«نماینده» / «ریشه اعتراضات اخیر چیست؟» سؤالی که این روزها نقل محافل شده و حسابی کاروکاسبی کارشناسان را رونق داده! زمان کافی برای بررسی ریشه اعتراضات سپری شده، اوضاع آرام شده و حالا هر کس میکوشد بهترین تحلیل را از اعتراضات دیماه بر مبنای دادههای دقیقتر ارائه دهد. در این میان اما انگار عدهای نمیخواهند مردم متوجه مشکلات اساسی جامعه شوند. حالا بههرحال در کشور بیماری وجود داشته که عود کرده و علائم این بیماری، در اعتراضات خودش را نشان داده. وضعیت فعلی به این میماند که بیماری به بیمارستان رجوع کرده، حالش بعد از وضعیت نابسامان مقطعی، نرمال شده. حالا متخصصان مختلف بالای سرش حاضر شدند. هر متخصص، بخشی که در آن مسئولیت داشته را سالم جلوه میدهد تا مبادا تمام کاسه کوزهها سر او خراب شود. بیچاره بیمار! معلوم نیست در آینده چه بر سر او خواهد آمد.
ریشه اعتراضات چیست؟
جناب رئیسجمهور میگوید ریشههای اعتراضات «اقتصادی» نیست! روزنامه ایران بهعنوان ارگان رسمی دولت از این تحلیل آقای روحانی و علت اقتصادی نداشتن اعتراضات رمزگشایی میکند و مینویسد: «ریشه اعتراضات مردم اقتصادی نیست و بنابراین دولت نباید به خاطر اتفاقات اخیر، از رویکرد افزایش قیمتها عقبنشینی کند!» در ادامه این گزارش آمده است: «مهمترین نگرانی در خصوص آثار اعتراضهای اخیر در برخی از شهرهای کشور این است که دولت را وادار به اتخاذ سیاستهایی در حوزه اقتصاد کند که بههیچوجه به صلاح اقتصاد ملی نیست. دولت نباید در این دام بیفتد که ریشه اصلی اعتراضات، سیاستهای اقتصادی اوست. درواقع یکی از هزاران علت اعتراضهای اخیر مسائل اقتصادی است. حال درصورتیکه دولت به این دام بیفتد که سیاستهای اقتصادی او باعث شکلگیری این اعتراضات است ممکن است به سمت سیاستهایی مانند دستکاری در قیمتهای بازار سوق داده شود که به نفع اقتصاد ملی نیست و شاکلههای اقتصاد را برهم بزند.»
روزنامههای زنجیرهای هم در ادامه این روند تعیینشده، سعی کردند با ارائه آدرس غلط، اعتراضات را اجتماعی و سیاسی نشان دهند و وجه اقتصادی آن را کمرنگ کنند. دلیل این کار هم مشخص است. پاس دادن ریشه اعتراضات به عملکرد بخشهای دیگر حاکمیتی نظام. بههرحال مردم در یک دولت همسو با آنها دست به اعتراض زدهاند. نمیشود که دولت را مقصر دانست! پس باید بگویند نظام مقصر است!
آمارها چیز دیگری نشان میدهد!
مشاور رئیسجمهور معتقد است تحلیل آقای روحانی درباره اعتراضات اخیر اشتباه است. به گزارش ایسنا، حسامالدین آشنا با اشاره به نتایج نظرسنجیهای اخیر درباره حوادث دیماه گذشته گفت: «بیش از نیمی از پاسخدهندگان به نظرسنجیها، علت اعتراضات را «نارضایتی اقتصادی» میدانند. اعتراض اول بهعنوان اعتراض به گرانی نامگذاری شد، اگرچه هم انباشت نارضایتی اقتصادی به حد نگرانکنندهای رسیده است اما تا ورود دهکهای پایین به اعتراضات اتفاق نیفتد باید فکر کرد که میتوان هنوز اعتراضات را مدیریت نمود. مطالبات نزدیک به ۸۰ درصد جامعه ایرانی اقتصادی است اما پیوند زدن شرایط اقتصادی کشور به کارآمدی نظام که از سوی برخی شبکههای اجتماعی دنبال میشود میتواند نظام سیاسی را دچار بحران مشروعیت کند.»
آشنا اما در بخش دیگری از صحبتهایش گفته: «اگر در نظام تصورات مردم القا شود که بحران اقتصادی، اقتصادی نیست بلکه به اصل نظام ربط دارد و این نظام یا نمیتواند یا نمیخواهد مشکلات اقتصادی را حل کند، تبدیل مسئله اقتصادی به تردید در مورد بقای نظام بسیار ساده و سریع اتفاق میافتد.»
