به گزارش نماینده، عباسعلی کدخدایی مشاور عالی دبیر شورای نگهبان در گفتوگوی تفصیلی با تسنیم به تشریح چگونگی تأیید صلاحیت کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و ریاستجمهوری پرداخته است.
متن کامل این گفتوگو که در ایام مربوط به سالگرد تاسیس شورای نگهبان انجام شده و به جهت وجود تعطیلات متعدد پس از آن، امروز منتشر میشود، به شرح زیر است:
فلسفه وجود اصل شورای نگهبان در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران چیست؟
کد خدایی: بسماللهالرحمنالرحیم. بنده هم عرض خیر مقدم خدمت حضرتعالی و همکاران خوبتان در خبرگزاری تسنیم دارم. براساس سوالی که اشاره کردید، در واقع نقش شورای نگهبان در صیانت از جمهوریت و اسلامیت نظام بوده و این طبیعی است. ما اگر نگاهی هم به جایگاه نظام سیاسی خودمان در کشور جمهوری اسلامی ایران و هم به آرمانهای بلندی که مردم عزیزمان داشتند و با هدایتهای حضرت امام رضوانالله تعالیعلیه که منجر به سقوط رژیم ستمشاهی و روی کار آمدن شجره طیبه جمهوری اسلامی ایران شد، داشته باشیم، ضرورت عقلی حفاظت، صیانت و پاسداری از این نظام بر همگان روشن میشود.
ضمن اینکه تمامی نظامهای سیاسی در دنیا با توجه به اهمیت و جایگاه قانون اساسی خودشان و نظام سیاسی که دارند به طریقی سعی میکنند که این ساز و کار نظارت، صیانت، حفاظت و پاسداری از قانون اساسی خودشان و نهایتا نظامی سیاسی را داشته باشند. شورای نگهبان هم از این معادله خارج نیست و در همین چارچوب تعریف میشود و یک سازوکاز قانونی برای مراقبت از محصول تلاشها، ایثارگریها و فداکاریهای مردم خوبمان به وجود آمده، در قانون اساسی پیشبینی شده تا خدایی نکرده انحرافی که در بعضی نظامها و در همین کشور خودمان در دوره مشروطه داشتیم، دوباره به آن بازنگردیم.
شورای نگهبان وظیفه دارد که مراقبت کرده تا آسیبی به این شجره طیبه وارد نشده و از حقوق مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران و آنچه که در قانون اساسی ما در اصل 177 مشخصا تحت عنوان جمهوریت و اسلامیت از آن یاد شده است، صیانت کند.
فکر میکنید شورای نگهبان چقدر در این راستا موفق بوده و آیا در این حوزه کارکرد موفقی داشته است؟
کدخدایی: البته ارزیابی عملکرد هر نهاد یا هر سازمانی را باید کارشناسان بیرونی عمدتا رصد بکنند و انجام بدهند و نتایج را اعلام بکنند. اما آنچه که خود شورای نگهبان تاکنون داشته است، عملکردی را که از آغاز فعالیتش، یعنی از 26/4/1359 تا کنون داشته است در مجموع مورد تأیید اعضای محترم شورای نگهبان بوده و هست.
این عملکرد مورد تأیید بسیاری از مسئولین محترم کشور مخصوصا در زمان حضرت امام رضوانالله تعالی علیه توسط ایشان و در حال حاضر نیز توسط مقام معظم رهبری مورد تأیید واقع شده است. با این توجه و این ملاحظه که شورای نگهبان هم مانند بقیه نهادها و سازمانهای سیاسی متشکل از انسانهای غیر معصوم و متکی بر ارزیابیها و کارشناسی و امکانات محسوس بشری برای انجام وظیفه است.
در چنین وضعیتی طبیعی است که شورای نگهبان هم دچار خطا و اشتباه بشود، چنین چیزی را هیچ کس نفی نکرده است اما مهم این است که شورای نگهبان متوجه این خطا و اشتباه بشود و سعی کند برای آینده و در ترتیبات آتی نظارتهایی که دارد، چه نظارت تقنینی چه نظارت سیاسی، آنها را اصلاح کند.
