قدرت علی حشمتیان است و سردار صدایش می زنند. بازرس اصلی کانون نمایندگان ادوار و همچنین دبیر کل و رئیس شورای مرکزی جمعیت مستقل ایران اسلامی است و در میان حرفهایش "حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی" را زیاد می شنوی.

در انتخابات یازدهم مسئول کمیته نمایندگان ادوار و احزاب ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی بود و با همین مسئولیت وارد ستاد آقای روحانی شد و معتقد است جزو اولین گروه حامیان شیخ معتدل بودند و تصریح می کند: مستقلین زحمت کشیدند و رئیس جمهور را آنها انتخاب کردند با اینحال دور زده شدند و در دولت از مستقلین به صورت مطلوب استفاده نشد و این مشکل را نقیصه ای قابل انتقاد بر دولت می داند.

مستقلین را به اصلاح طلبان نزدیک می داند و از آنجا که برای انتخابات شورای شهر در لحظات آخر از لیست اصلاح طلبان خارج شده، ناگفته های شنیدنی زیادی از دیدارش با خاتمی و لیست اصلاح طلبان دارد. البته گستره بحث به این مباحث محدود نبود و استراتژی کهنه عبور و ائتلاف های گاه و بی گاه اصلاح طلبان از بحث های خواندنی بود که در لا به لای گفتگویمان طرح شد...

نماینده؛ اگر موافقید بحث را از کانون ادوار آغاز کنیم؛ شما قائل به تفکر مستقل هستید، این تفکر و در نتیجه تشکیل کانون ادوار از چه برهه ای ناشی شد؟

در حال حاضر سه تفکر در کل کشور حاکم است؛ اصولگرایان، اصلاح طلبان و مستقلین که اخیراً به عنوان معتدلین هم از آن­ها یاد می­شود. در سال ۷۵ وقتی به عنوان نماینده وارد مجلس شورای اسلامی شدم به دنبال راه اندازی تفکر مستقل در مجلس بودم. بعد از آن از وزارت کشور مجوز جمعیت مستقل ایران اسلامی را گرفتیم. در همین راستا از همان زمان نمایندگان بعد از آن مجلس هم به صورت سه طیف فعالیت خود را تشکیل شد؛ اصولگرایان در مجموعه جامعه اسلامی نمایندگان، اصلاح طلبان مجمع نمایندگان ادوار و گروه ما کانون نمایندگان ادوار مجلس را تشکیل دادیم. آنچه مطرح است اینست که کانون ادوار به دنبال مسائل سیاسی به گونه ای که اصولگرایان و اصلاح طلبان مطرح می کنند، نیست. به بیانی می توان گفت که نمایندگان کانون ادوار به دنبال مسائل صنفی و رفع مشکلات نمایندگان و خانواده هایشان هستند.

نماینده؛ تفکرات موجود در کشور را به سه دسته اصولگرا، اصلاح طلب و مستقل تقسیم کردید. آنگونه که از صحبت شما استنباط میشود اعتدال مطرح شده توسط دولت یازدهم را نیز در گروه مستقلین تعریف می کنید. این دیدگاه بر چه مبنایی استوار است؟

تفکر مستقل بود ولی تا مجلس پنجم منسجم نشده بود. ما چندین سال بود که درصدد بودیم که از تفکر مستقل کسی را برای ریاست جمهوری کاندیدا کنیم. کاندیداها در دوره های مختلف در برخی موارد ابتدا خود را مستقل معرفی می کردند ولی در ادامه خود را اصولگرا و یا اصلاح طلب معرفی می کردند. در دوره انتخابات یازدهم آقای روحانی اعلام کردند که به صورت مستقل کاندیدا شدند لذا ما اولین گروههایی بودیم که از ایشان حمایت کردیم. البته ما (۴۶۲ نماینده ادوار عضو کانون نمایندگان ادوار) در ابتدا از آیت الله هاشمی حمایت کردیم بعد از رد صلاحیت ایشان به دلیل اعلام مستقلی آقای روحانی اولین گروهی که برای آقای روحانی جلسه گذاشت ما بودیم که در تالار آتیه احزاب مستقل را جمع کردیم و برای ایشان جلسه گذاشتیم. بنده هم که به عنوان مسئول کمیته نمایندگان ادوار و احزاب جناب آقای هاشمی رفسنجانی بودم با همین مسئولیت وارد ستاد آقای روحانی شدم و با ایشان همکاری کردم.

نماینده؛ دولت یکسالگی خود را هم پشت سر گذاشته، با توجه به اینکه معتقدید جزو اولین حامیان آقای روحانی بودید، ارزیابیتان از عملکرد دولت چیست؟

مشکلاتی که از نظر؛ اقتصادی، اجتماعی، ... از دولت نهم و دهم ناشی شده است می توان گفت آقای روحانی به یک مخروبه وارد شدند با روی کار آمدن آقای روحانی تقریباً داریم به زمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی و جناب آقای خاتمی بر می گردیم.

