به گزارش «نماینده»، پرویز سروری عضو پیشین شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به قدرت کامل اصلاحطلبان در حوزههای مدیریتی کشور گفت: مسلماً دوره پنجم شورای اسلامی شهر تهران از دورههای معدود و استثنایی بهشمار میرود که قدرت کشور بهطور کامل در دولت، مجلس شورای اسلامی و شورای شهر در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفته بنابراین بهتبع آن تمامی استانداریها؛ فرمانداریها، بخشداریها و سفارتخانهها در اختیار این جریان قرار دارد از این رو با توجه به تمرکز قدرت و اختیارات در این جریان انتظار میرفت که دیگر اصلاحطلبان بهانهای برای ناکارآمدی نداشته باشند چرا که همه عرصهها برای عملیاتی کردن شعارهایشان در اختیار آنها قرار دارد.
وی با تأکید بر نگاه حزبی بر جریان اصلاحات گفت: هرچند حوزههای مدیریتی در دست جریان اصلاحطلب است اما آنچه بعینه مشاهده میشود، شکل گیری فرآیند ناکارآمدی در کشور است بهنحوی که در مجلس شورای اسلامی شاهد حضور نمایندگانی هستیم که بیشتر وکیل الدوله هستند تا نماینده مردم(!) در حالی که از نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتظار میرود قائل به حق ملت باشند تا دولت، اما عملکرد آنها نشان میدهد آنها بیشتر در جهت توجیه عملکرد دولت اقدام میکنند و در نتیجه چنین رفتاری از مجلس دولت تقریباً بهصورت مطلق العنان حرکت میکند و در بسیاری از مواقع مجلس نیز با دور زدن و بیاعتنایی به مصوبات مجلس عملاً کار خود را انجام میدهد. سابقه به نتیجه نرسیدن استیضاح در مجلس اصلاحطلبان و نگاه سیاسی و جناحی آنها به موضوعات در مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر تهران نشان داده نگاه مسلط حزبی بر این مجموعه حاکم است بهنحوی که نتیجه چنین حرکتی غیر از ناکارآمدی و بیعملی این مجلس نخواهد بود.
سروری وضعیت اصلاحطلبان را در عرصههای مختلف مدیریتی در سطح کشور اینگونه توضیح داد: دولت یازدهم نیز تمامی تخممرغهایش را درون سبد بیخاصیت برجام گذاشت و شورای شهر نیز با حضور اصلاحطلبان نتوانست مدیر کارآمد و باتجربهای را راهی شهرداری تهران کند که با حضور دو شهردار و یک سرپرست هنوز تهران همچنان در خواب مدیریتی بهسر میبرد و شهر از مدیر لایق و کارآمدی بیبهره است هرچند که انتخاب شهردار جدید نیز حاصل زدوبندهای سیاسی بود نه تلاش برای پاسخگویی به مطالبات شهری.
