به گزارش نماینده جواد شادانلو در مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت :
پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل از سوی ایران و اعلام آتش بس با عراق، گروهك منافقین كه در طول جنگ نقش ستون پنجم و اهرم فشار بر جمهوری اسلامی را ایفا كرده بودند در نقش ارتش خصوصی صدام و با خیال اینكه نیروهای مردمی از جنگ خسته اند شعار از مهران تا تهران در ۳ روز را سر دادند كه این عملیات بعدها به عملیات مرصاد معروف شد.
همزمان با ایام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران كه سازمان مجاهدین در بلاتكلیفی شدیدی به سر میبرد، رجوی توانست صدام حسین را متقاعد كند كه قبل از بسته شدن كامل مرزها و اجرای قطعنامه۵۹۸ سازمان ملل، به سازمان مجاهدین اجازه آخرین حمله به خاك ایران را بدهد. در حالی كه عراق با بازپسگیری اغلب مناطقی كه طی سالهای گذشته از دست داده بود. میرفت تا با اقدامات بعدی صحنه نبرد را بیش از پیش به نفع خود تغییر دهد. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران در تاریخ ۲۷/۴/۱۳۶۷ موجب گردید ارتش عراق در اقدامی شتاب زده، منطقه خوزستان را بار دیگر مورد هجوم گسترده قرار داده و تا جاده اهواز ـ خرمشهر پیشروی كند و خرمشهر را نیز در معرض تهدید قرار دهد. این تهاجم عراق ـ كه دو بار دیگر نیز تكرار شد ـ با مقاومت شدید سپاهیان اسلامی خنثی و ارتش عراق تا مرز، عقب رانده شد. به این ترتیب، دشمن در حالی كه از تصرف خوزستان ناامید شده بود، برای صدام حسین، این لشكركشی در آخرین روزهای جنگ، یك ریسك بود كه در آن در هر حال او بازنده نبود. اگر مجاهدین خلق میتوانست پیروز شود و حكومت اسلامی را براندازد، صدام یك نیروی وفادار و مستعد خود را در خاك همسایه داشت و به آرزویی كه در تمام دوران جنگ داشت میرسید؛ در صورتی هم كه سازمان شكست میخورد، باز هم برای صدام اهمیت نداشت و وضع تغییری نمیكرد. در اوایل مرداد ۱۳۶۷، رجوی نشستی با شركت همه نیروها در قرارگاه اشرف برگزار كرد. در این نشست، رجوی نقشه راهها و جادهها را از مرز ایران و عراق تا تهران بر روی نقشه نشان داد. او حتی محل اقامت خود را در شهر تهران مشخص كرد و ادعا كرد كه مردم به محض ورود ما به ایران، به یاری ما میشتابند و به ارتش آزدیبخش میپیوندند.
در روز ۳ مرداد ۱۳۶۷، نیروهای مجاهدین از محور سرپل ذهاب وارد ایران شدند و به سرعت تا نزدیكی شهر "كرند" پیش رفتند. علت عدم درگیری تا این محل با نیروهای ایران، یكی این بود كه توپخانه عراق تا بعد از سرپل ذهاب از پیشروی مجاهدین حمایت فعال میكرد. دیگر اینكه، طبق گفتههای بعدی هاشمی رفسنجانی، حكومت اسلامی، آگاهانه برای ارتش آزادیبخش مسعود رجوی تله گذاشته بود. به بیان خود رفسنجانی: «ما در را باز كردیم تا همه را درون كیسه كنیم و درش را ببندیم».
در این عملیات كه سازمان مجاهدین آن را عملیات فروغ جاویدان نامیدند، رجوی خود شخصا و مطابق معمول، شركت نداشت و از داخل خاك عراق، عملیات را هدایت میكرد. فرمان آتش را نیز مریم رجوی و البته از محل امنی در خاك عراق صادر كرد.
