ماهنامه «نماینده» - ۲ سال از عمر مجلس دهم میگذرد و فرصت مناسبی برای تحلیل و ارزیابی عملکرد آن فراهم آمده است؛ در همین راستا با «حمیدرضا حاجیبابایی» نمایندۀ مردم همدان در مجلس دهم که رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی نیز هست به گفتوگو نشستیم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* نقش فراکسیونها را در ۲ سالی که از مجلس دهم گذشته، چگونه ارزیابی میکنید؟
مجلس دهم با سازوکاری تشکیل شد و فراکسیونهایی نیز در آن شکل گرفت. اما سازماندهی بهگونهای بود که فراکسیونهای اصلی مجلس یعنی فراکسیون ولایی و فراکسیون امید نتوانند قدرت مانوری در اداره و تعیین مسیر مجلس داشته باشند. متأسفانه با تشکیل یک فراکسیون جدید تحت عنوان فراکسیون مستقلین، یک سه ضلعی بهوجود آمد که قدرت مانور رئیس مجلس و هیئت رئیسه را بهنوعی تحریف کرد تا فراکسیونهای امید و فراکسیون ولایی نتوانند به تنهایی خط و مشی و مسیر مجلس را ترسیم کنند و در تمامی تصمیمگیریها، عدم وجود اکثریت قاطع در مجلس تعیین کننده بود یعنی برای تصمیماتی که باید گرفته شود، مشکلزا شد.
* نظرتان در مورد عملکرد نظارتی مجلس چیست؟
ما معتقدیم دولت باید حمایت شود و مجلس باید پشتیبان دولت باشد؛ اما این نگاه در مجلس دهم از حد یک پشتیبانی گذشته و تقریباً میتوان گفت که مجلس تحتالشعاع اقدامات دولت قرار گرفته است؛ بهطوریکه مصوبات مجلس سمتوسو پیدا کرد و روزبهروز نظارت در مجلس کاهش یافت تا جایی که مجلس حتی اختیار سؤال و استیضاح از یک وزیر را نداشت و ندارد. متأسفانه مجلس طی ۲ سال گذشته چندین بار اقدام به استیضاح وزرا کرد اما هیچ کدام از این استیضاحها به سرانجام نرسید.
اینکه بنده عرض میکنم فارغ از این است که طرفدار استیضاح بوده باشم یا خیر. همچنین منظور بنده این نیست که باید حتماً وزرا را استیضاح کنیم بلکه معتقدم این قدرت بهدلایل گوناگون از مجلس سلب شده و بعضاً شاهد بودید که وقتی میخواستند یک وزیر را استیضاح کنند یکباره سه وزیر در دستور کار مجلس قرار گرفتند. در واقع این یک نوع ایجاد خلأ در تصمیمگیری مجلس و نمایندگانی است که بهنوعی نه میتوانند در برابر اقدامی توافق ایجاد کنند و نه میتوانند هماهنگی برای یک استیضاح بهوجود بیاورند.
حتی اخیراً شاهد بودید که سؤال از رئیسجمهور در مجلس مطرح شد؛ فارغ از اینکه ما موافق استیضاح بودیم یا خیر، حتی بهصورت فراکسیونی نیز به این سمت حرکت نکردیم. هرچند نمایندگان بارها نامه نوشتند و هیچکدام از اینها نتوانست در روند کار تأثیرگذار باشد و این ماجرا حکایت از آن دارد که درحال حاضر در مجلس از آن قدرت و اقتداری که بتواند وارد بحث نظارتی خود شود و دستگاههای اجرایی از اقتدار مجلس حساب ببرند، برخوردار نیست.
در واقع احساس نمیکنیم که دستگاههای اجرایی نسبت به مجلس این تمکین و جایگاه را قائلاند و برنامههایشان را به شکلی تنظیم کنند که زیر تیغ نظارتی مجلس نباشند. از این قبیل نظارتها در قراردادهای بزرگ نفتی و قراردادهای بزرگ دیگر و همچنین بحث لوایح گوناگونی که از دولت به مجلس داده میشود شکل میگیرد و چون میل و اراده دولت بر این است، در مجلس دنبال میشود. عرض کلی بنده این است که مجلس از نظر نظارتی بهشدت نیاز به تقویت و اقتدار دارد و ما هنوز آن اقتدار را نمیبینیم و حتی احساس میکنیم این اقتدار کاهش یافته است.
* عدهای انتقاد کمکار بودن از لحاظ تقنینی به مجلس دهم وارد میکنند. این نظر را تأیید میکنید؟
بله، در حیطه قانونگذاری نیز همینطور است. لوایحی که از دولت ارائه میشود لوایح کارسازی نیست یا در اقتصاد تعیین کننده نیست، در فرهنگ نیز تعیین کننده نیست. از این طرف هم نمایندگان بیشتر به طرح بسنده میکنند و طرح هم نمیتواند جایگاه لایحه را داشته باشد. بهعنوان مثال قانون مدیریت خدمات کشوری که میلیونها کارمند بازنشسته و شاغل نسبت به آن اعتراض دارند، طی ۵ سال قبل، هر سال تجدید میشود و تمامی اینها حاکی از آن است که متأسفانه یک اراده قوی و قدرتمندی که از دولت بتوانند لایحه بیاورند و مجلس هم لوایح را مصوب کند و بعد برای اجرا در سطح کشور برود کمتر وجود دارد.
