به گزارش «نماینده» میزگرد تخصصی بررسی وضعیت فلسطین در سال ۱۳۹۶ برگزار شد. در این نشست حسین شیخ الاسلام و حسین رویوران به تحلیل مهمترین وقایع فلسطین در سال ۹۶ پرداختند. در بخش نخست مشروح سخنان حسین شیخ الاسلام را با استحضار می رسانیم.
شیخ الاسلام در سخنان خود شکست داعش را مهمترین واقعه منطقه در سال ۹۶ توصیف کرد که موجب شد دوباره مسئله فلسطین به اولویت منطقه و کشورهای اسلامی تبدیل شود. از سوی دیگر وی با نگاهی به وضعیت مقاومت و رژیم صهیونیستی که پایگاه اجتماعی خود را در داخل و افکار عمومی جهان از دست داده است، احتمال جنگ را ضعیف دانست و برتری را در هر جنگی از آن مقاومت توصیف کرد. وی مهمترین راهکار برای مقابله با اقدام ترامپ در انتقال سفارت فلسطین از تل آویو به قدس را، حضور و واکنش مردم و ملت های منطقه در کنار اقدامات دیپلماتیک دولت ها بیان کرد.
شکست داعش و اولویت یافتن دوباره مسئله فلسطین
به اعتقاد همگان، مهمترین امری که در سال ۱۳۹۶ اتفاق افتاد، از بین رفتن داعش است. تروریسم مذهبی از بین رفته است و این فرصت به وجود آمده است تا دوباره مسئله فلسطین، مهمترین مسئله جهان اسلام شود. این دستاورد بسیار بزرگی برای مقاومت بود. چرا که ایجاد داعش، به وجود آوردنِ دشمنی از جنس خودمان بود تا آن را به جان ما بیاندازد. پیش از این جنگی از این جنس را فقط نیروهای مقاومت داشتند. آمریکایی ها توانستند جریانی را به وجود آورند که جنگ اعتقادی علیه ما انجام دهند. این توطئه از نظر میدانی شکست خورد. اما از جهت مکتبی و فرهنگی کار دارد که به نظر من باید سال آینده روی آن قوی کار کرد.
پایگاه های اجتماعی حمایتی رژیم صهیونیستی در اروپا در حال از دست رفتن است
نکته دومی که پیش آمده، موقعیت رژیم صهیونیستی در اروپا است. شهرک سازی، نوک پیکان توسعه رژیم صهیونیستی است. این رژیم صهیونیستی تعرفه تجاری را بین خود و اروپا از بین برده است. کالاهایی که در رژیم صهیونیستی در اروپا فروخته می شوند و این کالاها تقریبا بی رقیب اند. شهرک هایی که از آن نام بردیم، با دیگر شهرک ها در نقاط مختلف دنیا فرق دارند. این ها قرار است امید ایجاد کنند، شکوفایی را برای رژیم صهیونیستی محقق کنند و از همه دنیا یک عده صهیونیست یا عده ای ماجراجو را به فلسطین جذب کنند و پشتوانه اشغال فلسطین را هر روز بیشتر کنند.
شهرک ها باید امن باشند لذا همه این شهرک ها مسلح شده اند به ماجراجویانی که دوست دارند اسلحه داشته باشند و وحشی گری خود را سیراب کنند، اسلحه داده اند.
این شهرک ها از قدیم، چه زمانی که این شهرک های کشاورزی محور بوده اند، چه زمانی که صنعتی محور شدند و چه اکنون که براساس فن آوری های جدید و های تک محور اند، مرز دانش بوده اند. شکوفایی را می توانند تکمیل کنند. اما اتفاقی که افتاده، این است که اروپایی ها به خصوص بعد از جنگ سال ۲۰۰۸ متوجه شده اند که این رژیم صهیونیستی است که تجاوزگر و تروریست است نه فلسطینی ها. چرا که جنگ ۲۰۰۸، جنگ مقابل دوربین بود. قبلا به دلیل حادثه مونیخ و امثالهم رژیم صهیونیستی توانسته بود که فلسطینی ها تروریست هستند اما اکنون ماجرا معکوس شده است.
