگردانش توجه نمیکرد؟
برای همه نتیجه و رفتن توپ به دروازه مهم است، پروین خیلی کارها خارج از فوتبال برایم انجام داده است. حرفها زیاد است و شنونده باید عاقل باشد، پس مسئله خاصی نیست.
* اکنون ناصر محمدخانی هم از فوتبال دور شده است. فکر نمیکنی در این شرایط به او باید کمک شود؟
اتفاقاً بحث بسیار خوبی است، چرا باید محمدخانی از فوتبال دور باشد؟ چرا فوتبال ما دچار این مشکلات میشود؟ امثال ناصر محمدخانی تجارب زیادی دارند. به نظر شما از حضور علی کریمی در تیم ملی فوتبال ما ضرر کرده است؟ حضور کریمی به نفع فوتبال است. از این اتفاق فوتبال سود میبرد. از لحاظ سابقه، وجهه اجتماعی، فنی و... حضور کریمی به نفع فوتبال است. در مورد محمدخانی هم همین مسائل مطرح است باید از شخصیت فوتبالیستهای بزرگ استفاده کرد. یک اشتباهی اتفاق افتاده و تمام شده است نباید به کسی انگ زد متأسفانه با برخی اشتباهات حکم نابودی را به افراد میزنیم و طرف را نابود میکنیم. اگر کسی اشتباه میکند باید به او کمک شود. گرد مولر دچار اشتباه شد خیلی از فوتبالیستهای دیگر در خارج از کشور دچار مشکل شدند آیا آنها هم طرد شدند یا اینکه به آنها برای حل مشکلشان کمک شد و سپس از تجربیاتشان استفاده کردند. این بازیکنان باید حفظ شوند. شما ببینید گرد مولر در تیمهای پایه آلمان چه فعالیتهای خوبی انجام میدهد. اکنون در تیمهای پایه ما چه نفراتی هستند این افراد در کجای افراد قرار داشتند و نتیجه آن هم همین میشود.
* میدانید این روزها بین درخشان و محمدخانی فاصله افتاده است؟
فاصلهای نیست شاید یکدیگر را کمتر میبینند که این هم به خاطر مشغله کاری است. دیگر آن کدورتها تمام شده و رفته و مشکل خاصی نیست.
* خیلیها میگویند حضور علی کریمی در تیم ملی ایران و مهدی مهدویکیا در تیم ملی نوجوانان تبدیل به سنگری برای پنهان شدن اشتباهات است.
حرف من هم همین است؛ مهدویکیا خرج میشود تا کسی انتقاد نکند. باید نگاه ما اصولی و اساسی باشد.
* خیلیها میگویند وزارت ورزش نمیخواهد پرسپولیس موفق باشد. این حرف را قبول داری.
دقیقاً همینطور است، چرا پرسپولیس را به صاحبان اصلیاش نمیدهند؟ چند سال است که میگویند میخواهیم تیم را واگذار کنیم چرا این اتفاق نمیافتد؟ چلسی و منچستر یونایتد هم بدهی دارند هر سال بر بدهیهای پرسپولیس افزوده میشود تیم را به مردم بدهید تا این مشکلات حل شود.
*میگویند چون هواداران این دو تیم زیاد هستند واگذاری آنها سخت است.
شما کار را به کننده کار را بدهد مشکلی به وجود نمیآید. دائم این مسئله در حال کارشناسی است و هیچ اتفاقی هم نمیافتد. اکنون وضعیت استقلال بهتر است، پس این تیم را واگذار کنید و سپس به پرسپولیس برسید. در باشگاه پرسپولیس میبینید ۳۰ مدیرعامل حاضر شدهاند، در باشگاههای اروپایی مالکان تغییر میکنند اما مدیران ثبات دارند مگر اینکه آن فرد فوت کند یا خودش خسته شود. در بحث کادر فنی هم وضعیت همینطور است.
