به گزارش «نماینده»، کارشناسان معتقدند کودکی و نوجوانی هر انسانی بر روی چگونگی شکل گیری شخصیت او تاثیر مستقیم دارد. بارها دیده و شنیده ایم که جنایت یک جنایت کار و یا خدمت یک پزشک ریشه در ایام کودکی آنها دارد. روزهایی که کودک مشغول شناخت دنیای خود است، اگر زیبایی ببیند در آینده سعی در حفظ و گسترش زیبایی خواهد داشت و اگر کینه و نفرت ببیند در آینده نیز همواره با بغض با دنیای اطرافش برخورد میکند. اسباب بازی شاید برای کودکان مهمترین وسیله شخصی باشد. وسیلهای که با جان دادن به آن تخیل خود را پرورش میدهند و سعی میکنند بزرگسالی را تمرین کنند.
متاسفانه این وسیله مهم دوران کودکی و اثرات آن چندان در کشورمان مورد دقت واقع نمیشود. دروازه مرزها برای واردات انواع و اقسام اسباب بازیها باز است و ظاهراً کمترین توجهی در محتوا و نوع و کارکرد آنها نمیشود. محمد دیندار، کارگردان تلویزیون، مستندی با نام جورچین درباره شرایط اسباب بازی در ایران ساخته است که مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. این مستند با روایتی ژورنالیستی که دارد در چند فصل ابعاد گوناگون اسباب بازی در کشورمان مانند مقایسه تولید اسباب بازی در ایران و خارج از کشور را بررسی میکند.
با توجه به اهمیت موضوع اسباب بازی و عدم نگاه جدی برای تولید با کیفیت این محصول در کشور، راجع به مستند جورچین با کارگردان این اثر به صحبت نشستیم.
کار بر روی این مستند از چه زمانی آغاز شد؟
دیندار: بیشتر از ۱۰ سال است. من سال ۸۲ طرح این اثر را در مرکز مستندسازی سیما تصویب و ثبت کردم. در آن زمان روال صدا و سیما این بود که تهیه کننده موظف داشت. به این معنی که این تهیه کنندگان باید دردو ماه سه کار را انجام میدادند. به من نیز گفتند که طرحت را ما خودمان کار میکنیم ولی من مخالفت کردم چرا که تحقیقات را خودم انجام داده بودم و چم و خم کار را میدانستم.
سطح اطلاعات ما بالاتر ارگانهای زیربط بود
آیا عروسکهای دارا و سارا پس از تصویب طرح شما بوجود آمدند؟
دیندار: بله ما قبل از عرضه شدن سارا و دارا تحقیقات مستند را شروع کردیم. هر چه که پیش میرفت مسائل مختلفی پیش میآمد و ما هم به تب با این موضوعات جدید تحقیقاتمان را روزآوری میکردیم. بر همین اساس وقتی دوستان کانون پرورشی کودکان تحقیقاتمان را دیدند از حجم اطلاعات شگفت زده شدند. حتی سطح اطلاعات ما بالاتر ارگانهای زیربط بود. یعنی به نحوی جلو رفتیم که هیچ نکته ناگفته ای باقی نماند.
موضوع مستند شما با اینکه بسیار مهم است ولی خیلی کم پرداخته شده است. چرا این اتفاق افتاده است؟
دیندار: شاید به خاطر مشکلاتی باشد که بر سر راه ساختن این گونه مستندها وجود دارد باشد. خود من که وارد این عرصه شدم ۱۵ سال طول کشید که حاضر شدند از کار حمایت کنند. سال ۹۲ مقام رهبری در دیدار با رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و روئسای دو قوه که آقای علی لاریجانی، آقای آملی لاریجانی و آقای روحانی حضور داشتند فرمودند این موضوع که چرا مسئولین فرهنگ در حوزه کودک کم کاری میکنند برای من غصه شده است.
[کلیک و کشیدن برای جابجایی]
تولیدیهای اسباب بازی خواستار مستقل شدن صنفشان هستند
تصویربرداریها به چه شکل بود؟
دیندار: فیلمبرداری تقریباً دو هفته طول کشید که به صورت شبانه روزی کار میکردیم. ما دو دوربین و سه دوربین کار میکردیم. بخشی از تصاویر را نیز روزهای دیگری به غیر از آن دوهفته فیلمبرداری اصلی گرفتیم. برای مثال گاهی که نمایشگاهی پیش میآمد حتی با موبایل فیلم میگرفتم. تصاویر آرشیوی که در فیلم داریم به این سادگی به دست نیامده و ظرف سه چهار سال جمع آوری شده است. باید توجه کرد که تصویر برداری کار مستند از تحقیقات آن چیزی جدا است. برای فیلمبرداری مستند مهم است که افرادی را که میخواهید مصاحبه کنید بتوانید منسجم کنید که پراکنده نشوند. درباره موضوع مستند ما این کار مشکل تر بود. چرا که ورود به عرصه اسباب بازی ظاهراً محرمانگیهایی دارد و افراد کمی حاضر بودند در این مورد صحبت کنند. شما وقتی در بازار اسباب بازی بخواهید کمی کنجکاوی به خرج دهید به این سادگیها جوابتان را نمیدهند.
