به گزارش «نماینده»، ورود واژگان بیگانه در دل زبان مادری پیامدهای مختلفی دارد. علاوه بر تغییر هویت زبان، تحول ذائقههای فرهنگی و هویت ملی نیز از جمله پیامدهای ورود هر زبانی به حیطه زبان ملی است، از این جهت بسیاری از کشورهای دنیا با وقوف بر این امر تلاش دارند تا آنجا که از دستشان برمیآید، از مرزهای زبان ملیشان محافظت کنند. در این میان گاه برخی از کشورها موفق میشوند که استفاده از زبان ملی را بهعنوان یک نوع ارزش در میان مردمانشان جا بیندازند، اما بهطور کلی محافظت از زبان آن هم در دنیایی که هر لحظه مرزهای میان آدمها با استفاده از فضای مجازی کمتر و کمتر میشود، کار آسانی نیست. این موضوع برای کشورهای در حال توسعه بیش از دیگران صدق میکند.
در ایران سالهاست که فرهنگستان زبان و ادب فارسی با عنایت به این ضرورت تلاش کرده تا طی دهههای گذشته برای برخی از واژگان بیگانه که وارد زبان فارسی شدهاند، معادل فارسی انتخاب کند. در سالهای اخیر برخی نسبت به رویه واژهگزینی فرهنگستان انتقاد کرده و عنوان کردهاند که طبق بودجه مصوب شده برای فرهنگستان در یکسال، این نهاد برای هر واژه حدود ۱۲ میلیون هزینه صرف میکند؛ این در حالی است که به گفته کارشناسان واژهگزینی یک کار کاملاً علمی است که رویهای منطقی دارد. غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در نشستی با سرگروههای درس زیستشناسی به نحوه واژهگزینی فرهنگستان اشاره کرده که گزارش مشروح آن در خبرنامه گروه آموزش زبان و ادب فارسی فرهنگستان به چاپ رسیده است. او در اینباره گفت: فارسی زبان مشترک مردم ایران و عامل وحدت و هویت ایرانیان بوده است. در تاریخ گذشته و چه امروز هرجا صحبت از ایران است، صحبت از زبان فارسی است، هرجا هم شما با زبان فارسی روبهرو باشید، یقین دارید که پای تمدن و فرهنگ ایران در میان است، چه دیروز چه امروز. این اهمیت زبان فارسی است.
وی ادامه داد: در قانون اساسی هم آمده است که زبان رسمی کشور ایران زبان فارسی و خط آن خط فارسی است و بر همین اساس در سال ۱۳۶۹، شورای عالی انقلاب فرهنگی، اساسنامه فرهنگستان را تصویب کرده است. فرهنگستان ۲۷ سال است که کارش را آغاز کرده و از ابتدای تأسیس، زبدهترین استادان زبان و ادب فارسی عضو شورای آن بودهاند. از استادان درجه اول زبان فارسی و زبانشناسی تقریباً کسی نمانده که عضو فرهنگستان نبوده باشد. یکی دو نفر به دلایل شخصی روحیه کار جمعی نداشتهاند و یا مایل نبودهاند، اما دیگران همه هستند و تصمیم به واژهگزینی هم از دل چنین شورایی بیرون آمده است و جزوه اصول و ضوابط واژهگزینی حاصل دهها جلسه مشورت اشخاصی است که ۷۰ سال عمر خودشان را در دانشگاه در حوزه زبان فارسی گذراندهاند.
فرهنگستان برای چه کلماتی واژه تصویب میکند؟
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه مشی این فرهنگستان مشی اعتدال است، یادآور شد: اینطور نیست که فرهنگستان به سمت فارسی سره حرکت کند و بخواهد لغات عربی را از زبان فارسی بیرون کند. مشی فرهنگستان این است که زبان فارسی همان زبان سعدی و زبان حافظ است. اگر لغات عربی در زبان فارسی بخواهد بیشتر از این شود غلط است. اگر هم بخواهند لغات متداول زبان فارسی را که از زبان عربی وارد شده و هزار سال است در این زبان جا گرفته بیرون کنند این هم غلط است. این کار به ضعف زبان فارسی منجر میشود. فرهنگستان همین مشی اعتدال را درباره لغات فرهنگی هم در پیش دارد. فرهنگستان اصرار ندارد لغاتی را که در حدود ۱۵۰ سال گذشته وارد و جاگیر در زبان فارسی شده، از زبان خارج کند، حتی علیرغم تقاضای بعضیها، به دنبال فارسی کردن بعضی از لغات لاتینی هم نبوده است؛ مثلاً زمانی نیروی انتظامی اصرار داشت که کلمه «پلیس» را به فارسی برگرداند. اما فرهنگستان استدلال کرد که کلمه «پلیس» که کلمهای است بینالمللی، باید در فارسی بماند و باید به آن رسمیت داد. یا مثلاً فرهنگستان برای کلمه «استاندارد» معادل انتخاب نکرده است. همینطور لغاتی مانند «بانک» و «پست» و «سینما» و «اتوبوس» و «اتم». ما ضوابط دقیقی داریم که در کجا واژههای بیگانهای هستند که در انواع علوم وارد میشوند. روش کار ما هم این است که واژهگزینی را در هر سه رشته به دست متخصصان همان رشته میسپاریم.