از آن سو در مجلس هم چنین درخواست و تمنایی را که حاکی از نظارت و درخواستش باشد را کمتر میبینیم. علیرغم اینکه بنده اعتقاد دارم دولت و مجلس باید کمک یکدیگر باشند اما هر کدام کار خودشان را انجام دهند، اکنون تصور میکنم مجلس بیشتر چشم به دولت دارد تا به خود مجلس.
* مجلس دهم تا چه میزان توانسته به حل مشکلات مردم کمک کند؟
یکی از اقدامات بسیار بزرگی که در مجلس صورت گرفت، قانون برنامه ششم توسعه بود. برنامه ششم، قانون بسیار خوبی است و از نقاط مثبت کارنامه این مجلس بهحساب میآید که مصوب شد. اما دولت در اجرای آن همکاری و همراهی نکرده و به آن توجه نمیشود؛ هر چقدر هم ما به هر شکل پیگیری میکنیم آن ارادهای که باید در مدیریت مجلس حاکم باشد و اجرایی شود و براساس آن برنامه ششم بهسمت اجرا حرکت کند را نمیبینیم.
* علاوهبر برنامه ششم توسعه، چه قوانین دیگری در جهت حل مشکلات مردم در این مجلس به تصویب رسید؟
قوانین خوب دیگری هم داشتیم. بهعنوان نمونه قانون ایثارگران را مصوب و به دولت ارائه کردیم اما بهدلیل نبود نظارت به همین شکل باقیمانده است. بحث نرخ ارز و وضعیت مجلس را ببینید، مجلس از مسئولین دعوت میکند و حضور پیدا میکنند، دیدگاه و نظراتشان را مطرح میکنند و میروند و فقط به همین حد اکتفا میشود و دولت هم سرجای خودش قیمت ارز را تعیین و جابهجا میکند. در وضعیت ارز، جایگاه مجلس چه بود؟ در برجام مجلس باید چه موضعی داشته باشد؟ به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره برجام عنایت کنید که بالاخره اروپا در مورد برجام چه باید بکند. در این میان مجلس و دولت هر کدام باید چه نقشی ایفا کنند؟ مجلس در برابر عقبنشینی و خروج ترامپ از برجام چه اقدامی انجام داده است؟
* به موضوع برجام اشاره کردید، با توجه به آغاز مذاکرات جدید، نقش مجلس در این باره چیست؟
در حال حاضر مذاکره با اروپاییها در حال انجام است، نمیخواهیم بگوییم باید باشد یا نباشد؛ اما این مغایر با قانون مجلس است، زیرا قانون مجلس میگوید اگر قرار شد آنها از برجام خارج شوند ما هم باید خارج شویم.
اکنون بحث بنده خروج یا عدم خروج از برجام نیست، اما مجلس در این باره چه اقدام و نظارتی داشت؟ آیا مجلس از قوانین خودش بهجز در صحن، در جایی دیگر دفاع کرده است؟ این نشان میدهد بعد نظارتی ضعیف است. در بعد قانونگذاری هم علیرغم اقدامات خوبی چون تصویب برنامه ششم، لوایح خوبی از دولت که مورد نیاز مردم باشد و بتواند درد مردم را دوا کند و نسخه شفابخش باشد را نمیبینیم.
در حال حاضر تصویب کردیم یکونیم میلیارد دلار از صندوق توسعه برای اشتغال روستایی برداشته شود، به همین مقدار هم از بانکها برداشت شود. ما در کمیسیون برنامه و بودجه جلسه داشتیم و وزرای مربوط گزارش دادند، اما واقعاً در سطح کشور اثرات این اقدام قابل لمس نیست. بالاخره مجلس در این رابطه چه اقدامی میخواهد انجام دهد؟
روند نظارت، روند قابل قبولی نیست، در تمام زمینهها که ورود پیدا میکنیم وضعیت به همین شکل است. علیرغم آنکه مجلس از یک جایگاه ویژه برخوردار و در قانون اساسی در رأس امور است، اما ما نتوانستیم مجلس را در جایگاه قانون اساسی به منصه ظهور برسانیم و این اشکال در کار مجلس وجود دارد.
مجلس باید در رأس امور بتواند نظارت و کنترل کند، مشکلات مردم را بررسی و از دولت بخواهد، باید آقای رئیسجمهور و دیگران بیایند، سؤال نمایندگان را پاسخ دهند. نمایندهها سؤال داشتند و میخواستند آقای رئیسجمهور توضیح دهد که در مورد اشتغال، بیکاری و... و. چه کرده، اما وقتی اجازه داده نمیشود که این سؤال مطرح شود، نتیجه چه میشود؟ نتیجه افت نظارت مجلس است.
نظر شما