«نماینده»/اول شهریورماه امسال، بیست و دومین سالروز شهادت سیداسدالله لاجوردی بود. فردی که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود او را «مجاهد فی سبیلالله» و «یار صادق امام امت» خوانده و «اخلاص»، «صبر»، «مقاومت» و «روشنبینی» را از ویژگی های او برشمرده بودند. همین مناسبت را بهانه کردیم برای دعوت از «زهره سادات لاجوردی» دختر این شهید، که اکنون نمایندۀ مردم تهران و عضو هیئت رئیسۀ کمیسیون فرهنگی است. زهره سادات لاجوردی در دولت نهم و دهم معاونت مرکز امور زنان را بر عهده داشت و سخنگویی حزب زنان جمهوری اسلامی را نیز در کارنامه دارد.
بازدید این نمایندۀ مجلس یازدهم از تحریریۀ «نماینده» به خاطر مشغله های نمایندگی با چند روز تأخیر نسبت به اول شهریور انجام شد، در عین حال با این عضو کمیسیون فرهنگی دربارۀ احوالات چند هفتۀ اخیر مجلس گفتوگوی مفصلی داشتیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
* بهعنوان عضو هیئترئیسۀ کمیسیون فرهنگی لطفاً دربارۀ اولویتها و رویکردهای این کمیسیون در نخستین سال مجلس یازدهم کمی توضیح بدهید.
مقام معظم رهبری در پیام خود خطاب به نمایندگان مجلس در کنار اقتصاد، از فرهنگ نیز بهعنوان اولویتها نام بردند. مجلس یازدهم و اعضای کمیسیون فرهنگی نیز در بررسی اولویتها دو مسئلهی مهم را در دستور کار خود قرار دادند که نخست موضوع جمعیت و پس از آن فضای مجازی است.
در موضوع جمعیت در شرایطی قرار داریم که اگر کار جدی در این حوزه برای آن صورت نگیرد، در کمتر از 30 سال آینده با مشکل مواجه میشویم و خطر پیر شدن جمعیت را برای ما در پی خواهد داشت. لذا ابتدا بحث جمعیت در کمیسیون فرهنگی مطرح شد و طرحی که از دورۀ قبل در مجلس مطرح بود را بازبینی کرده و بهطور منظم به بررسی مواد آن میپردازیم.
دومین کاری که قرار بود در حوزۀ فرهنگ انجام شود بحث ساماندهی فضای مجازی است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با هیئت دولت نیز بر همین مسئله تأکید کردهاند و از این وضع ولنگاری در فضای مجازی و اینکه شبکه ملی اطلاعات هنوز به مرحلۀ عملیاتی نرسیده است و زیرساختهای آن فراهم نشده است گلایه کردند. البته نمایندگان به این مسئله حساس هستند و با ارائۀ تذکراتی اهمیت موضوع را به وزیر ارتباطات گوشزد کردهاند.
به نظر میرسد در شرایط فعلی و با توجه به شیوع کرونا، بچهها در اقصی نقاط کشور و دانشآموزان مقاطع مختلف حتی در روستاهای دورافتاده برای امور آموزشی به شبکههای اجتماعی وابسته شدهاند و برای گرفتن آموزشها باید از طریق گوشیهای هوشمند ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل هم هست که ما پیامهای زیادی از جانب خانوادهها داشتیم که دیگر برای فرزندانشان احساس امنیت نمیکنند و واقعاً باید به این وضعیت سروسامان داده شود.
* اخیراً در فضای مجازی شایعاتی دربارۀ تلاش مجلس برای فیلتر کردن شبکههای اجتماعی مطرح شده بود. این شایعات ارتباطی به طرح مجلس برای فضای مجازی دارد؟
ما در کشور با وضعیتی نابسامان روبرو هستیم و بر خلاف شایعات و جنجالی که برپا شد، طرحی که نمایندگان در مجلس برای موضوع فضای مجازی مطرح کرده و برای آن به جمعآوری امضا پرداختند بر ساماندهی فضای مجازی تأکید دارد و فکر نمیکنم کسی با ساماندهی این حوزه مشکلی داشته باشد.
