شناسهٔ خبر: 40247 - سرویس سایر حوزه‌ها
نسخه قابل چاپ

چرا امام مخالف حق رأی زنان در زمان پهلوی بود؟

حق رای زنان در سال ۱۹۶۱، جان اف کندی، به ریاست‌جمهوری آمریکا انتخاب شد، بررسیها نشان میدهد استراتژی وی درباره‌ی جهان سوم به شدت تحت تأثیر کسانی چون «روستو»، نظریه‌پرداز توسعه‌ جهان سوم است که به او مشاوره میدادند.

حق رای زنانبه گزارش «نماینده» علت مخالفت حضرت امام (ره) با حق رای زنان در دوران پهلوی، مخالفت با حضور زنان در امور سیاسی و اجتماعی نبوده بلکه ناظر به شرایط وقت و سوء استفاده رژیم از این مسئله بوده است.

 

برای بررسی نظر امام درباره‌ حق رأی زنان می‌بایست کمی به عقب برگشت و به تحولاتی که در ابتدای دهه‌ی ۴۰ در جهان و ایران روی داد، اشاره نمود تا درک نظرات ایشان راحت‌تر شود. زیرا درک این مسئله در کنار درک مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن زمان ایران و جهان ممکن است. در این برهه و در سال ۱۹۶۱، جان اف کندی، به ریاست‌جمهوری آمریکا انتخاب شد. بررسی‌ها نشان می‌دهد استراتژی وی درباره‌ی جهان سوم به شدت تحت تأثیر کسانی چون «روستو»، نظریه‌پرداز توسعه‌ جهان سوم است که به او مشاوره می‌دادند.

 

«روستو» استاد گروه تاریخ اقتصاد در مؤسسه‌ی علم و صنعت ماساچوست پوست یک شخصیت فرهنگی بود که در پست ریاست برنامه‌ریزی وزارت امور خارجه گمارده شد. روستو قبلاً در قالب یک اثر تحقیقی کارآمد، به نام مراحل رشد اقتصادی، یک مانیفست غیرکمونیست توسعه‌ی اقتصادی را نوشته بود. این اثر بیان می‌کرد که چگونه استاندارد دانشگاه می‌تواند جنگ سرد را در میان ملل فقیر برپا و از منافع آمریکا در جهان سوم دفاع کند. دولت کندی برخی از نظرهای روستو را در این ‌باره که چگونه می‌توان شرایط توسعه‌ی جهان سوم را به گونه‌ای تغییر داد تا همچنان در بلوک غرب ماند، به اجرا درآورد.

 

رفرم‌های اجتماعی که از سوی آمریکا تشویق می‌شد دو هدف عمده را در نظر داشت. اولین هدف تلطیف وضعیت اجتماعی به منظور آرام‌سازی جامعه بود تا از ایجاد انقلاب و خروج کشور‌ها از بلوک غرب ‌جلوگیری‌ کند؛ اما هدف دوم، ایجاد تغییرات گسترده در زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی کشورهای جهان سوم و تطبیق آن‌ها با وضعیت جدید بلوک غرب بود.

 

بر اساس این استراتژی، برای کنترل جهان سوم، به جای‌ استفاده از ابزارهای نظامی،‌ می‌بایست با ایجاد تغییراتی در ساختار اجتماعی و تغییر وضعیت زندگی مردم، شرایط و بسترهای قیام‌های مردمی را از بین برد. در همین راستا، برگزاری همه‌ پرسی ششم بهمن‌ماه ۱۳۴۱ و تعقیب برنامه‌های اصلاحی از سوی شاه به اجرا درآمد. از این رو، کندی نخستین کسی بود که تصویب اصول شش‌گانه‌ی انقلاب شاه و مردم را به محمدرضا پهلوی تبریک گفت: «پیروزی آن اعلی‌حضرت را در رفراندوم تاریخی روز شنبه‌ی گذشته، صمیمانه تبریک می‌گوییم که بیش از پیش مایه‌ی خوشبختی است که اکثریت عظیم ملت ایران، رهبری آن اعلی‌حضرت را در راهی که منعکس‌کننده‌ خواسته‌های ایشان است، مورد تأیید قرار داده‌اند. مسلم است که این پشتیبانی ملی اعتماد آن اعلی‌حضرت را به درستی در راهی که برگزیده‌اند تقویت کرده و عزم شما را در رهبری کشور خویش به جانب پیروزی در مبارزه‌ای که برای بهبود زندگی ملت خود در پیش گرفته‌اید جزم خواهد ساخت.»

