به گزارش نماینده به نقل از فارس، نشست تخصصی «بررسی مبانی فقهی تبعیضات حقوقی میان زن و مرد» صبح امروز (دوشنبه ۳۱ شهریور) با سخنرانی حجتالاسلام مهدی مهریزی نویسنده کتاب «زن» و استاد فقه، علوم حدیث، فلسفه و اصول در پژوهشگاه علوم انسانی، مطالعات فرهنگی برگزار شد.
مهریزی در ابتدای بحث با ارائه گزارشی از اختلافات فقهی بین زنان و مردان گفت: ابتدا عنوان این بحث را «تحلیل اختلافات فقهی در مسئله زنان» بگذارم چرا که تبعیض عنوانی آگاهانه و ظالمانه است. اختلافات در مسائل زنان از دو زاویه بررسی میشود، نخست از ابتدا تا انتهای فقه اختلافاتی وجود دارد و دوم فقها خودشان در مسائل زنان با یکدیگر اختلاف دارند.
وی در ادامه افزود: کتابهای «الفوارق بین الرجل و المرأة» و «مزایای زن و مرد در اسلام» اثر سید ابوالفضل نبوی قمی و «بررسی تمایزهای زن و مرد» به قلم محسن نبوی درباره تفاوتهای زن و مرد آثار مناسبی هستند. بر اساس بررسی چنین کتابهایی حدود ۱۷۱ مورد اختلاف بین زن و مرد مشاهده شد، اختلاف به معنی تفاوت که گاهی البته خنثی هم هست و نفعی برای کسی ندارد.
حجتالاسلام مهریزی با تأکید بر اینکه یک دسته اختلافات در فقه به نفع مردان و یک دسته به نفع زنان است، گفت: البته این تفاوتها بخشی الزامی و بخشی غیر الزامی است، براساس این ۱۷۱ اختلاف، ۵۰ مورد در فقه به سود مردان و الزامی است از جمله در قضاوت، شهادت، دیه، قصاص، سرپرستی و حضانت، فسخ نکاح، اجتهاد و تقلید، حج و نیابت و مباحث خانواده و ارث و ... است.
۳ دیدگاه درباره زنان؛ از سنت تا دوران جدید
وی با تأکید بر اینکه فقهای دوره معاصر نگاه و دیدگاهشان درباره زنان یکسان نیست، اظهار داشت: کسانی که از موضع دین درباره زن و سطح فقیه یا فقهان هستند، به سه گروه تقسیم میشوند؛ نخست جریان سنتی که الان هم در جامعه وجود دارد، کتابهای این حوزه از دوره مشروطه تدوین شد و عدهای برایشان این دغدغه وجود داشت که چرا دختران نباید آن دوره درس میخواندند و مدرسه میرفتند.
حجتالاسلام مهریزی یادآور شد: بنابراین انتهای این تفاوتهای جدی بین زن و مرد یک نگاه سنتی وجود داشت که هنوز هم در جوامع اسلامی برچیده نشده و حتی در بین دانشجویان و طلبهها هم دیده میشود که گاهی در نداشتن غیرت زنانه نسبت به ازدواج مجدد همسر و کید هم تفسیر میشود. بنابراین در این نگاه تفاوتهای زن و مرد زیاد بود و پردهنشینی زنان زیاد و حضور اجتماعی زن، مسائل حقوقی و اجتماعی آنها ضعیف بود.
وی با بیان اینکه از دهه چهل به این سمت جریان جدیدی در ایران با کتابهای یحیی نوری، شهید مطهری، علامه طباطبایی، علی شریعتی و سپس حضرت امام(ره) راه افتاد، افزود: این نگاه، نگاه پیشین را تعدیل میکرد. براساس این دیدگاه جوهر انسانی زن و مرد برابر است حضور اجتماعی زن منعی ندارد و با این وضعیت سعی میشود تفاوتها با تبیین عقلانی انسان فهم شود، آثار شهید مطهری در کتاب «حجاب» و «نظام حقوقی زن در اسلام» گویای این امر است.