ما هیچ کشوری را نمیبینیم که تا این حد کار را بدون مدیریت رها کند، هر یک از این کشورها قوانینی دارند که برای ردههای سنی مختلف سطح دسترسی متفاوتی را تعریف کردهاند. ظاهراً تنها در کشور ما و معدود کشورهایی است که دسترسی یک کودک با سایر مقاطع سنی یکسان است و کودک یا نوجوان به همان محتواهایی دسترسی دارند که بزرگسالان دارند؛ لذا ضرورت رسیدگی و ساماندهی این حوزه بر کسی پوشیده نیست.
البته این طرح حاوی مواد مختلفی است که قطعاً یکبهیک ابتدا در کمیسیون مربوطه پس از شنیدن نظرات مختلف و مشورت با کارشناسان متعدد چکشکاری شده و سپس در صحن علنی مجلس بررسی و رأیگیری خواهد شد.
بنابراین برای قضاوت کلی دربارۀ این طرح خیلی زود و عجولانه است.
مجلس توجه دارد که بحث ساماندهی فضای مجازی نباید به اختلال در کسبوکارهای اینترنتی منجر شود. باید به زیرساختها و پهنای باند اختصاصیافته به شبکههای داخلی توجه کرد. در تجربۀ قبلی که برای راهاندازی شبکههای اجتماعی داخلی داشتیم وزارت ارتباطات همراهی نکرد و علیرغم استقبال اولیۀ مردم از این نرمافزارها و خروج از شبکههای خارجی، وقتی مردم به دلیل فقدان امکانات لازم، دیدند توانایی پاسخگویی به نیاز مردم وجود ندارد به شبکههای خارجی بازگشتند. لذا با وجود اینکه سالهاست بر نگاه چندجانبه به همۀ اطراف موضوع بحث میشود اما اقدام جدی برای راهاندازی صورت نگرفته است.
باید روشنگری لازم توسط رسانهها صورت بگیرد و به مردم اطمینان داده شود که نهتنها کسبوکارهایشان مختل نخواهد شد و موضوع فیلترینگ به این معنا که عدهای شایعۀ آن را مطرح کردند نخواهد بود، بلکه به ارزانتر شدن استفاده از اینترنت نیز منجر خواهد شد.
خیلی از کسبوکارهای فعلی نمیدانند اگر شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شده و شبکههای داخلی ارتقاء یابند، هزینههای استفاده از شبکۀ اینترنت برای افراد بهمراتب پایینتر میآید.
* بهعنوان کسی که قبلاً هم در حوزۀ زنان فعالیت داشتید، در مجلس چگونه این رویکرد را دنبال خواهید کرد؟
ما بحث زن را جدا از خانواده نمیدانیم، حتماً وقتی صحبت از زن میشود در کنارش خانواده را میآوریم؛ چون نمیتوان بحث زنان را جدا از خانواده دید. چهبسا قوانینی که بهظاهر حمایت از زن است، اما وقتی به نتیجۀ آن نگاه میکنید، میبینید که درنهایت متضرر اصلی خود زنان بودند؛ زیرا همهجانبه دیده نشده و زن را جدا از خانواده دیدهاند.
البته این بدان معنا نیست که محدودیت برای زنان ایجاد شود و مانع پیشرفت یا حضور اجتماعیشان شویم؛ اما معتقدیم مسائل حوزۀ زنان و خانواده زنجیروار به هم وابسته است و نمیشود به یک حوزه مستقل از سایر حوزهها نگریست. اینها به شکل زنجیرهای به همۀ مسائل اجتماعی نیز وابسته هستند و باید یک نگاه جامع به آن داشته باشیم.
رهبر معظم انقلاب نیز بارها برای مسائل زنان و تحکیم بنیان خانواده تأکید کردند و یکی از مسائل مهم ما همین است. در بحث جمعیت که هماکنون نیز در کمیسیون فرهنگی مطرح است یکی از مسائل مهم همین است که قوانین طوری تدوین و تصویب شوند که با تکریم زن، موقعیت برای حضور زنان در جامعه فراهم شده و عواملی همچون فرزندآوری مانع پیشرفتشان نشود.
* در حوزه انتخابیه چه دغدغههایی دارید و چه اولویتهایی را دنبال میکنید؟
بهواسطۀ فعالیتهای سیاسی و فرهنگی قبل از دورۀ نمایندگی در مناطق مختلف تهران فعالیتهایی داشتم، اما از ابتدای نمایندگی تلاش کردیم در مناطق مختلف در بین مردم حضور پیدا کنیم و با مشکلات آنها آشنا شویم.