 

رفرم‌های اجتماعی که از سوی آمریکا تشویق می‌شد، دو هدف عمده را در نظر داشت؛ اولین هدف، تلطیف وضعیت اجتماعی به منظور آرام‌سازی جامعه بود تا از ایجاد انقلاب و خروج کشور‌ها از بلوک غرب ‌جلوگیری‌ کند و هدف دوم، ایجاد تغییرات گسترده در زیرساخت‌ها اقتصادی و اجتماعی کشورهای جهان سوم و تطبیق آن‌ها با وضعیت جدید بلوک غرب بود. در واقع از آنجا که استقرار و تداوم تولید برخی از صنایع، به دلیل افزایش هزینه‌های تولید و کارگری و ارتقای استانداردهای محیط زیست در جهان غرب، دیگر توجیه اقتصادی نداشت، در دهه‌‌ ۶۰ میلادی، غرب تصمیم گرفت تا بخشی از این صنایع را به کشورهای جهان سوم انتقال دهد تا از این کشور‌ها هم به عنوان مناطق تولید ارزان قیمت کالا و پایلوت‌هایی صادرات به دیگر کشورهای جهان سوم استفاده کند و هم بازار مصرفی خود در این کشور‌ها را ارتقا دهد.

 

 این اقدام نیازمند تضعیف ساختار کشاورزی این کشور‌ها و افزایش نیروهای انسانی ارزان‌قیمت بدون سرمایه بود. آمریکا به این منظور، انجام اصلاحات ارضی و ایجاد بسترهای ورود زنان به بازار کار و تضعیف ساختار خانواده به منظور تأمین نیروی ارزان‌قیمت در جهان سوم را در دستور کار خود قرار داد. به همین دلیل کندی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در این مقطع، رژیم پهلوی را وادار به ایجاد اصلاحات ارضی و ایجاد برخی تغییرات اجتماعی نظیر اعطای حق رأی به زنان و تسهیل به‌کارگیری آن‌ها در مشاغل نمود. با این حال، هرچند رژیم پهلوی سعی کرد این اقدامات را با ظاهری اصلاح‌طلبانه انجام دهد، اما نیت واقعی این رژیم از چشمان تیزبین امام خمینی (رحمت الله علیه) پنهان نماد. از این ‌رو، ایشان در دهه‌ی ۴۰، در مقابل لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اصلاحات ارضی، که قرار بود به منظور حفظ منافع آمریکا اجرا شود، موضع‌گیری کردند. یکی از مواضع ایشان موضع‌گیری علیه حق رأی زنان بود؛ مسئله‌ای که با ظاهری فریبنده بود، اما به منظور اجرای اهداف آمریکا در دستور کار شاه قرار گرفته بود.

 

 امام‌ خمینی (رحمت الله علیه) در زمان ارائه‌ی لایحه‌ی ایالتی و ولایتی، در تلگراف به علم، نخست‌وزیر وقت، در ۲۸ مهرماه ۱۳۴۱ می‌گویند: «ورود زن‌ها به مجلسین و انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف است با قوانین محکم اسلام که تشخیص آن به نص قانون اساسی محول به علمای اعلام و مراجع فتواست و برای دیگران حق دخالت نیست.»

 

ایشان در همین زمان بار‌ها تأکید کردند که با اصل رأی دادن زنان مخالفتی ندارند، بلکه آنچه باعث موضع‌گیری علیه این اقدام دولت پهلوی شده نیت این رژیم به منظور به فساد کشاندن زنان است. در این‌ باره ایشان در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که به مناسبت شروع محرم به ملاقات ایشان آمده بودند، می‌گویند: «موضوع حق شرکت دادن زنان در انتخابات مانعی ندارد. ما می‌خواهیم مشروطیت را حفظ کنیم. اکنون که در ایران حق آزادی از ما سلب شده، به فکر زن‌ها افتاده‌اند! در حال حاضر، آزادی قلم، بیان، افکار و حتی حق حیات از مردم سلب گردیده است. ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مرد‌ها آزادند که زن‌ها می‌خواهند آزاد باشند؟ آزادمرد و آزادزن با لفظ درست می‌شود؟» امام (رحمت الله علیه) بر اساس برداشت فوق، توضیح می‌دهد که «شاه زن‌ها را به فساد می‌کشاند و می‌خواهد آن‌ها را عروسک بار بیاورد. مذهب با این فاجعه‌ها و درد‌ها مخالف است، نه با آزادی زن.»

 

همچنین امام خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، درباره‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی ایران، ضمن تأکید بر حفظ حقوق زنان توسط اسلام، می‌گویند: «در خصوص زنان، اسلام هیچ ‌گاه مخالف آزادی آنان نبوده است. برعکس، اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است؛ مسئله‌ای که شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند، اما رژیم شاه است که با غرق کردن آن‌ها در امور خلاف اخلاق، می‌کوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. اسلام به شدت معترض به این امر است. رژیم آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساخته است. زنان مانند مردان زندان‌های ایران را پر کرده‌اند. در اینجاست که آزادی آن‌ها در معرض تهدید و در خطر قرار گرفته است. ما می‌خواهیم که زنان را از فساد، که آنان را تهدید می‌کند، آزاد سازیم.»

 

 بر این اساس، می‌توان استنباط کرد که مخالفت امام خمینی (رحمت الله علیه) با اعطای حق رأی به زنان، در لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نه مخالفت با اصل مشارکت زنان در امور اجتماعی، بلکه جلوگیری از اجرای نیات پلید رژیم پهلوی بوده است.

برچسب‌ها:

نظر شما