در آن تاریخ نیروهای نظامی موسوم به سازمان مجاهدین خلق از تنگه پاتاق تا منطقه چهارزبر در ۳۴ كیلومتری كرمانشاه را با سرعت خیلی زیاد طی كردند. علت سرعت بالای حركت ستون های نظامی مجاهدین عدم حضور قوای نظامی در غرب كشور بود. به دلیل هجوم سنگین ارتش عراق به جبهه جنوب(استان خوزستان) بخش عمده ای از توان نظامی ایران در جبهه های جنوب غربی مشغول دفع تهاجم عراق بودند به همین دلیل عملا در برابر حركت ستون های مجاهدین مقاومتی وجود نداشت. نیروهای ایران در جایی كه نیروهایشان برتری نسبی داشت به كمین نشستند و در منطقه چهار زبر، با خاكریز و یك خط دفاعی مستحكم در انتظار ایشان بودند. یكی از گردان های عملیاتی در این جبهه گردان مقداد از لشگر ۲۷ محمد رسول الله بود .
این عملیات سه روز به طول انجامید كه در روز اول هدف سد كردن هجوم مجاهدین خلق بود. در روز اول عملیات نیروی هوایی وارد عمل نشد زیرا در آن زمان پایگاه نوژه بمباران شده بود و انجام عملیات پاكسازی باند فرود قدری فرصت را از آنها گرفت و به همین دلیل نیروی هوایی با یك روز تاخیر عملیات را ادامه داد
در روز دوم حركت نیروی زمینی صورت گرفت كه با پشتیبانی بسیار قوی نیروی هوایی و هوانیروز همراه شد و در روز سوم یگانهای مجاهدین خلق به كلی منهدم شد. فرماندهی این عملیات بر عهده علی صیاد شیرازی بود كه در سال ۱۳۷۸ توسط گروهك منافقین به شهادت رسید.
واژه عربی «مرصاد» به معنی كمین است و بخاطر كمین برنامه ریزی شدهای كه نیروهای نظامی انجام داده بودند اینگونه نام گرفت.
شرح عملیات
هدف:انهدام عناصر ضد انقلاب (منافقین)
استعداد دشمن
منافقین، حدود ۳۰ تیپ رزمی جهت تهاجم خود به خاك ایران تشكیل داده بودند. هر تیپ ۱۷۰ نفر نیروی رزمی (۲۰ زن و ۱۵۰ مرد) در اختیار داشت كه به همراه نیروهای پشتیبانی به ۲۸۰ نفر می رسید و دارای دو گردان پیاده، یك گردان تانك، یك گردان ادوات و یك گردان اركان و پشتیبانی رزم بود. تعداد كل نیروی رزمنده حدود ۵۲۰۰ نفر و نیروی در صحنه به حدود ۷۰۰۰ نفر می رسید.
تجهیزات منافقین نیز عبارت بود از:
۱۲۰ تانك سبك كاسكا و پل برزیلی، ۴۰ نفربر PMP، ۳۰ توپ ۱۲۲ میلیمتری، حدود ۲۴۰ خمپاره، ۱۰۰۰ آرپی جی هفت، ۷۰۰ تیربار، ۲۰ توپ ۱۰۶ میلیمتری، ۶۰ مسلسل دوشكا و حدود ۱۰۰۰ خودرو.
هدف منافقین از حمله در عمق خاك ایران، با چندین تانك برزیلی دجله (دارای چرخ های لاستیكی و سرعتی معادل ۱۲۰ كیلومتر در ساعت)، تسخیر چندین شهر و در آخر رسیدن به تهران و بدست گرفتن قدرت بود، بر طبق زمانبندی، نیروها بایستی ساعت ۶ بعد از ظهر روز دوشنبه ۳ مرداد به كرند و ساعت ۸ شب به اسلام آباد و ۱۰ شب به كرمان شاه رسیده و در این شهر، دولت خویش را اعلام نمایند. اگر چه در ساعت های مقرر به كرند و اسلام آباد رسیدند، اما در مسیر اسلام آباد – كرمان شاه و گردنه حسن آباد، از پیشروی آن ها جلوگیری شد.
