«نماینده»، سعید احدیان*: با توجه به تجربۀ مجلس دهم که شفافیت به راحتی آب خوردن و با رأی منفی قاطع نمایندگان بایگانی شد، این بار با اصرار قالیباف و تعدادی از نمایندگان در مرحلۀ اول با رأی نزدیک دوسوم و فقط سه رأی کمتر کار به نتیجه نرسید اما در دومین مرحله و این بار با توسیع مفهوم شفافیت به تمام ارکان قوای سهگانه رأی آورد یعنی شفافیت آرای نمایندگان بهعلاوۀ شفافیت در بسیاری از تاریکخانههای تصمیمگیری در کشور.
برخی از مدعیان شفافیت، تا پیش از تصویب طرح شفافیت قوای سهگانه، با آنکه می دانستند قالیباف تمام ظرفیت موجود ریاست مجلس را برای جلب نظر موافق و طرح چندباره (و غیرمعمول) شفافیت به کار گرفته است، بیوقفه شخص او و نه حتی نمایندگان مخالف شفافیت را زیر بار رگبار حمله قرار داده بودند. اگر فکر میکنید پس از تصویب طرح شفافیت قوای سهگانه این حملات خاتمه یافت در اشتباهید.
اصرار مجلس بر شفافیت قوای سهگانه منطقاً باید مورداستقبال طرفداران واقعی شفافیت باشد، چراکه هدف حداقلی آنها را گامها به جلو میبرد، ولی در این مرحله نیز امروز که این طرح با طولانیشدن رسیدگی در مجمع هنوز نهایی نشده، نوک حمله همچنان بهسوی کیست؟ قالیباف. کسی از مجمع تشخیص برای تصویب این طرح مطالبهای دارد؟ خیر. چرا؟ چون برای برخی تصویب شفافیت نگرانکنندهتر از عدم تصویب آن است و تصویب آن فرصت طلایی تخریب بیامان قالیباف را خواهد سوزاند.
در آخرین گام یعنی انتشار داوطلبانۀ آرا بهعلت طولانیشدن بررسی مجمع، اگر گمان میکنید که برخی شفافیتطلبان جریان مطالبه از نمایندگان غیرداوطلب شفافیت را آغاز کردهاند، همچنان در اشتباهید.
اولین حمله پس از رونمایی از این سامانه همچنان به قالیباف بود! او به دروغ متهم شد که جزو داوطلبان نیست، درحالیکه بود. سپس متهم شد که با کلیات طرح حمایت از افشاگران فساد مخالفت کرده است که موافقت کرده بود. حتی امروز هم آنها از سایر نمایندگان نمیخواهند به داوطلبان بپیوندند و تنها هدف برخی شفافیتطلبان پیداکردن بهانهای برای حمله به کسی است که اولین نفر طرح شفافیت را امضا کرد، برای طرح چندینبارۀ شفافیت تمام تلاش خود را به کار بست، بر تصویب طرح و ارسال به مجمع پافشاری نمود و در انتشار داوطلبانه پیشقدم شد. امروز نه آنها از مجمع تشخیص مطالبه ای دارند و نه از سایر نمایندگان میخواهند به شفافیت داوطلبانه بپیوندند؛ همۀ نشانهها فقط به سوی قالیباف است.
اگر دغدغۀ شفافیت برای عدهای واقعی است. اکنون که مطالبات آنها به نتایج ملموسی رسیده است، باید با ابراز خوشحالی برای تکمیل دغدغۀ خود در تلاش باشند، اما سکوت عجیب آنها و مطالبۀ ادامهدار آنها از قالیباف و مجلس خیلی از اغراض اصلیشان را روشن میکند.
حال با همۀ این تناقضات آیا باید باور کنیم برخی طرفداران یک جریان سیاسی خاص واقعاً نگران شفافیتاند؟ این سؤالی است که انبوه نیروهای انقلابی که دغدغۀ واقعی شفافیت را دارند باید از خود بپرسند و تصمیم بگیرند.
نظر شما