* مشکلات زیادی وجود دارد به طور مثال اکنون مجتبی محرمی به باشگاه پرسپولیس میآید اما با او قراردادی نمیبندند.
عیبی ندارد. ما را قبول کنند همین خوب است. البته هر چیزی عرفی دارد همینطور که وقت میگذاریم باید شرایط ما در نظر گرفته شود تا فردا دستمان خالی نباشد و التماس دیگران را نکنیم. اکنون که دوباره به تمرینات میروم صحبتی انجام ندادم و به خودم اجازه این کار را نمیدهم اما دوستان زندگی کردند و شرایط جامعه را میدانند. ما اشتباهات گذشته را فراموش کردیم و دیگر تلاشمان را انجام میدهیم اگر قرارداد باشد ضمانت کاری داریم. همیشه با دل و جان کار کردهام و اکنون هم همان تعصب را دارم. اصول حرفهای میگوید باید قرارداد داشته باشیم، باید بدانم که اگر تصادف کردم یا مشکلی برایم وجود آمد آتیهای برای خانوادهام هست. توکل من به خدا است و همیشه کارم را دنبال کردهام. اینکه میگویند در خانه نشسته و بیرون نمیآید دیگر تمام شده است، آنها به ما یک چراغ نشان دهند ما مثل وزنهبرداران سه چراغ بدون خطا نشان دهیم.
* اکنون شرایط پرسپولیس طوری شده که بازیکنانی با سابقه کم بازوبند کاپیتانی را به دست میبندند به طور مثال ضیاء عربشاهی میگوید من سالها در پرسپولیس بازی کردم اما چند بار بیشتر کاپیتان تیم نبود.
کاپیتان قبل از بازی مشخص میشود و همه جا این موضوع مشخص میشود. شما ببینید زمانی که عربشاهی بازی میکرد چه نفراتی در تیم بودند؛ محمد پنجعلی، حمید درخشان و کاظم سیدعلیخانی در تیم حضور داشتند. آن دوره همه بازیکنان سابقه زیادی داشتند. به هر حال شرایط عوض شده است البته در برخی اوقات بازیکنانی هستند که سابقه زیادی دارند اما قدرت اجرایی و مدیریت در زمین را ندارند. کاپیتان فقط برای تعیین شیر یا خط نیست بلکه باید حرف کاپیتان روی بازیکنان و هواداران هم تأثیر داشته باشد.
* کاپیتانهای دوران شما کدامیک این ویژگیها را داشتند؟
من با کاپیتانهای بزرگی کار کردم که همه بازیکنان بزرگی مانند محمد پنجعلی، حمید درخشان، محمد مایلیکهن، سیروس قایقران و... بودند. البته در شاهین امیرقلعهنویی کاپیتان ما بود، باید حق را گفت و نمیتوان این مسئله را بیان نکرد.
فارس: امیرقلعه نویی هم امسال شرایط سختی دارد.
مگر او در جام حذفی برنده نشد؟ قلعهنویی کارش را بلد است.
* اگر موقعیت درخشان با قلعه نویی را مقایسه کنی، کار کدامیک سختتر است؟
به قلعه نویی در استقلال وقت داده شده، اما این زمان در اختیار درخشان نبوده است. به نظر من نباید در صورت باخت حمید درخشان به او استرس وارد کرد. مربی باید بداند حاشیه امنیت دارد و با آرامش کار کند. کمک مربی هم باید قوی باشد نباید دائم به این مسائل ایراد گرفت. قلعهنویی چند قهرمانی دارد و باید شرایط درخشان را هم باید در نظر گرفت که در کدام تیمها مربی بوده است و قلعه نویی در کدام تیمها. باید به درخشان زمان داد. پرسپولیس مشکلات زیادی دارد و باید در سه جبهه بجنگد، اکنون تیم مصدومان زیادی دارد. درخشان میگوید به نیمکت نگاه میکنم و میترسم. اگر بازیکن امید هم باشد استفاده میکنم اما بازیکن نداریم بازیکن مصدوم را به اجبار روی نیمکت میگذاریم.
