«نماینده»/ محمد صالح جوکار، رئیس کمیسیون شوراها و امورداخلی مجلس: برای حلوفصل معضلات و چالشهای معیشتی کشور، راهحلهای مختلفی وجود دارند اما در شرایط کنونی باید به دنبال سریعترین و کارآمدترین آنها بود. امروز حوزه اقتصاد به دلیل راهبردهای خصمانه آمریکا به میدان نبرد و جهاد تبدیلشده است و درک این نکته برای رفع مشکلات موجود بسیار ضروری است.
این موضوع از دو جنبه قابلبررسی است: نخست اینکه فعالان عرصه اقتصادی، در واقع جهادگران نبرد اقتصادی هستند و باید شأن و جایگاه آنها بسیار رفیع باشد و تکریم شوند. به این مفهوم که تولیدکنندگان به هر اداره و نهادی قدم گذاشتند، باید بلافاصله موانع از سر راهشان حذف شود، همانگونه که تلاش میشود رزمندگان و جانبازان در سازمانهای مختلف سرگردان نشوند. کسانی که حاضرند قید فعالیتهای بیدردسر اقتصادی مثل خرید املاک و سکه را بزنند و در امر تولید فعالانه مشارکت کنند، در بسیاری از اوقات در پیچوخمها و هزار توهای اداری گرفتار میشوند و ایبسا پس از مدتی، عطای آن را به لقایش ببخشند. لذا یک بخش مهم از نبرد اقتصادی، تکریم و تأیید فعالان این بخش و تسهیل موانع و مشکلات آنهاست، بهنحویکه با کاستن از موانع دستوپا گیر قانونی و اداری، از آمادگی آنها برای ورود به این بخش استقبال شود.
دوم، اینکه جهاد اقتصادی، از سبک و سیاق خاصی پیروی میکند و کسانی باید متصدی این امر شوند که خود به این روش اعتقاد دارند. در اقتصاد به سبک جهادی، رزمندگان و فرماندهان، در آمادهباش کامل به سر میبرند و شب و روز نمیشناسند، چون اوضاع و شرایط عادی نیست. در جنگ نظامی چه زمانی نبرد مغلوبه میشود؟ وقتی مهمات آماده نیست، رزمندگان انگیزهای برای قتال ندارند و فرماندهان طرح و نقشهای برای پیروزی ارائه نمیکنند، شرایط میدانی به نفع حریف تغییر میکند. حقیقت این است که اوضاع فعلی به دلایل مشابه در جنگ اقتصادی مناسب نیست، رزمندگان خسته و بعضاً ناامیدند و برخی فرماندهان از برنامههای دشمن جا ماندهاند. نقش مهمتر اما به عهده فرماندهان معرکه اقتصادی است و لازم است جوانان تازهنفس جهادی، عهدهدار این کارزار شوند.
علاوه بر این، ویژگی شاخص نیروهای جهادی، انگیزه بسیار بالا در عین تدبیر و ارائه راهکارهای صحیح و سریع است، بهگونهای که سرعت بالایی در تجهیز و غلبه بر حریف دارند و اگر شکست بخورند، بلافاصله راهی که آمدهاند را مرور کرده و طرحی جدید برای جبران ارائه میکنند. دستاورد چنین مجموعههای را در قالب اردوهای جهادی فعال در مناطق محروم دیده و تجربه کردهایم؛ جوانان متخصصی که بدون چشمداشت مادی، بهترین کارایی و نقش را در زدودن چهره فقر و رونق دادن به کشاورزی، دامداری و صنعت داشتهاند. این در حالی است که عناصر جهادی از مؤلفهای برخوردارند که شاهکلید و رمز پیروزی همه ملتهای موفق و سرفراز، یعنی «جانفشانی» بوده است. به این معنا که حاضرند از راحتی، آسایش و حتی جان خود برای آرمان اقتصاد فعال، پویا و مقاوم بگذرند و این همان شاخصی است که انقلاب اسلامی را به ثمر نشاند.
از سوی دیگر، برای علاج رنجش مردم در خصوص فشارهای معیشتی اعم از گرانیها و افسارگسیختگیها در قیمتها نیز راهحلهای تجربهای شدهای وجود دارد. مردم نباید حس کنند در مسائل اقتصادی، مسئولین یکطرف و آنها در سوی دیگر ایستادهاند. این انفکاک و انشقاق، حس ناامیدی را به آنها تزریق میکند و موجبات موجسواری دشمن در جدا کردن مردم از حاکمیت را فراهم میآورد. به گفته سکاندار انقلاب اسلامی؛ «آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحققپذیر نیست. بنابراین، علاوه بر مدیریتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در عرصه اقتصادی لازم و ضروری است؛ بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروههای گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملی میتوانند نقشآفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را بهدرستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند.» (29 اسفند 92)
نسخه عملی این مشکل در بند اول سیاستهای اقتصاد مقاومتی به این شرح آمده است؛ «تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور بهمنظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط.» مشارکت حداکثری، همدلی و همافزایی مردم را به دنبال دارد و باعث میشود، رونق اقتصاد، دغدغه جامعه شود و هر چه در توان دارند برای پویایی و رفاه کشور که منفعتش به آنها بازمیگردد، هزینه کنند.
نکته بسیار مهم دیگری که بارها از زبان بزرگان نظام ازجمله رئیس عدلیه شنیده و به آن توصیهشده، قطع امید از همکاری و مساعدت اروپا و غرب و فعال کردن 100 درصدی ظرفیتهای درونی است. خب، تفکری در کشور این عقیده را داشت و دارد که برای برونرفت از تنگناهای معیشتی، باید با کشورهای بلوک غرب بست و با آنها همپیمان شد. امروز اما کاملاً عیان شده است که آمریکا و اروپا حتی اگر پیمانی با کشورمان داشته باشند، به آن پایبند نخواهند ماند و این نقض عهد نهتنها مایه پشیمانی آنها نخواهد شد، بلکه تا جایی که از دستشان برآید، به کارشکنی با بهانههای مختلف در مسیر رونق اقتصاد کشورمان کمر میبندند. جمهوری اسلامی در توافق هستهای با غرب بهمنظور رفع تحریمها، همه پیشپرداختهای خود را انجام داد اما عایدی ایران، چیزی جز تحریم بیشتر و زیادهخواهیهای روزافزون نبود.
حالا که آمریکا و متحدانش در قاره سبز، اقتصاد کشور را گروگان گرفتهاند، چارهای جز طی کردن عقبماندگیها با حداکثر سرعت و از طریق جهش تولید نیست. حکمت شعار امسال نیز همین است که نمیتوان با سرعت معمول و به شیوههای مرسوم در یک اقتصاد رو به رشد، کاستیها و کمبودهای فعلی را جبران کرد. گرچه تحریمها برای کشور زحماتی داشته اما از زاویهای دیگر، با برنامهریزی درست و دقیق، مقدمات بهرهبرداری از ظرفیت آحاد مردم را بدون نیاز به سرمایههای خارجی در کوتاهترین زمان ممکن و با بیشترین بازدهی فراهم میکند.
مدیریت جهادی، قطع امید از آنسوی مرزها، مشارکت دادن حداکثری مردم در طرحها و برنامههای اقتصادی – معیشتی، باعث ایجاد نشاط، همراهی و همدلی مردم میشود؛ اتفاقی که دشمن برای برهم زدن آن، ارقام نجومی هزینه کرده است.
نظر شما