«نماینده» / دیروقت است. ملتمسانه به ساعت نگاه میکند و دلش میخواهد عقربهها را از حرکت نگه دارد. این روزها خانه رفتن برایش سخت شده. او نیز مثل بقیه همکارانش امشب هم مجبور است دستخالی به خانه برود. خبری از پرداخت دستمزدهایشان نیست. انتظار بیهوده چندماهه قرار نیست حالا حالاها به پایان برسد. کموبیش میداند وضعیت دریافتی کارخانههای اطراف چگونه است: «تقریباً هیچ»
ساعت کاری به اتمام میرسد. با پشت دست عرق پیشانیاش را پاک میکند. روپوش کار از تنش بیرون میآورد و لباس سادهاش را میپوشد. در آینه خودش را نگاه میکند، آهی میکشد و برای برگشتن به شهر به سمت مینیبوسهای پارک شده جلوی درب کارخانه میرود. پاهایش رمق راه رفتن ندارد. مثل بقیه آرامآرام با چهرهای گرفته سوار مینیبوس میشود. به خانه میرسد. دستش اگرچه خالی است اما دلش خیلی پر است. با شرمندگی سرش را پایین میاندازد و وارد میشود. شاید سختترین لحظه زندگی مرد خانه همین لحظه است.
بخش تولیدی و کارگرانش این روزها حالوروز خوشی ندارند. سکوتشان بیپولی و تعطیلی، و اعتراضشان سرکوب به دنبال دارد. قطار ورشکستگی کارخانهها در ایستگاه اراک متوقفشده و هپکو و آذراب را سوار کرده. شاید اگر بگوییم این دو کارخانه آخرین مسافران این قطار نبودند گزاف نگفتیم. مسکنهای تزریقی، درد صنعت را دوا نکرده. چه بر سر کارخانههای ما آمده که یکی پس از دیگری تولیدشان متوقف میشود؟
اخبار تکراری این روزها: تعطیل شد!
دولت یازدهم موفق شد اسب لجامگسیخته تورم را به اختیار خود درآورد و آرام کند. ایجاد ثبات و آرامش در بازار یک اتفاق مثبت برای رشد اقتصادی است؛ اما بهموازات کنترل تورم، شاهد افزایش نرخ بیکاری بودیم. طبق اعلام صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری از ۴/۱۰ درصد در سال ۹۲ به ۴۱/۱۲ درصد در سال ۹۶ رسید. موج تعطیلی، کارخانههای باسابقهای همچون ارج، آزمایش، پارس الکتریک، روغن نباتی قو، چیت سازی ری و... را با خود برده است.
طبق اعلام آمارهای رسمی حداقل ۶۰ درصد ظرفیت تولید کشور تعطیلشده. صدای کارگران در ماههای اخیر بیشازپیش به گوش میرسد.
حجتالله عبدالملکی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو و در توضیح علل افزایش تجمعات کارگری در سالهای اخیر گفته: «مسئله رکود عامل این موضوع است خیلی از کارگرها ماهها تحمل کردند بلکه مشکلشان حل شود و واحد تولیدی که در آن مشغول به کار بودند از رکود خارج شود تا بتوانند مطالبات معوقه خود را دریافت کنند، اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد، ولی طبیعتاً علت اصلی اعتراضها عدم احقاق حق این کارگران بوده است. بر همین اساس میتوان گفت که این کارگرها مشکل سیاسی ندارند و مشکلات معیشتی آنها را مجبور به تجمع میکند.» دولت اما با مسکنهای مقطعی، بعضی از کارخانهها را سرپا نگهداشته، این اقدام در کوتاهمدت شاید بتواند درد اصلی را به فراموشی بسپارد اما راهحل بلندمدت نخواهد بود. هیچ دولتی نمیتواند بهزور وام و کمکهزینه، صنعت کشورش را برای سالیان سال سرپا نگه دارد.
