شناسهٔ خبر: 66915 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: نسیم

بادامچیان در گفتگوی مشروح با "نماینده"

به دنبال وحدت اصولگرایان بوده و هستیم/ با اصلاح طلبان درون نظام می توان کار کرد/ با جریان همسود با دولت در انتخابات ائتلاف نمی کنیم

"ما معتقدیم با همه ی نیروها( اصلاح طلبان داخل نظام به شرط اینکه در فتنه حضور نداشته باشند می توان کار کرد) چرا که فتنه داخل نظام نیست".

گروه سیاسی نماینده- اسدالله بادامچیان نایب رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری، سابقه عضویت در حزب جمهوری اسلامی را در فعالیت های تشکیلاتی خود ثبت کرده و همواره در سازوکار انتخاباتی اصولگرایان حضور داشته است.

وی همچنین در انتخابات مجلس هشتم در فهرست جهه متحد اصولگرایان قرار گرفت و همراه با سایر اصولگرایان دیگر پیروز انتخابات شد.

بادامچیان در انتخابات مجلس نهم نیز در فهرست جبهه متحد اصولگرایان قرار گرفت اما وی به همراه محمد نبی حبیبی و حسن غفوری فرد دبیر کل و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه نتوانستد به بهارستان ورود پیدا کنند.

این عضو باسابقه حزب موتلفه اسلامی در گفتگوی مشروح با خبرنگاران "نماینده" به سازوکار وحدت اصولگرایان در انتخابات آینده، احیاء خانه احزاب و اعلام موجودیت ندا(ندای ایرانیان) پرداخت.

بادامچیان در طول مصاحبه خاطراتی هم از شهید رجایی و شهید بهشتی بازگو کرد و با بیان اینکه این شهدا به دنبال جامعه نمونه اسلامی بودند، گفت: ما هم در جامعه این ذهنیت را باز می کنیم که راه نجات کشور و مشکلات اقتصادی و راه اینکه جامعه در سعادت و خوشی به سر ببرد ایجادجامعه نمونه اسلامی است.

وی در این مصاحبه خاطره ای از دیدار خود با محمد خاتمی و نحوه خریدن مدرسه در خیابان عطارد برای خانه احزاب بیان می‌کند و با اشاره به تلاش برخی از احزاب برای احیا خانه احزاب معتقد است: با توجه به عملکرد گذشته این خانه، خانه احزاب پانمی‌گیرد.

نایب رئیس جبهه پیروان همچنین نسبت به گزارش "نماینده" در خصوص قرار گرفتن اصولگرایان سنتی در پازل دولت واکنش نشان داد و قبل از اینکه دراین باره اظهار نظر کرد نسبت به ترویج و انعکاس واژه اصولگرایان سنتی اعتراض کرد و گفت: بنده اصلاً بحث اصول گرایان سنتی را قبول ندارم راست و چپ و قدیم و جدید و این ها ساخته و بافته مجاهدین انقلاب در "عصر ما" بود یک بار آمدند گفتند چپ قدیم، راست قدیم، راست جدید در صورتی که همه آنها وارداتی است و منطبق با ایران نیست. سنتی یعنی چه؟ اصلا مدرن چیست که می خواهند سنتی را در مقابل آن قرار دهند.

مشروح گفت‌وگوی نماینده، با اسدالله بادامچیان به شرح زیر است:

نماینده: برای تقویت بدنه اصولگرایی چه اقداماتی انجام می دهید؟

بادامچیان: با آنها(اصولگرایان) همراهی، همکاری، همفکری و همگرایی می کنیم. شما می بینید ما همه جا حضور داریم و با همه آنان دیدار،صحبت و برنامه ریزی می کنیم و به همه آن ها یک چیز  می گوییم، می گوییم یک موقع است که ما می خواهیم به قدرت دست یابیم بنابراین به دنبال عبد قدرتیم اما نه ما به دنبال عبد خدمت و وظیفه ایم  وقتی می گویند یکی برود کنار، قبل از همه ما کنار می رویم و این را سال های پیش نشان دادیم، این موضوع یک بار و یا دو بار صورت نگرفته است پس بنابراین با اصولگرایان همراهی می کنیم.

در جامعه هم این ذهنیت را باز می کنیم که راه نجات کشور و مشکلات اقتصادی و راه اینکه جامعه در سعادت و خوشی به سر ببرد ایجادجامعه نمونه اسلامی است که حاکمش رجایی و باهنر و رئیس قوه قضاییه آن بهشتی و دادستان شهید لاجوردی و چریکش لاجوردی بود.

