شناسهٔ خبر: 40441 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

شیردال دیپلماسی و بازی باخت – برد

محمدعلی نجفی 4 متاسفانه برخی در داخل چنین تصور میکنند که ارجاع جزء به جزء یک امتیاز که قبلا به صورت یک جا و ظالمانه از طرف آمریکا مصادره شده نشانه انعطاف و تغییر در رویکرد آمریکا محسوب میشود.

به گزارش «نماینده» در چند روز اخیر تحلیل ها و مواضع متنوع و متفاوتی نسبت به رویکرد دولتمردان ایرانی در مواجه با مقامات آمریکایی انجام شده است. تحلیل هایی که به طور عمده به دوسته تقسیم می شوند:

 

دسته اول گفتگوی مستقیم مقامات ایرانی و آمریکایی را به مثابه یک امتیاز بزرگ برای دولت آمریکا قلمداد می کنند. امتیازی که به قدمت تاریخ انقلاب اسلامی پشت درها قرار دارد. این دسته معتقدند این امتیاز و برگ برنده می بایست در شرایط متناسب و منطقی روی میز گذاشته شود و این شرایط در حال حاضر وجود ندارد.

 

دسته دوم نیز معتقدند که یخ روابط ایران و آمریکا بیش از این نباید سردتر شود و زمان آب شدن این یخ فرا رسیده. این دسته با استناد به تغییر لحن ضد و نقیض برخی از مقامات آمریکایی معتقدند به دلیل وجود این تغییرات ایران نیز باید گردن به انعطاف بیشتری در قبال آمریکا نهد.

 

به نظر می رسد تعیین چهارچوب مناسب در موضوع مذاکره و گفتگوی مستقیم با آمریکا نیازمند یک بررسی دقیق و علمی نسبت به تاریخ برخوردهای دوجانبه این دو کشور به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. در مقایسه با سایر کشورهای غربی و اروپایی تنها کشوری که رویکرد تهدیدآمیز دارد و اعلام جنگ نظامی با جمهوری اسلامی ایران داشته است دولت آمریکا بوده و نه تنها در طول سال های گذشته کمترین نشانه ای مبنی بر کنار گذاشتن رویکرد متناقض دستکش مخملین و دست آهنین نداشته است بلکه تا همین روزهای اخیر نیز ادبیات قرون وسطایی خود ناظر بر تهدید به حمله نظامی علیه جمهوری اسلامی را ترک نکرده است.

 

با کندوکاو مختصری در مصادیق نوع مذاکره ای که در ذهن طرف آمریکایی وجود دارد به وضوح می توان مشاهده کرد که آمریکایی ها به روش های مختلف سعی در خرید امتیازها دارند به نحوی که در هر مرحله ای از گفتگو امتیازی را که قبلا به روش های غیر اصولی از طرف مقابل گرفته اند را به صورت جزء به جزء به طرف مقابل بازمی گردانند اما در عوض امتیازهای اصلی و تعیین کننده را از طرف مقابل دریافت می کنند.

 

این روش مذاکره و امتیاز دهی برای طرف ایرانی نیاز به تامل بیشتری دارد و متاسفانه برخی در داخل چنین تصور می کنند که ارجاع جزء به جزء یک امتیاز که قبلا به صورت یک جا و ظالمانه از طرف آمریکا مصادره شده نشانه انعطاف و تغییر در رویکرد آمریکا محسوب می شود.

 

نمونه بارز این رفتار دوگانه در روزهای اخیر در موضوع انتقال شی باستانی متعلق به ایران به نام شیردال خود را نشان داد. غارت گنجینه های باستانی ایران از سال های دور تا حدود ۱۰ سال پیش توسط آمریکایی ها ادامه داشته است.

شیردال

شیردال باستانی در همین سال های نه چندان دور از ایران به سرقت رفته و نیز در کنار آن هزاران شی و لوح باستانی دیگر نیز به عنوان اشیای تاریخی ایرانی توسط آمریکایی ها مصادره شده است. جای سوال دارد که چطور ممکن است که بازگرداندن اموال ایرانی که به صورت غیر قانونی توسط آمریکا مصادره شده در حکم گرفتن یک امتیاز تلقی می شود که لازم باشد در ازای آن جمهوری اسلامی ایران از خود نرمش و انعطاف نشان دهد؟

 

آیا اینکه دولتمردان نتوانند به شکل حقوقی و قانونی پاسدار اموال عمومی و تاریخی کشور باشند نشانه ضعف نیست؟ آیا دریافت اموال به سرقت رفته ایرانی همراه با انبوهی از تبلیغات رسانه ای و بدون کمترین عذرخواهی از این دزدی آشکار نشانه آمادگی طرف غربی بر ایجاد باب مذاکره است با توجه به آنکه هنوز هزاران لوح دیگر ایرانی در آمریکا مانده است؟

 

تقریبا تمامی رسانه های منتسب به جریانی که حامی بی چون و چرای گفتگو و مذاکره با آمریکا هستند امروز بازپس گیری شیردال باستانی را در حکم چراغ سبز آمریکا برای تلطیف روابط در نظر گرفته اند و کسی پاسخگوی این واقعیت تلخ نیست که بازپس گیری اشیاء تاریخی و ملی ما که قبلا توسط این کشور به سرقت رفته یا مصادره شده حکم پایبندی به ابتدایی ترین حقوق بین المللی را دارد نه آنکه مهر تاییدی باشد تا این عناصر با دست پاچگی فرش قرمزهای خود را به سرعت زیر پای مقامات آمریکایی پهن کنند.

نظر شما