«نماینده»/علیرضا رحمانی: انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بیتردید میتواند تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی، منطقهای و بهویژه ایران داشته باشد. سابقه عملکرد ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش خصوصاً از منظر سیاستهای سختگیرانه در قبال ایران و تلاش برای مهار اقتصاد این کشور، تجربهای از فشارهای اقتصادی سنگین را بهجا گذاشته است. این امر با تحریمهای گسترده و تلاش برای محدودسازی دسترسی ایران به بازارهای جهانی همراه بود که آثار جدی اقتصاد ایران داشت. اکنون در آستانه دور جدید ریاستجمهوری ترامپ این پرسش مطرح است که بازگشت وی به قدرت چه پیامدهای اقتصادی برای ایران به همراه خواهد داشت؟
در این یادداشت ضمن بررسی پیامدهای اقتصادی احتمالی این انتخاب، به تأثیرات این تحول بر شاخصهای کلان اقتصادی، تجارت خارجی، نظام بانکی و ارزی و بخش خصوصی پرداخته و پیشنهادهایی برای کاهش آسیبها و بهبود تابآوری اقتصادی کشور ارائه میشود.
پیامدهای انتخاب مجدد ترامپ بر اقتصاد ایران
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات میتواند پیامدهای اقتصادی گسترده ای برای اقتصاد جهانی و ایالات متحده داشته باشد، که این پیامدها به طور مستقیم و غیر مستقیم بر اقتصاد ایران نیز تأثیر میگذارند.
۱. رشد اقتصادی و تورم: با توجه به سیاستهای پیشنهادی ترامپ از جمله افزایش تعرفهها بهویژه بر واردات از چین، هزینههای تولید و قیمت مصرفکننده افزایش خواهد یافت. این سیاستها ممکن است رشد اقتصادی را کاهش داده و فشارهای تورمی را افزایش دهند. همچنین ترامپ قصد دارد سیاستهای ضد مهاجرتی شدیدتری اعمال کند که باعث محدودیت در عرضه نیروی کار و افزایش فشار دستمزدی خواهد شد. در نتیجه ممکن است آمریکا به دلیل فشارهای تورمی ناچار به افزایش بیشتر نرخ بهره شود که این امر میتواند از طریق ایجاد نوسانات ارزی و افزایش هزینههای تأمین مالی بر بازارهای جهانی و بهویژه ایران تأثیر بگذارد.
۲. سیاست تجاری و تأثیرات جهانی: ترامپ در کمپین انتخاباتی خود وعده افزایش تعرفهها به میزان ۶۰ درصد بر واردات از چین و همچنین اعمال تعرفه ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر سایر واردات را داده است. چنین سیاستهایی میتواند باعث جنگ تجاری شدیدتری با چین شود و زنجیرههای تأمین جهانی را تحت فشار قرار دهد. این تغییرات بهویژه در رابطه با افزایش هزینههای کالاهای مصرفی وارداتی در آمریکا میتواند باعث کاهش تقاضای جهانی و تأثیرگذاری بر کشورهایی مانند ایران شود که در تجارت جهانی به ثبات قیمتی وابسته هستند.
۳. کسری بودجه و سیاست مالی: در صورت تمدید معافیتهای مالیاتی ترامپ که در سال ۲۰۱۷ معرفی شدند هزینههای دولت افزایش یافته و کسری بودجه نیز رشد بیشتری خواهد داشت. این کسری ممکن است هزینههای تأمین مالی را در سطح بینالمللی افزایش دهد و ایران به عنوان کشوری که در تأمین مالی خارجی با محدودیتهایی مواجه است ممکن است از این افزایش هزینهها آسیب ببیند.
۴. بازارهای مالی و ارزی: سیاستهای مالی ترامپ احتمالاً به تقویت نرخ دلار منجر میشود که میتواند باعث کاهش ارزش ارزهای دیگر و افزایش نرخ ارز در کشورهایی مانند ایران شود. در عین حال انتقاد ترامپ از نرخ بالای دلار و تمایل او به تضعیف آن ممکن است عدم قطعیتهایی را در بازارهای مالی ایجاد کند که میتواند به خروج سرمایه از بازارهای پرریسک و تأثیرگذاری بر اقتصاد ایران منجر شود.