نماینده: آقای بادامچیان جامعه نمونه اسلامی در حال حاضر باید با چه ویژگی هایی تشکیل شود؟

بادامچیان: مختصات آن باید منطبق با دهه چهارم و دهه پنجم نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.

نماینده: دهه چهارم به نام "دهه پیشرفت و عدالت" نامگذاری شده است و در این دهه پیشرفت در کنار عدلت مورد توجه قرار گرفته، "توسعه" در کنار پیشرفت و عدلت را چگونه می بینید؟

بادامچیان: همه این شعارها مفید است و همه این شعارها را می شود اجرا کرد ولی باید پرسید کدام عدالت؟ عدالتی که غربی ها می گویند؟! در نظام لیبرال دموکراسی وکاپیتالیستی که ظلم محض است در این معادله یک طرف سرمایه دار و یک طرف بی سرمایه است، این ظلم و  تبعیض است در حالی که  آن ها هم می گویند عدالت اجتماعی برقرار می کنیم اما عدالت اجتماعی کاپیتالیسیتی و سرمایه داری که عدالت نیست.

 نکته دوم عدالت مارکیستی است آنها هم می گوید عدالت، عدالت است؟ نکته سوم:  عدالت سوسیالیستی است، که آنهم عدالت نیست. پس عدالتی که از مهد اسلام برمی خیزد و برگرفته از اصول و دین مذهب ماست  عدالت است. وقتی می گوییم خدا عادل است یعنی چه؟ منظور توسعه را هم نمی فهمیم، یک زمانی در دولت اصلاحات بحث توسعه را مطرح کردند و گفتند "آقا توسعه لازم است" البته اول باید برویم  به سمت آزادی در حالیکه این همان بازی غرب است و در اصل از آنان  تقلید کرده اند پس به دنبال کدام توسعه بودند؟ توسعه ای بر اساس فرهنگ سرمایه داری غربی که بر سرفرهنگ سوسیالیستی و بر سر فرهنگ مارکسیستی و بر حسب ملی گرایی شکل می گیرد که در اصل آش شله قلمکاری از توسعه می شود، چرا که توسعه باید با فرهنگ خاص اسلام مورد توجه قرار گیرد. اسلام در مسائل سیاسی و اقتصادی می فرماید اگر شما دارای امکانات و تمکن شدیدهستید به خانواده تان سعه بدهید. می گوید وقتی می خواهید مسئولیت داشته باشید باید "سعه صدر" داشته باشید سینه پهنایی داشته باشید، بنشینید با مردم حرف بزنید، همفکری کنید از آن طرف باید پرسید کدام توسعه و با کدام معیار و فرهنگ  توسعه ای؟ بحثی که کارگزاران گفتند این بود« ما فعلاً توسعه اقتصادی می دهیم ولو عدالت نباشد بعد که وضع در جامعه خوب شد سعی می کنیم عدالت برقرار شود» در حالی که وقتی توسعه بر مبنای غیر عدالت شکل بگیرد  عدالت را تامین نخواهد کرد. در اینجا به ما می گویند شما سنتی فکر می کنید چه کسی گفته است ما سنتی فکر می کنیم؟ پیشرفته ترین بحث بیان کرده ایم و بحث و حرف من یک بحث نو و ابتکاری است.

پیشرفت به کدام طرف است؟ به طرف یک جامعه نمونه غربی مثل سوئیس؟ بله آن جا یک ملت محدودی دارد یا از  همین عمان که 3 و نیم میلیون جمعیت دارد نام ببریم، پول نفت بی دریغ هم در اختیار دارد و از آن استفاده می کند درآمدها دارد و استکبار هم مخالف آن نیست و به ملت (مردم عمان) رفاه داده است.

نماینده: آقای دکتر بادامچیان جریان رقیب، نظریه  وارداتی مثل توسعه را جا انداخته و با همین نظریه به دنبال جذب رای مردم بوده و هست از طرف دیگر هم  آقای روحانی می گوید مشکل  افراط و تفریط است بالاخره باید یکی از این موارد مطرح شده را برتری داد؛ به نظر جنابعالی در حال حاضر توانایی اجرا کدامیک از این موارد را داریم و نیازمندی جامعه کدام است؟

بادامچیان: این که فرمودید تدریجی است. امام  موسی علیه السلام فرمود همت هایتان را عالی  کنید. می گوییم مردم 30 و خورده ای سال است تجربه کسب کرده اند و نه امام (ره)و  نه امام جدیدمان چیزی تحمیل نکرده بودند. در بحث حجاب که ضرورت اسلام است هیچ تحمیلی صورت نگرفت و هر کس هر جور دلش می خواهد حجاب می گیرد البته باید کار فرهنگی صورت گیرد تا در اثر این فعالیت فرهنگی، حجاب انتخابی نه اجباری باشد.

