هفته نامه «نماینده»؛ حشمتالله فلاحتپیشه*/ در تحلیل عملکرد فعلی و پیشبینی واکنشهای آیندۀ رئیسجمهوری آمریکا در قبال ایران و برجام، همچنین احتمال برخورد مسئولین داخلی با این موضوع، نکاتی قابل ذکر است.
۱. ترامپ نمیتواند برجام را پاره کند چون عقد قراردادها و توافقهایی از این نوع، تبعات خاصی را در حوزههای مختلف دارند. در موارد چندجانبه مانند برجام یک فرد به تنهایی نمیتواند شرایط اجرای توافقی را متوقف کند؛ زیرا توافقی است که بیش از ۱۷ نهاد بینالمللی و بهروایتی مجموعه کشورها و سازمانهای بینالمللی طرف برجام هستند. اتفاقاً از همان ابتدای اجرای برجام دولت آمریکا شروع به کارشکنی کرد، در برخی موارد بهصورت مستقیم و بعضی مفاد که با اروپا مرتبط میشد بهصورت غیرمستقیم.
۲. ترامپ سعی میکند با هر روشی از زیر بار توافقات برجام شانه خالی کند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران هم امروز برجام را در قالب همین راهبرد میبیند. تصریح مقام معظم رهبری که فرمودند اگر آنها برجام را پاره کنند ما آتش میزنیم، یعنی ایران خود را برای گزینههای مختلف مهیا کرده است.
۳. مجلس چهار قانون در موضوع هستهای به تصویب رسانده که آخرین آنها، قانون مجلس نهم بود؛ این قانون متذکر شده که دادهها و ستاندههای مذاکرات هستهای باید متوازن باشند. بنابراین تکلیف مجلس مشخص است؛ اگر آنچه ما پس از اجرای برجام داریم هموزن با دستاورها نباشد، دولت موظف به بازنگری است و این کار باید در قالب وظیفۀ نظارتی توسط مجلس رصد شود. لذا اگر کارشکنیها از قالب حرف خارج شده و در عمل صورت پذیرفته باشد باید برخورد صورت بگیرد.
۴. معتقدم جمهوری اسلامی مناسبات خود را با تمامی کشورها (بهجز آمریکا و اسرائیل) پیش خواهد برد و در قبال آمریکا شرایط خاصی وجود دارد. کشور نباید در دامی بیفتد که محافظهکاران آمریکایی و تندروها پهن کردهاند که عبارتنداز تلاش برای شکستن برجام توسط ایران و دادن بهانه به دست آمریکا. در عین حال دادهها و ستاندهها هم باید مورد ارزیابی قرار گرفته و اقدام متناسب انجام شود.
۵. دستور چند ماه قبل رئیسجمهور برای تولید پیشرانهای هستهای و سوخت شناورها خارج از برجام نبود و به نظر میرسد ایران تصمیم دارد همۀ برجام را در آمریکا نبیند. آمریکاهاییها کارشکنیهای زیادی میکنند اما آنچه جمهوری اسلامی دنبال میکرد، شکستن تحریمهای فرامرزی بود که توانست در این حوزه موفق باشد.
۶. درواقع موانع جدّی پیشروی ترامپ برای پیشبرد شعارهای انتخاباتیاش وجود دارد که در این خصوص میتوان به امکانات، قدرت آمریکا و مؤلفههای قدرت در حوزههای اقتصاد، سیاست و ... اشاره کرد.
این محورها نسبت به سال ۲۰۰۱ میلادی (زمان ریاستجمهوری بوش پسر که آخرین مقطع اتخاذ موضع تهاجمی توسط آمریکاییها بود) بسیار تضعیف شده است. ضعف مؤلفههای قدرت آمریکا موجب شده است بخش عمدهای از شعارهای ترامپ توخالی از آب درآید و آمریکاییها ناچار شوند مواضع خود در قبال دنیا را تعدیل کنند.
در خصوص موانع درونی نیز باید متذکر شوم هماکنون در داخل آمریکا این نگرانی وجود دارد که اگر حتی جنگی در دنیا صورت بگیرد حتماً یکی از طرفین ایالات متحدۀ آمریکا خواهد بود. آمریکاییها به دلایل سیاسی، امنیتی و حتی اقتصادی دیگر حاضر نیستند وارد جنگ شوند.
در حال حاضر شاهدیم در آمریکا به راحتی با برخی سیاستها مخالفت میشود، دستگاه قضایی در مقابل فرمان لغو یا تعلیق روادید هفت کشور ایستادگی کرده و مواردی از این نوع هم در آینده شکل خواهد گرفت. معتقدم که این شرایط در آینده بیش از پیش ترامپ را سر جای خود خواهد نشاند.
تیم سیاست خارجی او به خوبی درک کردهاند آمریکاییها دچار سراشیبی شدهاند و هژمونی دولت آمریکا تا سال ۲۰۲۵م. حتماً دچار افول جدّی است. بر همین اساس سعی کردهاند با استفاده از شعارها یک فضای روانی جدّی را ایجاد کنند؛ البته با دیوانگیهای آقای ترامپ این فضای روانی شکل نگرفت و مؤلفههای قدرت آمریکا ـ اعم از دلار و ... ـ را بیشتر تضعیف کرد تا آمریکا با ضعف بیشتری مواجه شود.
*نمایندۀ اسلامآباد غرب و عضو کمیسیون امنیت ملی
نظر شما