۵. بازارهای انرژی و تحریمها: احتمالاً ترامپ در تلاش خواهد بود تا فشارهای تحریمی علیه ایران را افزایش دهد و همزمان سیاستهای داخلی حمایت از تولید انرژی فسیلی آمریکا را گسترش دهد. چنین سیاستهایی میتواند به کاهش تقاضای جهانی نفت منجرشده و قیمت نفت را کاهش دهد؛ که این امر برای اقتصاد ایران که بهشدت به صادرات نفت وابسته است، چالشی جدی به حساب میآید. تجارب قبلی نشان میدهد ترامپ به شدت به دنبال فشار اقتصادی حداکثری علیه ایران بود و سابقه رویکرد وی نشان میدهد که احتمالاً در دور جدید ریاستجمهوری خود، این سیاست را تشدید خواهد کرد. هدف اصلی از این اقدام، کاهش صادرات نفت ایران به بازارهای جهانی است. با اعمال این تحریمها بسیاری از خریداران نفت ایران مانند چین و هند ممکن است بهسختی قادر به خرید نفت از ایران باشند، چراکه تهدیدهای اقتصادی و مالی آمریکا مانع تعاملات تجاری با ایران میشود.
از دیگر تبعات در حوزه بازارهای انرژی میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
* نوسانات قیمت نفت: سیاستهای ترامپ میتواند بر قیمت جهانی نفت نیز تأثیر بگذارد. ترامپ بهشدت از تولید انرژی داخلی آمریکا بهویژه نفت و گاز حمایت میکند. در صورت افزایش تولید نفت شیل در ایالات متحده، ممکن است عرضه نفت در بازارهای جهانی افزایش یابد که این امر میتواند منجر به کاهش قیمت نفت شود. در چنین شرایطی حتی اگر ایران بتواند نفت خود را صادر کند، کاهش قیمت جهانی نفت میتواند درآمدهای نفتی ایران را کاهش دهد.
* رشد رقابت در بازار نفت: با توجه به سیاستهای ترامپ بهویژه افزایش تولید داخلی نفت آمریکا، رقابت در بازار نفت جهانی بیشتر میشود. افزایش تولید نفت در ایالات متحده میتواند فشار بیشتری بر صادرات نفت ایران وارد کند. کشورهای دیگر مانند عربستان سعودی و روسیه نیز بهدنبال حفظ سهم خود از بازار نفت جهانی هستند، که این میتواند به محدود شدن فضای صادراتی ایران منجر شود.
* تأثیرات بر سیاستهای انرژی آمریکا: سیاستهای ترامپ در زمینۀ انرژی به ویژه حمایت از صنعت نفت شیل آمریکا میتواند بازارهای جهانی انرژی را دچار تحول کند. ممکن است آمریکا سیاستهایی را در پیش بگیرد که منجر به افزایش تولید نفت شیل و گاز طبیعی شود و در نتیجه از فشار بر بازار نفت جهانی بکاهد. این امر میتواند به کاهش قیمتها و تضعیف موقعیت نفت ایران منجر شود؛ چراکه بسیاری از کشورها به دنبال خرید نفت ارزانتر از آمریکا خواهند بود.
فشارهای فوقالذکر میتواند در قالب تحریمهای گستردهتر و جلوگیری از دسترسی ایران به منابع ارزی خارجی و بازارهای جهانی ادامه یابد؛ و پیامدهای این تحریمها میتواند شامل موارد زیر باشد:
* تضعیف تجارت خارجی: تحریمها بهطور مستقیم توانایی ایران را برای مشارکت در تجارت بینالمللی کاهش میدهند حتی با وجود شرکای تجاری مانند چین و روسیه تحریمهای ثانویه آمریکا میتواند مانع از همکاری گسترده اقتصادی با این کشورها شود. افت صادرات غیرنفتی، کاهش سرمایهگذاری خارجی، کاهش همکاریهای فناورانه و تکنولوژیکی از تبعات این بخش میباشد.
* بحران در نظام بانکی و ارزی: تحریمهای ترامپ در دوره قبل نشان داد که تمرکز ویژهای بر سیستم مالی ایران و بهویژه دسترسی به دلار و شبکه بانکی جهانی دارد تکرار این سیاست در دور جدید میتواند منجر به آسیبهای جدی به سیستم بانکی و ارزی کشور شود.
* تأثیر بر بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی: فشارهای اقتصادی حاصل از تحریمهای مجدد میتواند بهشدت بخش خصوصی و صنایع کوچک و متوسط را از طریق کاهش دسترسی به مواد اولیه و قطعات صنعتی (به علت افزایش محدودیت در واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای) کاهش تولید و اشتغال (بهدلیل افزایش هزینهها) و افزایش فرار سرمایه (نااطمینانی نسبت به وضعیت اقتصادی) تحت تأثیر قرار دهد.
