«نماینده»/پرویز سروری: ترامپ با خروج از برجام و اعمال راهبرد موسوم به «فشار حداکثری»، درصدد برآمد تا شبکهای درهمتنیده از تحریمها را بر کشورمان تحمیل کند. در آن مقطع که از نیمه مرداد ۹۷ کلید خورد، چهرههای ضد ایرانی کاخ سفید همچون «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی، «برایان هوک»، رئیس گروه اقدام علیه ایران و «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا متفقالقول بودند که تهران بیش از سه ماه و حداکثر ۶ میتواند در برابر تحریمها تابآوری داشته باشد و دستآخر، مجبور خواهد شد بر سر میز مذاکره بهمنظور کاهش تحریمها حاضر شود.
جمهوری اسلامی با وجود تحریمهای وحشیانه، برخی سوء مدیریتها و فسادهای ناشی از آن، شیوع کرونا و تعطیل شدن بسیاری از واحدهای تولیدی اما آنطور که مدنظر آمریکا بود تحتفشار قرار نگرفت و با هدفی که کاخ سفید برای ایران پساتحریم در نظر گرفته بود، فرسنگها فاصله دارد. در شرایطی که ترامپ تا دادن شماره تلفن به سفارت سوئیس بهمنظور ارائه آن به مقامات کشورمان پیش رفت تا یک تماس هرچند کوتاه با کاخ سفید برقرار شود و تیم رئیسجمهور آمریکا همگی بر این اعتقاد بودند که ایران بهزودی با آنها ارتباط خواهد گرفت، انفجار یک بمب خبری آمریکایی را مأیوس کرد.
در خرداد ماه سال جاری، ناوگان نفتکشهای ایرانی در مقابل چشم نیروی دریایی آمریکا طی یک هفته و یکی پس از دیگری اقیانوسها را درنوردیده و در سواحل ونزوئلا لنگر انداختند. مانور قدرت ایران در حقیقت، سند قاطعی برای شکست استراتژی فشار حداکثری ترامپ بود و اعتبار آمریکا را در مناسبات بینالمللی مخدوش کرد، چراکه ونزوئلا تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا قرار دارد و هیچ کشوری جرأت نزدیک شدن به بنادرش را ندارد. نفتکشهای ایرانی برای قدرتنمایی از کانال سوئز، جایی که نفتکش ایرانی «آدریان دریا» با اشاره آمریکا توسط نیروهای انگلیسی توقیف شد، راهی ونزوئلا شدند و این پیام قوی را به واشنگتن ارسال کردند که مصر بهعنوان متحد نزدیک کاخ سفید، مخالفتی با این موضوع ندارد و به این ترتیب، غرور ترامپ را بیشازپیش لگدمال کند.
از طرف دیگر، ایران با کشورهای روسیه، قزاقستان، پاکستان، گرجستان، افغانستان، ترکیه، قطر و ... روابط تجاری خود را گسترش داده و افزون بر این، توافق راهبردی ایران با چین مقامات آمریکایی را به وحشت انداخته که حوزه نفوذ پکن مبادا از آسیای شرقی به غرب آسیا امتداد یابد و دایره هژمونی کاخ سفید را تنگتر کند. در حقیقت، ایران با هوشمندی، تحریمها را به فرصتی برای کاستن از تبعات راهبرد فشار حداکثری تبدیل کرد. در این خصوص گفتنی است؛
۱. ترامپ در سال ۲۰۱۸ طی یک سخنرانی مدعی شده بود که محدودیتها را تا جایی علیه ایران افزایش خواهد داد که به خنثیسازی برنامه موشکی بالستیک، توقف نفوذ منطقهای و فرا منطقهای کشورمان و رفع بهاصطلاح تهدیدات جمهوری اسلامی از متحدین واشنگتن در غرب آسیا منجر شود. با این حال، برنامه موشکی ایران نهتنها متوقف نشد، بلکه طی این مدت، برنامه موشکی ایران، بهروزتر و مدرنتر شد تا جایی که اولین ماهواره نظامی ایران توسط سپاه پاسداران به فضا پرتاب، پس از ترور سردار سلیمانی تاکتیکهای ایران در منطقه نمایانتر شد و آمریکاییها چنان در تنگنا قرارگرفتهاند که در آستانه فرار از عراق هستند.
۲. پس از خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، تصور این بود که ایران برای جلب نظر ترامپ، محدودیتهای هستهای را تمدید و نامحدود خواهد کرد. ضمن اینکه میانجیگری تروئیکای اروپا برای متقاعد کردن ایران به شروط منطقهای و موشکی را بیقیدوشرط میپذیرد. برخلاف آنچه یانکیها میپنداشتند، جمهوری اسلامی تعهدات هستهای را بهصورت متناوب کاهش داد و غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم را دستور کار خود قرار داد. این در حالی است که بسیاری معتقدند چنانچه آمریکای بایدن، تحریمها را رفع نکند و همچون اوباما، سیاست چماق و هویج را دستور کار خود قرار دهد، ایران احتمالاً از ان.پی.تی و برجام خارجشده و یک گام دیگر سیاستهای تحریمی کاخ سفید را به شکست نزدیکتر خواهد کرد.
۳. سیاست آمریکا در قبال ایران، باعث ایجاد شکاف بین آمریکا و دیگر کشورها شد. روسیه، ترکیه، هند و حتی ژاپن و اروپا معتقدند که اجماع برای تحریم ایران از بین رفته و اساساً فشارهای مدنظر کاخ سفید به این دلیل که منافع آنها را تحتالشعاع قرار میدهد، قابلدستیابی و واقعی نیستند. واشنگتن در تلاش بود فشار حداکثری را به بخش غیرقابل تغییر سیاست خارجی آمریکا تبدیل کند، غافل از اینکه ایران در دور زدن تحریمها تبحر پیداکرده و راهحلهای جدیدی یافته است. از این رو، مخالفت جمعی کشورها در کنار تبحر کشورمان در تقابل با تحریمها باعث شده اثربخشی این سیاست به حداقل برسد.
۴. خروج آمریکا از برجام و تحریمهای پیدرپی با وجود پایبندی کامل جمهوری اسلامی به تعهداتش، گفتمان «خنثیسازی» تحریمها را در داخل تقویت کرد. در حال حاضر حتی برخی از موافقان مذاکره با کاخ سفید، نسبت به نتایج گفتگو با بایدن هم خوشبین نیستند و میگویند کلیددار بعدی کاخ سفید از میراث اوباما برای باجگیری و کسب امتیاز از ایران بهره خواهد برد.
در چنین فضایی که حتی خود آمریکاییها ازجمله جان بولتون به شکست فشار حداکثری اذعان دارند و قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، دست نهادهای ذیربط را برای بیاثر کردن فشارها باز کرده است، تردیدی نیست که چیزی به انقضای استراتژی تحریم باقی نمانده و گام بعدی باید فراتر از برنامهریزی برای دور زدن تحریمها باشد.
جمهوری اسلامی مرکز عبور انرژیبخش عمدهای از جهان، دارای تنوع اقلیمی، ظرفیتهای انسانی متخصص و جوان، مجموعهای از کشورهای همسو در استراتژی و قابلیت فعال کردن پتانسیلهای معطلمانده داخلی است که هرکدام از این شاخصهها، نوید آیندهای روشن و پویا برای ایجاد قدرتی بزرگ بهمنظور موفقیتهای حداکثری را میدهند.
نظر شما