این استاد و پژوهشگر مطالعات دینی زنان با تأکید بر اینکه این نگاه جدید نیز تا دهه هفتاد دوام آورد، افزود: نگاه سوم بازنگری استنباطها و اجتهادهای قبلی بود افرادی نظیر آیتالله جناتی، آیتالله معرفت، مرحوم علامه فضلالله و علامه شمسالدین از این جمله هستند که مسائل زنان را با بازنگری گذشته تبیین کردند. بر این اساس حدود ۲۰ مسئله اساسی از ۵۰ مسئله را این گروه حل کردند.
*پذیرش تفاوت انسانها در دانش، استعدادها و تمایلات عامل تمدن سازی میشود
وی در پاسخ به این بحث خود درباره حل منشد این اختلافات بین زن و مرد گفت: اختلاف نظر و فکر یک واقعیت است خود خداوند در قرآن کریم به تفاوت انسانها اشاره میکند ما انسانها از سه جهت دانش، استعدادها و تمایلات با هم تفاوت داریم و اینها را نباید نادیده بگیریم. اگر این واقعیت را قبول کنیم آن زمان باید تمدن سازی را آغاز کنیم و تنها به خودمان حق ندهیم چرا که نه انسانها و نه علوم هیچگاه تمامی ندارند نباید خود را نهایت همه چیز بدانیم.
حجتالاسلام مهریزی با اشاره به اینکه حتی دو عالم بزرگ ما چون شیخ صدوق و شیخ مفید مثل هم نمیاندیشیدند، گفت: یعنی بین این دو هم تفاوتهای جدی و معنیداری هست. شهید ثانی از آن شخصیتهای قابل توجه است که اندیشههایش کمتر مطرح میشود او در کتاب خود درباره شاهد و گواه صحبت میگوید و میگوید که اگر اختلاف اصولی باشد اشکال دارد اما در فروعات مشکلی نیست.
وی در ادامه افزود: بنابراین اینکه بگوییم اختلاف در فقه بود همه چیز بهم ریخته، درست نیست بلکه اختلاف امر طبیعی و فراوان است ما درباره شخصیتهای شیعه مثل مقدس اردبیلی که فتاوای بسیار نویی از پوشش زن و مرد دارد یا فیض کاشانی نباید تصور کنیم اینها علیه زنان حرف میزنند، اختلاف در همه چیز هست و ما نباید با ذهنیت جنسیتی زن و مرد را تحلیل کنیم.
مهریزی با تأکید بر اینکه علم اصول و رجال با فقه به هم گره خورده و بنابراین علما به دلیل اختلافات در اصول و رجال، طبیعتاً در فقه هم اختلاف پیدا میکنند، افزود: اما آنچه فقها امروز بدان رسیدند منشأ اختلافات خیلی بیش از اینهاست که به حوزه مبانی، علوم وابسته و فردی تقسیم میشود. در حوزه مبانی باید نگاه به انسان را مدنظر قرار دهیم نگاه علما به انسان، زندگی، ازدواج و ... با یکدیگر فرق دارد در حوزه دوم دانشهای وابسته علم اصول و رجال مدنظر است.
وی اظهار داشت: برخی از این نگاهها بستر اختلاف دارد قرآن مغایر آنها را میگوید این نگاهها را با نگاه قرآن و احادیث قطعی مقایسه کنیم درحالیکه با هم سازگاری ندارد ولی هیچ گاه تجزیه و تحلیل نشده است. بنابراین آنچه در قرآن و سنت مسلط است راجع به انسان استخراج شده است. فقها باید به بحثهای انسانشناسی بالاتر از فقه توجه کنند، تتبع در دین اگر صورت گیرد خیلی از مشکلات کم میشود.
نظر شما