به گزارش نماینده به نقل از فارس ـ وهابیت تکفیری را میتوان تجسم عینی اندیشههای ابن تیمیه دانست، تکفیر و تفسیق سایر مسلمانان میراثی بود که از ابن تیمیه و همفکرانش به محمد بن عبدالوهاب رسید، این رویکرد بدعتآمیز در جامعه عربستان با آلسعود زمینه پیشبرد آن را در جامعه عربستان فراهم کرد، نسخهای که محمد بن عبدالوهاب برای این رویکرد جدید پیچید، با به کار بردن ابزار قتل و خشونت علیه مسلمانانی توأم بود که به زعم او از دین خارج شده و کافر بودند، در دوره کنونی نیز گسترش اسلام هراسی در جهان و ایجاد یک حاشیه امنیت مناسب برای رژیم اشغالگر قدس، نتیجه مشی توأم با خشونت وهابیت تکفیری است، موضوعی که مقام معظم رهبری بارها به آن اشاره و حساسیت آن را متذکر شدهاند، بررسی ارتباط سلفیگری با جریانهای تکفیری و بازشناسی آبشخور فکری این رویکرد افراط گرایانه و نظرات علمای اهل تسنن و تشیع درباره وهابیت و تکفیریان موضوع گفتوگوی ما با آیتالله سیدمحمد حسینی قزوینی مدیر شبکه جهانی ولایت و مشاور ارشد آیتالله مکارم شیرازی است.
اولین حربه وهابیت برای قتل عام مسلمانان
*حربه وهابیان و استدلالشان در کشتار دیگر مسلمانان چیست؟
-اولین حربه وهابیت برای قتل عام دیگر مسلمانان توسل به کافر بودن آنهاست، آقای زینی دحلان مفتی مکه مکرمه که تقریباً ۱۳۰ سال پیش از دنیا رفتهاند، در کتابش به نام «الدرر السنیه» صفحه ۴۶ مینویسد: محمد بن عبدالوهاب برنامهاش را با اعلام کفر همه مسلمانان آغاز کرد و هر کس میخواست وارد دین او شود «وإذا أراد أحد الدخول فی دینه» -در اینجا از وهابیت به یک دین تعبیر شده است- باید پنج شهادت را به زبان جاری کند، اول شهادت به وحدانیت خدای یگانه، دوم شهادت به رسالت نبی اکرم(ص)، سوم اینکه آن فرد شهادت بدهد من تا کنون کافر بودهام و با ورود به دین وهابیت مسلمان شدهام! چهارمین شهادت اینکه بگوید پدر و مادرم که توفیق وهابیشدن نداشتند کافر از دنیا رفتهاند، هرگز برای آنها طلب مغفرت نمیکنم و پنجمین شهادت اینکه تمامی علمای بزرگ اهل سنت که پیش از محمد بن عبدالوهاب از دنیا رفتهاند کافر بودهاند و از آنها هم به خوبی یاد نخواهم کرد و برایشان هرگز طلب مغفرت نمیکنم!
زینی دحلان در ادامه میگوید: «فإن شهد قبله، وإلاّ قتله»؛ اگر کسی این پنج شهادت را به زبان میآورد، او را به عنوان یک مسلمان به دین خود وارد میکردند، در غیر این صورت با بیرحمی کامل گردنش را میزدند، همین مطلب را آقای جمیل صدقی زهاوی از علمای بزرگ کُرد اهل سنت در کتاب «الفجر الصادق» صفحه ۱۷ نقل کرده است، همچنین ابن حجر عسقلانی از علمای بلندآوازه اهل سنت متوفای سال ۸۲۵ هجری قمری و آقای شوکانی از علمای بزرگ اهل سنت متوفای ۱۲۵۵هجری قمری در کتابهایشان مینویسند: قاضی شافعی در دمشق دستور داده بوده اعلام کنند: «من اعتقد عقیدة ابن تیمیة حلّ دمه وماله» هر کسی به عقائد ابن تیمیه باشد، خون و مالش حلال است. (الدرر الکامنة جلد اول صفحه ۱۴۷و کتاب البدر الطالع جلد اول صفحه ۶۷).
