به گزارش «نماینده»، مهدی آیتی سال ۷۸ با رأی مردم بیرجند وارد مجلس ششم شد. او در مجلس اصلاحات عضو فراکسیون مشارکت بود و ارتباط خوبی با رئیس وقت مجلس برقرار کرده بود؛ بهگونهای که پس از شکلگیری حزب اعتماد ملی به عضویت این حزب در آمد؛ اما نزدیک به انتخابات سال ۸۸ بود که از این حزب اصلاحطلب استعفا داد.
در آن مقطع برخی از اعضای شورای مرکزی اعتماد ملی، کاندیداتوری دبیرکل حزب در انتخابات را عامل کنارهگیری وی عنوان کرده بودند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب که در سال ۹۲ رئیس ستاد حسن روحانی در استان خراسان جنوبی بود میگوید روحانی خودش هم فکر نمیکرد روزی رئیسجمهور ایران شود و وی فکر میکرد که فقط ۱۰ درصد رأی دارد.
آیتی از جمله اصلاحطلبانی محسوب میشود که در تحصن مجلس ششم شرکت کرده بود و اکنون با گذشت ۱۹ سال از آن مجلس با وجود اینکه حاشیههای سنگینی برای نظام و مردم ایجاد کرده بود از آن دفاع میکند و تحصن را عاملی برای رساندن صدای اعتراض نمایندگان مجلس ششم میداند.
وی در گفتوگو با «نماینده»، جزئیاتی از نقشآفرینی حلقۀ اصلی تحصنکنندگان در مجلس ششم بیان کرد و از الگوبرداری آنها از مجلس قبل از انقلاب جهت تحصن سخن گفت.
نمایندۀ بیرجند در مجلس ششم که همچنان مُهر تأیید به تحصنکنندگان مجلس ششم میزند، عملکرد شورای نگهبان برای رد صلاحیت تعدادی از نمایندگان مجلس ششم را زیر سؤال میبرد و مدعی میشود: «قانون اشارهای به تحصن نکرده است، ازاینرو جرم محسوب نمیشود.»
* شما بهعنوان یک اصلاحطلب در انتخابات مجلس نامزد شدید و توانستید وارد پارلمان شوید، فضای سیاسی در آن مقطع را تبیین میکنید؟
قبل از پاسخ به این سؤال باید به عاملی که منجر به پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات شوراها و مجلس شد اشاره کرد. محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد و اصلاحات در آن مقطع متولد و گفتمان جدیدی به نام مردمسالاری و جامعۀ مدنی مطرح شد و جامعه هم استقبال کرد؛ ازاینرو قدرت از دولت هاشمیرفسنجانی به دولت اصلاحات منتقل شد.
همه گمان میکردند ناطق نوری پیروز میشود اما خاتمی حائز اکثریت آرا شد و این خوشحالی ادامه داشت. در انتخابات شورای شهر نیز که با مشارکت بالایی برگزار شد، حلقۀ طرفداران رئیس دولت اصلاحات که در رأس آن سعید حجاریان قرار داشت وارد شورای شهر شدند.
پیروزیها پشت سر هم استمرار داشت، انتخابات مجلس ششم سال 78 برگزار و در آن مقطع هم مشارکت بالایی شکل گرفت؛ ازاینرو مجلس ششم را از جهاتی میتوان مجلس خاصی در جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد چراکه اولین مجلسی محسوب میشد که انتخابات آن توسط دولت اصلاحات برگزار شد و اصلاحطلبان توانستند اکثر کرسیهای مجلس را از آن خود کنند.
مجلس ششم کاملاً متفاوت با ادوار گذشته بود، مجالس اول و دوم ترکیبی از نیروهای چپ و راست یا به تعبیر امروز اصولگرا و اصلاحطلب بود و در مجلس سوم قدرت در اختیار جناح چپ قرار گرفت. جناحی که بهعنوان «خط سوم» شناخته میشدند. آنها در مجلس سوم طرفدار نخستوزیر بودند و ریاست مجلس هم بر عهدۀ مهدی کروبی بود.