چنین انگیزهای را بنده در بین اعضای شورای نگهبان در زمانی که عضو این شورا بودم، دیدم و فکر میکنم عملکرد شورای نگهبان را هم اگر بخواهیم به سالهای قدیم برگردیم، سالهای اولیه تشکیل با سالهای اخیر، به خوبی نشان میدهد که شورای نگهبان در رویه و عملکرد در واقع با استفاده از امکانات گستردهتر، با دقت و با ملاحظات بیشتر سعی کرده است وظیفه صیانت از قانون اساسی خود را انجام بدهد.
البته تا زمانی که بنده در شورای نگهبان بودم و در حال حاضر هم قطعا عزیزان ما در شورای نگهبان هستند، همین طور است که از هرگونه انتقاد سازنده و با روی گشاده استقبال میکنند و اشکالات را میپذیرند. اما طبیعتا این اشکالات و انتقادات باید مستدل باشد و تا آنجایی که امکانپذیر است همراه با راهکارها و پیشنهادهایی باشد که بتواند در فضای سیاسی امروز ما اجرایی و عملیاتی باشد.
یکی از مباحثی که در رابطه با عملکرد شورای نگهبان مطرح است، بحث نقد است؟ آیا شورای نگهبان مکانیزمی را برای دریافت نقد دارد؟ اگر مردم مثلا در یک حوزه کاری به عملکرد شورای نگهبان نقدی داشته باشند، چطور باید آنرا مطرح کنند؟
کدخدایی: خوشبختانه در نظام جمهوری اسلامی ایران هیچگونه محدودیتی در رابطه با نقد و انتقاد به نهادها و سازمانها نداریم. هر روز در روزنامهها و رسانهها میبینیم و میشنویم که بسیاری از نهادها و مقامها مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرند. طبیعتا رسانهها میتوانند یک وظیفه مهمی را در این جهت در انتقال نظرات، پیشنهادات و انتقادهای مردم به نهادها از جمله شورای نگهبان داشته باشند که در همین جا خواهش میکنم دوستان ما در رسانههای مختلف حتما این کار را انجام دهند. اگر نظرات و انتقادی هست، حتما آن را منتقل کرده و به بحث بگذارند.
البته اگر افراد مایل هستند، میتوانند از طرق دیگر و یا به صورت مکتوب انتقادات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنند. از طرفی با توجه به توسعه وسائل ارتباط جمعی و نیز از طریق سایتها و همینطور تلفن گویای این شورا بخش عمدهای از نظرات و پیشنهاداتشان را با شورای نگهبان در میان بگذارند. البته دوستانمان در بخشهای مختلف از جمله نمایندگان مجلس و مسئولین مختلف راههایی برای دریافت نظرات، انتقادات و پیشنهادات به شورای نگهبان است. در بعضی مواقع مردم کوچه و بازار ما را میبینند و پیشنهاداتشان را خیلی دلسوزانه مطرح میکنند که اینها میتواند مثمرثمر باشد. بنده به طور قطع مطمئن هستم که اعضای شورای نگهبان با رویی گشاده از این پیشنهادات و انتقادات استقبال میکنند.
یکی از وظایف اساسی شورای نگهبان احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس و ریاستجمهوری است. برخی میگویند شورای نگهبان در بحث احراز صلاحیتها بعضا دچار اشتباهات فاحش شده است؛ مثلا صلاحیت برخی افراد را در انتخابات مجلس ششم احراز کرده که آنها اکنون به خارج از کشور پناهنده شدهاند؟ آیا این ایراد را که شورا دقت لازم را در برخی موارد نداشته قبول دارید یا معتقدید شورا "حال" آن زمان افراد را بررسی کرده است؟
کدخدایی: همانطور که در ابتدا عرض کردم، شورای نگهبان مجموعهای از انسانهای غیر معصوم هستند که با همین لوازم و امکانات محسوس بشری و سازوکارهایی که در قانون تعیین شده است، وظیفه بررسی صلاحیتها را دارند؛ طبیعی است که در این جهت ممکن است گاهی اوقات دچار اشتباه شوند.
