«فتنه» در بلندترین برج تهران
به گزارش «نماینده» پیروز حناچی؛ شهردار تهران در روزهای منتهی به آغاز سال ۹۸ دست به انتصابی عجیب در سازمان شهرداری تهران زد.
او در حکمی «امیرآریا زند» را بعنوان سرپرست شرکت برج میلاد منصوب کرد.
این در حالی است که امیرآریا زند از فعالان فتنه ۸۸، از جمله نویسندگان و امضاکنندگان نامه سیاسی به باراک اوباما و یار دیرین «کاوه مدنی» جاسوس محیط زیستی بوده است .[۱]
حکم پر حاشیه شهردار اصلاحطلب تهران، موجی از انتقادات را برانگیخته است.
*حاشیههای شهردار دوچرخهسوار تهران هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
از به خشم آمدن او از قالیباف در خلال مصاحبه با یک ویژه نامه نوروزی [۲] تا طرح جریمه زباله برای تهرانیها و عدم توانایی برای رسیدن به سطح کارآمدی شهردار سابق.
انتصاب پر سر و صدای جدید در برج میلاد نیز برگی دیگر از این پرونده قطور است که البته ژنتیک سیاسی و سمت و سوی شهردارحناچی را با وضوح هرچهتمامتری به رخ میکشد.
شهرداری تهران نزدیک به ۹۰۰ پست مدیریتی سازمانی دارد که مشخص نیست حناچی و اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران؛ چه تعداد از این پستها را برای فعالان فتنه ۸۸ کنار گذاشتهاند؟!
بدیهست که با توجه به خط قرمز بودن فتنه برای نظام اسلامی، نهادهای ناظر کشور، نقشی غیر قابل انکار در ممانعت از بازآرایی جبهه فتنهگران در سال ۹۸ را دارند.
سالی که برخی تحلیلگران معتقدند بایستی در آن مراقب فتنه اقتصادی بود تا برخی فرصتهای کشور همچون سال ۸۸ از دست نرود.
جلاییپور: بیثباتی محتمل است!
طراحی اصلاحطلبان برای ایجاد «گرگسالی»
«حمیدرضا جلاییپور»، از جامعهشناسان اصلاحطلب و از فعالان این جریان خاص سیاسی، اخیراً طی یادداشتی در شماره ۱۸ دوره جدید نشریه صدا، با ترسیم شرایط سیاه و ناکارآمد از وضعیت کشور در همه ابعاد، نوشته است: بر اساس دادهها و شواهد فعلی وضع خوبی در سال ۹۸ پیشبینی نمیشود!
او در این یادداشت همچنین با تشریح اینکه اصلاحطلبان با «سیاست خیابانی» مرزبندی دارند، مینویسد: شرایط کنونی جامعه ایران برای «انقلاب کلاسیک» و حتی «انقلاب آرام» فراهم نیست!
جلاییپور پس از این صحبتهای رامشگرانه درباره سیاست خیابانی (یا همان فتنه!) در بخش پایانی یادداشت خود تصریح میکند: کلاً اوضاع خوبی در یک سال آینده دیده نمیشود و بیثباتی محتمل هست.
او میافزاید: راه معقول برونرفت کشور از همایندی مشکلات، همکاری مشترک حاکمیت، دولت و جامعه مدنی بر سر «حداقلها» است و اصلاحطلبان آماده همکاری برای رسیدن به این مقصود هستند و پیشنهادات پانزده گانه خاتمی در این جهت بود. فعلاً به نظر میرسد همچنان حاکمیت دنبال این «حداقلها» نیست.
به این معنی که آقای جلاییپور بهتر از هرکسی میداند که دوستان ستادی او (مثل سعید حجاریان) تاکنون بارها آدرس خیابان را به مردم دادهاند و طرح مسئله «مرزبندی با سیاست خیابانی» در شرایط فعلی نیز صرفاً برای گریختن از برخوردهای امنیتی است.
به سخن دیگر اینکه در شرایط فعلی هرکس مشغول سیاهنمایی از اوضاع کشور و القای شرایط بیثباتی باشد؛ بصورت خواسته یا ناخواسته جزو فرماندهان فتنه اقتصادی است و طرح مسئله مرزبندی با سیاست خیابانی از سوی وی یک لطیفه خندهدار بیشتر نیست!