چه باید کرد؟
انتخاب مجدد دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا پیامدهای اقتصادی مهمی برای ایران در پی خواهد داشت. سیاستهای اقتصادی ترامپ بهویژه در حوزههای تجاری، تعرفهگذاری و سیاستهای مهاجرتی، میتواند رشد اقتصادی آمریکا را کاهش داده و نرخ تورم را افزایش دهد. این موارد به نوبه خود، بانک مرکزی آمریکا را مجبور به افزایش نرخ بهره خواهد کرد که باعث تقویت دلار و تضعیف سایر ارزها میشود. در ایران، این امر میتواند فشارهای تورمی بیشتری ایجاد کرده، نرخ ارز را بیثباتتر کند، و در نتیجه هزینههای تأمین مالی را بالا ببرد و نوسانات مالی را تشدید کند.
سیاستهای تجاری و جنگ تعرفهای ترامپ بهویژه علیه چین با افزایش هزینه کالاهای وارداتی به آمریکا و کاهش تقاضای جهانی، باعث بیثباتی بیشتر در زنجیرههای تأمین جهانی خواهد شد. همچنین، در حوزه انرژی، احتمال ادامه و تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران و تلاش برای افزایش تولید نفت داخلی آمریکا، میتواند فشار بیشتری بر اقتصاد ایران وارد کند و قیمت نفت را کاهش دهد. ترامپ احتمالاً سیاستهای فشار حداکثری علیه ایران را ادامه خواهد داد که شامل تشدید تحریمها بر صادرات نفت کاهش تعاملات تجاری بینالمللی و محدودیتهای بیشتری برای دسترسی ایران به بازارهای مالی جهانی خواهد بود. علاوه بر این افزایش تولید نفت شیل در آمریکا و سیاستهای تجاری محافظهکارانه ترامپ ممکن است قیمت جهانی نفت را کاهش دهد که به نوبه خود فشار بیشتری بر اقتصاد نفتی ایران وارد میکند.
احتمال افزایش رقابت جهانی در بازار نفت بهویژه از سوی کشورهای تولیدکننده بزرگ مانند عربستان سعودی و روسیه، میتواند موقعیت صادرات نفت ایران را تضعیف کند. درصورت ادامه تحریمها صادرات نفت ایران بهشدت محدود خواهد بود، اما درصورت هرگونه تغییر در سیاستهای بینالمللی و نرمشهای ترامپ، این احتمال وجود دارد که ایران بتواند صادرات نفت خود را افزایش دهد. با این حال احتمال این سناریو با توجه به سیاستهای ترامپ و نگاه خصمانهای که نسبت به ایران دارد پایین به نظر میرسد.
لذا با توجه به موارد مزبور موارد زیر بهعنوان راهکار سیاستی پیشنهاد میشود:
* تقویت ذخایر ارزی: ایران باید با کنترل و مدیریت ذخایر ارزی خود در برابر شوکهای ناشی از نوسانات دلار و تحریمها مقاومت بیشتری ایجاد کند.
* تنوعبخشی به اقتصاد و توسعه صادرات غیرنفتی: کاهش وابستگی به صادرات نفت از طریق توسعه صنایع غیرنفتی و افزایش صادرات به کشورهای آسیایی و اروپایی میتواند آسیبپذیری اقتصاد را کاهش دهد.
* بهبود تعاملات منطقهای و تقویت پیمانهای چندجانبه: با تقویت همکاریها با همسایگان و استفاده از فرصتهای اقتصادی منطقهای و نیز پیمانهای چندجانبه مانند شانگهای و بریکس، ایران میتواند در برابر فشارهای تحریمی تابآوری بیشتری داشته باشد.
* سرمایهگذاری در زیرساختها و تولیدات داخلی: با ایجاد زیرساختهای لازم برای تولیدات داخلی و کاهش وابستگی به واردات، ایران میتواند از پیامدهای منفی ناشی از تحریمها و نوسانات ارزی جلوگیری کند.
* تقویت استقلال مالی و ایجاد مکانیسمهای پرداخت مستقل از دلار: ایران باید به سمت توسعه مکانیسمهای مالی و بانکی مستقل از دلار پیش برود. استفاده از ارزهای ملی در تجارت با کشورهای مختلف و ایجاد سیستمهای پرداخت مستقل از سوئیفت میتواند به کاهش اثرات تحریمهای مالی کمک کند.
نظر شما