به گزارش «نماینده»، مجتبی توانگر در کنفرانس بینالمللی تکنوبلاک در توضیح تاثیر بازار رمزارزها و بلاکچین بر اقتصاد دیحیتال گفت: امروز جهان به واسطه توسعه فناوری بلاکچین در آستانه یک تحول دیجیتال قرار گرفته که بر اساس نظر بسیاری از صاحبنظران شاید اثری گستردهتر از توسعه اینترنت بر زندگی بشر داشته باشد.
این پارادایمشیفت جنبههای مختلف زندگی بشر را به احتمال زیاد در مینوردد و از جمله مدلهای حکمرانی و مفهوم دولت مدرن را به چالش خواهد کشید و نقش بازیگران غیردولتی را بیشتر کرده و احتمالا دنیا را جای دموکراتیکتری خواهد نمود؛ این خاصیت فضای مجازی و فناوریهای مرتبط با آن است.
وی ادامه داد: در توسعه اقتصادی نیز این فناوری تغییرات شگرفی را به همراه آورده است. از جمله رواج تبادل رمزارزها میان مردم تبدیل به یک اکوسیستم جهانی شده و نظام سنتی مالی جهانی را به چالش کشیده است. برای نمونه استفاده از این رمزارزها موجب تسهیل در پرداختهای بینالمللی میان افراد شده و تبادلات مالی را ارزانتر، سریعتر و مطمئنتر کرده است. خصوصا برای کشورهایی مانند ایران و روسیه که دسترسی سختتر و محدودتری به نظامهای پرداخت بینالمللی مانند سوئیفت دارند این یک ظرفیت قابل توجه برای حل مشکلات است.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اضافه کرد: همچنین کشورهای دوست میتوانند با توسعه رمزارزهای مشترک از جمله پولهای الکترونیکی مورد حمایت بانک مرکزی آنها تبادلات تجاری و مالی مشترک میان خود و سایر کشورها را بدون استفاده از دلار توسعه داده و علاوه بر کاهش وابستگی به قید و بندهای دلار از مواهب دیگر نیز برخوردار شوند.
وی خاطرنشان کرد: امریکا به واسطه اینکه دلار یک ارز مورد قبول در سرتاسر جهان باشد، عملا تورم خود را به سایر کشورها صادرات میکند و به نوعی دست در جیب سایر ملتها کرده و تولیدات آنها را با کاغذی به اسم دلار تصاحب میکند؛ این هزینه پذیرش هژمونی سلطهگر است و البته همانطور که بیان شد با توسعه نظامات جایگزین مالی و تجاری حتما امکان رهایی از آن برای ملتهای مستقل وجود دارد. علاوه بر بحثهای مالی و تجاری بینالمللی، استفاده از فناوری بلاکچین در اقتصاد و ترکیب آن با هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی با تغییر نظامات حقوقی حاکم بر مبادلات اقتصادی و با کاهش هزینههای مبادله میتواند مبادله اقتصادی را به سمت بهینهتر شدن سوق دهد.
توانگر ادامه داد: البته این فناوری مانند هر فناوری دیگری البته سویههای منفی نیز دارد که باید مدیریت شود. برای نمونه علیرغم اینکه امکان دستکاری دولتها در رمزارزها مانند ارزهای فیات ممکن نیست اما این رمزارزها میتوانند آثار ناپایدارکننده بر وضعیت کلان اقتصادی کشورها داشته باشند و هدف سوداگری سرمایهگذاران و بازیگران بزرگ قرار گیرند بنابراین حتما نیازمند رگولاتوری منعطف و نظارت است.
نظر شما