* این روزها بحث مقایسه مربی ایرانی و خارجی مطرح است و حتی میگویند مربی خارجی بنز است و مربی ایرانی موتورگازی.
ببینید کارلوس کیروش برای تیم ملی ایران مفید نیست. این تحلیل ها بهروز نیست یک زمان میگفتند فوتبال آلمان ماشینی است. من به این مسئله انتقاد کردم؛ ما ماشین داریم تا ماشین. ژیان هم یک ماشین است، بنز هم یک ماشین. در مورد مربی ایرانی و خارجی باید بگویم که اگر به مربی ایرانی بها داده شود و آنها را به کلاسهای خوبی بفرستند شرایط خیلی فرق میکند. اکنون ما بهترین خلبانان را داریم. ، چون به آنها بها داده شده است. ما باید فردی را کنار مربی بزرگی بگذاریم تا آبدیده شود. سال ۷۵ امیر عابدینی بعد از باخت به پوهانگ در مالزی به من اعلام کرد سرمربی پرسپولیس شوم اما من مخالفت کردم، چون تجربه نداشتم. اکنون کنار حمید درخشان حاضر میشوم از او حسین عبدی و حتی نادر باقری تجربه میآموزم. باید با تجربه شوم تا بتوانم سرمربی باشم. آن زمان نمیتوانستم هدایت تیم را قبول کنم. آن زمان در فکر این مسائل نبودم. کریم باقری شاهد است که چنین پیشنهادی به من شد اما من مخالفت کردم. اگر آن موقع به کلاس آموزشی رفته بودم این کار را میکردم. شما ببنید به کلاسهای مربیگری چه افرادی میروند. افرادی که فوتبالیست نیستند به این کلاسها میروند! نمیدانم چه کسی مقصر است!؟ این درد فوتبال است، چرا من را به کلاس نمیفرستند؟ افرادی به جام جهانی اعزام شدند که هیچ سابقهای نداشتند. هنرمندان را به چه دلیلی آنجا میبرند؟ اماحتی یک تماس با ما برقرار نمیشود. محمد دادکان به من قول داد با تیم به جام جهانی ۲۰۰۶ بروم اما یک نامه به من ندادند. کسی به ما اجازه نمیداد جلو برویم انگار از خدایشان هست که من به خانه بروم و گوشهنشین بشوم تا بیرون میآییم میگویند ای وای او بازگشت.
* اتفاقاً مردم به حضور شما علاقه زیادی دارند.
شاید احساس خطر میشود و فکر میکنند قصد زیرآب زدن دارم. قصد داشتم به کلاس B بروم، گفتند موی شما بلند است. در کلاس استادم از من عذرخواهی کرد و گفت فکر میکردم تو ما را اذیت کنی اما واقعاً با انضباط بودی.
* محمد دادکان که فوتبالی بود، او چرا برای رفتن شما موافقت کرد.
آقای پهلوان بود که به من نامه نداد.
* پهلوان هم زمانی رئیس فدراسیون بود؟
من زمان پهلوان بازیکن تیم ملی بودم اما او میگوید این مسئله را به یاد ندارم. وقتی در برنامه ۹۰ این مسئله را بیان کردم بعد از آن پهلوان که من را دید گفت: تو به فدراسیون نیامدی، در صورتی که خدا شاهد است دو بار به فدراسیون رفتم. این مسئله برای امیر قلعهنویی و محمد پنجعلی هم پیش آمد که آنها بار دیگر پیش رفتند که غرور من اجازه نداد دوباره جلو بروم.
