به گزارش نماینده به نقل از تبیان، خیلی از آدم های این کره خاکی هیچ دین و ایمان و اعتقادی ندارند و فقط می گویند که خوب باش، کار نیک انجام بده، به خلق خدا سود برسان، مهربان باش و خیلی از کارهای مثبت دیگر.
بعد اکثر این آدم ها در زندگی خانوادگیشان، این شعار را رعایت نمی کنند، مثلا از همسرشان جدا شده اند، پدر و مادرشان را به آسایشگاه سالمندان سپرده اند، با فامیل و دوست و آشنا رفت و آمد زیادی ندارند و به طور کلی فقط خوب بودن را دوست دارند، دوست دارند اما عمل نمی کنند و انجام نمی دهند.
در دین مبین اسلام به همه این کارها سفارش شده، با غریبه و آشنا، حتی با کسی که غیر دین و اعتقاد تو را دارد، وظیفه ما خوبی کردن و مهربان بودن است، درست مثل الگوهایمان که اهل بیت معصومین که سلام و درود خدا بر آنها باد، هستند، آنها اینقدر مهربان و خوش اخلاق بودند که همه جذب دین و آیینشان می شدند.
سیره عملی معصومین و دستور های صریح خدای یکتا در قرآن مجید بر خوبی و مهربانی کردن است و در ادامه برای این که این دستور فقط شعار نباشد و همه به آن عمل کنند، از مسلمانان خواسته است که تمرین این خوبی و احسان را از خانه و خانواده خود و در قدم اول با پدر و مادر خویش شروع کنند.
چرا که کسی که با پدر و مادر خویش، افرادی که اصل و ریشه انسان هستند، او را از هیچ به وجود آورده اند، در ناتوانی دست او را گرفته و توانا کرده اند،نتواند مهربان باشد، چطور می تواند با غریبه ها، کسانی که اصلا آنها را نمی شناسد، هیچ رابطه خونی و احساسی نسبت به آنها ندارد، خوب و مهربان باشد؟
پس اگر می خواهیم جامعه خوب و مهربانی داشته باشیم، باید تمرین احسان را از خانه شروع کنیم.
تمرین احسان قدم به قدم
1- همراهی، خیلی از ما دوست داریم با دوستانمان و همسن و سالهایمان همراه باشیم، به خرید برویم ، رستوران برویم، پارک برویم و خیلی کارهای دیگر.
در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که « با خوشی با آنها یار باش»، چه می شود حالا که آنها به سالمندی رسیده اند و دیگر مثل سابق سرشان شلوغ نیست، سعی کنی مثل دوستمان با آنها یار و همراه باشیم، حتی در نظافت خانه، در تهیه غذا ، در مطب پزشک رفتن و ...
2- در ادامه روایت امام صادق علیه السلام داریم« آنها را وا نداری آنچه که نیاز دارند را از تو بخواهند، زودتر از احساس نیازشان پاسخ آنها را بدهی»اگر به خانه آنها می رویم و می بینیم که یخچال خالی است، سعی کنیم قبل از این که از ما بخواهند برایشان خرید کنیم، این کار را انجام دهیم، قبل از این که از کثیفی خانه شکایت کنند، جارو دست بگیریم و ...
3- وقتی انسان بازنشست می شود و پا به سنین بالا می گذارد و از محیط کار و فعالیت باز می ماند، روابطش با دیگر انسان کم و محدود شده و شاید این ذهنیت را در او ایجاد کند که دیگر مثل گذشته محبوب و کاردان نیست، و این ابتدای افسردگی می باشد، بهتر است برای این که این ذهنیت در آنها ایجاد نشود، با آنها در مورد امور زندگیمان مشورت کنیم، مثلا در مورد سرمایه گذاری پولهایمان، تربیت فرزند، مشکلات درسی بچه ها، طرز تهیه مربا و ترشی و خلاصه سعی کنیم این تلقین مثبت را در ذهنشان ایجاد کنیم که هنوز هم مهم و صاحب نظر هستند.
نکته مهم
چندی پیش بود که آمار نگهداری از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایمان در سرای سالمندان به طرز وحشتناکی بالا رفته بود ، اما امروزه به شکر خدا آمار های زیادی از نگهداری این عزیزان در میان خانواده خویش،(حتی در صورت بروز آلزایمر و دیگر بیماری ها) وجود دارد که فرزندان و نوه ها، به نوبت از آنها در خانه خودشان نگهداری می کنند، چرا که می دانند روزگاری نوبت خودشان خواهد رسید، نکته ای که وجود دارد همراهی همسران آن عزیزان است، همسر کسی که از پدر و مادر مریض خویش مراقبت می کند، ناگزیر بعضی شبها در خانه نیست، ممکن است شام و ناهار، تازه و خوشمزه نباشد، منابع مالی کمتر شود، همراهی همسر در مهمانی و پارک و سینما محدود شود و ...، همراهی همسران در این گونه موارد بسیار مهم است، آنها بدانند کسی که به پدر و مادر خودش محبت و احسان می کند، مسلما در دنیایی که پر از اتفاقات پیش بینی نشده و ناگوار است، همسر و فرزندانش را تنها نخواهد گذاشت، دوم این که با این کار رضایت خدا و پیامبرش را کسب خواهد کرد و دعای پدر و مادر پشت سرشان خواهد بود و انشااله که بیمه زندگیشان شود.
نکنه خدای ناکرده با اخم و بد اخلاقی با همسرمان که از پدر ومادرش مراقبت می کند مواجه شویم که در این صورت دل کسی را شکانده ایم که چاره و پناهی ندارد و خشم و غضب خدا را برای خود خریده ایم.
نظر شما