پیشوایان اهل سنت بر فساد فکری مؤسس وهابیت اذعان دارند
ابن حجر مکی از علمای بزرگ شافعی است و متوفای سال ۹۷۴ است در کتاب «الفتاوى الحدیثه» صفحه ۸۶ درباره ابن تیمیه این گونه نظر میدهد: «ابن تیمیة عبد خذله اللّه، وأضلّه وأعماه، وأصمّه وأذلّه، وبذلک صرّح الأئمّة الذین بینوا فساد أحواله وکذب أقواله ... والحاصل أنّه لا یقام لکلامه وزن ... ویعتقد فیه أنّه مبتدع، ضالّ، مضلّ، غال، عاملها اللّه بعدله و أجارنا من مثل طریقته»؛ ابن تیمیه فردی است که خدا او را خوار، گمراه، کور و کر گردانیده است و پیشوایان اهل سنت و معاصران وى از شافعىها، مالکىها و حنفىها، بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند ... سخنان ابن تیمیه فاقد ارزش بوده و او فردى بدعتگذار، گمراه، گمراهگر و غیرمعتدل است، خداوند با او به عدالت خود رفتار کند و ما را از شر عقیده و راه و رسم وى حفظ کند.
آقای شوکانی از بزرگان علمای اهل سنت مینویسد: یکی از بزرگان اهل سنت به نام محمد بن محمد بخاری حنفی مذهب متوفای سال ۸۴۱ بوده، در کتاب «البدر الطالع» جلد ۲، صفحه ۲۶۰ تصریح کرده: «من أطلق القول على ابن تیمیة أنّه شیخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق کافر»، هر کس به ابن تیمیه «شیخ الاسلام» بگوید، کافر است که متأسفانه در حال حاضر آقایان وهابی ابن تیمیه را شیخ الاسلام!! عنوان میکند.
عشقی که عامل انتحاری وهابی را از حورالعین به جهنم سوق میدهد
*ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب با چه مبنایی مسلمانها را تکفیر میکردهاند؟
-ابن تیمیه معتقد بوده که هر کس در کنار قبر پیامبر مکرم اسلام(ص) در حالی قرار بگیرد که از او طلب حاجتی کند مشرک است و باید توبه کند، اگر این فرد توبه نکرد، واجب است که او را گردن زده و به قتل برسانند، «من یأتی إلى قبر نبی أو صالح، ویسأله حاجته ویستنجده... فهذا شرک صریح، یجب أن یستتابَ صاحبُه، فإن تاب، وإلاّ قُتِل». (کتاب زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، صفحه ۱۵۶)؛ یعنی مجرد رفتن کنار قبر پیامبر، ائمه و حتی حضور و توسل به ابوحنیفه هم شرک و فرد واجب القتل میشود، در حال حاضر در مراسم عمره و حج تمتع میلیونها مسلمان هر ساله از سراسر گیتی به مدینه منوره مشرف میشوند و بر سر مزار مطهر حضرت رسول رفته ایشان را واسطه طلب مغفرت بین خود و خدا میدانند، از دیدگاه ابن تیمیه همه مسلمانان که به پیامبر(ص) توسل کنند کافرند.
محمد بن عبدالوهاب در کتابی به نام «کشف الشبهات» صفحه ۵۸ میگوید: «وإنّ قَصْدَهم الملائکة والأنبیاء والأولیاء، یریدون شفاعتهم والتقرّبَ إلى اللّه بذلک، هو الذی أحلّ دماءَهم وأموالَهم»؛ هر کس از ملائکه، پیامبران و اولیای خدا شفاعت طلب کند جان و مالش هدر و واجب است او را به قتل برسانند و اموالش را به عنوان غنایم جنگی به تصرف خود در آورند.
