«نماینده»/منصور حقیقت پور، نماینده ادوار مجلس: از زمانی که «جو بایدن»، بهصورت رسمی نامزد حزب دموکرات شد، یک پای مباحث پیرامون ریاست جمهوری احتمالی او، رویکرد سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران بوده است. وی به نیابت از حزب متبوعش در چندین اظهارنظر رسمی، تصریح کرده است که چنانچه راهی کاخ سفید شود، به برجام بازخواهد گشت. در نگاه نخست، اینگونه به نظر میرسد که او از خروج آمریکا از برجام بهعنوان یک توافق بینالمللی خرسند نیست چون وجهه جهانی واشنگتن را مخدوش کرده، درحالیکه برداشت بایدن با آنچه تصور میشود، فرسنگها فاصله دارد.
معاون «باراک اوباما» در جدیدترین موضعگیری خود در مورد نحوه تقابل با جمهوری اسلامی، ضمن مردود دانستن شیوه مواجهه ترامپ با کشورمان، بار دیگر وعده کرد که به توافق هستهای بازخواهد گشت تا مقدمات مذاکرات برای تقویت برجام و پاسخگو کردن ایران در مسائل دیگر ازجمله موضوعات حقوق بشری و دفاعی-امنیتی فراهم شود. از نظر بایدن، ترامپ بدون داشتن نقشه راه، وارد تقابل با ایران شده و چین و روسیه که در زمان حضورش در کاخ سفید، علیه جمهوری اسلامی جبهه گرفته بودند را به کشورمان نزدیک کرده است. درحالیکه بهزعم وی، «راهحل هوشمندانهتر» این است که از دریچه توافق هستهای، ایران بهاصطلاح به عدول از سیاستها و راهبردهایش مجبور شود.
علاوه بر این، دموکراتها بهدفعات مختلف از گزاره «حرکت ایران به سمت سلاح هستهای» در نبود برجام سخن گفتهاند که به اذعان جامعه اطلاعاتی آمریکا، کشورمان برنامهای برای تهیه سلاح هستهای در دست ندارد و میتوان گفت که این ادعا، اسم رمز خلع ید جمهوری اسلامی از مؤلفههای قدرتش به شمار میرود.
از طرفی، در اوایل ماه گذشته حزب دموکرات، سیاستهای کلی خود را در قالب یک سند 80 صفحهای منتشر کرد که در بخش مرتبط با ایران، به موضوع برجام اشارهشده بود. در این بخش، صراحتاً آمده است که «ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هستهای، به نحو قابل راستی آزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای ازسرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هستهای باز کرد... توافق هستهای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکراتها از تلاشهای جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هستهای ایران و پرداختن به سایر فعالیتهای تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزهجویی منطقهای، موشکهای بالستیک و سرکوبگری داخلی حمایت میکنند».
ترامپ نیز نقاط مشترک بسیار و اختلافات اندکی با دموکراتها در خصوص «برنامه اقدام جامع مشترک» دارد. مستأجر کاخ سفید مثل رقبایش معتقد است برجام توافقی ضعیف و ناقص است که باید تقویت شود و به تضعیف مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی تسری یابد. در حقیقت، بایدن همان چیزی را از پیمان هستهای میخواهد که ترامپ به دنبال آن است. رئیسجمهور آمریکا در پی توافقی جامع با ایران شامل همه چالشهای غرب با کشورمان بوده، حالا اسمش هر چه میخواهد باشد! بایدن هم در این خصوص با وی همنظر است ولی با حفظ چارچوب برجام.
به گفته «ادوین نیوچترلین»، سیاستمدار اسبق آمریکایی «بایدن و ترامپ در خصوص سیاست خارجی آنطور که گفته میشود از یکدیگر دور نیستند.» «بردلی بلیکمن»، مشاور جورج بوش نیز در مصاحبهای با العربیه، ابراز اطمینان کرده که در صورت راهیابی بایدن به کاخ سفید، تحریمها را تا زمان حصول به توافقی «قویتر» و «بلندمدتتر» حفظ خواهد کرد و تغییر دولت از رهگذر انتخابات آتی، تأثیر چندانی بر سیاست خارجی آمریکا نخواهد گذاشت.
از سوی دیگر، اروپا هم برای انتخابات سوم نوامبر (13 آبان) روزشماری میکند تا بایدن، نسخه ترامپ را پیچیده و رئیسجمهور شود. مخالفت تروئیکای اروپایی با اقدامات ضد ایرانی ترامپ شامل فعال کردن مکانیسم ماشه و تمدید تحریمهای تسلیحاتی با هدف متقاعد کردن کشورمان برای عدم خروج از توافق هستهای است تا از این طریق، پوسته برجام، حفظشده و با روی کار آمدن بایدن، طبق یک برنامه مشترک، کشورمان را در مورد مسائل فرابرجامی، بهاصطلاح پاسخگو کنند.
اختلاف قاره سبز با آمریکا نیز به شیوههای تقابل با ایران بازمیگردد نه نگرانیهای مشترک. «امانوئل ماکرون»، سه سال پیش زمانی که ترامپ، ساز ناکوک خروج از برجام را سر داده بود، در مصاحبهای با شبکه «فرانس 24» گفت: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تأکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبناست؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (دائمی کردن محدودیتهای برجامی)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه در برابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم و اختلافنظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
فراموش نکنیم که معمار تحریمهای فعلی آمریکا، اوبامای دموکرات بود. همان کسی که در هیئت اندیشهورز «بروکینگز» صراحتاً آرزو کرد که میتوانست «تکتک پیچ و مهرههای برنامه هستهای» ایران را کاملاً از بین ببرد. درست در اولین روز اجرای برجام (دیماه 94) و در زمانی که برخی از سادهاندیشان داخلی، تحریمها را از بین رفته و به تاریخ پیوسته جلوه میدادند، دولت اوباما، فهرستی از افراد و شرکتها را به دلیل مشارکت در برنامه موشکی کشورمان تهیه و آنها را یکجا تحریم کرد. سریال نقض برجام سپس ادامه یافت و تصویب قانون محدودکننده صدور ویزا برای افرادی که از سال 89 تا 94 به ایران سفر کرده بودند، بلوکه کردن 2 میلیارد دلار از اموال ایران، تصویب بیش از 85 طرح ضد ایرانی در کنگره آمریکا، تحریمها در حوزه صادرات نفت، پتروشیمی، سوئیفت و ... بخشی دیگر از سیاهه عناد دموکراتها با جمهوری اسلامی بود.
اوباما در پائیز 95 و درحالیکه آخرین روزهای مسئولیتش را در کاخ سفید میگذراند، «قانون وضعیت اضطراری علیه ایران» را تمدید کرد و پس از آن، اداره امور را به ترامپ سپرد؛ رئیسجمهوری که هرچند سیاستهای سلفش در قبال ایران را زیر سؤال برده بود اما ساختار تحریمها را حفظ و تقویت کرد و بهاینترتیب نشان داد که آبشخور دموکراتها و جمهوری خواهان یکی است و لحظهای در توطئهچینی و خصومت علیه جمهوری اسلامی تردید نخواهند کرد.
نظر شما