حال مردم اروپا شهرک هایی را که بعد سال ۱۹۶۷ ساخته شده اند غیر قانونی می دانند. به رغم اینکه کالاهای این شهرک ها ارزان تر از کالاهای مشابه آن است اما مردم اروپا اصرار دارند روی هر کالا مندرج شود که مربوط به کدام شهرک است تا کالاهایی را که از نگاه آنها در شهرک های غیر قانونی تولید شده است خریداری نکنند. از نگاه ما تمامی شهرک ها غیر قانونی اند اما از نگاه آنها شهرک هایی که بعد از سال ۱۹۶۷ ساخته شده اند غیر قانونی اند. در حال حاضر آنچه در حال توسعه است همین شهرک های غیر قانونی هستند.
اینکه گابرین وزیر امور خارجه آلمان در سرزمین های اشغالی سخنرانی کرد و گفت ما دیگر نمی توانیم نسل جدید آلمان را قانع کنیم که از اسرائیل دفاع کنند این خیلی مهم و حرف بزرگی است. این همان کار بزرگی است که انجام شده است.
رژیم صهیونیستی چگونه نابود می شود؟
رژیم صهیونیستی اینگونه نابود می شود. صهیونیست ها تبلیغ می کنند که ایران در تلاش است موشک و سلاح های پیشرفته در اختیار داشته باشد و به زعم آنها بمب اتم داشته باشد تا رژیم صهیونیستی را نابود کند. اما اصلا مسئله اینگونه نیست. رژیم صهیونیستی نه اینگونه نابود می شود و نه ما قصد داریم این رژیم را اینگونه نابود کنیم. ما می خواهیم رژیم صهیونیستی نباشد، چون ظلم است. ظالمانه است. تجاوز و اشغالگری است ولی این با همین روش که دنیا این رژیم را طرد کند از بین می رود. و دنیا این رژیم را طرد خواهد کرد. ما موشک ساخته ایم و داریم برای اینکه رژیم صهیونیستی جرأت نکند به ما حمله کند. سلاح ما دفاعی و برای جلوگیری از تجاوز دشمن است.
این آگاهی، آگاهی بسیار مهمی است که در حال حاصل شدن است. با اینکه برای اروپایی هایی که منفعت برایشان اولویت دارد، کالاهایی که در شهرک های بعد از ۱۹۶۷ را نمی خواهد خریداری کند. آلمان از آن کشورهایی است که هنوز تاوان جنگ جهانی دوم را پس می دهد و تبلیغ برای رژیم صهیونیستی در این کشور آزاد است، اینکه خود وزیر امور خارجه آلمان می گوید ما نمی توانیم نسل جوان خود را برای ادامه حمایت از اسرائیل توجیه کنیم، خیلی مهم است.
اقدامات افراطی ترامپ
پشتیبانی های غیر منطقی و غیر معقول او در حمایت از رژیم صهیونیستی و روش او در تحمیل، حتی به گونه ای که قطعنامه های شورای امنیت را زیر پا می گذارد، تمام مذاکراتی را که آمریکا در آنها به عنوان ضامن مطرح بوده از بین می برد (با اعلام انتقال سفارت آمریکا به قدس)، فرصت خوبی را برای تحریک جهان اسلام و مسلمانان در اختیار قرار می دهد. که در مقابل این تجاوزکاری و خوی تجاوز کاری و قلدرمأبای بایستند.