علاوه بر این باید بدانیم چه برنامه ای داریم. یعنی یک مجموعه تشکیلاتی منظم(حرب موتلفه) که در سراسر کشور عضو دارد و  چهره های سالم متدین و تجربه آموخته ای هم در آن حضور دارد، 30 و خورده ای سال صادقانه خدمت کرده و الان هم در حال خدمت است دنبال دنیا هم نبوده و نیست پس ما با این مجموعه یک حزبیم از این رو طرح و برنامه داریم و حرفی برای گفتن داریم به همین جهت این اعتماد را می توانیم جمع کنیم.

ما نمی خواهیم کج برویم معتقدیم اگر می خواهیم در کشور کار کنیم دو نوع نیرو داریم، نیروی داخل نظام و نیروی بیرون از نظام، بیرون از نظام را نمی شود برای نظام به کار گرفت. نمی شود رفت گفت: آقای اکبرگنجی از آن طرف آب بلند شو بیا، نمی شود گفت آقای مهاجر شما که فرار کردی برگرد مگر این که او خود را اصلاح کند و برگردد اگر اصلاح کند آدم منع نخواهد داشت.

یک نیروهای درون نظام داریم که آنها متفاوت اند یعنی بخشی از آنها اصول گرایند با طیف های مختلف و  یک گروه اصلاح طلب و گروه دیگر اعتدالی و یگ گروه پایداری هستند، گروه دیگر غیر از این گروه ها شناخته می شوند اما داخل نظام اند و خودی هستند "آن چه که آقا می فرمایند خودی اند از این رو بنده می گویم با همه آنها باید کار کرد یا نکرد"؟ این وضع است که ما داریم، این دولت می رود آن دولت می آید و اتوبوسی می روند حالا دیگر اتوبوس هم شده قطار، یک قطار می برند یک قطار می آورند چرا؟ این ثبات، نیروی های مملکت را به هم می زند یا نمی زند؟ مدیری که در دوران دولت آقای هاشمی بوده است در دولت اصلاح طلب خاتمی به او می گویند "تو پیام 2 خرداد را نفهمیدی" چندین هزار مدیر لایق این مملکت را باندی  کنار گذاشتند. مشکل سر این است آن کسی که می خواهد کشور اداره کند آیا روی ضابطه اداره می کند یا نه؟ مثل رجایی است که پسرش آمد (البته یک پسر هم بیشتر نداشت) آمده بود دم نخست وزیری و به نگهبان آنجا گفته بود "این موتور را به من بده یه دور بزنم" . او گفت که من نمی توانم بدهم چرا که برای بیت المال است اما موتور خودم را می دهم موتور خودش را داد و  او دور زد، آقای رجایی متوجه شد او(نگهبان) را خواست و گفت: «برای چه دادی گفت: خب پسر شما( پسر نخست وزیر است) ضمن اینکه من از مال بقیه ندادم از مال خودم دادم  و رجایی به او گفت اگر آن ها را داده بودی الان درجا اخراجت می کردم چرا که بیت المال را به پسر من میدادی البته تو به پسر هر کس که بیاید این جا(نخست وزیری) موتورت را می دهی یا چون پسر نخست وزیر است داده بودی؟! پسر نخست وزیر با بقیه چه فرقی می کند؟! معتقدم این فرهنگ باید باشد تا بتواند کشور به پیش رود. 

الان می خواهند اقتصاد را حل کنند اقتصاد را نمی توانند حل کنند چرا؟، چون نه حقوق کارگر و  نه حقوق کارفرما و نه حقوق کار را به خوبی رعایت نمی کنند و از گذشته تا به حال مدام شعار داده اند تا اینکه  آخر مجمع تشخیص مصلحت آنرا تایید کرد اما با این حال آیا  کارگر عزت دارد؟ از تولید سخن می گویند، باید پرسید کشاورز چقدر سود دارد؟! چرا طرف کشاورزی را رها می کند و به شهر می آید چون درآمدش در شهر بیشتر از کشاورزی است از این رو  شما به زور هم نمی توانید از او بخواهید در محلی که در حال کشاورزی است حضور داشته باشد باید این چرخه را معکوس کنیم یعنی اینکه درآمد در کشاورزی بیشتر از درآمد در حاشیه شهر باشد اگر این شد طرف با عشق و علاقه می رود و کار می کند بنابراین اگر آسان کنید  و به آن تسهیلات بدهید و برنامه ریزی کنید حتما فرد با جدیدیت و عشق کار می کند.