عضو سابق شورای شهر تهران به تداوم رکود در شهر تهران اشاره کرد و افزود: شهر در رکود و توقف عملیاتی بهسر میبرد، آش دستپخت شورای شهر و شهرداری بهقدری شور شده که صدای برخی از بزرگان اصلاحطلب را درآورده که به این موضوع اذعان دارند که ادامه این وضعیت مخاطرات جدی برای اصلاحطلبان و مردم شهر بهدنبال خواهد داشت. در آستانه یکسالگی شورای شهر دومین شهردار تهران راهی خیابان بهشت شده که تا شش ماه آینده باید منتظر گذشت زمان در انتخاب معاونین و شهرداران و اتلاف زمانی مجددی از مردم تهران باشیم بنابراین عملاً شهر یک بار دیگر حداقل ظرف شش ماه آینده در فریز بهسر خواهد بود و عملاً مردم شهر چنین سؤالی را مطرح میکنند که؛ آیا شهردار جدید قادر به بهبود بخشیدن به اوضاع هست؟ آیا چرخ در گل مانده مدیریت شهری را خارج میکند و قادر به تحرک و فعالیتبخشی به مدیریت شهر است؟
سروری در ادامه با اشاره به تبعات نگاه تند سیاسی شهردار جدید، بیان کرد: با آنکه هنوز پاسخ این پرسشها مشخص نیست اما متأسفانه نگاه تند سیاسی آقای افشانی بهعنوان شهردار جدید این شائبه را ایجاد میکند که؛ آیا وی نیز با نگاه دوبعدی یعنی سیاه و سفید شهر را اداره خواهد کرد؟ آیا شهروندان یک بار دیگر شاهد حزبسالاری بهجای شایستهسالاری در انتخاب مدیران شهری خواهند بود؟ متأسفانه نوع نگاه سیاسی آقای افشانی به این تردید دامن میزند که؛ سیاسیکاری در شهرداری تهران حتی نسبت به گذشته تشدید شود و فعالیت شورای شهر که از ریل کارشناسی به ریل شهرداری منتقل شده تداوم خواهد داشت!؟ بیتردید نتیجه چنین راهبردی تداوم رکود و توقف شهر تهران است و تداوم روی زمین ماندن پروژهها.
توقف دستاوردها و عدمتکمیل پروژههای نیمهتمام
وی با تأکید بر ایجاد سونامی بحران مدیریتی در تهران یادآور شد: متأسفانه شهرداری تهران در یک سال گذشته نهتنها پروژه جدیدی کلید نزده بلکه پروژههای کاملشده که کارآیی آنها به اثبات و به بهرهبرداری رسیده بود همانند خط ۷ و ۸ متروی تهران را دچار توقف کرده و مردم را از خدماتدهی آن محروم کرده است. خط ۷ مترو که خدماتدهی خوبی به مردم داشت و پاسخگوی تقاضای حملونقل بسیاری از مردم از شرقیترین نقطه تا غربیترین نقطه تهران بود در نگاههای سیاسی آقایان بدون استفاده معطل مانده است، یا بیخاصیت کردن خط ۸ مترو که هزینههای رفتوآمدی شهروندان را به حرم امام و فرودگاه امام خمینی بسیار کاهش میدهد نیز از هنرهای مدیریتی اعضای شورای شهر است که نهتنها پروژه جدیدی را کلید نزدند بلکه پروژههای قبلی را متوقف کردند و وضعیت غیر قابل قبولی را در شهر حاکم کردهاند، وضعیتی که در آیندهای نهچندان دور میتواند منجر به تولید سونامی نگران کنندهای در تهران در ایجاد مشکلات متعددی شود.
سروری در پایان با نخنما خواندن روش اصلاحطلبان در فرار از پاسخگویی اظهار داشت: طلبکار بودن روش همیشگی اصلاحطلبان است، بهگونهای برنامهریزی میکنند که هیچگاه پاسخگو نباشند و با شعار اینکه دولت و مدیریت شهری قبل مسئول خرابیها هستند بهطور کلی عقلانیت اداری و مدیریتی را زیر سؤال میبرند. دولت دوازدهم بعد از پنج سال و شورای شهر تهران بعد از گذشت یک سال که زمام امور کشور و شهر را دردست دارند همچنان خرابیها را به گردن مسئولین پیشین میاندازند در حالی که سوابق مدیریتی قالیباف نشان داده خدمات وی در شهر تهران بیرقیب و انفجاری بوده از این رو تا زمانی که اصلاحطلبان مدیران پیشین را مسئول خرابیهای کنونی قلمداد میکنند نمیتوان به کار کردن آنها امیدوار بود هرچند که برگ سوخته و روش آنها برای مردم نخنما شده و دیگر خاصیتی ندارد، امروز مطالبهگر شدهاند و خواهان پاسخگویی سران جریان اصلاحات نسبت به ناکارآمدیهای موجود در همه عرصهها اعم از مجلس، دولت، شوراها و شهرداری تهران هستند.
نظر شما