ظلم رژیم های شاهنشاهی عربی منطقه و نزدیک شدن آنها به رژیم صهیونیستی
ظلم های رژیم های شاهنشاهی عربی در منطقه و نزدیک شدن آنها به رژیم صهیونیستی دارد برای ملت های منطقه معنای خاصی پیدا می کند که در زمان انقلاب ایران بین شاه ایران و رژیم صهیونیستی به وجود آمده بود. صهیونیست ها تلاش می کنند وارد جهان عرب شوند. جهان عرب به آنها می گوید، شاید صهیونیست ها بتوانند وارد کاخ های شاهنشاهی شوند اما نمی توانند وارد خانه های مردم شوند. مردم جهان اسلام، رژیم صهیونیستی را نمی پذیرند. این محور ظلمی که با حضور آمریکا، استکبار، رژیم صهیونیستی و شاهنشاهی های عربی، تشکیل داده اند، برای خود غربی ها هم مسئله شده است.
وقتی در شورای امنیت مسلئه قدس مطرح شد، ۱۴ کشور از ۱۵ عضور شورای امنیت به این مسئله رأی منفی دادند. با اینکه بعضی از اینها اروپایی های همپیمان رژیم صهیونیست و آمریکا هستند. زیاده خواهی ها و سرعت بی توجهی به ملت ها و سرعت اینکه می خواهند ظلم ها را عادی کنند به نظر من موجب ایجاد یک انفجار در مسئله فلسطین خواهد شد.
شکست صهیونیست ها در کردستان عراق
اتفاق دیگری که صهیونیست ها می خواستند محقق کنند اما انجام نشد، شکست همه پرسی کردستان عراق بود. صهیونیست ها می خواهند منطقه براساس ملیت و قومیت تقسیم شود. طرحی قدیمی هم برای این مسئله دارند. طرح برنارد لوئیس معروف است. وقتی منطقه براساس نژاد و قومیت تقسیم شود چون تعریف رژیم صهیونیستی هم از یهودیت یک تعریف نژاد گرایانه است، با این تقسیم بندی تشکیل یک کشور یهودی براساس قومیت توجیه پیدا می کند. اینکه مردم منطقه جلوی این تقسیم ایستادند و به مرزهای فعلی منطقه احترام گذاشته شد، یک شکست بزرگ برای رژیم صهیونیستی در تحقق اهدافش است.
تلاش برای جایگزین کردن ایران هراسی به جای مبارزه با رژیم صهیونیستی
با فشار وارد کردن به ایران به عنوان عقل، پشتیبان اصلی و خط مقدم مقاومت و ایستادگی مقابل استکبار جهانی قصد داشتند ضدیت با ایران را به جای ضدیت ملت های اسلامی با رژیم صهیونیستی جایگزین کنند. اما این کار با وجود ترامپ، مسئله انتقال پایتخت و هم فشار به ملت مصر به بن بست رسید. در مصر با دادن ۱ هزار کیلومتر مربع از خاک و دو جزیره این کشور به شاهنشاهی سعودی نقض حاکمیت مصر به وقوع پیوست تا براساس ایجاد یک شهر خیالی و وهمی مدرن، جایگزینی پیدا کنند برای کسانی که در جهت توطئه قرن قرار است از اخراج شوند. این مسئله ملت مصر را تحریک و حکومت مصر را مقابل ملت ضعیف کرد. معلوم نیست کار به کجا کشیده شود. ملت مصر، ملت مسلمانی است که انگیزه های ضد صهیونیستی قوی دارد اما الآن مشخص شد که انگیزه های ملی گرایانه هم بر این انگیزه ها افزوده می شود و معلوم نیست حکومت مصر در چنین شرایطی پایدار باقی خواهد بود.
نگاهی به داخل فلسطین
در فلسطین ما چند انتفاضه داشته ایم که هر کدام کارکرد متفاوتی داشته اند. الآن روش جدیدی در فلسطین در حال اجرا است. همین اقدام جمعه های خشم که جمعه به جمعه قابل استمرار است. در انقلاب ما چهلم به چهلم انجام می شد. چهل روز فرصت می کردیم بازسازی کنیم و طراحی جدیدی را شروع کنیم. فلسطینی ها این کار را هفته به هفته می کنند. با این کار می توانند رژیم صهیونیستی را خسته کنند از جنبه سیاسی، اجتماعی، خبری و رسانه های بتوانند موضوع را طولانی کنند و انرژی شان یک دفعه در یک جا مصرف نشود و تحلیل نرود.