به عنوان مثال اگر گزارشی را ارسال کرده باشند و خیلی از مراجع برای ما تأیید کرده باشند، بررسیهای ما نشان بدهد که این مسئله اتفاق افتاده باشد ولی پس از انتخابات و بعد از رأیگیری و اعلام نتیجه، اسناد قویتری به دست آید که مثلا آن گزارشها مخدوش بوده است، طبیعی است که این اشتباه میتواند اتفاق افتاده باشد. یعنی در بررسی صلاحیت کسی را که صلاحیت داشته است به اشتباه صلاحیتش تأیید نشده باشد و کسی که صلاحیت نداشته است، صلاحیتش تأیید شده باشد؛ اگر بخواهیم، در هر دو جهت نمونههایی از آن را در طول 35 سال گذشته و یا دقیقتر بگوییم، 33 سال گذشته داشتهایم. مهم این است که شورای نگهبان بتواند در مراحل بعدی این اشتباه خودش را جبران کند. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که یک سازوکار قانونی بر شورای نگهبان حاکم است؛ یعنی قانون نظارت بر انتخابات یک راهکارهایی را پیش بینی کرده که شورای نگهبان باید در همان چارچوب حرکت کند.
زمانبندیهایی که داریم و زمانهای محدودی که ما در شورای نگهبان برای اظهارنظر داریم و یا مراجعی که به ما باید گزارش بدهند و تصمیمگیریهایی که شورای نگهبان در مراحل مختلف دارد، اینها محدودیتهایی را ایجاد کرده است. به عنوان مثال ما نمیتوانیم پرونده شخصی یک نامزد نمایندگی مجلس یا ریاستجمهوری را برای افراد دیگری بگوییم. این یک محدودیت است.
در برخی از مواقع اینگونه محدودیتها موجب میشود که نهاد مربوط نتواند به خوبی عمل کند. بنده یکی از انتقادهایی که همیشه داشتهام این بوده است که باید قانون انتخابات را به گونهای اصلاح و وضعیتش را تنظیم کنیم که بتواند در یک بازه زمانی وسیعتر و با اختیارات بیشتر قانونی این امکان را به اعضای شورای نگهبان بدهد که صلاحیتها را دقیقتر بررسی کند. ما نیازمند اصلاح قوانینی در این جهت هستیم. بنابراین گاهی اوقات سازوکار قانونی مانع میشود که ما اصلا نتوانیم ورود بیشتری داشته باشیم و نتوانیم از نظراتمان برگردیم. محدودیتهایی که در چارچوب قانون وجود دارد، طبیعتا مشکلاتی را هم ایجاد میکند.
یکی از مباحث مطرح در افکار عمومی، این است که فشارهای خاصی در احراز صلاحیتها از سوی گروههای سیاسی و شخصیتها به شورای نگهبان وارد میشود، سؤال این است که شورای نگهبان چقدر تهدید شده و این شورا تا چه میزان توانسته در مقابل آنها بایستد؟
کدخدایی: لازم است بنده در اینجا توضیحی خدمتتان ارائه کنم. شاید برای اولین بار باشد که این تحلیل را عرض میکنم. شورای نگهبان به هر حال یک نهاد قانونی و عالی است و وظایف بسیار مهمی چه نظارت تقنینی و چه نظارت سیاسی را بر دوش دارد، اما این مانع از این نمیشود که توصیههای صحیح افراد، حتی مردم عادی را نپذیرد.
به عنوان مثال اگر پیشنهادی در بررسی صلاحیتها وجود دارد، ممکن است افرادی گزارشهای صحیحتری داشته باشند و این گزارشهای صحیح را شورای نگهبان مورد استناد قرار میدهد. فکر میکنم براساس یکی از مواد 50 یا 55 قانون انتخابات، شورای نگهبان میتواند از طریق تحقیقات محلی هم نسبت به بررسی صلاحیتها اظهار نظر کند. این پیشبینی دقیقی از این جهت بود.
فرا تر از این، ما به عنوان یک نظام اسلامی، به امر به معروف و نهی از منکر معتقد هستیم و معتقدیم که اگر اشتباهی صورت میگیرد و کسی که متوجه این اشتباه است، تکلیف شرعی دارد که باید مطلب را مطرح و آن اشتباه را گوشزد کند. در این چارچوب شورای نگهبان تاکنون نگرانی داشته و دارد، بنابراین اگر کسی اطلاعات بیشتر و صحیحتری نسبت به افراد دارد، مراجعه کند و اطلاعاتش را به شورای نگهبان ارائه دهد و آقایان شورای نگهبان هم آن را بررسی میکنند.
از این جهت ما این را نه فشار و نه الزاماً کار بدی میدانیم، بنابراین اگر نه مردم عادی، حتی مسئولین اگر واقعا اطلاعات بیشتر، بهتر و صحیحتری دارند، حتما باید به شورای نگهبان منتقل کنند و این شورا نیز از آن استقبال کرده و میکند.
