شناسهٔ خبر: 49668 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ

هواپیمای بوئینگ 777 مالزی چطور ناپدید شد؟

با گذشت 18 روز از ناپدیدشدن پرواز MH370؛ کماکان معمایی سر به مهر باقی مانده است: چطور هواپیمایی به این بزرگی به راحتی از صفحه رادار محو شده تا سرنوشت آن به اینجا ختم شود؟

به گزارش نماینده ؛ بر اساس آخرین خبرها از سرنوشت پرواز MH۳۷۰ خطوط هوایی مالزی، ماهواره‌ها تصاویری از ۱۲۲ جسم شناور در اقیانوس گرفته‌اند که گفته می‌شود احتمالا متعلق به بقایای هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ گم شده مالزیایی است. محل شناسایی این اشیا در اقیانوس هند جنوبی است که بیش از ۷ ساعت پرواز از محل آخرین تماس با هواپیمای مذکور فاصله داشته است (اینفوگراف زیر را ببینید). به همین دلیل، ناپدید شدن ظاهری هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ با طولی بیش از ۶۴ متر در میانه هوا بدون آنکه نشانه‌ای از خود بر جا بگذارد؛ باعث شده تا گمانه‌زنی‌های فراوانی در مورد سرنوشت این هواپیما مطرح شود، از تئوری توطئه گرفته تا عملیات تروریستی و حدسیات تخیلی. اما هیچ کدام از این نظریه‌ها نمی‌توانند به درستی توضیح دهند که چطور ممکن است یک هواپیمای تجاری به این ابعاد و بزرگی ناگهان غیب شود؟

 


پرواز زیر ارتفاع راداری
این موضوع که رادارها افق دید مشخصی دارند مساله محرمانه‌ای به شمار نمی‌رود. بنابراین اگر هواپیمایی به اندازه کافی در ارتفاع پایین پرواز کند، می‌تواند با قرار دادن موانع جغرافیایی میان خود و بشقاب رادار، خود را به جسمی غیر قابل شناسایی تبدیل کند. در واقع یک هفته پس از گم شدن پرواز MH۳۷۰، جف وایز این احتمال را مطرح کرد که ممکن است خلبان یا هواپیمارباها مسیر پرواز را به سوی باند فرودی در آسیای میانه منحرف ساخته باشند. نظریه جف این بود که بوئینگ ۷۷۷ با پرواز در ارتفاع پایین و نزدیک زمین، از پوشش رادارهای نظامی چین فرار کرده و جایی پشت تپه‌ها پنهان شده است.

معاون سابق پلیس فدرال آمریکا (FBI)، جیمز کالستروم نیز جزو افرادی بود که در همان ابتدا، احتمال ربوده شدن پرواز خطوط هوایی مالزی و فرود مخفیانه آن را رد نکرده بود. برخی دیگر از مفسران حتی پا را از این نیز فراتر گذاشتند و تمام مسیرهای احتمالی را در منطقه محاسبه کردند.

با این وجود، متخصصان هوانوردی نسبت به این مساله که هواپیمایی تجاری بتواند بر مشکلات ناشی از پرواز در چنان ارتفاع پایینی غلبه کند، اظهار شک و تردید کردند. بر خلاف خلبانان هواپیماهای نظامی که برای اجتناب از قرار گرفتن در دید رادار گاهی اوقات از پرواز نزدیک زمین یا اصطلاحا NOE بهره می‌برند؛ هدایت هواپیمایی به بزرگی بوئینگ ۷۷۷ در چنان ارتفاعی اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار است. بری کودرون، فرمانده اسبق اسکادران B-۵۲ نیروی هوایی آمریکا می‌گوید: «اینکه خلبانی ماهر در روزی آفتابی پرواز بی‌نقصی در نزدیک زمین داشته باشد یک چیز است؛ اما در شب و در منطقه‌ای با عوارض ناآشنا، این کار بسیار بسیار نامحتمل است. مثل این می‌ماند که بخواهید سرنوشت خود را به انداختن تاس بسپارید.»

