«نماینده»/جواد منصوری*:راهبرد ایجاد هراس و وحشت در دل دشمن، یکی از پایههای سیاست خارجی کاخ سفید در همه ادوار گذشته به شمار میآید. نیروی نظامی آمریکا ازجمله مهمترین ابزارهای تولید وحشت و نمادی از قدرت پوشالی واشنگتن برای مطیع کردن حریف است که از رهگذر آن، چندین میلیون نفر در جهان قربانی شدهاند. موفقیتهایی که این کشور تاکنون به دست آورده، عمدتاً با کلید زدن مانور وحشت و القای ترس، حاصلشده و این عامل را میتوان بهعنوان نقش مکمل قدرت اقتصادی آمریکا بدانیم.
این قاعده از سال 1945 میلادی و پس از بمباران دو شهر هیروشیما و ناکازاکی به دستور «هری ترومن»، رئیسجمهور جنایتکار جنگی آمریکا به یک اصل در کاخ سفید تبدیل شد. قتلعام 220 هزار نفر براثر بمباران اتمی در ژاپن، دولت این کشور را تسلیم کرد و آمریکا و متحدانش برنده جنگ جهانی دوم شدند. از آن زمان تاکنون، از رؤسای جمهور آمریکا گرفته تا دیپلماتهای این کشور در سراسر جهان، این راهبرد را برای از پیش برداشتن مخالفتها بکار گرفتهاند. بهعنوان نمونه، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خاطراتش، شرحی از گفتگو با یکی از مقامات خارجی را ذکر میکند که چالشی با آمریکا داشت. وی مینویسد که پس از مدتها بحث و گفتگوی بیفایده، او را به یکی از پایگاههای هوایی آمریکا بردم تا جدیدترین جنگندهها و بمبافکنهای پنتاگون را از نزدیک ببیند و بداند که اگر همکاری نکند، نیروی نظامی پیشرفته ما وارد عمل خواهد شد!
این شیوه تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مؤثر بود ولی با مستقر شدن نظام اسلامی در ایران، تمام محاسبات آمریکا مختل شد. نهتنها تهدید نظامی، بلکه حمله ائتلافی به کشورمان در طول هشت سال دفاع مقدس نیز نتوانست مانع از حرکت توفنده جمهوری اسلامی شود. در طول سالهای پس از جنگ، برخی با رصد حرکت ناوگان آمریکا به خلیجفارس که یک مأموریت روتین و همیشگی است، به وحشت افتاده و با ترکیبی از خوف و طمع، همکاری با واشنگتن را توصیه میکردند. این سؤال را اکنون میتوان با وضوح بیشتری پاسخ داد که چرا «جورج بوش» پسر علیرغم همکاری بعضی از مقامات وقت کشورمان در جنگ افغانستان، ایران را بخشی از «محور شرارت» نامید. برخی از مسئولین داخلی در زمان ریاست جمهوری بوش، سیگنال ترس و علاقه به همکاری با واشنگتن نشان دادند ولی دستمزد آنها این شد که واشنگتن، طلبکار شده و یک گام به جلو بردارد.
همین توهم را آمریکاییها سال گذشته با راهبرد «فشار حداکثری» تکرار کردند، چراکه این روش، تا حدودی درباره کره شمالی کارگر افتاده بود. پیش از مغازله ترامپ و «کیم جونگ اون»، رئیسجمهور آمریکا جنگ لفظی شدیدی با رهبر کره شمالی آغاز کرد تا جایی که سخن از جدل بر سر بزرگ بودن دکمه موشکهای هستهای به میان آمد و کرهایها تهدید کردند که جزیره گوام متعلق به آمریکا را موشکباران میکنند. ترامپ بعدها اذعان کرد که اگر مشاجره لفظی و تهدید آمریکا تا این حد بالا نمیگرفت، کره شمالی کوتاه نمیآمد و الان در جنگ با این کشور بود. با همین خیال، «جان بولتون»، مشاور اخراجی امنیت ملی کاخ سفید، مأموریت ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» به خلیجفارس و فراز و فرود دائمی بمبافکنهای «بی-52» در پایگاههای نظامی منطقه را یک برنامه هدفمند برای تقابل با ایران جا زد، درحالیکه این رفتوآمدها سالهاست که در جریان است. هدف، کشاندن ایران پای میز مذاکره بدون متحمل شدن هزینههای یک حمله نظامی و تحمیل خردهفرمایشهای پایانناپذیر در قالب یک توافق جدید با ایران بود که با ساقط شدن پهپاد جاسوسی «گلوبال هاوک»، سرزمین رویاهای آمریکا ویران شد.