وقتی شورای نگهبان به یک جمعبندی میرسد و اسناد و مدارک گویا، مستدل و مستندی وجود دارد، انتظار دارد که کسی بر خلاف رأی شورای نگهبان اصرار نکرده و نظر دیگری را اعلام نکند. البته بنده گاهی اوقات شاهد بودم که برخی افراد واقعا اصرارهای بی جهتی علیرغم اینکه پرونده فرد مورد نظر خیلی گویا و مستند بوده است، داشتهاند، اما مراجعه و اصرار میکردند که شما اینها را نادیده بگیرید و یا اینها را کنار بگذارید.
آیا شورای نگهبان در تأیید صلاحیتها تهدید هم شده است؟ و اگر شده نظر شورا تغییر کرده است؟
کدخدایی: البته تهدیدی یادم نمیآید و یا حداقل تهدیدی به طور مستقیم متوجه شورای نگهبان نبوده است، اما شاید غیر مستقیم در جاهای دیگر بوده است. البته یکی دو مورد تهدید هم یادم هست، گاهی اوقات تهدید اینگونه بود که مثلا آن فرد زنگ میزد و میگفت اگر این کار انجام نشود، من استعفا میدهم. این موارد را در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی داشتهایم و ما گفتهایم اگر میخواهید استعفا بدهید یا ندهید دست خودتان است، اما اینکه نسبت به رأی شورای نگهبان، علیرغم وجود مدارک و مستندات، اصرار میکنید که این رأی تغییر کند، این خواسته نابجا است و مشروع نیست. شورای نگهبان وظیفه دینی، ملی و قانونی دارد که معمولا همه اعضا در همه ادوار نسبت به این مسائل دقت داشتهاند و گوششان به این تهدیدها و فشارها عادت کرده بود و خیلی توجهی نمیکردند.
یعنی حتی اگر مثلا یک رئیس قوه خواستهای از شورای نگهبان داشته باشد، نظر شورا تغییر نمیکند؟
کدخدایی: نخیر، عرض میکنم اعضای شورای نگهبان چون وظیفه الهی و قانونی دارند، اینگونه مسائل را بنده ندیدم که بر رأی شورای نگهبان تأثیرگذار باشد.
شورای نگهبان در همه انتخابات معمولا همه کاندیداها را به استثنای شورای شهر که نظارتش به عهده مجلس است را تأیید میکند. اخیرا آقای خجسته رئیس کمیسیون شوراهای مجلس مصاحبهای داشته و در پاسخ به این بحث نظارت بر شورای شهر به خصوص درباره تأیید صاحیتها گفته بود که ما صحبت کردیم که این نظارت را به شورای نگهبان محول کنیم. آیا شورای نگهبان چنین آمادگی و توانی را برای پذیریش این مسئولیت دارد؟ و آیا قانون اجازه میدهد؟
کدخدایی: آن سابقهای که بنده از شورای نگهبان در گذشته دارم، یک نظر قانونی است در درجه اول و به عبارت صحیحیتری یک منع قانونی است. آنچه که در اصل 99 قانون اساسی آمده است نظارت بر انتخابات خبرگان رهبری، ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و همه پرسیهاست. البته از انتخابات شوراها سخن به میان نیامده است نه اینکه غفلت شده باشد، بلکه وقتی شما مشروح مذاکرات بازنگری قانون اساسی را یا مشروح مذاکرات اولیه قانون اساسی را هم ملاحظه بکنید،در آن زمان هم آقایان این استنباط را داشتند که امکانپذیر نیست که انتخابات شورای شهر را با توجه به گستردگی آن در اختیار یک جمع محدود قرار بگیرد. پس اولا اینکه منع قانونی داریم، قانونی اساسی هم این را اجازه نداده است. یکی دو نوبت هم مجلس در ادوار مختلف قانون و مصوبهای را تصویب کرد که این وظیفه بر عهده شورای نگهبان قرار بگیرد. آقایان اعضای محترم شورای نگهبان اعلام کردند که وظایف اصل 99 قانون اساسی حصری است و نمیتواند به انتخابات شورا تسری پیدا کند؛ پس این از جهت اینکه الان هر کاری بخواهد انجام شود، اول باید قانون ابلاغ شود آن هم قانون اساسی که فکر نمیکنم به راحتی بتوانیم این کار را انجام بدهیم.