جت‌های نظامی تجهیزات مخصوصی با خود حمل می‌کنند که به خلبان کمک می‌کند بدون سقوط کردن در ارتفاع پایین پرواز کند. برای مثال، بمب‌افکن B-۵۲ از رادار اجتناب از زمین، غلاف فروسرخ دید روبه‌رو، و پنجره تلویزیونی هدایت‌پذیر استفاده می‌کند. اما هواپیماهای مسافربری مانند بوئینگ ۷۷۷ به یک دلیل خوب هیچ‌کدام از این تجهیزات را ندارند: آنها قرار نیست تجهیزات محرمانه‌ای مانند سلاح هسته‌ای حمل کنند که بخواهند از پدافند هوایی دشمن در امان بمانند.

هواپیماهای جت غیرنظامی همچنین برای آشفتگی‌های ناشی از پرواز نزدیک زمین طراحی نشده‌اند، و فاقد تجهیزات هشدار دهنده‌ای هستند که برای شناسایی موانع مورد نیاز است. چارلی موریس، خلبان بازنشسته و متخصص پرواز با بوئینگ ۷۷۷ تصدیق می‌کند که سامانه هشدار نزدیکی با باند و ارتفاع‌سنج نصب شده روی این هواپیما به هیچ وجه برای فرود آمدن در میانه تپه ماهورهای دور از فرودگاه «قابل اعتماد» نیست.

جمینگ، اسپوفینگ و حمله سایبری
از میان نظریاتی که بر تکنیک‌ها و روش‌های جنگ الکترونیک متکی است؛ استفاده از جمینگ (ایجاد اختلال راداری)، اسپوفینگ (ارائه اطلاعات غلط) و سیگنال‌شکنی بیش از سایر روش‌ها در ناپدید شدن پرواز MH۳۷۰ محتمل بود. اگرچه استفاده از چنین فناوری‌هایی می‌تواند مانع از آن شود تا رادارهای کنترل آتش دشمن بتوانند روی هواپیما قفل کنند، اما حقه‌های بی عیب و نقصی هم به شمار نمی‌روند. این روش‌ها نمی‌توانند هواپیما (خصوصا هواپیمایی به بزرگی جت‌های تجاری) را کاملا از صفحه سامانه‌های کنترل ترافی هوایی ناپدید کنند.

به گفته جو هاسلی، متخصص فناوری جنگ الکترونیک و رئیس نوآوری‌های استراتژیک نورثروپ گرومن، جنگنده‌ای مانند EA-۱۸G Growler نیروی دریایی آمریکا تجهیزات لازم برای ایجاد اختلال راداری در رادارهای نظامی را (که می‌توانند هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ را ردیابی کنند) دارد. اما چنین سناریوی کاملا نامحتمل است؛ چرا که هیچ هواپیماربای احتمالی امکان دسترسی به یک فروند از این هواپیما را ندارد که بتواند با استفاده از تجهیزات آن، در رادارهایی که مسیر پرواز بوئینگ ۷۷۷ را تعقیب می‌کردند، اختلال ایجاد کند. حتی در صورت بروز چنین حادثه‌ای، مسئولان کنترل ترافیک هوایی متوجه می‌شدند که دچار جمینگ شده‌اند یا حداقل نوعی تداخل الکترومغناطیسی را شناسایی می‌کردند.

به همین تریتب، تلاش برای استفاده از تکنیک اسپوفینگ (ارائه اطلاعات غلط در خصوص موقعیت واقعی هواپیما) مسئولان کنترل را هشیار می‌ساخت که رخدادی غیرعادی در جریان است. کریس کارلسون، رئیس اسبق بخش توسعه تجاری شرکت پیمانکاری نظامی Exelis' Electronic Systems می‌گوید: «در این روش شما هدف را از دید کنترلرها محو نمی‌کنید، بلکه چندین هدف مختلف به آنها می‌دهید که اپراتورها یا کامپیوترهای مسئول هدایت رادار را سر در گم می‌کند.»