یکی از مسائلی که امروز مردم در همۀ کشور با آن مواجه هستند معیشت است؛ حقیقتاً مردم با مشکل مواجه هستند و احساس میکنیم برای عدهای وضعیت خیلی سخت شده است. مردم از مجلس انتظار دارند حتماً در زمینۀ اقتصاد و معیشت کاری انجام بدهد تا شرایط بدتر از وضعیت فعلی نشود؛ چون متأسفانه شاهدیم با برخی تصمیمات دولت روزبهروز این وضعیت سخت معیشتی بدتر هم میشود.
در حوزۀ انتخابیه بنا بر گزارشهایی که به ما میرسد، متوجه میشویم مجلس باید در بخشهایی ورود جدیتر داشته باشد و از طریق مجمع نمایندگان استان تهران در مناطق مختلف حضور پیدا میکنیم.
* مثالی از یک کار موفق که به سرانجام رسیده است را بیان میکنید؟
بله. یکی از مناطقی است که در آن حضور یافتیم و طی صحبت با مسئولین منطقهای پیگیر حل مسئلۀ زمینخواری شدیم منطقۀ تپه سرخه لواسان بود.
تپه سرخه لواسان یک منطقۀ خوش آبوهوا و مشرف به دریاچۀ لواسان است که عدهای حدود 21 هکتار از زمینهای این منطقه را تصرف کرده و حتی سند تکبرگ هم برایش گرفته بودند. اینها تملکشان بر این زمینها را قطعی میدانستند و حتی راه عبور و مرور اهالی بومی آنجا به قبرستان قدیمی آن منطقه را مسدود کرده بودند.
با تعدادی از نمایندگان در منطقه حضور پیدا کردیم، هم مسئولین محلی قول پیگیری دادند و هم قوه قضائیه ورود پیدا کرد. البته ما فکر میکردیم چند ماه ای کار طول بکشد، اما خوشبختانه طی مدت کوتاهی سندهای تکبرگ صادرشده نیز ابطال شد.
حتی جالب است که مردم نیز امیدی به بازگرداندن زمینها نداشتند و تقاضایشان صرفاً ایجاد دسترسی برای قبرستان بود؛ اما ما معتقد بودیم این اولین کار است و زمینها نیز باید بازگردانده شود.
تأکید ما بهصورت خاص در جلساتی که در منطقه برگزار میشد بر این بود که مردم هم در جلسه حاضر باشند و مسائلشان را بیواسطه مطرح کنند. در این مورد هم چون جلساتی را با اقشار مختلف مردم برگزار کرده بودم، همین تأکید باعث شد نمایندۀ مردم آن منطقه در جلسات حضور پیدا کند.
در لواسان ما از روستاهایی بازدید کردیم که قابلباور نیست با وجود نزدیکی زیاد به پایتخت، اما از آب شرب محروم باشند.
طی چند ماه اخیر به اتفاق سایر نمایندگان در شهرهای پردیس و اسلامشهر هم حضور پیدا کردیم. گاهی اوقات بازدیدهای نمایندگان بهصورت انفرادی انجام میشود، اما اغلب اینطور است که بازدیدها توسط مجمع نمایندگان استان و بهصورت گروهی برنامهریزی میشود.
* اول شهریورماه نیز سالروز شهادت پدر شما توسط منافقین بود؛ اگر مایل هستید به بخشی از وصیتنامۀ ایشان که به نظرتان امروز مهم است اشاره بفرمایید.
جمهوری اسلامی در شهریورماه شهدای زیادی را به انقلاب اسلامی تقدیم کرده است. شهید رجایی، شهید باهنر، شهید قدوسی و شهید عراقی همگی همرزمان شهید لاجوردی بودند و همه در شهریورماه به شهادت رسیدند.
ما در ایران حدود 17 هزار نفر قربانی ترور داریم که عامل شهادت بخش قابلتوجهی از این افراد -حداقل 12 هزار نفر قربانی ترور- همین منافقین بودند.
شهید لاجوردی نیز یک دهه از عمرشان را در زندانهای ستمشاهی بودند و بهخوبی جریانهای سیاسی را میشناختند. لذا منافقین را هم بهخوبی میشناختند و به گفتۀ همرزمانش، جزء نخستین افرادی بود که به التقاط این گروه پی برد.
