درر زندگی روزمره گاه با مفاهیم و واژگانی مواجه می شویم که معنای حقیقی خود را از دست داده اند، یا حتی فراتر از آن بعضاً در موضعی کاملاً متضاد با جایگاه اصلی خود به کار گرفته می شوند؛ به طور مثال واژه «استعمار» در لغت به معنای «عمران» و «آبادانی» است، اما در اصطلاح به مفهوم تحت سیطره درآوردن یک ملت یا یک سرزمین می باشد که اتفاقاً استعمارگر هم در ابتدای امر هدف خود را از چنین تسلطی تلاش برای عمران و آبادانی آن سرزمین و پیشرفت مردمانش بیان می دارد، اما واقعیت به شهادت تاریخ چیزی غیر از این است و حافظه تاریخی ملتهای جهان از استعمار چیزی جز ویرانی و وابستگی به یاد ندارد!
یا کلمه «ارزان» که در اصل به مفهوم «ارزش داشتن» و «ارزیدن» است، ولی در محاورات روزمره به اجناس و یا حتی خدمات کم قیمت و کم اهمیت «ارزان» اطلاق میشود!
مثال دیگر «چراغ زرد» در چراغ راهنماست که حتی کودکان دبستانی هم با معنای آن آشنا هستند و میدانند که روشن شدن چراغ زرد به مفهوم خطر و به معنای توقف اتومبیل ها پشت خط عابر پیاده است، ولی متأسفانه بسیاری از راننده ها با روشن شدن چراغ زرد آن قدر سرعت خود را بالا می برند که تا چراغ قرمز نشده از چهارراه بگذرند و وقتشان را در ترافیک هدر ندهند!
غرض آنکه گویا اخیراً چنین رویه ای به دنیای سیاست هم سرایت کرده و جریاناتی در تلاشند تا با واژگونه کردن تاریخ از برخی رویدادها در جهتی کاملاً عکس فلسفه رخداد آن بهره گیرند، که شاید یکی از بارزترین مصادیق چنین ادعایی ۱۶ آذر، روز دانشجو باشد.
مرسوم بوده که در چنین روزی به منظور بزرگداشت یاد دانشجویانی که در اعتراض به سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به کشور در سال ۳۲ کشته شدند، در دانشگاه ها مراسمی برگزار می شد که ضمن اعلام انزجار از سیاستهای استکباری آمریکا، راه آن دانشجویان فقید در مبارزه با خوی استعماری و سلطه طلبی آمریکا زنده نگاه داشته شود. اما با کمال تأسف در سال های اصلاحات از سوی طیف هایی از دانشجویان وابسته به جریاناتی خاص در برخی دانشگاه ها حرکات مشکوکی در استحاله ی این جریان صورت گرفت و روند امور به گونه ای تغییر داده شد که به جای اینکه ۱۶ آذر روز تجلّی استکبارستیزی و مبارزه جویی جنبش دانشجویی در برابر ابرقدرتهای نامشروع و شیطانی باشد، تلاش ذلیلانه ای صورت پذیرد برای بررسی راه های برقراری ارتباط با آمریکا، یا به عبارت بهتر یافتن بیراهه هایی که سرانجامش عتبه بوسی شیطان بزرگ و تسلیمی زبونانه در برابر او و گرفتار آمدن در دام جهنمی اش باشد. و همان تعبیری را که رهبر معظم انقلاب آن سالها پیرامون روز سیزده آبان بیان فرمودند محقق ساختند که: «برخی در پی آنند که این روز مبارزه با استکبار را به روز نرمش در برابر آمریکا تبدیل کنند.» عمدتاً هم صحنه گردانان چنین جریانی همان انقلابی های پشیمانی بودند که بدان سبب که انقلابی بودنشان مبنای ایدئولوژیک قوی ای نداشت، وقتی تب هیجاناتشان فروکش کرد تازه فهمیدند که بالا رفتن از دیوار لانه جاسوسی آمریکا چه کار خلاف تمدن و بی کلاسی بوده است! از آنرو بر آن شدند که این خبط کبیر را با امضاء ندامتنامه در حضور گروگانهای سابق خود جبران نمایند!!!
این روند در ماه های اخیر و به ویژه پس از تلاشهایی که در راستای خدشه وارد کردن به مواضع استکبارستیزانه امام راحل و نیز کوشش در جهت حذف شعار راهبردی «مرگ بر آمریکا» از ادبیات سیاسی مردم صورت گرفت، از سر گرفته شده است، و عده ای بر آنند تا با مستمسک قرار دادن این رویکردهای مسأله دار و مشکوک و به ویژه پس از توافق ژنو، به زعم خود مبنای ایستادگی ملت در برابر نظام سلطه را زیر سؤال برده و آن را خدشه دار سازند! حال آنکه این کدخدای خودخوانده دهکده جهانی حتی اجازه نداد جوهر توافقنامه ژنو خشک شود و پس از آن عهدشکنی و خودبرتربینی را از سر بگیرد! ماهیت منافقانه و مستکبرانه شیطان بزرگ آنچنان آشکار است که هیچ کوره راهی هم برای تطهیر و توجیه خود باقی نگذاشته است، تأسف آور آن است که چنین زمزمه هایی در شرایطی شنیده می شود که سایر ملتهای دنیا به حقانیت ادعای نظام اسلامی در افشای این ماهیت شیطانی پی برده اند و یکی یکی در برابر او قد علم کرده اند، اما برخی همچنان سعی دارند نه تنها چشم خود، که چشم دیگران را هم بر این حقائق ببندند!
لیکن بر جماعت دانشجوست که در این هیاهوی اغواگرانه رسانه ای با حفظ بصیرت خویش اجازه ندهند افرادی از ایشان سوء استفاده کنند و مطامع ناپاک و مغرضانه خویش را به نام ایشان طرح و پیگیری نمایند! زمان آن رسیده که گروه های جنبش دانشجویی با بصیرت کامل درصدد شناسایی افراد یا احیاناً سازمان هایی برآیند که در جهت پیشبرد اهداف نامشروع خود استفاده ابزاری از حس آرمانگرایی و عدالت طلبی دانشجویان را در دستور کار دارند. و با نگاهی هوشمندانه و دقیق به پیشینه سیاه چنین جریاناتی و ید طولایی که در دروغپردازی و افسانه سازی دارند، سریعاً راه خود را از ناکجا آبادی که این عناصر معلوم الحال برای آنها تدارک دیده اند جدا سازند و با لحاظ تمام ویژگی های دانشجوی ایده آل در بالندگی و رشد حرکت عظیم جنبش دانشجویی و به تبع آن تعالی و پیشرفت جامعه اسلامی سهیم باشند. چه اینکه برای دانشجویان به عنوان قشر فرهیخته و نخبه جامعه اصلاً شایسته نیست ملعبه دست عوام فریبی گروهی سیاستباز قرار گیرند که طی سال های اخیر گذر زمان به خوبی نقاب از چهره آنان برداشته است!
* سیده آزاده امامی/ کارشناس ارشد فلسفه
|
نظر شما