اما از نظر اجرایی هم باید بگویم که در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا چیزی حدود 400هزار نفر ثبت نام میکنند و بررسی صلاحیت 400 هزار نفر در حال حاضر هم دوستان مجلس میگویند که امکانپذیر نیست، طبیعتا به طریق اولی برای شورای نگهبان هم امکانپذیر نیست. علیرغم اینکه ما یک سازوکار تعریف شدهای داریم ولی این سازوکار تعریف شده ما حداقلی است. برای انتخابات محدود مجلس یا مجلس خبرگان و ریاستجمهوری است که اینها که در مجلس زیاد شرکت میکنند نزدیک 9 هزار نفر هستند که هر سال هم تعدادی کاهش پیدا کرده است ولی بالاترین حدی که داشتیم حدود 9هزار نفر بوده است.
پس این آمار با 400 هزار نفر قابل مقایسه نیست، یعنی اگر قرار باشد شورای نگهبان انتخابات شوراهای شهر و روستا را بررسی کند باید با یک تشکیلات عظیمتر و گستردهتر از چیزی که در حال حاضر در اختیار است، داشته باشد. چنانکه این امکانات و تشکیلات را نداشته باشد قطعا از جهت اجرایی هم امکانپذیر نیست.
بنابراین دوستان مجلس میگویند که در بررسی مشکل دارند و ما هم قبول داریم که مجلس هم قادر نیست که این نظارت بهینه را انجام بدهد ولی اینکه به دلیل اینکه مجلس نمیتواند، پس شورای نگهبان میتواند، این هم استدلال درستی نیست. اولا منع قانونی داریم دوم اینکه از جهت امکانات اجرایی و ساختار دفاتر نظارتی اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم شورای نگهبان نیازمند یک تشکیلات بسیار گستردهتری است.
در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، شنیدیم که شورا جمعبندی خود را به طور غیر رسمی به کاندیدایی که احراز صلاحیت نمیشود، اعلام کرده است که خود شما هم این بحث را تائید کردهاید؟ برخی میگویند تلاش شما برای انصراف برخی و یا بهتر بگویم یکی از کاندیدا که از مسئولان پیشین قوه مجریه بوده، بینتیجه بوده است؟ آیا این تحلیل را که وی با علم به عدم احراز صلاحیت و برای بهرهبرداری سیاسی انصراف نداده است را قبول دارید؟
کدخدایی: ببینید، بنده نمیتوانم نیتخوانی کنم و بگویم آنها با چه نیتی باقی ماندند، اما شورای نگهبان چون این وظایفش را یک وظیفه دینی و اخلاقی میداند، تصمیمی که در شورای نگهبان بود این بود که اگر مثلا کسانی که ثبت نام کردهاند در ثبتنامهای اولیه نظر شورای نگهبان این است که احراز صلاحیت نمیشوند، فرقی هم نمیکند که انتخابات ریاستجمهوری یا انتخابات مجلس باشد و امکان دسترسی به اینها وجود دارد. افراد محترمی در جامعه هستند، به عنوان یک پیشنهاد اعلام کند که مثلا شما احتمالا در رأیگیری اصلی رأی نهایی رأی لازم را به اصطلاح ندارید.حالا این اختیار با خودشان است که بخواهند.
در قانون چنین وظیفهای برای شورای نگهبان تعریف نشده است. این وظیفه، وظیفه اخلاقی یا شرعی است؟
کدخدایی: بله. عرض کردم به عنوان یک وظیفه قانونی نیست ولی اگر برخی اوقات آقایان به عنوان وظیفه شرعی یا اخلاقی از آن یاد میکنند ولی ما وظیفه قانونی نداریم، اصلا میتوانیم اعلام نکنیم ولی به اعتقاد بنده رویه پسندیدهای که بسیاری افراد قبول میکنند، البته تشکر و کنارهگیری میکنند. خیلیهایی که شما و مردم نمیدانید، اصلا ثبت نام کردند و ما از آنها دعوت کردیم و محترمانه مسائل را به آنها گفتیم، اما بعضی مواقع اعتراضاتی بوده، ما اعتراضات را در شورا مطرح کردیم در نهایت هم به آنها اعلام کردیم. بعضیها توجه و کنارهگیری کردند و بعضیها هم توجه نکردند، اما اینکه با چه نیتی بوده است، بنده نمیدانم و نمیتوانم احراز کنم که با چه نیتی باقی ماندند ولی نظر شورای نگهبان نسبت به آنها تغییری نکرده بود.