واژهگزینی دستگاه آبمیوهگیری نیست
حدادعادل با بیان اینکه واژهگزینی بحثی شخصی و فردی نیست، اضافه کرد: اینکه اغلب اسم بنده با فرهنگستان همراه است، صرفاً به این سبب است که من در اینجا مسئول هستم. بعضیها تصور میکنند که فرهنگستان دستگاهی است مثل آبمیوهگیری یا مثل دستگاه مُهرزنی که چیزی به عنوان ورودی به این دستگاه میدهند و من به سلیقه خود چیزی در برابر آن وضع میکنم! ابداً اینطور نیست. علم واژهگزینی روش منطقی دارد. ما در فرهنگستان حدود ۷۰ گروه داستیم و داریم که اینها همه متخصصهای فن هستند. آدمهایی هستند که بالاترین درجه علمی را در رشته خود دارند و به زبانهای خارجی هم مسلطاند. حتی برخی تحصیلکرده خارجاند. اما تألیفات به زبان فارسی دارند و خلاصه علاقه به زبان فارسی علمی و تخصصی در رشته خودشان دارند و این را در عمل هم به اثبات رساندهاند. اینها جلسه تشکیل میدهند. ما در هر کارگروهی کارشناسانی داریم که مطابق اصول و ضوابط واژهگزینی به آن استادان متخصص کمک میکنند. کارشناسهای ما حکم داور و کمکداور را در بازی فوتبال دارند. بازیگر خود استادهای متخصص هستند، اینها فقط حدود کار را از نظر زبانی و اصول واژهگزینی رعایت میکنند. سپس پیشنهاد اینها که بیرون میآید تازه از یک فرایند طولانی بررسی عبور می کند و مثلاً اگر از گروه زیستشناسی پیشنهادی داده میشود این پیشنهاد در گروه هماهنگی علوم پایه مطرح میشود. چون ممکن است بعضی واژههای زیستشناسی مثلاً با واژههای پزشکی مشترک باشد. این کار برای جلوگیری از چندگانگی میان مصوبات گروههای مشابه یا نزدیک به هم الزامی است. خلاصه نظر هیئت هماهنگی باید جلب شود.
به گفته رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ نتیجه بعد از این مرحله، میآید به یک هیئت فنی که به کار کارشناسها نظارت میکند و کار برگهای دارد که در آن کاربرگه نزدیک به ۲۰ فقره اطلاع راجع به یک واژه داده میشود و شبیه به پروندهای است که میخواهد بیاید به دادگاه و در اختیار قاضی قرار بگیرد. یعنی همانطور که سوابق گوناگونی در پروندههای دادگاهی موجود است، راجع به یک واژه هم انواع و اقسام اطلاعات و سوابق داده میشود. بعد میآید به شورای واژهگزینی، که این شورای واژهگزینی مرکب از اشخاصی است که عمر خود را در کار وژهگزینی علمی گذراندهاند. گاهی پس از بررسی این شورا تعدادی از این واژهها رد میشود و مجدداً برمیگردد به گروه. ممکن است که یک واژه از روزی که مطرح میشود تا روزی که به تصویب برسد دو سال طول بکشد تا در نوبت قرار بگیرد و بررسی بشود و این مراحل را بگذراند. بعد از اینکه تصویب شد، ابلاغ میشود، سه سال دوره آزمایشی را میگذراند که باز اگر در عمل معلوم شود که جایی اشکال دارد مجدداً به ما برمیگردد تا ما اصلاحش کنیم. فرهنگستان همه واژههایی را که هر سال تصویب میکند در اردیبهشتماه سال بعد در قالب یک فرهنگ لغت مستقل در نمایشگاه کتاب عرضه میکند. تا به حال ۱۴ جلد فرهنگ واژههای مصوب را عرضه کردهایم. علاوه بر این وقتی در هر رشتهای واژههای ما به حدود ۱۰۰۰ واژه میرسد ما هزارواژه آن رشته را در میآوریم یک فرهنگ تخصصی برای آن رشته تألیف میکنیم و عنوان آن را هم گذاشتهایم هزارواژه.