در اثبات معنای پیشگفته بایستی اشاره کرد که جلاییپور و سایر همقطاران او هیچ آمار اقتصادی متقنی مبنی بر بحرانی بودن اوضاع در کشور ندارند و تقلای آنها برای بحرانی جلوهدادن چند مشکل اقتصادی (که خودشان سببسازان آن هستند) نیز هرگز قابل اثبات نیست.
خاصّه اینکه ایران امروز نشان داده به راحتی بر هر مشکل بزرگ و کوچکی فائق میآید، ظرفیتهای اقتصادی بزرگی دارد، ارزانترین نان و سوخت و مالیات جهان را در اختیار شهروندان خود قرار داده و اثر تحریمها را نیز به زیر ۳۰ درصد رسانده است.
با دانستن این کدها و دهها سند دیگر به روشنی میتوان فهمید که بازی ستاد جریان خاص برای القای سیاست خیابانی و ژست مرزبندی با این فتنه خونین احتمالی، تا چه اندازه مضحک و صحنهسازی شده است.
لازم به توضیح است که اصلاحطلبان طی ماههای اخیر و بویژه در مکتوباتی که برای ایام نوروز منتشر ساختند؛ مؤکداً تأکید کردند که سال ۹۸ سال گرگسالی برای ایران است و هیچ وضع خوبی پیشبینی نمیشود!
این در حالی است که جدای از اسناد و آمار ارائه شده در زمینه رو به بهبود بودن اوضاع کشور؛ مقام معظم رهبری نیز در بیانات نوروزی خود در حرم امام رضا (ع) در همین باره تأکید کردند:
«دربارهی مسائل مربوط به سال جاری، انسان میبیند که بعضی از گویندگان یا نویسندگان یا صاحبنظران یا اظهارنظرکنندگان دربارهی سال ۹۸ اظهار نظر کردهاند که این سال، سال تهدیدها است. بنده مطلقاً این را قبول ندارم؛ من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصتها است؛ سال امکانات و سال گشایش. البتّه آن کسانی که اظهار نظر دیگری میکنند و دائم تهدید به رخ این و آن میکشند، دانسته یا ندانسته تحت تأثیر رجزخوانیهای دشمنان این ملّتند .»[۳]
در ادامه نمایش اصلاحطلبان برای القای سیاست خیابانی به مردم لازم به توضیح است که غیر از جلاییپور، سعید حجاریان و علی ربیعی هم به تازگی با یادداشتهایی که منتشر کردند؛ چیزی تحت عنوان حضور خیابانی مردم در سال ۹۸ را به رخ کشیدند.
این قضیه تا جایی پیش رفت که حتی سعید حجاریان در نوشتههای مکرر خود در این زمینه، اقدام به اینهمانی میان سیل و به راه افتادن حرکت خیابانی کسانی از مردم نیز کرد ![۴]
مصطفی درایتی، از فعالان اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز بدون هیچ سند و مدرک متقنی نوشته است:..امسال به مراتب سختتر از ۹۷ خواهد بود.
بدیهست که اگر با این سیاهنماییهای گسترده که صراحتاً خلاف منویات رهبر معظم انقلاب هستند برخورد نشود و سند ادعاهای سیاهنمایی از مدعیان خواسته نشود؛ کشور مثل سال ۸۸ به گرداب «فتنه اقتصادی» فرو خواهد غلتید و شاهد ترمیدور اغتشاشات دیماه ۹۶ خواهیم بود.
برخی تحلیلگران معتقدند عزم ستاد جریان سیاسی خاص برای سیاه جلوه دادن اوضاع کشور و به راه انداختن فتنه اقتصادی تا حدّیست که برخی سوء مدیریتهای فعلی خاصّه در بحث اقتصاد و مقولات مرتبط با معیشت مردم نیز تعمّدیست...
در این زمینه لازم به توضیح است که «ستاد تبلیغات اقتصادی» تحت مدیریت شخص وزیر کشور ملزم به برخورد قضایی و امنیتی با سیاهنماییهای اقتصادی و تاریک جلوه دادن شرایط کشور است اما تاکنون خبری از تحرکات این ستاد به گوش نرسیده است.