اوج قدرت چپها تا مجلس سوم بود. اما بعد از ارتحال حضرت امام(ره) وقتی مجلس چهارم شکل گرفت در آن مجلس ورق برگشت. با مطرح شدن نظارت استصوابی خیلی از اصلاحطلبان از گردونۀ رقابت خارج میشوند؛ ازاینرو در مجالس چهارم و پنجم جناح راست یا همان اصولگرایان اکثر کرسیها را در دست گرفتند و دیگر آرایش مجلس ترکیبی نشد تا اینکه انتخابات مجلس ششم فرا رسید.
ازآنجاکه دولت اصلاحات روی کار آمده بود و فضای جدید در جامعه ایجاد شده بود بهدلیل اتفاقاتی که در جامعه رخ داده بود، شورای نگهبان دیگر همچون انتخابات مجالس چهارم و پنجم عمل نکرد و اصلاحطلبان توانستند وارد انتخابات شوند.
* در انتخابات مجلس ششم شاهد آن بودیم که دو فهرست از سوی دو جریان حاکم ارائه شده بود، علت وحدت از سوی دو جریان چه بود؟ آیا بهدلیل پیروزی اصلاحطلبان دو جناح عزم خود را بر ائتلاف و دستیابی به یک فهرست واحد جزم کرده بودند؟
صددرصد اینطور است، گروههای هجدهگانه فهرست انتخاباتی میدادند و در تمامی شهرستانها و استانها این گروه هجدهگانه بود که از فهرست حمایت میکرد.
* یعنی شما هم در فهرست گروههای هجدهگانه قرار گرفته بودید؟
بله در بیرجند هم که بنده از این حوزه وارد مجلس شدم همینگونه عمل شد و گروههای هجدهگانه از من حمایت کردند و در نتیجه بههمراه جمع کثیری از اصلاحطلبان وارد مجلس شدیم و نتیجۀ آن نقطۀ عطفی برای جریان اصلاحات شد که از سال 76 پیروز شده بود.
* بهجز فراکسیون مشارکت چه فراکسیونهای دیگر در مجلس فعال بودند؟ بهعبارتی کدام فراکسیون از همه فعالتر ظاهر میشد؟
فراکسیون غالب در اختیار «مشارکت» بود، بههمین جهت 120 نمایندۀ مشارکتی صددرصد داشتیم و این فراکسیون ازجمله فراکسیونهای فعال مجلس ششم بود.
* آقای آیتی شما مجلس ششم را نقطۀ عطف جریان اصلاحات میدانید؛ اما همین مجلس حاشیههای سنگینی برای مردم و نظام ایجاد کرد. چرا اصلاحطلبان با آنکه در قدرت حضور داشتند به این حاشیهها روی آورده بودند؟
نکتهای که پیرامون مجلس ششم باید بگویم این است، مجلس ششم مستقل بود و تحت تأثیر فشارهای خارج از مجلس قرار نمیگرفت، اصرار داشت که در رأس امور بماند چراکه امام گفته بودند: «مجلس در رأس امور است». پس باید استقلال خود را حفظ کند البته انتقادها و ایرادهایی که اصولگرایان به مجلس ششم وارد میکنند این است که این مجلس بهجای اینکه به فکر مردم باشد مدام دعوا میکردند درصورتیکه اصلاً چنین چیزی نیست.
بنده حاضرم با هر نمایندهای در دورۀ قبل و یا بعد از مجلس ششم مناظره کنم و ثابت کنم مصوبات مجلس ششم، مذاکرات صحن و کمیسیونها با مجالس قبل و بعد از آن قابلمقایسه نیست. در این مجلس آمار فوقلیسانس و دکترا هم خیلی بالا بود.
* عملکرد مجلس ششم همانند مجالس ادوار گذشته مشخص است؛ حاشیههای سنگینی در این مجلس صورت گرفت. برای نمونه در همان ابتدای کار، قانون مطبوعات جنجال بهپا کرد بهطوریکه نمایندگان نسبت به حکم حکومتی واکنش تند نشان دادند. آیا قبول دارید حاشیههای مجلس ششم برای جریان اصلاحات سنگین تمام شد؟
همانطور که گفتم، مجلس ششم اصرار داشت استقلال خود را حفظ کند بههمین جهت بررسی اصلاح قانون مطبوعات که در همان هفتههای اول مجلس مطرح شد جنجال ایجاد کرد. اما در نهایت با حکم حکومتی کنار گذاشته شد.