نماینده: برای انتخابات مجلس با چه رویه ای ورود پیدا خواهید کرد؟ با چه سازوکاری می خواهید نقشه جامع را در انتخابات مجلس طراحی کنید؟

بادامچیان:  ببینید وحدت اصول گرایان وحدت همه کسانی است که در این مملکت دلشان برای مجلس دهم که بتواند فعال و قوی در صدر امور باشد می تپد پس این وحدت امر لازمی است.

نماینده: این وحدت چگونه شکل می گیرد؟

بادامچیان:  ما همه همین جوری با هم می نشینیم گفتگو می کنیم مثل همیشه که این کار را کردیم.  وحدت این است که به یک جمع بندی برسیم و همه به آن عمل کنیم البته ما کسانی که از شورای نگهبان تایید می شوند را  خارج نظام نمی دانیم لذا همکاری ما فقط با اصول گرایان نیست، معتقدیم همه کسانی که در این مملکت با هر عقیده ای می خواهند مملکت شان، مملکت آزاد،  آباد مستقل و قوی باشد می توان با این اشتراکات با آنها هم کاری کرد. پس ما معتقدیم با همه ی نیروها( اصلاح طلبان داخل نظام به شرط اینکه در فتنه حضور نداشته باشند می توان کار کرد) چرا که فتنه داخل نظام نیست. فتنه گران بازی خورده سران فتنه که آمریکا و انگلیس صیهونیست هستند قرار گرفتند و دیگر به درد مملکت نمی خورند، آنها امروز از اسرائیل بازی خوردند و اگر فردا  سرکار آمدند از غزه حمایت می کنند؟

یک زمانی شعار می داد "نه غزه، نه لبنان" حالا بگوییم می خواهند بیایند سرکار و بعد هم خیلی خوش خیالانه بگوییم با حضور آنها موازینمان حفظ می شود،  اما با اصلاح طلبانی که در درون کشور فعالیت می کنند می شود همکاری کرد؟ بله، اما کجا؟! هر کس جای خود را دارد مثلا نماینده مجلس باید حقوق بداند و با قانون گذاری آشنا باشد قدرت تقوایی داشته باشد که این دنیا طلبی او را فریب ندهد و فردا برای این که دوباره نماینده شود هر کاری انجام ندهد. بنابراین ما معتقدیم که با همه نیروها باید کار کرد با همه اصول گرایان باید کار کرد به همین جهت تبعاً در انتخابات یک رقابت داخلی داریم رقابت داخلی با ادب و با احترام و با نشان دادن این که شما به جای این که به این رای بدهید به فلانی رای بدهید اگر ما آمدیم رفتیم در قزوین گفتیم شما به آقای رجایی رای بدهید( من شهدا را می گویم که الان نیستند) خب ملت قزوین می آیند به رجایی رای می دهند توجه می کنید می گوییم شهید بابایی، می گوییم به شهید بابایی رای بدهید آن ها به بابایی رای می دهند روشن است شما فرد بهتر، شایسته تر، خوش سابقه تر معرفی و تبلیغات عالی هم انجام دهید مردم وقتی احساس کردند شما بهترین ها را معرفی کردید می آیند و به او رای می دهند چون فهیم و هوشمند هستند.

نماینده: آقای بادامچیان شفاف صحبت کنیم، شما از معرفی افراد هوشمند و قوی در انتخابات سخن گفتید و به این نکته اشاره کردید مردم هوشنمد هستند و به افراد خوش سابقه رای می دهند اما ما دیدیم در انتخابات گذشته همچون انتخابات مجلس این اتفاق رخ نداد چرایی آن مورد سوال است

بادامچیان: عرض می کنم رخ ندهد. بهتر نیست از اول ببینید. در انتخابات گذشته تقریباً 80 درصد لیست های اصول گرا یکی بود  و فقط در 20 درصد و در جاهای خاص با هم اختلاف داشتند ولی بر سر این قضیه اختلاف که ایجاد شد ما هزینه های زیادی دادیم و نتیجه اش انتخابات ریاست جمهوری شد.