به نظر بنده آقای روحانی که بارش را بست و اعتدال را مطرح کرد به عنوان مستقل آمد من و دوستانم. ضمن حمایت از عملکرد ایشان در مسائل داخلی و خارجی و اینکه سهم خواهی هم از ایشان نمی کنیم ولی انتقاداتی هم از ایشان داریم. انتقاد ما اینست که کسی که به عنوان مستقل و اعتدال وارد می شود باید تا آخر روی تفکر خود پایبند بماند! به نظر کسانی که در کنار ایشان هستند برخی تا روز جمعه انتخابات با ایشان نبودند ولی روز شنبه در کنارش آمدند و به صدارت و مسئولیت رسیدند. این یکی از نواقصی است که انتقاد بر آن وارد است. انتظار این است که از گروهی که از وی حمایت کرده اند مشاوره بگیرد! به نظر ما مستقلین دور زده شدند و از آنها مشاوره گرفته نشد و در دولت از مستقلین به صورت مطلوب استفاده نشد. به جای انکه دولت فراجناحی تشکیل شود، دولت ائتلافی تشکیل شد! به این معنا که عده ای از اصولگرایان و اصلاح طلبان برعکس تفکری که آقای روحانی مطرح کرده بود دولتی ائتلافی را تشکیل دادند. این یک نقیصه برای دولت یازدهم است. اکثر طیف مستقل و نخبگان مستقلی که در سراسر کشور از ایشان حمایت کردند از این مشکل ناراحت هستند و باید به نحوی از آنها دلجویی شود زیرا آن ها زحمت کشیدند و رئیس جمهور را آنها انتخاب کردند و مردم هم خواهان رئیس جمهور مستقل هستند. اصولگرایان و اصلاح طلبان هریک هشت سال در رأس بودند وهیچ گاه مستقلین روی کار نبودند غیر از زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی تعدادی از مستقلین به کار گرفته شدند. در حال حاضر اصلاح طلبان و اصولگرایان هریک آقای روحانی را وابسته به خود می دانند در صورتی که اشتباه می کنند و مستقلین ایشان را سر کار آوردند. انتظار این بود که این دولت مستقل و معتدل با نظرات مشاورین و نخبگان مستقل اعم از نمایندگان ادوار، دبیران کل احزاب مستقل، دانشجویان مستقل و ... اداره شود.

نماینده؛ با توجه به دیدگاه شما، کارگزاران هم جزو مستقلین تعریف می شوند؟

خیر. کارگزاران جزو اصلاح طلبان هستند. علی رغم اینکه در دوره آقای هاشمی رفسنجانی، کارگزاران به عنوان مستقل وارد شدند ولی در دولت اقای خاتمی به عنوان اصلاح طلب همکاری کردند و در انتخابات یازدهم هم همسو با اصلاح طلبان از آقای روحانی حمایت کردند.

نماینده؛ بر مبنای دیدگاه شما کارگزاران جزئی از کل اصلاح طلبان هستند. ولی بیشترین تقابلات با آقای هاشمی را در پیشینه اصلاح طلبان می بینیم. الفاظی مثل عالی جناب سرخ پوش و ... از طریق اصلاح طلبان به ایشان منتسب شد. کارگزاران بهرحال منتسب به آقای هاشمی هستند حتی خیلی از افراد دولت یازدهم هم پایه های اعتدال را تفکرات آقای هاشمی و کارگزاران می دانند...

زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی، کارگزاران به عنوان فراجناحی تشکیل شد و از آقای هاشمی حمایت کردند ولی در دولت آقای خاتمی با اصلاح طلبان ائتلاف کردند و این ائتلاف ادامه داشت. در دولت احمدی نژاد هم چون نظر کارگزاران و اصلاح طلبان مبارزه و رو در رویی با طیف آقای احمدی نژاد بود شاید سنخیتی در زیر مجموعه هم نداشته باشند ولی برای پیشبرد اهداف باهم متحد شدند.

نماینده؛ اشاره داشتید که عده ای شنبه بعد از انتخابات به دلیل منافع خود به آقای روحانی نزدیک شدند، می توان گفت اصلاح طلبان نیز به دلیل کسب منافع با آقای هاشمی ائتلاف کردند؟

شکی نیست. قطعاً اینگونه است. هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان ابتدا فقط به دنبال منافع خود هستند و بعد منافع مملکت! مستقلین ولی ابتدا منافع مملکت را در نظر می گیرند و سپس منافع خود را همانگونه که ما هیچ مسئولیتی در دولت یازدهم نداریم ولی همچنان از دولت جناب آقای روحانی حمایت می کنیم.