باز هم محمد بن عبدالوهاب در کتاب مجموعه مؤلفاتش جلد ۶ صفحه ۱۴۷ میگوید: «من جعل بینه وبین اللّه وسائطَ یدعوهم، أنّه کافر مرتدّ حلال المال والدم» هر کس بین خود و خدا واسطه قرار دهد، مرتد و کافر است و مال و خونش تباه است! این فتاوای ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب متأسفانه امروزه به عنوان دستاویزی جهت مسلمانکشی و آدمکشی در دست تکفیریها قرار گرفته است، جوان وهابی که از چچن به سوریه آورده شده با افتخار میگوید که تا به حال پنجاه مسلمان را سر بریدهام و کیلومترها پیادهروی میکنم تا مسلمانی را سر ببرم. این آدم فریبخورده وهابی به هیچ وجه با اصل دین آشنا نیست و نمیداند که آلت دست دشمنان اسلام قرار گرفتهاند و این توطئهای توسط آمریکا و صهیونیست است که برای نابودی مسلمانان طراحی شده و خبر ندارد که دشمن واقعی سعادت دنیا و آخرت این ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب هستند و مجری افکار پلید دشمنان واقعی اسلام و مفتیان مزدوری همانند بن جبرین، عرعور، عبدالرحمان دمشقیه، عثمان الخمیس، دکتر سالوس و دکتر قفاریها هستند که امروزه با صدور و نشر فتاوای ضد دینی باعث از بین رفتن وحدت و انسجام مسلمین شدهاند،
این مفتیان و علمای مزدور به جوانها تلقین میکنند که اگر شما عملیات انتحاری انجام دهید و این تعداد مسلمان را به خاک و خون بکشید، پس از مرگ بلافاصله وارد بهشت میشوید و حوریان بهشتی به استقبالتان میآیند، غافل از این موضوع که اولین لحظه مرگ اینها، اولین لحظه ورود به جهنم و گرفتار شدن در آتش خشم خداوند قهار است.
واسطه قرار دادن بین خود و خدا، دستور خود خداوند در قرآن کریم است/ ماجرای مناظره عالم شیعی با مفتی اعظم عربستان
*اگر بخواهیم در نقطه مقابل تفکرات ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب به قرآن، سنت، سخنان بزرگان اهل تسنن و تشیع استناد کنیم، شما کدام یک از مطالب را در این مبحث مورد توجه قرار میدهید!؟
-به نظر همه بزرگان اهل سنت و شیعیان فتاوای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب در قضیه توسل، ضد قرآن سنت و عقل است، خداوند متعال در آیه ۳۵ سوره مائده خطاب به مسلمانان میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ ای مؤمنان! تقوی الهی را پیشه کنید، بین خود و خدا واسطهای قرار دهید و در راه خدا جهاد کنید، بنابراین واسطه قرار دادن بین خود و خدا دستور خود خداوند در قرآن کریم است، نه حرف فلان عالم و مجتهد و یا مفتی یا ماموستا یا مولوی، این کلام صریح خداوند در قرآن است.
در آیه ۵۷ سوره اسراء خداوند متعال خطاب به کسانی که ملائکه یا پیامبران را پرستش میکردند، فرمودهاند: «أُولَئِکَ الَّذِینَ یدْعُونَ یبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیهُمْ أَقْرَبُ»؛ این ملائکه و پیامبران خدا را که میپرستید، اینها بندگان خدا هستند و برای طلب حاجت بین خود و خدا واسطه قرار میدهند!
آقای آلوسی از علمای بزرگ سلفی و متوفای ۱۲۷۰ در ذیل همین آیه میگوید: این آیه در رابطه با کسانی است که حضرت عیسی و عزیر پیامبر و ملائکه را میپرستیدند، در حالی که این پیامبران هنگامی که میخواستند از خداوند بزرگ فیض بگیرند، پیامبر مکرم اسلام(ص) را واسطه فیض بین خود و خدا قرار میدادند، در ادامه خاطرنشان میشود پیامبر اکرم(ص) نه تنها واسطه فیض برای دیگر پیامبران، بلکه برای تمام موجودات بودهاند و هر موجودی بخواهد از خدای عالم فیض بگیرد، به پیامبر اکرم(ص) متوسل میشود، زیرا قبل از خلقت حضرت آدم خداوند نور پیامبر اعظم را آفریده بودند و تمام پیامبران ایشان را واسطه دریافت فیوضات الهی قرار داده بودند.
