شناسهٔ خبر: 41386 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

بنویسیم «پروتکل الحاقی»؛ بخوانیم «کاپیتولاسیون»

مذاکرات ژنو 1 آیا پروتکل الحاقی همان استعماری نیست که در سال ۴۳ امام و مردم به مخالفت با آن برخاستند ولی در سال ۹۲ با سیستم استعمار فرانو دوباره بازگشته است؟

نماینده؛ استعمار اتفاق جدیدی در دنیای امروز نیست. استعمار یک اتفاق قدیمی در جهان است؛ از زمانی که انسان به وجود آمد و از زمان فرزندان حضرت آدم استعمار وجود داشت. زمانی که قابیل برادر خود حضرت هابیل را به خاطر حسادت به شهادت رساند و تمام دارایی او را غصب کرد و خواست که جانشین آدم در زمین شود استعمار شیطان در زمین شروع شد و تا امروز ادامه پیدا کرده است. حال چه استعمار پنهان باشد یا آشکار؛ نو باشد یا قدیمی. هویت استعمار در ریشه های وجودی اش وابسته به حزب شیطان است.

 

امام خمینیدر سال ۴۳ قراردادی استعماری در ایران توسط رژیم پهلوی به امضا رسید که به خاطر ذات استعماری اش، موجب خشم مردم انقلابی ایران شد. با افشاگری حضرت امام موج اعتراضات مردمی به راه افتاد و اجازه نداد چنین قرارداد ننگینی در ایران اجرا شود. کاپیتولاسیون قانونی بود که به موجب آن تمام اعضا و اتباع سفارت آمریکا مصونیت قضائی پیدا می کردند و می توانستند هر جرمی مرتکب شوند. بدون اینکه در دادگاهی در ایران محاکمه شوند. هیچ ملت عزتمندی حاضر نیست زیر بار ظلم دیگر کشورها قرار بگیرد و ملت ایران هم در برابر این قانون استعماری ایستاد.

 

در سال های بعد از انقلاب از زمانی که مسئله دستیابی ایران به انرژی هسته ای مطرح شد مسئله ایجاد اعتماد به جمهوری اسلامی برای دستیابی به انرژی هسته ای به چالشی بین المللی تبدیل شد. در این میان تغییر دولت های مختلف در پیچ و خم سازمان ملل و پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، گاهی ایران را به انرژی هسته ای نزدیک تر و گاهی دورتر می کرد.

 

به طور مثال در دوران ریاست جمهوری خاتمی و دولت دوم او، تیم مذاکره کننده هسته ای تعلیق کلیه فعالیت های هسته ای ایران را پذیرفت و با روی کار آمدن دولت نهم فعالیت های هسته ای ایران از سر گرفته شد. اما متاسفانه با وجود تعلیق کلیه فعالیت های هسته ای ایران خصوصا از سال ۸۲ برای به دست آوردن اعتماد غرب و شکستن فشارهای تبلیغاتی اروپا و آمریکا در حدود دو سال باز هم با از سرگیری فعالیت های هسته ای مخالفت شد.

 

البته پیش از آن نیز بعد از تعلیق فعالیت های هسته ای نه تنها اعتماد سازی شکل نگرفت و استعمارگران جدید که در قالب سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی فعالیت می کنند حتی فراتر از آن یعنی توقف کامل فعالیت های هسته ای را خواستند. با شروع کار دولت نهم فعالیت های هسته ای از سر گرفته شد و دانشمندان ایرانی توانستند موفقیت های چشمگیری به دست آورند.

 

در طول دولت نهم و دهم مقاومت ایران در مذاکرات هسته ای توانست پیشرفت چشمگیر در زمینه هسته ای را حاصل کند. در طول این هشت سال مذاکره با اتحادیه اروپا و بازرسان آژانس انرژی اتمی ادامه داشت ولی پرونده هسته ای ایران در سال ۸۴ به شورای حکام ارسال شد. تهدیدی که سال ها با آن مسئولان ایران را تهدید کرده بودند.

احمدی نژاد

 

اما در بهار سال ۸۵ خبر خوش هسته ای توسط احمدی نژاد اعلام شد و ایران توانست به چرخه غنی سازی اورانیوم در نطنز دست یابد؛ این اولین دستاورد مقاومت در راه دستیابی ایران به سوخت هسته ای بود. ادامه مقاومت از یک طرف موجب شکوفایی دانش هسته ای در ایران شد و از سوی دیگر موجب تشدید فشار و تحریم های مختلف شد. فشارهای تبلیغاتی بلوک غرب و آمریکا نیز ادامه یافت. افزایش تحریم ها و ایجاد فضای خفقان علیه حاکمیت ایران و پرونده هسته ای نشانه ضعف دیپلماسی امریکا و اروپا بود که به جای روش های دموکراتیک به فشارهای رسانه ای روی آورده بودند تا ایران از دستیابی به حقوق خود عدول کند. افزایش فشار تحریم ها خود به نوعی نشان دهنده درماندگی غرب از ایستادگی ایران داشت چراکه تحریم دارو یکی از بیرحمانه ترین اقداماتی است که موجب شد چهره پلید آمریکا را آشکار کند.

 

در دولت یازدهم با روی کار آمدن حسن روحانی در ۲۲ تیرماه ۹۲، تیم مذاکره کننده هسته ای در نخستین نشست خود وارد فاز جدیدی شد. از تفاوت های این دور مذاکرات از قول عراقچی معاون وزیر امور خارجه این بود که برای اولین بار هیات های مذاکره کننده به زبان انگلیسی وارد گفتگو شدند. عراقچی هم چنین تاکید کرد که قرار است این طرح فعلا محرمانه بماند.عباس عراقچی در گفتگو با خبرگزاری آی پی اس گفته بود ایران برای اجرای پروتکل الحاقی در پایان توافق هسته ای دو جانبه آمادگی دارد!