نماینده: بهتر نیست از الان  کلاً دور  وحدت را خط بکشید و بگویید دیگر به وحدت نیازی نیست؟  ما  لیست خودمان را ارائه می کنیم شما(اصولگرایان دیگر) لیست خودتان را ارائه کنید و این مردم هستند که انتخاب می کنند و فعالان سیاسی و احزاب روی برنامه کار کنند چرا که  80 درصد لیست ها مشترک می شود

بادامچیان: این حرفا، حرف های عقلایی است اینکه ما بگوییم برنامه داشته باشیم فرد هم داشته باشیم تبلیغ صحیح غیر افراطی هم داشته باشیم خب این در مردم اثر می گذارد اما از آن طرف با آنهایی که می خواهیم وحدت داشته باشیم نمی خواهیم بده بستان کنیم طعمه برایمان نیست، وظیفه است از این رو باید گفت چه کسی اصلح است؟ چه کسی بهترین است؟  اصول گرا همان خاطره ای است که من از آقای رجایی نقل می کنم یعنی بنده و شهید اسلامی در شورای مرکزی از سوی شهید بهشتی مامور شدیم تا خدمت شهید رجایی برویم و به او بگوییم  ما در شورا به این جمع بندی رسیدیم که شما باید نخست وزیر شوید، شهید رجایی گفت: من باید فکر تا ببینم بهتر از من نیست اگر بهتر از من است برویم به او کمک کنیم و اگر بهتر از من نیست مجبورم مسئولیت را بپذیرم، و آیا باز این توانمندی  را دارم که این مسئولیت را اجرا کنم و سوم هم این که  اگر به این مقام رسیدم، مقام مرا فاسد نمی کند.می گوییم بیا نخست وزیر شو رجایی می گوید: من باید بروم ببینم وظیفه ام چیست.

الان هم شما در مجلس نگاه کنید ببینید از دکتر لاریجانی یک خلاف پیدا می کنید؟ یا آقای ابوترابی و حداد عادل را ببینید، آقای حداد عادل سر انتخابات ریاست مجلس گفت: من نمی آیم با آقای لاریجانی رقابت کنم خب این ارزش است شوخی نیست. در همین انتخابات ریاست جمهوری بعضی ها رفتند کنار، بعضی ها گفتند کنار نمی رویم خود این آقای دکتر متکی آدم بسیار خوب، لایق و متدین است. نامزد شد قرار بود یکی بماند اما گفت: «نه» من که حالا آمده ام حیثیتم آسیب می بیند تشخیص وظیفه ام این است که کنار نمی روم ، خب کنار نرفت چه کارشان کنیم. رفتیم پیش آقای محسن رضایی گفت: نه، من اصلاً شرعا تشخیص می دهم اگر بیایم کشور اصلاح می شود به آقای جلیلی هم گفتیم،  وقتی در وحدت نیامدند چه می کردیم! ما وظیفه مان این است که وحدت داشته باشیم می رویم تلاش می کنیم با تمام قوا وحدت می کنیم می رویم یک محور وحدت مثل جامعه روحانیت و جامعه مدرسین را انتخاب می کنیم می گوییم آنها(|آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی) فقهای بزرگان هستند اما گوش ندادند چه کار می کردیم؟!

در اینجا ما به وظیفه مان عمل می کنیم یعنی برای مردم مطالباتمان را می گوییم افراد خوب را انتخاب می کنیم تا مردم بدانند به این خوب ها رای دهند چون حکومت خوبان جز با انتخاب صلحا صورت نمی گیرد. همچنین سعی می کنیم همه کسانی که به ارزش های متعالی اسلامی معتقدند را دور هم جمع کنیم اما اگر نشد خب کار خودمان را می کنیم آنچه وظیفه است انجام می دهیم البته باید بگویم همین آقای مشاعی واقعاً اگر بیاید سرکار و رئیس جمهور شود می تواند مملکت اداره کند؟ گفتیم آقا(احمدی نژاد) او را کنار بگذارید، این کار را نکرد مشکلات این ها هست؛ این ها از نظر ما نگرانی به آن معنا ندارد. بر خلاف غربی ها که خیال می کنند ما وقتی انتخابات برگزار می کنیم یک نفر می آیند مقابل نظام می ایستد مثلاً می گفتند آقای خاتمی گورباچوف است از این رو تحویلش گرفتند اما آقا(رهبر معظم انقلاب) خندید و خنده کنان فرمودند می گویند" این آقای خاتمی گورباچوف است، این رئیس جمهور خود من است مقابل نظام که نمی آید در درون نظام می آید" حالا بعضی ها خیال می کنند اگر مثلاً رئیس جمهور  آقای احمدی نژاد بود داخل نظام و  اگر آقای روحانی شد خارج از نظام است نه این طور نیست همه داخل نظام  هستند و آقا هم آنها را اداره و هدایتشان می کنند. از سوی دیگر دشمنان  چهره می ساختند و درست در روزگاری که نمی فهمیدند از آن طرف طالبان را دارند می سازند تا چهره خشن اسلامی ارائه دهد خدای تبارک و تعالی کار ما را این طور پیش برد.