بخش اخیر سخنان آشنا در حالی است که روحانی طی چند اظهارنظر اخیر - احتمالاً در اثر آدرس غلط برخی مشاوران - سعی کرده مطالبات اقتصادی مردم را به اعتراضات فرا اقتصادی و فرا دولتی ارتقا دهد و کل نظام را جای مسئولیت پاسخگویی دولت درباره عملکرد خویش قرار دهد!
آقای رئیسجمهور جاخالی میدهد!
دکتر عبدالله گنجی کارشناس مسائل سیاسی در رابطه با سخنان اخیر رئیسجمهور در کانال خود نوشته: «آقای روحانی باور بفرمایید دارید جاخالی میدهید. از اغتشاشات اخیر تاکنون رئیسجمهور محترم سه بار فرمودهاند مشکل مردم فقط اقتصادی نیست و خواستههای دیگری هم دارند. یکبار هم گفتند اگر بگوییم خواسته مردم اقتصادی است توهین به آنان است. حالا باید شاخصی پیدا کرد که روحانی درست میگوید یا جاخالی میدهد.
طبق نظرسنجی دانشگاه مریلند ۶۴ درصد ایرانیان مشکل اول کشور را اقتصادی میدادند. طبق نظر دستگیرشدگان اخیر ۷۹ درصد مشکل خود را اقتصادی دانستهاند. با سنجش مشاور رئیسجمهور بیش از ۸۰ درصد مردم مسئلهشان اقتصادی است. در بیست سال گذشته هیچ سنجش اجتماعی در ایران وجود ندارد که خواسته اول مردم اقتصادی-معیشتی نباشد پس باید باقاعده اکثریت به مطالبه رسید.»
عبدالله گنجی در ادامه سایر دغدغههایی که میتواند بین مردم وجود داشته باشد و احتمالاً مدنظر دکتر روحانی هم هست موردبررسی قرار داده. او نوشته: «جدای از منطق سنجش مطالبه اکثریت، بقیه مطالبات غیراقتصادی مدنظر رئیسجمهور چه میتواند باشد؟
بیحجابی میخواهند؟ چند درصد هستند؟ اگر چنین است یک روحانی با آن محاسن و لباس پیامبر که خود نماد دین است در چنین پستی چه میکند؟
مشروبفروشی میخواهند؟ چند نفرند؟ و مگر اکنون نمیخورند؟
دنبال رابطه با آمریکا هستند؟ دانشگاه مریلند این دسته را یک درصد ملت ایران اعلام کرده است؟
کنسرت میخواهند؟ مگر در سال بیش از هزار مورد آن طبق اعلام وزیر کشور برگزار نمیشود؟
مبارزه با فساد میخواهند؟ خب مانع سران سه قوه در این مبارزه چیست؟ به ملت اعلام کنید.
براندازی میخواهند؟ خب حتماً جز اولین کسانی که براندازان نمیخواهند رئیسجمهور است. پس تکلیف خود را روشن بفرمایید»
پژمان فر نماینده مجلس هم ضمن اعتراض به سخنان رئیسجمهور درباره بیان ریشههای اعتراضات اخیر در گفتگو با خبرگزاری دانشجو گفته: «فکر میکنم باید پاسخ این صحبت را در کوچه و خیابانها و پای سفره مردم گرفت چراکه مردم بهترین قضاوت کننده دراینباره هستند. آقای روحانی فرصتی به مردم بدهند تا بتوانند حرفشان را به رئیسجمهور بزنند البته ایشان کمتر فرصت میکنند حرفهای مردم را بشنوند، اما اگر چنین شرایطی فراهم شود میبینند دغدغه امروز مردم معیشت و مشکلات جدی در بحث بیکاری است. دغدغه مردم بیکاری جوانان و سفرههایی است که هرروز کوچکتر میشوند. این رویه، دیکتاتوری در آزادی بیان است که مردم میگویند حتی اجازه مطرح کردن مشکلات به ما داده نمیشود و یا در خصوص موضوعاتی که مطرح میکنیم بهشدت فرافکنی میشود.»
آقای رئیسجمهور هرچند که در تلاش است ریشه اعتراضات را سیاسی نشان دهد تا عملکرد خودش و مجموعش تحت امرش زیر سؤال نرود اما مردم خودشان وضعیت امروز اقتصادی کشور را میبینند. آقای روحانی بارها گفتهاند رسانهها پمپاژ ناامیدی نکنند و نگویند در کشور رکود و بیکاری وجود دارد. فرضاً رسانهها هم نگویند اما چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟
نظر شما