سیلابی که دروغ «دولت موازی» را شست و با خود برد...
برخی از چهرههای جریان چپ، طی ماههای اخیر، بصورتی پرتکرار تأکید کردهاند که ناکارآمدیهای موجود تقصیر مفهومی به نام «دولت پنهان» است!
آنها از این میگوید که این دولت پنهان عامل ناکامیهای دولت است و نمیگذارد روحانی بعنوان منتخب اصلاحطلبان، راهکارهایش درباره مسائل مختلف را به اجرا بگذارد!
بعنوان نمونه رسول منتجبنیا، از فعالان اصلاحطلب در مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز در همین رابطه گفته است:
من معتقدم وضعیت اقتصادی این کشور به سامان نمیرسد مگر اینکه یکجا تصمیمگیری شود و تمام اختیارات در دست یک مجموعه باشد و بقیه حمایت کنند. موازیکاری و دولت در دولت مشکل را ایجاد کرده و آقای روحانی با جرأت و جسارت نمیگوید که در اختیار من نیست و از مقدار اختیار خود نمیگوید. لذا چوب این نگفتنها را میخورد و صدایش نیز در نمیآید. [۵]
حمیدرضا جلاییپور نیز طی یادداشتی در نشریه صدا در همین باره میگوید:
آنها (دولت موازی!) معتقدند پیچ ترامپ را نظام رد میکند و ترامپ را یک دورهای می دانند. البته به نظر میرسد بصورت غیر رسمی این نیرو مشکلی با مذاکره ندارند. هدف حاملان دولت موازی بازگشت به وضعیت قبل از سال ۸۸ است… فشار دولت موازی بر نمایندگان واقعی اقشار اجتماعی و مطالباتی جامعه بیشتر میشود!
اما امروز که با وقوع سیلاب در برخی از شهرهای کشورمان، ضعفها و خوشنشینی کسانی در دولت بیش از پیش آشکارتر شده است؛ جای طرح استدلالهای بیشتری برای اثبات جعلی بودن مفهوم «دولت موازی» وجود دارد.
به سخن دیگر اینکه مثلاً این دولت برساخته ذهن اصلاحطلبان که گفته میشود قدرتی فراتر از شخص رئیسجمهور دارد! در قضیه سفر خارجی استاندار گلستان با اجازه شخص وزیر کشور و آنهم علیرغم اطلاع هر دو مقام از احتمال وقوع سیلاب؛ چه جایگاهی داشته است؟!
آیا این دولت موازی بود که استاندار سابق گلستان را به خارج از کشور فرستاد؟
حضور رئیسجمهور محترم در جزیره قشم در هنگامه بروز سیلاب چطور؟! آیا این حضور و این نیامدن به صحنه بحران تا چند روز، خواست رئیسجمهور اصلاحطلبان بود یا خواست چیزی به نام دولت پنهان؟!
آیا این دولت پنهان بود که مقصّر اصلی تلف شدن گوزنهای زرد ایرانی در سایت پرورش گوزن به دلیل سیلاب بود یا بیتدبیری مقامات سازمان محیط زیست ؟[۶]
همچنین بایستی از آقایان منتجبنیا و جلاییپور سؤال کرد که نقش مفهوم برساخته ذهن آنها یا همان دولت موازی در افزایش دو برابری قیمت گوشت چیست؟! آیا دولت موازی قصد کرده مردم را علیه خود بشوراند؟ یا این دولت ماحصل «تَکرار میکنم» است که در مسئله نظارت بر قیمتها اعم از قیمت گوشت و پیاز و لبنیات و… اهمال و کاهلی دارد؟!
در این زمینه هزاران استدلال و استفهام انکاری وجود دارد که به روشنی نشان میدهد تأکید اصلاحطلبان درباره چیزی به نام «دولت موازی» یک مفهوم برساخته ذهنی بیشتر نیست که برای شیطنت! مدام در ذهن افکار عمومی پمپاژ میشود.
محافل تحلیلی از این میگویند که یکی از اهداف پروژه برساخته «دولت موازی» مقصّرتراشی برای کمکاریها و ناکارآمدی دولت اصلاحطلبان و نمایندگان این جریان خاص سیاسی در مجلس و در شوراهای شهر است.
نظر شما