نماینده: آقای بادامچیان به نحوه وروو و فعالیت اصولگرایان سنتی در عرصه انتخابات مجلس آینده بپردازیم، پایگاه اطلاع رسانی "نماینده" گزارشی از تعامل اصولگرایان سنتی که در فضای ساسی کشور به عنوان جبهه پیروان شناخته می شوند با دولت منتشر کرده بود آیا اصولگرایان سنتی در انتخابات با حامیان دولت ائتلاف خواهند کرد؟

بادامچیان: بنده اصلاً بحث اصول گرایان سنتی را قبول ندارم راست و چپ و قدیم و جدید و این ها ساخته و بافته مجاهدین انقلاب در "عصر ما" بود یک بار آمدند گفتند چپ قدیم، راست قدیم، راست جدید در صورتی که همه آنها وارداتی است و منطبق با ایران نیست. سنتی یعنی چه؟ اصلا مدرن چیست که می خواهند سنتی را در مقابل آن قرار دهند.

مدرن یعنی جدید خب همان فارسی اش را بگویند، بگویند قدیمی ها و جدیدی ها چرا شما آمدید سراغ قدیمی ها اصلاً این واژه ها غلط است این واژه ها را برای استکبار می سازد که بگوید این روحانی چپ و  آن روحانی راست است روحانی چپ و راست ندارد در خط امام چپ و راست نداریم این سنتی و آن مدرن است اصلاً مدرن را چرا غربی ها به کار می برند؟ چرا لفظ فارسی اش را نمی گوییم؟ چرا می گوییم دموکراسی چرا می ترسیم بگوییم مردم سالاری برای این که می خواهیم همان دموکراسی غرب جا بیفتد این خط روشن فکری و خط اصلاح طلبان پس مانده همان خطی است که  در زمان فتحعلی شاه به ایران آمد و  «ته اش»(پایانش) به آنها رسید بندگان خدا پس مانده اند حرفی برای گفتن ندارند. اخیرا آقای دکتر تاجیک نوشته است نو اصلاح طلبی اصلاً نو اصلاح طلبی یعنی چه شما که اصلاح طلبی را ترجمه نکرده اید مفهومش را نگفته اید نو اصلاح طلبی را مطرح می کنید. الان هم پیرامون ندا با هم دعوا می کنند

نماینده: با این حال جبهه پیروان با جریان دولت در انتخابات آینده همسو خواهد شد و به عبارتی در زمین حامیان دولت بازی خواهد کرد؟

بادامچیان: ما که ندیدیم. بنده نائب رئیس جبهه پیروانم هنوز چینین چیزی ندیده ام، البته ما با دولت مشکل نداریم چون دولت این کشور است اما دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد و افرادی که این چنین سخن می گویند معلوم است که قانون را توجه نکرده اند.

نماینده: بله دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد سوال این بود آیا جبهه پیروان با جریان همسو با دولت(اعتدال گرایان) در انتخابات ائتلاف می کند؟

بادامچیان: اعتدال واقعی را عسگر اولادی داشت ضمن اینکه دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد و طبعا ما هم در انتخابات نمی توانیم به دولت نزدیک شویم. به اعتقاد بنده مجموعه اصول گرایان واقع نگر کسانی هستند که می توانند بهتر از دیگران به فرهنگ اسلام، فرهنگ انقلاب امام اعتقاد داشته باشند.

نماینده: آقای دکتر، بالاخره جریان دولت به دلیل مسائل سیاسی در کنار جبهه پایداری قرار نمی گیرد از این رو جبهه پیروان در انتخابات در وسط صحنه قرار دارد

بادامچیان: اصلاً بحث وسط و آن طرف نیست. جبهه پیروان خط امام و رهبری یک استراتژی دارد که از دولت در چاچوب خط ولایت و رای اکثریت مردم حمایت کند  موتلفه هم همین خط  را ادامه می دهد جبهه پایداری خودش یک تشخیص دیگری دارد خب باید به تشخیص خود عمل کند.

نماینده: اولویت  شما برای ائتلاف با کدامیک از  دو جناح خواهد بود؟

بادامچیان: با هر دو

نماینده: این دو جریان که کنار هم قرار نمی گیرند؟

بادامچیان: ببنید ما تلاشمان این است که واقعاً نیروهایمان همه با هم حرکت کنند بعد هم در اسلام این نیست که ما جنگ قدرت داشته باشیم کدام یک از این ها اصلح هستند وظیفه مان این است در این زمینه کاری انجام دهیم اگر جبهه پایداری  دید نامزدهایی که موتلفه اسلامی مطرح کرده است یا دوستان اعتدالی دولت نه خود دولت (دولت حق ندارد دخالت کند) معرفی کردند بهتر از نیروهای خودش است او را انتخاب کنند؛ معیار وحدت بده و بستان سیاسی نیست، بدوبستان دید غربی دارد.