اسباب بازی فروشیهایی در این مستند به نمایش درآمد که بسیار بزرگ و پر زرق و برق بودند. این اسباب بازی فروشیها در کجا قرار داشتند و آیا با شما همکاری لازم را داشتند؟
دیندار: در زعفرانیه قرار داشتند. بله خوشبختانه با ما همکاری کردند. البته قبل از اینکه به این فروشگاهها برویم جلساتی با صنف خرازی فروشان داشتیم. میدانید که اسباب بازی فروشان زیر نظر صنف خرازی فروشان هستند. اتفاقاً یکی از گله هایی که تولیدیها و مغازه های اسباب بازی داشتند همین موضوع بود. آنها خواستار مستقل شدن صنفشان هستند و مدام به من میگفتند ما صنف تخصصی هستیم. وقتی دوستان را برای مصاحبه دعوت میکردیم به آنها نشان میدادیم که به دنبال تخریب نیستیم برای همین به ما اعتماد داشتند و حقیقت را میگفتند.
[کلیک و کشیدن برای جابجایی]
عرضه عروسک شخصیتهای فیلمها هم زمان با اکران آنها باعث میشود کودک آن عروسک را باور کند و بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند
معرفی اسباب بازی و جا انداختن آن به عنوان یک کاراکتر یکی از مراحل مهم صنعت اسباب بازی است. این امر در کشور ما بسیار کم دیده میشود، حال آنکه در مستند شما نشان داده میشود که یکی از تجاتهای جانبی فیلم یا انیمیشنی که در هالیوود ساخته میشود فروش شخصیتهای عروسکی آنها است. درباره این کمی توضیح دهید.
دیندار: در تحقیقاتی که انجام دادیم متوجه شدیم گاهی همزمان با ساخت یک فیلم یا انیمیشن اسباب بازی شخصیتهای آن نیز تولید میشوند و همراه با اکران فیلم به بازار عرضه میشوند و بخش عمده اسباب بازیهایی که هستند اول انیمیشن بودند. البته برعکس این موضوع نیز که یک عروسک تبدیل به انیمیشن شود نیز وجود دارد ولی بسیار کم اتفاق میافتد. عرضه عروسک شخصیتهای فیلمها هم زمان با اکران آنها باعث میشود کودک آن عروسک را باور کند و بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. شما نگاه کنید یک عروسک در خندوانه چه قدر مخاطب جذب میکند و بعد از آنکه میرود حتی باعث ریزش مخاطب خندوانه میشود وقتی چیزی الگوسازی میشود این قدرت را پیدا میکند.
باید بپذیریم که با کمال تاسف الگویمان فرهنگ غربی شده است
یکی از اهداف مستند جورچین اعلام خطری است که در مورد پر شدن بازار ایران از اسباب بازیهای خارجی میکند. فکر میکنید چقدر به این هدف رسیدهاید؟
دیندار: من سعی کردم انتقادم با شیب خیلی آرام باشد. با این حال این واقعیتی است که در هر اسباب بازی فروشی یا نمایشگاهی که میرفتیم کودکان همه شخصیتهای خارجی را میشناختند و با شخصیتهای ایرانی بیگانه بودند. این یک اعلام خطر است. ولی سعی کردیم اعلام خطر هرگز شعاری نباشد. ما برای اسباب بازیهایمان اسطوره سازی نمیکنیم ولی خارجیها این کار را بسیار خوب انجام میدهند. شاید دیده باشید در یکی از برنامههای دورهمی آقای مدیری چند نفر را روی سن میآورد و از آنها چندسوال تاریخی میپرسید که هیچ کدام بلد نبودند. این نشان میدهد جامعه ما چیز چندانی از تاریخ و تمدن ایرانی اسلامی نمیداند. باید بپذیریم که با کمال تاسف امروز الگویمان فرهنگ غربی شده است. سالها از دفاع مقدس میگذرد ولی هنوز نتوانستیم یکی از قهرمانهای جنگ را به صورت اسطوره معرفی کنیم. کودکان امروز شهدا را با بزرگراههایی میشناسند که نامشان را یدک میکشند.