حل بحران سوریه و تقویت مقاومت
یکی از امور دیگری که شاهد آن خواهیم بود، سوریه است. بحران سوریه در حال حرکت به سمت راه حل سیاسی است. سوریه همواره ذاتا ضد رژیم صهیونیستی و طرفدار فلسطینی ها بوده است. یکی از دلایل این حمایت اشغال بخشی از خاکش در بلندی های جولان توسط صهیونیست ها است. رژیم صهیونیستی هم به دلیل وجود منابع آب، نمی خواهد این بخش از خاک سوریه را پس دهد. حل بحران سوریه می تواند تأثیر مثبتی بر مسئله فلسطین بگذارد، چرا که یکی از ارکان مقاومت فارغ البال خواهد شد.
پاسخ دندان شکن حزب الله به رژیم صهیونیستی
یکی از اموری که خیلی این روزها برجسته شد، زیاده های صهیونیست ها در میدان مشترک گازی با لبنان بود. در این مسئله با موضعگیری مناسبی که سید حسن نصرالله- که خدا حفظشان کند- اتخاذ کرد نشان داد توانایی های نظامی حزب الله در احقاق حقوق لبنان به کار گرفته می شود. وقتی حزب الله اعلام می کند توانایی دارد تمام عملیات صهیونیست ها در دریا را ظرف چند ساعت متوقف کند این مسئله هم در معادلات مردم لبنان، هم دنیا و هم رژیم صهیونیستی برای حزب الله جایگاه ایجاد می کند و معادله ملت، ارتش، مقاومت را ملموس تر و معنی دارتر می کند.
مردمی بودن مقاومت در عصر دموکراسی های شکست خورده غربی
تمام ساختارهایی که مقاومت دارد یا با مقاومت همراه اند دموکراتیک تر و مردمی تر اند در مقابل ساختارهایی که با طرف مقابل هستند. ساختار های مقابل چه کسانی هستند؟ شاهنشاهی سعودی، رژیم صهیونیستی، آمریکا و ... است. یا کسی که همراه آنها بوده تشکیلات خودگردان است. تشکیلات خودگردان ساختاری دموکراتیک نیست. مدت ها است ریاست محمود عباس به پایان رسیده و اجازه نمی دهد مجلس قانونگذاری فلسطین تشکیل شود. اما در مقابل می بینیم که حماس در سخت ترین شرایط دموکراتیک است. روش دموکراسی آنها ممکن است با ما متفاوت باشد اما سرنوشت در اختیار مردم است. حزب الله، جهاد اسلامی، ایران و عراق دموکراتیک اند و ان شاء الله سوریه آینده هم اینگونه خواهد بود.
جناح مقابل یا شاهنشاهی است یا اینکه همچون رژیم صهیونیستی متجاوز است و در داخل خودش دارای ساختارهای تبعیض آمیز است. یا همچون آمریکا یک نفر می تواند بین ترامپ و کلینتون یکی را انتخاب کند. در حالی که می دانی هر دوی آنها هم جنایتکار و فاسد اند. این لیبرال دموکراسی غرب در آمریکا شکست خورده و مشخص شده که راهبردی ندارد.
آنچه قصد دارم بگویم این است که ما در زمانه ای زندگی می کنیم که نقش مردم نسبت به نقش حکومت ها در تعیین سرنوشت مسائل افزایش یافته است و در این شرایط در طرف مقاومت وزن مردم سنگین تر و بیشتر است.
بلا شک در لبنان انتخابات به گونه ای پیش خواهد رفت که مقاومت تقویت خواهد شد. چرا که شکست تروریسم مذهبی در لبنان نیز به دست مقاومت انجام گرفت و با همکاری فرمول ارتش، ملت، مقاومت صورت گرفت. این مسئله خیلی ملموس است. به اندازه ای که نقش ملت ها افزایش می یابد نقش قدرت های بزرگ کاهش خواهد یافت.