نماینده: آقای بادامچیان یعنی در انتخابات یک لیست ارائه می شود؟

بادامچیان:  10 لیست داده شود چه اشکالی دارد؟  هر کسی بین خود و خدای خودش بگوید این امانت مردم را می خواهم بسپارم دست این آقا، از بین افراد 10 فهرست در تهران 10 تا 30 تا می شوند 300 نفر از بین این 300 نفر 30 نفر که حقیقت بهترین هستند معرفی شوند ، حالا حتماً باید از حزب بنده باشد؟ از گروه ما باشد؟ چرا باشد؟ به چه دلیل خدا رحمت کند آیت الله شهید بهشتی نمای تشکیلات را که می نوشتیم فرمودند: اضافه کن و اضافه کردیم تعهد در این تشکیلات الهی آن است که هر فردی در هر مسئولیتی  قرار گرفت و  فرد دیگری بهتر از او توانست این مسئولیت را انجام دهد تعهد الهی ایجاب می کند که  او را بیاورد و خودش صادقانه با او همراهی کند که وجود لایتغیر ها برای اسلام مضر است. در حزب پیرامون مسئله نمایندگی پرسیدیم "آقا شما چه کار می کنید"؟ فرمودند اگر ما دو نفر را بیابیم یکی حزبی و یکی غیرحزبی هر دو صالح اند اگر فرد غیر حزبی اصلح باشد که قطعاً به او رای خواهیم داد و فرد صالح مان را کنار می گذاریم.

"اگر هر دو صالح بودند حتماً فرد حزبی را خواهیم گذاشت چون او کار تشکیلاتی می کند و یک امتیاز دارد پس اصلح است و اگر فرد حزبی مان اصلح بود با صراحت به ملت می گوییم این اصلح است" رای برای مردم است ما که نمی توانیم کسی را در انتخابات اجبار کنیم. هوا و هوس ها،  جناح بندی ها، حزب بازی ها  را کنار بگذاریم خب حالا می خواهیم  ائتلاف کنیم  آقا چند تا از من چند تا از تو این ائتلاف است؟ یک معامله است بر سر چه چیزی دارید معامله می کنید؟ واقعاً نمی دانید ما چقدر رنج می بریم از این بحث ها. مبنا این است که دور هم جمع می شویم ببینیم وظیفه الهی مان در انتخاب نمایندگان مجلس دهم در این موقعیت انقلاب در این موقعیت جهانی اسلامی و در این موقعیت منطقه چیست و به فکر افراد اصلح و شایسته ترین ها باشیم تا مجلس مان مجلسی شایسته باشد و خودمان هم نزد خدا جواب داشته باشیم.

به طور مثال آقای حداد عادل عضو موتلفه  نیست هست؟ پدرش عضو موتلفه بوده است؟ برادر او شهید مجیدحداد عادل  هم با من همکار و خیلی انسان ویژه ای بود  ولی اگر ما بخواهیم معرفی کنیم آقای حداد عادل حتماً معرفی می کنیم چرا معرفی می کنیم؟ چون یک فرد متدین، خوب، خوش سابقه ،تجربه دار است چرا او را معرفی نکنیم اگر بین  یک موتلفه ای و  آقای حداد عادل قرار بگیریم او(حداد) را انتخاب می کنیم، حداد عادل عضو موتلفه نیست خب نباشد، این جرم است. در موتلفه اصلاً این فرهنگ برما حاکم است. خدا هم کمکمان می کند.

نماینده: آقای دکتر یک سال از عمر دولت تدبیر و امید گذشت، حزب موتلفه تاکنون چه ارتباطی را با دولت برقرار کرده است؟

بادامچیان: ما نامه و دیدگاه هایمان را برای آقای روحانی می فرستیم.

نماینده: برای دولت سابق هم همین رویه از سوی موتلفه صورت می گرفت در این دوره(دولت روحانی) نامه نگاری ها تاثیرگذار بوده است؟

بادامچیان: بله حتماً، هیچ چیزی بدون تاثیر گذاری نیست میزان تاثیر چقدر است مهم است و گرنه آن جا هم که لازم بدانیم محکم می ایستیم (چه در موافقت چه در عدم همراهی)

نماینده: آیا حزب موتلفه تاکون پیرامون احیای فعالیت خانه احزاب نامه ای به وزارت کشور ارسال کرده است؟