نظریه دیگری که وجود دارد این است که ممکن است هواپیما از راه دور، توسط هکرهای کامپیوتری ربوده شده باشد. اما به گفته هاسلی برای آنکه بتوان هواپیمایی را کاملا از صفحه رادار محو کرد، انجام حمله‌ای سایبری در مقیاس عظیم مورد نیاز است. برای انجام چنین کاری باید نفوذهای کامپیوتری چندگانه در سامانه‌های کنترل هوایی تمام کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه (کشورهای منطقه اقیانوسیه و جنوب‌شرقی آسیا) انجام گیرد. وی می‌گوید: «از نظر من انجام چنین کاری جز در کتاب‌های جاسوسی تام کلنسی (!) امکان پذیر نیست.»

برخی دیگر از مفسران ادعا کرده‌اند که خلبان هواپیما را به صورت فیزیکی در سایه راداری هواپیمایی دیگر پنهان کرده است. با این وجود زمانی‌که پای جزئیات به میان می‌آید، این نظریه نیز به مشکل بر می‌خورد. کلنل ویلیام مک‌کیب، رئیس شرکت مشاوران امنیت هوایی McCabe Group LLC می‌گوید: «خلبان هواپیمای اول باید با خلبان هواپیما دوم متحد شود تا بتواند در آرایشی شبیه به اسکادران ثاندربردز (به معنی مرغ توفان، نام گروه نمایش هوایی ویژه نیروی هوایی آمریکا) پرواز کند؛ آن هم در سیاهی شب و با هواپیمایی که به هیچ وجه برای چنین آرایش پروازی مناسب نیست.» با فرض آنکه همکاری آنها به همین اندازه محدود شود، چنین کاری باید بدون تماس رادیویی با خلبان دیگر یا دانستن سرعت و ارتفاع پرواز هواپیمای دوم انجام شود.

همچنین با توجه به اینکه هواپیما در معرض آشفتگی هوایی ناشی از خروجی موتورهای هواپیمای جلویی قرار می‌گیرد، مک‌کیب نتیجه می‌گیرد: «هواپیما در مسیری احمقانه سقوط خواهد کرد.»

پرواز «چراغ خاموش»
اگرچه هنوز مشخص نیست که دقیقا چه اتفاقی در پرواز Mh۳۷۰ افتاده، یا چرا پس از آخرین تماس کمک خلبان با مرکز کنترل ترافیک هوایی مسیر هواپیما به سمت غرب منحرف شده است؛ رادارهای نظامی تایلند و مالزی با استفاده از ماهواره Inmarsat، موقعیت هواپیما را در ساعت ۸:۱۰ صبح به وقت محلی و پیش از آخرین تماس آن ثبت کرده‌اند. این امر دقیقا پیش از آن رخ داده که شخصی در پرواز MH۳۷۰، سوئیچ فرستنده خودکار صوتی (ترانسپوندر) هواپیما را خاموش کند؛ ابزاری که وظیفه مخابره شماره پرواز، ارتفاع و سرعت هواپیما را بر عهده دارد. پس از آنکه بوئینگ ۷۷۷ عملا در «تاریکی» فرو رفت، توانست به شکل موثری در جایی‌که اصطلاحا «منطقه مرده» راداری بر فراز دریا نامیده می‌شود، از چنگ کنترل ترافیک هوایی غیرنظامی بگریزد. مک‌کیب می‌گوید: «وقتی شما وارد منطقه آسیا-اقیانوسیه می‌شوید و بر فراز اقیانوس قرار دارید، پوشش راداری مناسبی وجود ندارد. اگر ترانسپوندر خاموش شود، کنترل هوایی به سختی می‌تواند مطلع شود شما در چه ارتفاعی هستید، و حتی ممکن است اصلا شما را نبیند.»

برچسب‌ها:

نظر شما