در گزینههای نهایی این احتمال بود که صلاحیت کسی مجددا بررسی شود؟
کدخدایی: شورای نگهبان به اقتضای نظارت استصوابی و نظارت جامع و مؤثری که در قانون آمده و تفسیر شورای نگهبان هم هست، حداقل تا زمان اعلام ثبت نام به وزارت کشور یا حتی تا پیش از انتشار اسامی امکان تجدید نظر در نظر شورای نگهبان وجود دارد، اما این امکان تجدید نظر به مفهوم این نیست که کسی بخواهد دل بخواهی رأیی که صادر شده است را عوض کند. البته ممکن است در مورد فردی گزارشهایی که نسبت به او بوده است در لحظات آخر ما اسناد، مدارک و دلایل دقیقتر و شفافتری پیدا کنیم و به دستمان برسد که نشان دهد نظر قبلی ما اشتباه بوده، ما این نظر را اصلاح میکنیم چون حق افراد است.
امکان قانونیاش وجود دارد؟
کدخدایی: بله تا قبل از انتشار به هر حال نظر شورای نگهبان است. پس از انتشار اختلافی وجود دارد، برخیها معتقدند که شورای نگهبان میتواند و برخیها معتقدند شورای نگهبان نمیتواند، اما رویه شورای نگهبان این بوده است که پس از انتشار اسامی، مگر اینکه در مرحله تجدیدنظر باشد، در مرحله نهایی دیگر نظر جدید را نخواهیم داشت.
در نظرات ابتدایی، به دلیل اینکه شورای نگهبان نظرات را اعلام و وزارت کشور منتشر میکند، آنها ظرف یک زمان مشخصی حق اعتراض دارند، در آن فاصلهای که امکان تجدیدنظر وجود دارد و قانونی است و شورای نگهبان میتواند بر اساس اعتراض افراد تجدید نظر بکند. البته امکان تغییر نظر شورای نگهبان وجود دارد و اشکالی هم ندارد. این طبق قانون است.
به عنوان مثال مانند رأی دادگاهی که دادگاه بدوی یک نظری داده است که رأی به دادگاه تجدیدنظر میرود و نقد میشود و دوباره دادگاه یک رأی جدیدی میدهد که بر خلاف آن رأی اولیه بوده است. در مراحل تجدیدنظر این کار انجام میشود اما پس از اینکه رأی نهایی صادر شد، معمولا شورای نگهبان ورود نمیکند.
در بحث، انتخابات خبرگان یک مصاحبهای حضرت آیتالله مؤمن داشتند و گفتند که ما صلاحیت تمام اعضای خبرگان را تأیید نخواهیم کرد؟
کدخدایی: یعنی چه؟ اعضای فعلی مجلس خبرگان را میگویید؟
بله منظورشان دوره فعلی بود؛ ایشان قیدی را به نام انقلابی بودن آورد که اعضای مجلس خبرگان باید انقلابی باشند. تفسیر این را شما میفرمایید که انقلابی بودن یعنی چه؟
کدخدایی: بنده در حال حاضر نمیدانم که نظر مبارک حضرت آیتالله مؤمن چه بوده است، اما برداشت خودم این است که در تمام انتخابات، شورای نگهبان صلاحیت افراد را در آن انتخابات بررسی میکند و فرقی هم نمیکند عضو فعلی باشند یا نباشند. چه مجلس، چه ریاستجمهوری و چه خبرگان. بنابراین طبق قانون صلاحیت اعضای مجلس خبرگان برای انتخابات بعدی، اعضای مجلس برای انتخاب بعدی و رؤسای جمهور برای انتخابات بعدی یکبار دیگر در شورای نگهبان مطرح میشود.
یعنی اینطور نیست که چون قبلا بوده دیگر بررسی نشود؟
کدخدایی: خیر! لذا گاهی شما میبینید که برخی از نمایندگان مجلس در دوره بعد تائید نمیشوند. این امکان قانونی اش وجود دارد، طبق قانون این اختیار را شورای نگهبان دارد و رویه شورای نگهبان هم همین بوده است که بر اساس معیارهای قانونی دوباره صلاحیت افراد را بررسی کند.