وقتی غرب در نقطه a فیلم میسازد فکر تاثیراتش را در نقطه b میکند. میداند در نقطه b این فیلم چه تاثیراتی دارد. فیلمی را که برای کشورهای جهان سوم میسازند متفاوت است از فیلمهایی که برای خودشان میسازند. اگر یادتان باشد سال ۵۹ تا ۶۵ نوع فیلمهایی که به بازار آمد مانند رمبو، فیلمهای خشونت آمیز بود. این فیلمها باعث شد ذهن بچههای ما درگیر مسائل خاصی شود. باید بدانیم که برای الگوسازی و اسطوره سازی باید کاملاً با دقت و به دور از هرگونه اعمال زور رفتار کرد.
نحوه همکاری ارگانهای زیربط باشما آیا رضایت بخش بود؟
دیندار: من فکر میکنم تا مسئولان دغدغه فرهنگی نداشته باشند و مسائل مربوط به آن برایشان در راس امور نباشد همتی برای کار فرهنگی به وجود نمیآید. امروز نیز من همتی در مسئولان کشور نمیبینم. حتماً دیدید که در مناظره فرهنگی ریاست جمهوری به جای طرح دغدغهها و طرحهای فرهنگی به تخریب یکدیگر پرداختند. به نظر من مستند جورچین یک کار ملی است. امروز بعضی از ارگانها به دنبال بحثهایی که در این مستند مطرح شده هستند و شاید حاظر باشند صدها میلیون تومان برایش هزینه کنند. اما متاسفانه با تمام پیگیریهای من تا به حال این کار را ندیدهاند. آیا این درست است که ما ناز یک عده از مدیران را بکشیم تا بیایند این کار را ببینند. این مسئولین هستند که موظف به دیدن اینگونه مستندها که به مشکلات و راه حلها در حوزه فرهنگ میپردازد هستند. شاید نهادهایی مانند حوزه هنری فکر میکردند چون اسم مستند اسباب بازی چیز جدی در نیاید که از آن حمایت نکردند.
جورچین آنقدر جذابیت دارد که در سینما ۸۰ دقیقه مخاطب را در سینما نگه دارد.
تسنیم:با توجه به تحقیقات شما واردات اسباب بازی در ایران بر طبق چه اصولی انجام میشود؟
دیندار: اسباب بازی کالای لوکس حساب نمیشود. در ایران نیز آمار درستی در مورد میزان واردات وجود ندارد. ولی آن چیزی که مسلم است بیش از ۹۰ درصد اسباببازیها به کشور وارد میشود که میزان قاچاق آن زیاد مشخص نیست.
بخشی از مستند شما به تفاوتهای تولید در ایران و کشورهای دیگر میپردازد، در این مورد بیشتر توضیح دهید.
دیندار: من قصد داشتم یک غافلگیری در مخاطب بوجود بیاورم. مقایسه بین کارخانه عظیم تولید اسباب بازی خارجی و و یک کارگاه ایرانی خودش غافلگیرکننده بود. حتی یکی از تولید کننده ها، این فیلم را دید پس از تماشای این تفاوتها بسیار متاثر شد. من فکر میکنم مستند جورچین آنقدر جذابیت دارد که در سینما ۸۰ دقیقه مخاطب را در سینما نگه دارد.
شما در حوزه اسباب بازی تحقیقات زیادی انجام دادهاید. فکر میکنید بزرگترین مشکل در حال حاضر بر سر راه تولید چیست؟
دیندار: امروز در بزرگترین دانشگاههای جهان رشته دانشگاهی برای صنعت اسباب بازی وجود دارد. در ایران نیز چند سال است طراحی صنعتی شکل گرفته ولی دانشگاه تا وقتی پیوست فرهنگی برای اسباب بازی وجود نداشته باشد و سینمای ما تولید قهرمان نکند نمیتواند در این حوزه به سرعت پیشرفت کند. به غیر از آن اسباب بازی یک کار صنعتی است و به کارخانه و وامهای کلان احتیاج دارد. مثلاً ما در رشته نساجی باید آنقدر پیشرفت داشته باشیم که اگر امروز پارچه برای ۶۰ هزار تا عروسک سفارش دادن و دو ماه دیگر خواستند دوباره سفارش بدهند همان رنگ را داشته باشد ولی نساجی ایران در این حد پیشرفته نیست. همچنین در پتروشیمی نیز نیاز به مواد خاصی داریم.
نظر شما