* آیا دوباره قصد داری به کلاس بروی؟
از این مسئله بیاطلاعام و اگر متوجه شوم کلاس هست قطعاً میروم. وقتی از افراد معمولی دعوت میشود من هم باید به کلاس بروم. چطور میشود مجتبی محرمی با این همه بازی ملی دعوت نمیشود؟
* شاید میخواستند شما خانهنشین شوید؟
حالا به کوری چشم دشمنان دوباره راست ایستادهام و بیرون آمدهام البته ما که دشمن چندانی نداریم.
* دخترت پس از چند سال به ایران آمد و کنار او بودی؟
خیلی از این مسئله خوشحال شدم اما این که شرمنده او میشوم بسیار بد است؛ این هم خوب و هم بد است.
* چرا شرمنده بالاخره شما پدر او هستی و قطعاً از دیدارتان خوشحال میشود.
به هر حال هر فرزندی از پدرش توقعاتی دارد و من دوست دارم برای او بهترین شرایط را فراهم کنم. خدا را شکر دوستان به ما لطف دارند و تنهایم نمیگذارند اما اینکه خود آدم فعالیت شغلی قویتری داشته باشد خیلی بهتر است.
*مثل اینکه دخترت ورزش را به صورت حرفهای دنبال میکند.
بله او در ژیمناستیک فعالیت میکند و مسابقات کمکم در حال شروع شدن است.
* آیا قصد رفتن به انگلیس و دیدن مسابقاتش را ندارید؟
اگر روادید بدهند میروم. پروین قول داد برایم روادید بگیرد که هنوز این اتفاق نیفتاده است. او با کیومرث هاشمی تماس گرفت که هاشمی اعلام کرد هر تیمی به مسابقات اعزام شود برای من هم روادید میگیرند. به همین خاطر دائم گوشم به اخبار است تا ببینیم آیا تیمی به انگلیس اعزام میشود. فکر میکنم تیم ملی تکواندو در حال رفتن به انگلیس است. شاید هاشمی به خاطر مشغله زیادی که دارد من را فراموش کرده است. او به من قولش را داده و اگر محبت کند این اتفاق میافتد.
* به نام هاشمی اشاره کردید میدانید تیم ملی امید هم شرایط خوبی ندارد؟
یکی از ضررهای کیروش همین مسئله است که او وینگادا را به تیم ملی امید آورد کارنامه این مربی مشخص بود و به تیم ملی امید تحمیل شد.
* آیا تغییر کادر فنی امید میتواند مؤثر باشد؟
صد درصد باید این اتفاق بیفتد در تمامی ردههای پایه این تغییرات لازم است.
* بحالا که گفتوگو رو به پایان است دوباره به دربی سال ۷۳ اشاره میکنیم. یک نفر میگفت یکی از دلایلی که آن درگیری بوجود آمد این بود که اگر بازی روال عادیاش ادامه پیدا میکرد پرسپولیس بازنده میشد؟
چه کسی این حرفها را میزند؟ برای چه باید دعوا درست شود. شما ببینید در آن بازی چه اتفاقی رخ داد پس اگر اینطور است اگر شاهرودی اخراج نمیشد و ابهران آن سوتهای اشتباه را نمیزد ما چند گل دیگر میزدیم. اگر به اگر و اگرها باشد دیگر نمیگفتند ۶تاییها، استقلال میشد ۱۰تاییها. فیلم بازی موجود است. ما هر حرکتی میکردیم ابهران سوت میزد. آن ۲ گلی که دریافت کردیم در شرایطی بود که رضا شاهرودی اخراج شده بود و محسن عاشوری ۸ دقیقه مصدوم شده بود. پنالتی گرفته شد که کاملاً اشتباه بود. خطای کاشتهای که برای استقلال اعلام شد هم کاملاً اشتباه بود کاملاً صحنه مقابل داور بود و او دچار اشتباه شد. همانطور که گفتم اگر بنابر اگر باشد استقلال میشود میشود ۱۰تایی.