* باز پاسخم را دریافت نکردم، منظور من حاشیههایی بود که مجلس ششم برای جریان اصلاحات ایجاد کرد، حتی برخی از اصلاحطلبان در داخل و بیرون مجلس مخالف این حاشیهها و تحصنهای نمایندگان بودند. چرا مجلس ششم علیرغم حضور حداکثری مدام به حاشیه دست میزد؟
اگر بخواهم به این سؤال پاسخ بدهم باید به دو نکته اشاره کنم؛ نخست آنکه در همان زمان که تئوری تحصن در مجلس توسط بهزاد نبوی و بعضی از اطرافیان او مانند محسن صفاییفراهانی و رضا خاتمی مطرح شد اعتراضاتی از طرف بخشی از جبهۀ اصلاحات به این گروه وارد شد؛ مهدی کروبی، مجید انصاری، سیدهادی خامنهای، علیاکبر محتشمیپور مخالف تحصن بودند. جالب آنکه رئیس مجلس بهشدت مخالف تحصن بود. من هم در تحصن حضور داشتم.
نکتۀ دیگر آنکه ایرادهایی به تحصن نمایندگان صورت گرفت و متحصنین در انتخاباتی که پیش آمد رد صلاحیت شدند. علت رد صلاحیت آنها هم این بود که در تحصن شرکت کرده بود.
* حضور در تحصن از دید شما ایرادی ندارد؟! بالاخره مقابل سازوکار قانون ایستاده بودید.
داشتم به این نکته اشاره میکردم که اصولگرایان این ایراد را به اصلاحطلبان مجلس ششم وارد کردند که تحصن کردید و تحصن، اپوزیسیون در درون نظام محسوب میشود و این کار معنی ندارد. هیچ وقت ارکان نظام نمیتوانند اپوزیسیون نظام باشند، بله این حرف از نظر حقوقی درست است؛ بنابراین هیچوقت دولت نمیتواند علیه مجلس و یا مجلس علیه شورای نگهبان و یا قوه قضائیه اقدام کند.
ارکان نظام نمیتوانند اپوزیسیون نظام باشند، اپوزیسیون باید بخش خصوصی باشد؛ بنابراین معتقدیم تحصن در مجلس اپوزیسیون نیست.
* ابهامی در مطالب شما وجود دارد و آن اینکه از یک طرف میگویید مجلس نباید اقدامی علیه شورای نگهبان انجام دهد؛ اما جریان متبوعتان در مجلس ششم با تحصن مقابل نظر شورای نگهبان ایستاد. قبول دارید شتابزده عمل کردید؟
به اعتقاد بنده، تحصن در مجلس جرم سیاسی نیست بهجهت اینکه هیچ جای قانون نیامده که نمایندگان مجلس نمیتوانند اعتراض خود را بهصورت تحصن نشان دهند چنانچه در مجالس دورۀ مشروطه هم همین اتفاق افتاد. اشتباه نکنم مجلس قبل از انقلاب در دورۀ ششم هم دست به تحصن زد. ازاینرو تحصن در مجلس به نشانۀ اعتراض جرم نیست؛ بنابراین باید در قانون لحاظ شود که نمایندگان حق تحصن ندارند چراکه جرم سیاسی محسوب میشود اما چنین چیزی وجود ندارد.
* با مطالبی که بیان کردید میتوان گفت تحصن را از مجالس قبل از انقلاب الگوبرداری کردید؟
بله تحصن در مجلس خودجوش و الگویی از تحصن مجلس ششم پیش از انقلاب بود.
*نقش هیئترئیسۀ مجلس ششم در پایان دادن تحصن چگونه بود؟
در هیئترئیسه دوگانگی وجود داشت، کروبی و اطرافیان وی مخالف بودند اما طرفداران رضا خاتمی و بهزاد نبوی موافق تحصن بودند.
نظر شما