ایدئولوژی قلدرمأبانه مقابل ایدئولوژی مردم سالارانه
دو نوع تفکر و اندیشه وجود دارد که مقابل هم قرار گرفته اند. ایدئولوژی قلدرمأبانه در مقابله با مخالف خود می گوید با فشار، ترحیم و زورگویی می توان به نتیجه رسید. دیدگاه مردمی مقاومت می گوید با پایداری می توان به نتیجه رسید. تجربه ما در این منطقه اگر نگوییم در کل جهان و تاریخ، می گوید دیدگاه پایداری مقاومت پیروز نهایی است.
اگر کشوری بخواهد تسلیحات بخرد، فکر نمی کنم بتواند بیشتر از سعودی، اسلحه بخرد. سعودی ها طی سال های متمادی، صدها میلیارد دلار اسلحه و تسلیحات خریداری کرده اند. جنگی هم که نداشته اند لذا این سلاح ها تا جنگ یمن انباشته شده اند. یمن هم از حیث امکانات اقتصادی تقریبا ضعیف ترین کشور منطقه است. مردم یمن برای جنگیدن در کوهستان هم حتی پوتین در اختیار ندارند. با پای برهنه ۳ سال می جنگند. سعودی ها نتوانستند اراده ملت یمن را بشکنند. پس باید گفت با محاصره، تحریم و زورگویی نمی توان کاری کرد. با اینکه سعودی ها قطعنامه شورای امنیت را برای تحریم یمن گرفتند. قطعنامه ای که الآن خود شورای امنیت به نتیجه رسید اشتباه بوده است و به همین دلیل قطعنامه جدید را صادر کرد. زیرا قطعنامه نباید مانع رسیدن کمک های انسان دوستانه به یمن می شد. خود شورای امنیت می گوید غلط کردم.
یکی از مشکلاتی که سعودی ها در نظامی گری دارند این است که سلاح هایی که خریداری کرده اند ویرانی به بار آورده، انسان کشته، زیرساخت ها را از بین برده است اما جنگ را نبرده است. این برای یک فروشنده تسلیحات خیلی مهم است که نشان دهد سلاحش کارایی دارد.
اندیشه ای که فکر می کند با فشار آوردن به غزه می تواند سرنوشت کار را تغییر دهد اشتباه می کند و به نتیجه نمی رسد این فکر استکباری است. فکر مقاومتی اینگونه نیست و دقیقا نقطه مقابل آن است. لذا فشار به غزه به نتیجه نخواهد رسید. فشار موجود دیگر بدتر از جنگ ۵۱ روزه که نیست. در جنگ ۵۱ روزه هر جنایتی که می توانستند انجام دادند. در مقابل مقاومت ابتکار عمل جدیدی از خود نشان داد. مثلا تونل ها را نشان داد. ما نمی دانیم که مقاومت چه خواهد کرد هنگامی که عمل کند خواهیم فهمید. ما در جنگ ۲۰۰۶ نمی دانستیم چگونه حزب الله می جنگد اما بعد از جنگ خیلی چیزها که فکر آن را هم نمی کردیم بر ما آشکار شد و معما حل شد که چگونه صهیونیست ها شکست خورده اند.
الان هم نمی دانیم مقاومت چه در اختیار دارد. فقط می دانیم که مقاومت عاشقانه فکر می کند، مبتکرانه و معقول عمل می کند. این خیلی مهم است.
در جنگ ۲۰۱۲ مقاومت با موشک ساخت ایران از غزه کاخ نتانیاهو را نشانه گرفت. به همین دلیل جنگ بیش از ۸ روز ادامه نیافت. ما می دانیم که مقاومت راهبرد خود را بر موشک ها قرار داده و گنبد آهنین و هر نظریه ضد موشک راهگشا نبوده است. این ساختار ضد موشک ساخته شد برای اینکه مثلا در آن واحد مثلا ۱۰ موشک را هدف قرار دهد حال اگر موشک ها دو برابر شود دیگر این سیستم عمل نخواهد کرد. علاوه بر این به پرتاب موشک، ارزان است اما ضد موشک بسیار هزینه بر و گران است. از نظر اقتصادی هم ضد موشک شکست خورده است.