اولویت با واژگان تخصصی است که وارد زبان عامه میشود
وی با بیان اینکه تا به حال نزدیک به ۲۰ عنوان از هزارواژهها از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است، اضافه کرد: هزارواژهها عمومی نیستند، مانند هزارواژه زیستشناسی، هزارواژه ریاضی، هزارواژه مهندسی و ... اینها همگی در وبگاه فرهنگستان موجود و در دسترس همه هستند. مشکل ما، همانطور که عرض کردم، لغات بیگانه در رشتههای علمی است. در آنجا هم ما یک ضوابطی داریم و اولویت را به واژههایی که متشرک بین زبان علمی و زبان عمومی است میدهیم. مثلاً در بیمارستانها که محل مراجعه عموم مردم است میبینیم که تعدادی از واژههای تخصصی پزشکی بر در و دیوار هم تابلو شده است و مردم هم ناخواسته با آن مواجه هستند. مثلاً بخش آنفالوگرافی، یعنی بخش نوار مغز را تابلو کردهاند. یک بیمار هم به این احتیاج دارد. یعنی در اینجا اصطلاح خاص پزشکی به مردم هم سرایت کرده است. اما یک اصطلاحاتی هم هست که بین خود پزشکهاست و مثلاً در اتاق جراحی پزشکی به پرستار میگوید که فلان وسیله را بدهد. این دیگر ربطی به مردم ندارد. ما اولویت را میدهیم به چیزهایی که از زبان تخصصی وارد زبان عمومی میشود و مرز مشترک بین مردم و متخصصهاست. در هر رشتهای چنین حاشیهای وجود دارد و واین اولویت دارد.
حدادعادل با بیان اینکه یکی دیگر از اولویتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بحث واژهگزینی آموزشهای سطح پایین است، یادآور شد: هرچه آموزش سطحش پایینتر باشد، گسترشش بیشتر است. بنابراین ما میرویم سراغ کتابهای علوم مقطع دبستان تا دانشآموز از همان آغاز با زبان فارسی علمی آشنا شود و علم را به زبان فارسی بخواند؛ بعد دبیرستان و بعد از آن هم درسهای عمومی دانشگاه. بنابراین، الان درسهای تخصصی رشتههای مختلف علمی که مثلاً در دورههای دکتری شش تا هشت دانشجو دارد اولویت ندارد. در این سطح، استاد ممکن است لغاتی را به انگلیسی بگوید. در این حد محدود خرابکننده نیست. اما در مقاطع پایینتر هست. نظر اصلی فرهنگستان در اینباره این است که الگویی به دست داده شود تا خود دانشگاهیان و مترجمان و مؤلفان به اصطلاح مهارت واژه سازی را بیاموزند و میان خود گسترش دهند.
تصویب ۵۵ هزار واژه در فرهنگستان سوم
وی همچنین در بخشی از صحبتهایش به تعداد واژههای مصوب فرهنگستان در گروه واژهگزینی اشاره کرد و ادامه داد: در ۲۱-۲۲ سال گذشته در حدود ۵۵ هزار واژه مصوب در رشتههای مختلف داریم و از این ۵۵ هزار تا حدود دو هزار تا واژههای عمومیاند که از دل یک رشته در نیامدهاند، فرض کنید کلمه «سلفی» چیزی نیست که ما از یک متخصص بپرسیم. این واژهای عمومی است. اما واژههای زیستشناسی و ریاضی و فیزیک و رشتههای دیگر هم جزء آن ۵۵ هزارتاست. این را هم بدانید که کل واژههای فرهنگستان اول و دوم، که یکی از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۳۲ دایر بوده و دیگری از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۸، به چهار هزارتا نمیرسد. اما در فرهنگستان سوم، ۵۵ هزار واژه تصویب شده است.
تصویب هر واژه ۱۲ میلیون تومان آب میخورد؟
حدادعادل افزود: در سال ۱۳۹۵ در حدود پنج شش هزار واژه را بررسی کردهایم که سه هزار واژه به تصویب رسیده است. و اینکه گاهی در فضای مجازی حواشیای درست میکنند و میگویند فرهنگستان در طول یک سال فقط ۲۷۰ واژه ساخته و هر واژهای ۱۲ میلیون تومان به بیتالمال تحمیل شده، نادرست و اصلاً دروغ محض است. ما چند هزار واژه را بررسی کردهایم؛ نه بودجهمان آنقدر زیاد بوده نه واژههایمان آنقدر کم... م.
نظر شما