به گزارش "نماینده"، ۵ سال از فارغ التحصیلی اش گذشته و هنوز بیکار است.بیکار که نه! روزها را در پارک ها و با خواندن صفحه های استخدامی روزنامه ها می گذراند و بعد از ظهرها هم به مغازه ساندویج فروشی دوستش می رود و پای صندوق می ایستد آن هم با فوق لیسانس کشاوزی و کلی تخصص و دیپلم های مختلف در زمینه تخصصی رشته اش!
می گوید پدرش دریکی از روستا های اطراف تهران زمین کشاورزی داشت و به عشق پدر وارد این رشته شده است تا هم باری از دوش پدر بردارد و هم به مردم منطقه برای مکانیزه کردن مزارعشان کمک کند اما پدر سرطان می گیرد، دار و ندارشان حراج می شود و در آخر هم پدر از دست می رود و هم زمین زراعی و حالا او مانده است با فوق لیسانسی که جز بیکاری ثمره ای برایش دارد!
محمد قصه ما تاکید می کند: البته اگر پدر هم زنده بود و مزرعه ما هم سرجایش بود باز هم کمک کردن به پدر مشکل بود چرا که مکانیزه کردن زمین های زراعی پول و سرمایه می خواهد و وام گرفتن هم به این راحتی ها نیست!
امثال محمد اما در کشور ما زیاد است.لیسانس ها و فوق لیسانس ها و حتی دکترهایی با مدارک تحصیلی مختلف بیکاری را تجربه می کنند و دست و دلشان هم به کارهایی که با شان تحصیلی آنها همسو نیست نمی رود.البته حق هم دارند این همه هزینه و وقت صرف کرده اند و درس خوانده اند که موقعیت اجتماعی و شغلی بهتری داشته باشند.
این در حالی است که به گفته معاون وزیر کار در حال حاضر تعداد شاغلان کشور ۲۲ میلیون نفر است که این تعداد باید تا ۱۰ سال آینده به ۳۵ میلیون نفر برسد.
بنابراین با توجه به این سخنان، با وجود مسائل و بحران فعلی بیکاری به ویژه برای فارغ التحصیلان دانشگاهی؛ باید تا سال ۱۴۰۴ منتظر ورود ۱۳ میلیون نیروی جدید به بازار کار کشور بود.
مقامات دولت یازدهم اما هشدار داده اند در صورتی که فرصت های جدیدی برای اشتغال ایجاد نشود، تعداد بیکاران به بیش از ۱۰ میلیون نفر خواهد رسید.
طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران تعداد شاغلان کشور ۲۳ میلیون و ۸۳۴ هزارنفر است که از این تعداد ۱۹ میلیون و ۹۱۵ هزار نفر مرد و ۳ میلیون و ۹۲۰ هزارنفر نیز زن هستند. همچنین ۱۷ میلیون نفر از کل شاغلان کشور در شهرها و ۶ میلیون و ۸۱۸ هزارنفر نیز در روستاهای کشور ساکن هستند.
بر پایه این گزارش، تعداد جمعیت بیکار کشور نیز ۲ میلیون و ۴۸۸ هزار نفر است که از این تعداد ۱ میلیون و ۷۱۳ هزار نفر مرد و ۷۷۴ هزار نفر نیز زن هستند. بیش از ۲ میلیون نفر از کل بیکاران کشور در شهرها و ۴۷۸ هزارنفر نیز در روستاها سکونت دارند.
نکته اما اینجاست که بیکار ماندن بخش قابل توجهی از جوانان جویای کار، مسائل مختلف ورود کارجویان فارغ التحصیل دانشگاهی برای ورود به اشتغال، عدم توان بنگاه ها و بخش صنعت کشور در پذیرش نیروهای آماده به کار و به خدمت گرفتن آنها و عدم وجود پویایی در اقتصاد؛ باعث شده تا بخشی از نیروهای جامعه تصمیم بگیرند هرگز به سراغ بازار کار نروند.
این مسئله در بین زنان بیشتر از مردان وجود دارد. وقتی کارجویان می دانند که در شرایط فعلی برای اشتغال به کار با مسائل و دشواری های فراوانی روبرو هستند؛ قطعا در تصمیم گیری بخی از آنها تاثیرگذار خواهد بود و این مسئله یکی از دلایل پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی در ایران است.
در صورتی که دولت موفق شود از طریق به کارگیری ظرفیت های موجود، فرصت های جدیدی را برای حضور کارجویان در بازار کار کشور فراهم کند؛ قطعا این مسئله منجر به ورود درصد بالاتری از نیروهای جامعه به فعالیت های تولیدی، صنعتی و کشاورزی و در نتیجه رونق اقتصادی خواهد شد.
از سوی دیگر هماهنگی سیستم اموزشی کشور با بازار کار هم می تواند راهکار مناسبی برای حل این مشکل باشد.شاید اگر دانشگاه های کشور به اندازه نیازبازار فارغ التحصیل در رشته های مختلف به عنوان خروجی داشته باشند دیگر این مساله اشتغال متناسب با شان تحصیلی پیش نیاید.
باید منتظر ماند و دید دولت یازدهم تا چه حد می تواند مشکلات مربوط به بیکاری در کشور را کم کند.
منبع:شفاف
نظر شما