دست برتر مقاومت
به همین دلیل ما دست برتر را داریم و به نظر نمی رسد که رژیم صهیونیستی فکر جنگ را هم به ذهنش خطور کند. ممکن است شعار جنگ بدهد یا تهدید کند اما در هیچ منطقه ای جنگ نخواهد کرد.
وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی
احساس می کنم تند رو ها در رژیم صهیونیستی باید کنار روند. چون خیلی شعار افراطی داده اند و دستاورد کمی در مقابل داشته اند. باید مقبولیتی را برای خود توجیه کنند. نتانیاهو این مقبولیت را نمی تواند برای رژیم صهیونیستی فراهم کند. او می تواند شعار دهد، حرف جنگ بزند ولی اینها با استراتژی کوچ به سمت اسرائیل همخوانی ندارد. چرا که آن استراتژی به امنیت نیاز دارد.
وقتی خود نتانیاهو اعلام می کند که اسلحه ایران مرا تهدید می کند و در گفتار تشنج ایجاد می کند دیگر کسی به سمت سرزمین های اشغالی نمی رود. ممکن است با این تشنج به سمت ایران هم کسی نیاید اما به سمت رژیم صهیونیستی هم نمی روند. به نظر می رسد راهبردها شکست خورده اند و نتانیاهو دوره اش به پایان رسیده است. عقل کلی صهیونیزم باید نتانیاهو را تغییر دهد.
شکست پروژه سازش
تئوری سازش به همراه همه حامیانش شکست خورده است و تشکیلات خودگردان، به دلیل کارهایی که صهیونیست ها و ترامپ انجام می دهند مقبولیتش را بین فلسطینی ها از دست داده است. علی الخصوص همکاری امنیتی باعث شهادت خود فلسطینی ها شده است. تندروی نتانیاهو در مقابل ضعف و ذلتی که تشکیلات خودگردان از خود نشان می دهد، با هم همخوانی ندارند. لذا باید به گونه ای این مسئله تعدیل شود. نتانیاهو باید تغییر کند، اگر چه ترامپ نمی خواهد و روزی اینگونه خواهد شد.
صهیونیست ها در لبنان همه چیز را از دست داده اند. شما به سمیر جعجع- که همپیمان صهیونیست ها بود- نگاه کنید و او را با سال ۱۹۸۲ مقایسه کنید که بشیر جُمَیِّل روی کار بود و ببینید چگونه شده اند. قرار بود در اثر روند سازش اعراب و صهیونیست ها با هم زندگی کنند ولی الآن دیوار کشی و جداسازی مطرح می شود و این یعنی سازش شکست خورده است.
صهیونیزم بین الملل می داند چه می خواهد انجام دهد. اینها هر کدام وسیله توجیه آن اقدام صهیونیست ها است.
راهکارهای مقابله با انتقال سفارت آمریکا به قدس
مهمترین راهکار، حضور مردمی در مقابل آمریکایی ها است. باید بتوانیم مردم را تحریک کنیم که در تمام کشورهای اسلامی در مقابل سفارت آمریکا، در مقابل هر مؤسسه آمریکایی و کالاهای آمریکایی از خود واکنش نشان دهند. ترامپ با تعیین یوم النکبه برای انتقال سفارت آمریکا به قدس دارد توهین می کند. این باید با تحریک مردمی اقدام علیه این مسئله صورت گیرد.
ما باید در عرصه دیپلماتیک هر اندازه که می توانیم اقدام کنیم و حتی مقامات سعودی را از این مسئله منع کنیم و بخواهیم که علیه این مسئله موضع گیری کنند.
نظر شما