نماینده؛ به نظر می رسد مستقل بودن در عمل خیلی نمود ندارد و در ادامه مسیر بهر حال به تفکری نزدیک خواهید شد. مثلا در مواردی به عنوان مثال در انتخابات پیشین شورای شهر به اصلاح طلبان نزدیک شدید.

مستقلین به اصلاح طلبان در بعضی موارد نزدیکتر هستند. در انتخابات شورای شهر تهران ما (مستقلین) با اصلاح طلبان ائتلاف کردیم. بنده خودم هم کاندیدا بودم که در لحظات آخر خانم الهه راستگو را جایگزین من کردند. در واقع در انتخابات شورای شهر اصلاح طلبان، مستقلین را دور زدند و شاهد بودیم که ضرر هم کردند! اگر مستقلین در شورای شهر بودند چه بسا ممکن بود محسن هاشمی به عنوان شهردار انتخاب شود و مسجد جامعی دوباره برای ریاست انتخاب شود. چون برخی از منتخبین اصلاح طلبان پایبند به وفاق نامه امضا شده نبودند، باعث شکست لیست اصلاح طلبان شدند. ما (مستقلین) با اصلاح طلبان جلسات متعددی در حزب اسلامی کار داشتیم. از ۳۸ حزب و تشکل مستقل چند نفر انتخاب شدند و قرار بود من را جزو لیست اصلاح طلبان بگذارند. در ادامه مسائل مالی و هزینه بالای تبلیغات که نتوانستیم تأمین کنیم (البته من نمی دانم برخی رقم های میلیاردی تبلیغات را از کجا می آورند) یکی از دلایلی بود که باعث شد مرا از لیست حذف کنند. من اخیرا حتی خدمت آقای هاشمی و آقای خاتمی رسیدم و گله کردم. آقای خاتمی قسم خوردند و گفتند به والله من نمی دانستم شما کاندیدای شورای شهر هستید و اطلاع نداشتم چون وامدار کسی نیستید و تخصص داشتید اگر به من می گفتند حتی شما را سر لیست اصلاح طلبان بگذاریم مخالفتی نداشتم. پس به نظر من کسانی که لیست اصلاح طلبان را بستند بدون هماهنگی با سران اصلاحات لیست را بستند. یعنی خودشان چند نفری که دور هم جمع شده بودند تصمیم گرفتند.

نماینده؛ این چند نفر چه کسانی بودند که می گویید حتی آقای خاتمی هم در جریان لیست نبودند؟

آقای خاتمی خودشان به من اینگونه گفتند. البته باید عرض کنم که اینها همان ۱۸ تا حزب و تشکل سیاسی به عنوان شورای اصلاحات بودند که از بین خود افرادی را انتخاب کردند.

نماینده؛ با این اوصاف آقای خاتمی در حال حاضر خیلی در جریان امور اصلاح طلبان نیستند! در گذشته حتی اصلاح طلبان مسئله عبور از خاتمی را هم مطرح کردند ...

اصلاح طلبان و اصولگرایان به دنبال منافع خود هستند هرجا بدانند منافعشان به خطر می افتد از سر خود هم میگذرند! اینها یک مدت به دلیل منافع خود، آقای هاشمی رفسنجانی را دور زدند، زمانی بحث دور زدن و عبور از آقای خاتمی را طرح کردند، زمانی با آقای ناطق نوری مقابله می کردند و در حال حاضر می بینیم آقای ناطق نوری حاج حسن آقای خمینی و آقای هاشمی رفسنجانی و آقای عارف را در طیف اصلاح طلبان تعریف می کنند! در صورتیکه ما معتقدیم آقای هاشمی رفسنجانی، آقای ناطق نوری، حاج حسن آقای خمینی در طیف ما (مستقلین) هستند حتی در برخی موارد آقای خاتمی را هم در طیف خود می دانیم زیرا مواردی داشتیم که ایشان تفکر ما را تأیید کرده اند. حتی اخیراً  با آقای لاریجانی ریاست مجلس شورای اسلامی هم ملاقات داشتم، ایشان هم تفکر ما را تحسین می کرد و گفتند شما حرکت خوبی انجام می دهید و به من در مورد احزاب و گروه ها گفتند شما می توانید به ما مشاوره دهید.

نماینده؛ در میان اصلاح طلبان چه گروهی را افراطی می دانید؟

برداشتم اینست که در میان اصلاح طلبان، مشارکتی ها تندرو هستند. کارگزاران را اصلاح طلب معتدل و جامعه مهندسین را نیز اصولگرای معتدل می دانم. در حال حاضر مؤتلفه را نیز اصولگرای معتدل می دانم زیرا مرحوم عسگر اولادی اواخر خیلی در مورد مسائل مملکت مشاوره های قوی برای نجات از وضع پیش آمده میداد.