توقیف ناو متخلف انگلیسی توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز پیام قاطع دیگری به رهبران واشنگتن بود تا آنها را شیرفهم کند که ایران وحشتی از تهدید نظامی ندارد. پازل درک مقامات آمریکایی اما زمانی کامل شد که با ترور سردار سلیمانی، پایگاه بزرگ آنها در عین الاسد توسط موشکهای نقطه زن سپاه پاسداران، هدف قرار گرفت و دومینوی اخراج آنها از عراق و منطقه را کلید زد.
از سوی دیگر باید مدنظر داشت که پیگیری پروژه ایران هراسی و تلاش برای بهاصطلاح منزوی کردن کشورمان از تعاملات جهانی با این نگاه قابل تفسیر است که ترامپ، نیاز دارد خود را منجی جهان نشان دهد. همچنان که در داخل آمریکا نیز با حضور در کنفرانسهای خبری روزانه پیرامون کرونا، میکوشد که خود را نجاتدهنده مردم کشورش از شر این ویروس جلوه دهد. جدای از مباحث روانشناسی که تعداد زیادی از متخصصین این حوزه، وی را یک «بیمار روانی خطرناک» میدانند، همه سیاستهای ترامپ نتیجهای جز ایجاد تنش بیشتر و افزایش ناامنی در منطقه و جهان نداشته و در داخل نیز، اهمال او در مقابله با کرونا باعث شد که آمریکا اولین کشور جهان به لحاظ آمار و ارقام بیماران آلوده به ویروس کووید-19 باشد.
افزون بر این، ترسیدن از های و هوی حریف، بیمعناست چون رهبران کاخ سفید هر خباثت، توطئه و خصومتی که تابهحال از دستشان برمیآمده، در حق ملت ایران انجام داده و کاری از پیش نبردهاند. ضمن اینکه باید توجه داشت که شیطان بزرگ، ضعفهای فراوانی دارد و جمهوری اسلامی با اتکا به توان و نفوذ منطقهای خود، ثابت کرده که قادر است ضربات مرگباری به نظامیان تروریست آمریکایی وارد کند. لذا به همان اندازه که واشنگتن قصد بهاصطلاح ترساندن ایران را دارد، خود دچار وحشت مضاعف است و ازاینروست که به تحریمهای ناجوانمردانه و وحشیانه علیه مردم در بحبوحه شیوع کرونا در کشورمان روی آورده است.
و بالاخره اینکه لازمه تداوم حرکت انقلابی، واهمه نداشتن از قدرتها و ادامه راه با حداکثر توان تا رسیدن به سرمنزل مقصود است. «ما دیدهایم مواردی را که دولتها و قدرتهای کشور خودمان از دشمن میترسیدند و این ترس، آنها را دچار مشکلات فراوانی کرد. قرآن میگوید: فَلا تَخـافوهُم وَ خافون؛ خافون یعنی ملاحظه مقررات من را بکنید؛ آنجایی که خدای متعال فرموده است مجاهدت کنید، مجاهدت کنید؛ آنجایی که فرموده است دست نگه دارید، دست نگه دارید؛ معنای این خافون این است.» (رهبر معظم انقلاب اسلامی – 2 اردیبهشت 99)
نظر شما