به همین دلیل بود که منافقین نمیگذاشتند کتابشان به دست شهید لاجوردی برسد، چون میدانستند بهراحتی خواهد توانست مشی و مرام اینها را برملا کند. با توجه به اینکه ایشان از همان مقطع زندان قبل از انقلاب منافقین را شناخته بود، کینۀ عمیقی از ایشان به دل داشتند.
شهید لاجوردی در آرام کردن فضای متشنجشده توسط منافقین در دهۀ شصت تأثیر بسزایی داشت و مسئولیت رسیدگی به پروندۀ ترور شهید رجایی و شهید باهنر نیز در مقطعی بر عهدۀ ایشان که دادستان انقلاب بود قرار داشت.
شهید لاجوردی همان زمان بحث نفوذ را مطرح میکند و در وصیتنامهشان هم میگویند: «بارها خطر منافقین انقلاب را به مسئولین گوشزد کردهام، اما نمیدانم چرا توجهی نمیکنند.» اینجا وقتی است که منافقین خلق چهرۀ خود را نشان داده بود و ایشان نسبت به نفوذ و منافقین به انقلاب هشدار میدهند.
در جای دیگری میآورند که: «هم رجایی و باهنر را میکشند و هم به سوگشان مینشینند.» یعنی همان کسانی که در این پرونده متهم بودند و باید در دادگاه پاسخ میدادند، با نامه نوشتن و آشفته جلوه دادن اوضاع کشور نگذاشتند اصلاً دادگاه تشکیل شود.
افرادی که از همان برهه در برخی مناصب نفوذ کردهاند و هنوز نیز خودشان یا اعوان و انصارشان نفوذ دارند؛ و باعث شده بودند که رئیسجمهور و نخستوزیر یک کشور ترور شود، همچنان اینها در برخی ردههای مدیریتی حضور دارند و همین افراد باعث شدهاند در مدیریت کشور با مشکلات بسیار زیادی مواجه باشیم و بسیاری از خیرخواهان و دلسوزان انقلاب را به صف قاعدین (نشستگان) فرستادند و خودشان مناصب را گرفتهاند.
لذا امروز ما با یک رهبر مقتدر مظلوم مواجه هستیم که حقیقتاً بازوان اصلیاش را بهواسطۀ ترور به شهادت رساندند و البته با وجود اینکه مسئولین خیرخواه و خدوم در کشور زیاد داریم، اما متأسفانه افرادی هم داریم که نیت خیرخواهانه را در آنها نمیبینیم و درحالیکه مشکلات با داشتن مدیران معتقد به مبانی نظام و انقلاب در داخل حل میشود برای مردم سوءتفاهمهایی ایجاد کردهاند و فکر میکنند باید نگاه به بیرون مرزها داشته باشیم.
این در حالی است که وجود مدیرانی که طرز تفکر غلط را دارند ریشۀ مشکل است ولی متأسفانه با سنگاندازیها امور به نتیجه نمیرسد و ما امیدواریم با روشنگریهایی که میشود و با آمدن نیروهای جوان انقلابی که رهبر معظم انقلاب به آنها امید بستهاند، انشاءالله راه باز شود و مدیریت کشور از دست نفوذیها خارج شود.
* از شما ممنونیم که وقت گذاشتید. اگر نکتۀ پایانی هست بفرمایید.
ضرورت وجود رسانههایی که وامدار جایی نباشند و از حق دفاع کنند بسیار زیاد است یکی از مواردی که به نشر حقیقت در جامعه کمک میکند داشتن رسانههایی هستند که بتوانند مردم را از حقیقت مطلع کند گر چه ممکن است در کوتاهمدت مخاطب خود را جذب کند، اما این اعتماد در درازمدت میتواند مخاطبین بیشتری را داشته باشد و جایگاه مهمی را کسب کند.
خصوصاً در جامعه امروز که با گسترش فضای مجازی مردم به دنبال کسب اخبار صحیح هستند.
نمایندگان مردم نیز از این قاعده مستثنا نیستند و نیازمند یک رسانۀ مورد اعتماد برای کسب اطلاعات صحیح و دقیق هستند و نمیتوانند از هر مرجعی خبر کسب کنند. لذا مهم است که از رسانههای خوب و بیطرف و نیروهای جوان بهخوبی استفاده شود.
{مصاحبه کننده: سحر سموات}
نظر شما