در این عملیات (فروغ جاویدان) منافقین با ۲۵ تیپ (هر تیپ ۲۰۰ نفر) شركت داشتند و بدین ترتیب مجموعاً بین ۴ تا ۵ هزار نیروی عملیاتی وارد ایران شدند. مقارن ساعت ۱۴:۳۰ در تاریخ ۳/۵/۶۷ منافقین و ارتش عراق عملیات مشترك خود را با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب و هلی برد از جنوب گردنه پاطاق (نزدیكی سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر كرند غرب پیشروی كردند و حدود ساعت ۱۸:۳۰ اولین تانك های عراقی با آرم منافقین وارد شهر شدند و پس از تصرف شهر به طرف اسلام آباد غرب پیشروی كرده، به محض رسیدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و هم چنین تیراندازی و آشفته نمودن اوضاع كردند. تعدادی از نیروهای سپاه و مردم با آنان درگیر شدند كه به علت عدم انسجام نیروها و آمیختگی منافقین با مردم، اوضاع از كنترل نیروهای نظامی خارج، و شهر به تصرف آن ها در آمد. سپس با استفاده از تعداد زیادی تانك دجله و خودرو نیروهای پیاده به طرف كرمان شاه عزیمت كردند كه در منطقه حسن آباد (۲۰ كیلومتری اسلام آباد) به دلیل سازماندهی جدید رزمندگان ایرانی و جمع آوری نیرو، منافقین زمین گیر شدند. نیروهای خودی در فاصله ۲۰۰ متری آنان در ارتفاعات چهارزبر ضمن تشكیل خط پدافندی با آنان درگیر شده، و بعد از ظهر ۴ مرداد با محاصره شهر اسلام آباد، به منظور انسداد عقبه و راه فرار، سه راه اسلام آباد – كرند را قطع، و آن ها را محاصره كردند. نیروهای اسلام در روز ۵ مرداد عملیات مرصاد را به رمز یا علی بن ابی طالب (ع) آغاز نمودند و طی چندین ساعت، صدها تن از منافقین را به هلاكت رسانده، و مابقی را به فرار وا داشتند. در این عملیات، رزمندگان اسلام از قسمت سه راهی اهواز (پشت پمپ بنزین اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زیادی به منافقین وارد كردند. در این عملیات بیش از ۲۵۰۰ تن از منافقین به هلاكت رسیدند و بیش از چهارصد دستگاه خودرو، نفربر و تانك آنان منهدم شد. هلاكت رساندن حدود ۲۰۰۰ نفر و به اسارت درآوردن ۲۵۰ تن از نیروهای دشمن است.
بدین ترتیب در روزهای بعد دیگر اثری از نیروهای مجاهدین خلق در منطقه نبود. گزارشهای خبری تعداد كشتههای منافقین را دراین عملیات بین ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰نفر ذكر كردند.
شكست سنگین سازمان مجاهدین خلق در عملیات مرصاد ضربه شدیدی بر روحیه باقی مانده نیروهای این سازمان وارد آورد. بسیاری از افراد سازمان كه به اسارت درآمده بودند، از سرخوردگی و بنبست سازمان سخن به میان میآوردند و بسیاری دیگر نیز كه موفق به فرار از سلطه سازمان شده بودند، به ایران بازگشته و یا به كشورهای اروپایی رفتند. صدام نیز ۱۰ روز پس از این شكست با برقراری آتش بس در تمام طول خطوط جنگ موافقت كرد. عملیات مرصاد نقطه هزیمت سازمان مجاهدین خلق درعراق بود. سازمان درپی این عملیات و تحولاتی كه در روابط ایران و عراق به وجود آمد هر روز و بیش از پیش منزوی شد.
نظر شما