* در زمان شما هم آرای کمیته انضباطی براساس آییننامه مشخصی نبوده و نحوه جریمهها برای هر حرکتی فرق میکرد.
چطور میشود که من را ۳ سال محروم کردند!؟ ابهران کنار ما حضور داشت. شب بازی در بازجویی بودیم و به من گفتند شما ۳ سال محروم شدهاید. ابهران به من گفت اصلاً گزارش ننوشتهام و نمیدانم بر چه اساسی محروم شدهاید. چند وقت پیش که به هتل المپیک رفتم تراکتورسازی بازی داشت و ابهران را دیدم به او گفتم یادت هست با من چه کردی؟ او گفت: من اصلاً گزارشی نداده بودم. کجای دنیا یک نفر را ۳ سال محروم میکنند!؟ در این ارتباط داریوش مصطفوی رئیس وقت فدراسیون یک چیز میگوید، فرد دیگر چیزی دیگری را بیان میکند. سوارز یک بازیکن را گاز گرفت ۳ ماه محروم شد در حالی که قبل از آن هم چند نفر دیگر را خورده بود.
* قبل از دربی یا در جریان بازی کری هم میخواندید؟
کُریها همیشه شیرین است و بین اهالی فوتبال وجود دارد. ما با برخی بازیکنان حریف رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم. با شاهرخ بیانی ارتباط داشتیم و بحث همان ماهی سفید معروف که او شب قبل از دربی به من داده بود و وقتی تکلی رفتم او گفت یادت رفته دیروز خانه ما، ماهی سفید خوردی را همه میدانند. شیرینی ورزش به کُری خواندن است. رفاقت ما خیلی نزدیک بود اما متأسفانه مطبوعات حساسیت بازی را خیلی بالا بردند بعد از آن دربی دعواهای بدتر هم اتفاق افتاد.
* باز هم این سؤال را میپرسم چرا که برای خیلیها اهمیت زیادی دارد آیا محرمی طبق گفته قلعهنویی قبل از حضور در پرسپولیس طرفدار استقلال بوده است؟
من طرفدار پرسپولیس بودم و به این تیم علاقه داشتم البته داستان من تفاوت دارد. من همه را دوست دارم و عین بعضیها دوپهلو جواب نمیدهم.
* شما در صحبتهایتان خیلی از مادرتان یاد میکنید چند وقت یکبار به مادر سر میزنید؟
تا آنجایی که بتوانم به دیدار مادرم میروم در این مدت که دخترم کنارم بود. خیلی دوست داشتم کنار او باشم همین دو روز قبل به دیدار مادرم رفتم جایگاه پدر و مادر با همه فرق میکند و با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. جوانها باید به بزرگترها مخصوصاً پدر و مادرشان احترام بگذارند اگر خیری در زندگی و عاقبتبهخیری میخواهند باید به پدر و مادرشان احترام بگذارند.
* آرزوی دست نیافته مجتبی محرمی چیست؟
در فوتبال سوای مادیات به همه چیزی که میخواستم رسیدم. در نوجوانی دوست داشتم خلبان شوم درسم بد نبود اما آنقدر درگیر فوتبال شده بودیم که نمیتوانستیم این موارد را دنبال کنم.
* مهدی هاشمینسب در مصاحبهای اعلام کرد برای رفتن به استقلال با شما مشورت کرده است که شما گفتید او به استقلال برود.
آن موقع دیدم شرایط استقلال برای او خوب است و از زندگی این بازیکن و مشکلاتش خبر داشتم پیشنهاد مالی خوبی شده بود و به او گفتم پیشنهاد خوبی است.
* آیا از استقلالیها هم کسی برای آمدن به پرسپولیس از شما مشورت گرفت؟
خیر. فقط یک بار به جواد منافی که عضو تیم پورا بود پیشنهاد دادم به پرسپولیس بیایید در آن زمان خودم محروم بودم و گفتم به پرسپولیس بیاید.
نظر شما