کابوس واردات غیراصولی
واردات محصولات موردنیاز و مواد اولیه، صادرات دستگاههای پیشرفته با فنّاوری جدید. همه میدانند که برای پیشرفت کشور باید این دو سیاست در پیشگرفته شود؛ اما انگار دست مافیای قدرتمند که پشتش به جاهای خاصی گرم است نمیگذارد کشور پیشرفت کند.
اگر سری به آمار گمرک بزنیم به عمق فاجعه پی میبریم. وقتی مربا و رکاب دوچرخه وارد میکنیم باید منتظر تجمع کارگران هم باشیم! در سال ۹۵ قریب به ۵ هزار و ۷۶۵ تن مربا و ژله، به ارزش ۹۱ میلیارد و ۲۲۴ میلیون و ۷۷ هزار و ۴۴۱ ریال وارد کشور شده است.
همچنین در این مدت، قریب به ۲۷۱ تن رکاب دوچرخه، به ارزش ۳۱ میلیارد و ۵۷ میلیون و ۴۰۱ هزار و ۷۰۴ ریال به کشور وارد کردیم.
رکود همچنان بلای جان کارخانههای تولیدی!
روزهایی که سود سپردههای بانکی سر به فلک کشیده، عقل معاش مانع سرمایهگذاری افراد در تولید میشود! وقتی فرد بدون استرس میتواند پولش را در بانک بگذارد و بدون هیچ کاری، سود آنچنانی بگیرد چرا باید صنعت در کشور ما دوباره رونق بگیرد؟ آرامش قبرستانی ایجادشده در فضای اقتصاد، مانع گردش مالی پول در جامعه شده و رکود را به همراه داشته. این آرامش هرچند تورم را ثابت نگهداشته اما آیا درنهایت مردم از این اتفاق سود بردهاند؟ برای گرفتن پاسخ کافی است سری به بازارهای شهر بزنیم تا فضا دستمان بیاید، سکوت مطلق، گهگاه نسیمی میوزد و گوشها را نوازش میدهد. دیگر صدای چکش بهسختی از کارگاههای تولیدی کوچک و متوسط شنیده میشود.
وضع کارخانههای تولیدکننده ابزار سنگین و پیشرفته هم همین است. همین هپکو که چند وقت پیش صدای کارگرانش درآمد و توجه مردم و دولت را به خودش جلب کرد چرا به این روز افتاده؟ سری به آمار فروش شرکت هپکو در سالهای مختلف میزنیم.
طی تمام سال ۹۵ فقط ۴ وسیله فروختهشده! دلیل هم واضح است. وقتی رونقی در تولیدیهای کوچک و متوسط نباشد و واردات بیرویه کمر بخشهای مختلف کشاورزی و صنعتی را شکسته، خرید ابزارآلات سنگین برای تولید بیشتر، احمقانه است!
هرچند با پیگیریهای استاندار مرکزی و وزارت کار، به هپکو و آذراب برای پرداخت دستمزدهای عقبافتاده کارگران به ترتیب ۷ میلیارد تومان و ۲۰ میلیارد تومان وام پرداخت شد اما این مسکنها دردی از صنعت کشور دوا نمیکند. سیاستهای بالادستی وقتی مشکل داشته باشد و سیکل صنعت معیوب شود پرداخت وام چارهای نمیکند.
صنعت کشور مدتهاست که بیمار است و چرخدندههایش بهخوبی رویهم نمیچرخد. حتی فکر کردن به وضعیت فعلی هم ملالآور است. نرخ بیکاری افزایشیافته، آقای رئیسجمهور بارها وعده عبور از رکود داده اما عملاً خبری نیست. بیکاری، بحرانهای اجتماعی را به دنبال دارد. دولت اما انگار این مسئله را نمیداند. هپکو و آذراب و کارگرانش اولین قربانی خرابی چرخ صنعت نبودند و با روند فعلی آخرین قربانی هم نخواهند بود. کسی چه میداند؟ شاید با جوانتر شدن وزیر صنعت در دولت دوازدهم، کارگران لحظات بهتری را در پیش داشته باشند.
نظر شما