از دیدگاه ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب تمامی این ملائکه و پیامبران که بین خود و خدا واسطه قرار میدهند، کافر و مرتد هستند و جان و مالشان هدر است.
همچنین در کتاب «صحیح بخاری» که بعد از قرآن کریم معتبرترین کتاب اهل سنت محسوب میشود، در حدیث شماره ۱۰۱۰ نقل شده که خلیفه دوم مسلمین در زمان خلافتشان هنگام خشکسالی گفته است: «اللهم إِنَّا کنا نَتَوَسَّلُ إِلَیکَ بِنَبِینَا فَتَسْقِینَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیکَ بِعَمِّ نَبِینَا فَاسْقِنَا قال فَیسْقَوْنَ»؛ خدایا در زمان پیامبر(ص) برای نزول باران به ایشان متوسل میشدیم، در حال حاضر که ایشان در بین ما نیستند به عباس عموی ایشان متوسل میشویم.
خلیفه دوم به پیامبر(ص) و حتی عموی ایشان متوسل میشده، بنابراین از نظر وهابیون خلیفه دوم هم کافر است و مال و جانش هدر است، چون به پیامبر متوسل میشده! بنده در سال ۱۳۸۲ به همراه مسئول محترم بعثه مقام معظم رهبری جناب آقای نواب به طائف سفری داشتیم و با مفتی اعظم عربستان سعودی آقای آل شیخ که در میان وهابیون از پایگاه و جایگاه ارزشمندی برخوردار است، گفتوگویی داشتم و از او پرسیدم چرا شیعیان را کافر میدانید!؟ جواب داد: به دلیل توسل شما به پیامبر و قبور بزرگان دین!
بنده آیه ۹۷ سوره یوسف را قرائت کردم که پسران حضرت یعقوب میگویند: «َاأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا»؛ چه فرقی است میان توسل پسران یعقوب که به پدرشان متوسل شوند، شرک نیست، ولی شیعه که میگوید: «یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله» شرک است!؟
باز هم در آیه ۶۴ سوره نساء خداوند با صراحت گفته آنهایی که گناهکارند، اگر به خدمت پیامبر(ص) برسند و پیامبر هم برای آنها واسطه شود و از خدا برایشان طلب مغفرت کند، خداوند گناهشان را میبخشد، «وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا».
این آقای مفتی اعظم پس از شنیدن دلایل بنده گفت: نه خیر این توسلها در زمان حیات پیامبران بود، نه الان که از دنیا رفتهاند و صدای ما را نمیشنوند! گفتم: شما حرفهایتان بر خلاف سنت است، وی در پاسخ گفت: شما اسلام را بهتر درک کردهاید یا صحابه حضرت رسول(ص)، ما حتی از صحابه یک روایت نداریم که بعد از رحلت پیامبر به ایشان متوسل شده باشند.
بنده روایتی را از کتاب «دلائل النبوه» بیهقی جلد ۷ صفحه ۴۷ و کتاب «المصنف» ابن ابی شیبه جلد ۷ صفح ۴۸۲ نقل کردم که در زمان خلیفه دوم در مدینه قحطی میآید، یکی از صحابه به نام بلال ابن حارث کنار قبر پیامبر رفته به ایشان متوسل میشود و از ایشان طلب باران و رحمت میکند، شب در خواب پیامبر(ص) را میبیند که میفرماید: به عمر بن خطاب سلام ما را برسان و بگو به مردم احسان بیشتری کند و بگو که خدای عالمیان باران رحمت را میفرستد، این صحابه خدمت خلیفه دوم رسیده و خواب را برای ایشان تعریف میکند، خلیفه دوم با شنیدن این حرف گریه کرده و آن فرد را مورد تجلیل و محبت خود قرار میدهد، اگر واقعاً توسل به پیامبر(ص) برابر کفر بود، حتماً خلیفه دوم میبایست گردن آن صحابی را میزد!