بادامچیان: مکاتبه  نداشته ایم ما که از خدا می خواهیم یک باشگاهی داشته باشیم تا در آن همه احزاب  جمع شوند اما به شرط ها و شروط ها. آنها هم که خانه احزاب را گفتند دنبال احیاء آن نبوده اندمی خواهند خانه احزاب پایگاه شان بشود بعد هم 30 تا حزب همین جوری به برکت همراهی بنده و سایر دوستانکه به آنها مجوز دادیم 30 تا 10 نفر می شوند 300 نفر 30 تا رای دارند آن وقت حزب موتلفه اسلامی یک رای دارد آن وقت ما 240 دفتر در  31 استان با این همه نیرو دیده نمی شویم این چه طور می شود؟! ، آن ها به این علت دنبال خانه احزاب بودند و اگر بدانند ما(اصولگرایان) اکثریت داریم دیگر دنبالش را نمی گیرند ما هم به آن ها گفتیم ما  ابزار شما نمی شویم. الان خانه احزاب به علت سوابقش موجود نیست دوم این که شما تعیین تکلیف کنید آرا اعتبارش به چیست؟ اگر اعتبار یک حزب اعضایش است و تعریف به این معناست که بتواند در توده مردم نفوذ داشته باشد چقدر شما نفوذ دارید؟ چند تا عضو دارید؟ چند سال است یک کنگره نتوانسته اید برگزار کنید در حالی که ما هر سال کنگره مان را برگزار می کنیم در صورتی که آیا آنها توانسته اند کنگره ای تشکیل دهند؟ از این رو خانه احزاب به هیچ جا نمی رسد چون قصد این دوستان قصد بهره برداری جناحی سیاسی است قصد خالصی برای این که احزاب بخواهند جمع شوند ندارند و الا با ما همراهی می کردند.

بنده در دور اول پیشنهاد کردم که در بین ما روحانی است، در حالی که شخصا مشی و خط او را قبول نداشتم ولی گفتم او را رئیس بگذاریم و با هم صحبت کردیم؛ البته در دور بعد ما رای آوردیم و داشتیم کار می‌کردیم.

" ساختمان وزارت کشور را چه کسی گرفت؟ ما گرفتیم، پول از محمد خاتمی چه کسی گرفت؟ شما هر چه گفتید نداد. جالب است که هشتاد هزار تومان پول تلفن همراه فردی که در وزارت کشور کار می‌کرد و از آن استفاده کرده بودند را نمی دادند، تلفن او را قطع کرده بودند و می‌گفت هشتاد هزار تومان من را بدهید".

من داشتم برای خانه احزاب دفتر می‌خریدم،  بالای کوچه عطارد مدرسه‌ای بود که  سی و هفت اتاق داشت و من داشتم آن را 370 میلیون برای خانه احزاب می‌خریدم ضمن اینکه با محمد خاتمی هم صحبت کردیم و قرار شد از بودجه در اختیارش، برای خرید این مدرسه به ما کمک کند. الان این مدرسه چند میلیارد ارزش دارد، اگر خریده شده بود پایگاه آنها بود و دیگر محتاج وزارت کشور نمی‌شدند. اما تقلب کردند و من هم دیگر حال پیگیری آن را نداشتم.

"من و غفوری به دیدار خاتمی رفتیم از ما خواستند که به او بگویم برای احزاب پولی را بدهد به خاطر همین صاف به رئیس جمهور سابق قضیه را گفتم و وی گفت: وقتی شما و آقای غفوری فرد نباشید، من به این ها پول نمی‌دهم‌ و پول هم نداد."

نماینده: آقای بادامچیان پوست اندازی در جریان اصلاحات را چگونه ارزیابی می کنید بخوص پس از اعلام موجدیت «ندا»؟

بادامچیان: در ندا که اصلاً باعث دعوا شد. بعضی از افراد از این تشکل(ندا) انصراف و بعضی ها استعفاء دادند آقای صادق خرازی گفت برای چه استعفاء می دهید بیایید کار کنید تو رو خدا نگاه کنید عسگر اولادی ما را ببینید که این همه آنها را دعوت کرد و چه جور با او برخورد کردند. یا در همین قضیه خانم راستگو آمدند و او را از حزب کار اخراج کردند.آنها واقعاً می توانبد کشور اداره کنند.مقاله ای در نشریه شما نوشتم پیرامون نو اصلاح طلبی آقای تاجیک نوشتم و آوردم: این ها مشکل شما را حل نمی کند مشکل شما فاصله های اصلاح طلبان از نظر تفکر، روش و منش و فرهنگ اصیل توده های ملت مسلمان ما است».

نماینده: آقای دکتر از وقتی که ما دادید کمال تشکر را دارم.

بادامچیان: خواهش می‌کنم. موفق باشید.