چون اعلام نظر شورای نگهبان طبق قانون برای همان دوره اعتبار دارد نه برای همه ادوار. یعنی اگر به عنوان مثال بنده به عنوان یک نامزد مجلس، ریاست جمهوری و خبرگان ثبت نام کردم و بررسی صلاحیت شد در این دوره به مفهوم این نیست که در دوره بعد هم صلاحیت بنده مورد تأیید واقع شده است، بلکه شورای نگهبان مجددا صلاحیت بنده را مورد بررسی قرار میدهد.
برخی آقایان مدعی هستند که شورای نگهبان تنها موظف به احراز فقاهت کاندیدای انتخابات خبرگان است و مسائل سیاسی در صلاحیت آنها، شمولیت ندارد؟
کدخدایی: نه! اینطور نیست. شرایطی که در قانون انتخابات مجلس خبرگان است بحث علمی آنها که همان بحث اجتهاد که از طریق آزمون علمی یا از طرق قانونی دیگر تأیید میشود، وجود دارد، البته بحث وثاقت آنها هست، شرایط عمومی آنها هست، همه اینها در چند بندی که در قانون انتخابات خبرگان هست، یکجا بررسی میشود.
سوال مشخص بنده این است که اگر مثلا یکی از گزینههای انتخابات مجلس خبرگان در فتنه 88 به انحای مختلف نقش داشته و این امر محرز باشد، صلاحیتش احراز نخواهد شد؟
کدخدایی: بدون اینکه اعلام نظر نسبت به اشخاص فعلی داشته باشم، معیار را عرض میکنم. فتنه، حضور در فتنه و حمایت از فتنه در آن مقاطع تاریخی یک معیار برای شورای نگهبان است و بنابراین در تمام انتخابات آینده شورای نگهبان این را ملاک و معیار بررسیهایش قرار خواهد داد.
بنابراین، بنا به گفته حضرتعالی اگر کسی در فتنه 88 نقش داشته باشد، صلاحیتش احراز نمیشود؟
کدخدایی: بنده نمی خواهم اظهار نظر کنم، اما میگویم که فتنه به عنوان یک معیار در بررسی صلاحیتها برای شورای نگهبان مدنظر قرار خواهد داشت.
سؤال آخر ما درباره شخصیت حضرت آیتالله جنتی است, بسیاری میگویند در آستانه انتخابات معمولاً بیش از آنکه شورای نگهبان تخریب شود، شخص آقای جنتی تخریب میشود؟ در حالی که ایشان در شورا تنها یک رأی دارد؟ آیا این دلیل تأثیرگذاری بُعد معنونی شخصیت ایشان بر شورای نگهبان نیست؟
کدخدایی: البته بنده در جای دیگری هم عرض کردهام که درباره شخصیت آیتالله جنتی اشخاص دیگری در اولویت هستند و باید اظهارنظر کنند ما که چندسالی فقط توفیق همکاری با ایشان را داشتیم. اما استنباط بنده این است که حضرت آیتالله جنتی یک فرد الهی است که تلاششان این است که همه کارهایشان بر اساس معیارهای شرعی باشد. البته
این را فقط بنده عرض نمیکنم، تمام کسانی که با ایشان کار میکنند، از نزدیک ایشان را میشناسند، در رفتار شخصی و اداریشان واقعا ملاک و میزان برای ایشان موازین اسلامی و شرعی است. طبیعی است یک چنین شخصی مورد هجوم تهمتها، افتراها و مباحث مختلف دشمنان هستند.
مهم این است که هیچ کدام از این تلاشهای دشمن و بدخواهان کوچکترین اثری در رفتار ایشان نداشته و ندارد، زیرا ایشان ملاکشان اسلامی و موازین شرعی است و با تشخیص خودشان و کارشناسان آنچه را که تشخیص بدهند اسلامی است، انجام میدهند. برای ایشان تفاوتی نمیکند گاهی اوقات همین مطالبی را که شما میگویید در گذشته که مسئولیت داشتم، در اختیار ایشان قرار میدادم به ایشان عرض می کردم و میگفتند که برای ما اهمیتی ندارد. اصلا توجهی به این مسئله نمیکنند و اعتنایی نمی کنند که دشمنان چه میگویند و تهمتها چیست.خودشان میگویند که این تهمتها هیچکدام صحت ندارد در جهت تخریب شخصیت ایشان است. ایشان هیچ توجهی به این مسئله ندارند و از کنار آن عبور می کنند. ایشان واقعا انسان الهی به مفهوم واقعی هستند.