مفتی اعظم عربستان با شنیدن این روایت اظهار داشت که این روایت جعلی و ساختگی است، در پاسخ ایشان عرض کردم دو نفر از بزرگان اهل سنت این روایت را تأیید کردهاند، گفت: مثلا چه کسانی؟ گفتم: ابن حجر عسقلانی در کتاب «فتح الباری» جلد ۲ صفحه ۴۱۲ و ابن کثیر دمشقی سلفی در کتاب «البدایه و النهایه» جلد ۷ صفحه ۱۰۵ میگویند این روایت صحیح است.
ایشان دستور داد که کتابها بیاورند و ببینند این مطلب که من ادعا کردم درست است یا خیر و بعد از آوردن کتابها و خواندن صفحات مورد نظر ثابت شد که این دو نفر روایت را صحیح دانستهاند و این باعث شد که میان خودشان غوغایی به وجود آمد و با هم به بحث و گفتوگو افتادند و ما فهمیدیم که توانستهایم کارمان را به انجام برسانیم و از آنجا بیرون آمدیم.
*نظر مراجع تقلید درباره وهابیت چیست؟
من نظریه یکی از علمای بزرگ اهل سنت و سپس مراجع عظام تقلید را در رابطه با وهابیت و جنایات آنها ذکر میکنم:
زینی دحلان مفتی مکه مکرمه ایشان متوفای سال ۱۳۰۴ بوده، در کتاب «فتنه الوهابیه» صفحه ۱۹ میگوید: فتنه وهابیت فاجعهای بود که ملت اسلامی گرفتار آن شدند، خون بسیاری از مسلمانان را ریختند و اموال آنان را به غارت برده و هم اکنون نیز خسارات جبران ناپذیر آن همه جا را فرا گرفته است، این سخنان شخصی است که مفتی مکه بوده، یعنی بالاترین مقام را در زمان خود داشته است.
امام خمینی(ره) در کتاب صحیفه امام جلد ۲۱ صفحه ۸۰ در رابطه با وهابیت به نکتهای قابل توجه اشاره کرده و میفرمایند: مگر مسلمانان نمیبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شدهاند که از یک طرف اسلام ابوسفیانی و اشرافیت و آمریکایی رواج دادهاند، از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش آمریکای جهان خوار فرود میآورند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم میفرمایند: از اول، وهابیت را براى ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهى ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه مسلمان ها به وجود آوردند. استکبار جهانی از طریق به وجود آوردن وهابیت سعی کرده است در داخل جامعه اسلامی مرکز امنی را برای خود ایجاد کند و شما باید به طور صریح و آشکار مردم را نسبت به نقش وهابیون در ضربه زدن به وحدت اسلامی آگاه کنید.
آیتالله العظمی فاضل لنکرانی از مراجع عظام تقلید هم فرمود: براى همه آگاهان روشن است که وهابیت که به اتفاق همه گروههاى مسلمین از اسلام خارج است و مولود کفر و یهود است، هیچ فلسفه وجودى به جز مخالفت با اسلام و قرآن و ایجاد تفرقه میان مسلمین ندارد. این گروه نه تنها به دنبال هدم مظاهر مقدس شیعه، بلکه در صدد از بین بردن همه آثار و مقدسات اسلامى، از جمله مرقد نبى اکرم صلى الله علیه وآله وسلم است و روزى قرآن و کعبه مقدسه را نشانه خواهند رفت. (پیام معظمله به مناسبت تخریب مجدد حرمین شریفین عسکریین(ع) ۲۳/۳/۸۶)
آیتالله العظمی مکارم شیرازی هم فرمودهاند: دشمنان اسلام، وهابیون را براى تفرقه افکنى و سوء استفاده از مسلمانان در منطقه بسیج کردند. همچنین در جایی دیگر فرمودهاند: پیدایش فرقه وهابیت یکى از مشکلات و چالش هاى بزرگى است که دین مبین اسلام در طول تاریخ خود با آن روبرو شده و به وسیله آن عقب افتاده است. (بیانات در ابتداى درس خارج به مناسبت سال روز تخریب قبور ائمه بقیع، هشتم شوال ۱۴۲۷، دهم آبان ۱۳۸۵).
نظر شما