مسافران و گردشگران بسیاری علاقه مند سفر به شهر استانبول ترکیه می باشند، استانبول جاذبه های دیدنی بسیاری دارد و مکانی است که دارای تاریخچه و افسانه های زیبا می باشد، مکان های جذاب این شهر موزه ایا صوفیه که نماد استانبول است، قصر توپکاکی، آب انبار باسیلیکا و از همه جذاب تر و مهم تر که می خواهیم در رابطه با شگفتی های آن صحبت کنیم که مجذوب این مکان شوید برج دختر می باشد که جزو محبوب ترین مکان دیدنی استانبول به شمار می آید، گردشگران تور استانبول به محض وارد شدن به این شهر مجذوب تک تک جاذبه های این شهر می شوند.
افسانه و داستان های عجیب در مورد برج دختر استانبول
تاریخچه برج دختر به دو عاشق بخت برگشته گره خورده است که یکی از آن ها دختری زیبا از کاهنان بنای مذهبی آفرودیت وده که نام وی هیرو بوده است، دیگری مرد جوانی به نام لیندر که در دام عشق یکدیگر افتاده بودند. گفته شده که لیندر هر شب برای دیدن معشوقه خود مسیر طولانی کانال را شنا کرده و خود را به جزیره می رساند و هیرو نیز برای اینکه راه و مسیر را به وی نشان دهد در بالای برج آتش روشن می کرد. در یک شب طوفانی که آتش خاموش می شود و هیرو موفق به روشن کردن دوبار آتش نمی شود و در آخر لیندر بینوا در میان امواج دریایی راه خود را گم کرده و غرق می شود، روز بعد وقتی امواج دریا جسد لیندر را به خشکی و نزدیکی برج می آورد، هیرو نتوانست این داغ سنگین را تحمل کند و خود کشی می کند.
گردشگران تور لحظه آخر ترکیه می توانند در سفر خود علاوه بر بازدید برج دختر از دیگر مکان های دیدنی و جذاب این شهر دیدن کنند.
افسانه دیگری نیز در این برج وجود دارد که سرنوشت یک شاهزاده خانم بیزانسی با این برج گره خورده است، زمانیکه این شاهزاده خانم به دنیا آمد پیشگویان اعلام می کنند که طالع وی بسیار شوم بوده است و این دختر بخت برگشته قبل از 18 سالگی بر اثر مار گزیدگی می میرد، پدر این دختر که امپراطور بوده برای حفظ جان خود دخترش را به برج معروف قصه فرستاده و تمام تلاش خود را می کند که تا سن 18 سالگی از وی محافظت کند تا طلسم باطل شود و هیچ ماری امکان گزیدن وی را نداشته باشد.
در روز تولد دختر پدرش به او هدیه ای نفیس می دهد و در داخل سبد قرار می دهد، اما از اقبال بد دختر مار در سبد مخفی شده و به محض باز کردن کادو دختر را نیش می زند و از دنیا می رود و سرنوشت وی به حقیقت می پیوندد، در آخر دختر در سن 18 سالگی می میرد.
نظر شما