 

پروتکل الحاقی با اسم فریبنده اعتماد سازی برای از بین بردن حریم شخصی یک کشور به کار می رود. براساس پروتکل الحاقی، بازرسی حق آژانس است و نیازی به‌ تصویب شورای حکام (برخلاف بازرسی ویژه) ندارد. از طرف دیگر، آژانس در بازرسی‌های خود برمبنای پروتکل الحاقی حق دارد به هرمکانی که برای انجام وظایف خود ضروری می‌داند بدون هماهنگی و به صورت سرزده، دسترسی پیدا کند.

 

در واقع پذیرش پروتکل الحاقی موجب می شود که بازرسان آژانس به هر مکانی بدون هماهنگی وارد شوند و اجازه بازرسی و تفتیش آن مکان را داشته باشند. و حتی به راحتی اجازه جاسوسی به آنها داده می شود. در واقع دسترسی کشورهای دیگر به اسناد محرمانه ایران به راحتی اتفاق خواهد افتاد. این در حالی است که ایران در طول سال های گذشته به اندازه کافی فرصت اعتماد سازی داده است و برای به دست آوردن انرژی صلح آمیز هسته ای با دادن نام دانشمندان هسته ای به آژانس جان آنها را در معرض خطر قرار داد که موجب شهادت تعدادی از نخبگان هسته ای کشور نیز شده است. پس چرا باید برای به دست آوردن اعتماد، از حریم شخصی خود بگذریم؟ چرا باید از تمامیت ارضی ایران اسلامی بگذریم؟ آیا دسترسی بازرسان آژانس که از کشورهای معلوم الحالی هستند عوامل جاسوسی سیستم های مستکبران را فراهم نمی کند؟ آیا پروتکل الحاقی همان استعماری نیست که در سال ۴۳ امام و مردم به مخالفت با آن برخاستند ولی در سال ۹۲ با سیستم استعمار فرانو دوباره بازگشته است؟

 

اگر جواب تمام این پرسش ها منفی است و نویسنده دچار توهم است پس چرا باید بعد از یک دوره اعتماد سازی بازهم اجازه اعتماد سازی بدهیم با اینکه این بار برخلاف رویه قبل حتی در جهت اعتماد سازی مذاکره با نماینده آمریکا نیز اتفاق افتاده است.

 

این درحالی است که مایکل مان سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در مصاحبه با خبرنگاران ابراز کرد ایران باید گام بزرگی بردارد ایران باید اولین گام را بردارد و اقدامات اعتماد ساز انجام دهد و به جامعه جهانی ثابت کند به دنبال اهداف نظامی هسته ای نیست و برنامه هسته ای این کشور صلح آمیز است.

 

تا چه زمانی باید به دنبال به دست آوردن اعتماد باشیم؟ در حالی که در طول سال های گذشته این طور استنباط شده که نمی توان به طور کلی این اعتماد را به دست آورد چرا که این اعتماد نه در زمان تعلیق فعالیت ها شکل گرفت و نه در زمان فعالیت نیروگاه های هسته ای ایران. اعتماد سازی فقط بهانه ای است برای اعمال استعماری از همان جنس سال ۴۳، اما به شیوه ای فرا نو.

علیرضا احمدی روشن

 

نتیجه استعمار سال ۴۳ پرپر شدن هزار جوان در راهپیمایی های انقلاب بود و نتیجه این استعمار فرانو یتیم شدن کودکان دانشمندان هسته ای! این همان استعمار است فقط با نقابی مدرن و جدید! این موضوعی بود که رهبر انقلاب نیز در روز ۱۲ آبان به مسئولین و دیپلمات های ایران هشدار دادند: توصیه من به مسئولین عرصه دیپلماسی و مذاکره این است که مراقب باشید، لبخند فریب گرانه دشمن، شما را دچار اشتباه و خطا نکند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای  درباره تعلیق سال های گذشته هم چنین تاکید کردند: یک دهه قبل در مذاکرات با اروپایی ها، با نوعی عقب نشینی، تعلیقی را که در واقع تحمیل شده بود، پذیرفتیم اما بعد از دو سال تعلیق و تعطیلی بسیاری از کارها، همه فهمیدیم که حتی با این گونه کارها، مطلقاً امیدی به همکاری طرف های غربی وجود نخواهد داشت. اگر این کار را نمی کردیم ممکن بود برخی مدعی شوند که اگر یک بار عقب نشینی می کردید مشکلات حل و پرونده هسته ای عادی می شد، اما با تجربه تعلیق موقت، همه درک کردند که طرف های ما دنبال اهداف دیگری هستند، لذا کار و پیشرفت را مجدداً شروع کردیم.

 

ایشان همچنین فرمودند: به مذاکرات جاری خوش بین نیستم چرا که معلوم نیست نتایجی را که ملت انتظار دارد به همراه بیاورد اما معتقدیم این تجربه ایرادی ندارد به شرط اینکه ملت بیدار باشد و بداند چه اتفاقی دارد می افتد.

 

 به نظر می رسد پیام ۲۲ خرداد اشتباه به درک برخی مسئولین رسیده است که به جای تمرکز بر حل مشکلات معیشتی، به دنبال ایجاد ارتباط و حل معضلات داخلی از راه دیپلماسی هستند! ما نیز به تیم مذاکره کننده خوشبین هستیم ولی امنیت و تمامیت ایران را در گرو مذاکره نمی دانیم!

نظر شما