شناسهٔ خبر: 135349 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: الف

بازخوانی توصیه رهبری به احمدی نژاد/ آزمونی برای ولایت پذیری و مانع دو قطبی شدن

احمدی نژاد رهبر معظم انقلاب فرموده بودند: آقایی آمد پیش من. من هم ملاحظه حال صلاح خود او و صلاح کشور به او گفتم در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتم هم شرکت نکنید گفتم صلاح نمی دانم.

به گزارش «نماینده» رهبر معظم انقلاب فرموده بودند: آقایی آمد پیش من. من هم ملاحظه حال صلاح خود او و صلاح کشور به او گفتم در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتم هم شرکت نکنید گفتم صلاح نمی دانم. با ملاحظه حال مخاطب به آقایی توصیه می کنیم یک دوقطبی در کشور ایجاد می شود. دو قطبی مضر است به حال کشور. من صلاح نمی دانم. یکی بگوید گفته یکی بگوید نگفته. چرا پشت بلندگو نگفته؟ این هم پشت بلندگو. (۵/۷/۹۵)
 
رهبر انقلاب، ایجاد فضای دوقطبی در کشور نه تنها برای کشور به مصلحت نمی دانند بلکه آن را باعث ایجاد فضای احساسی و غلبه آن بر تصمیم گیری عقلانی دانسته و مضر می دانند؛ لذا با توجه به اینکه حضور محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، امکان شکل گیری فضای دو قطبی را تشدید می کند، به وی توصیه کرده بودند که این عرصه ورود نکنند.

اواخر شهریور ماه سال گذشته بود که در فضای مجازی خبری مبنی بر اینکه محمود احمدی نژاد به ملاقات رهبر معظم انقلاب رفته و نظر ایشان را در خصوص کاندیداتوری خودش در انتخابات ریاست جمهوری جویا شده است؛ موضوعی که با مخالفت رهبری مواجه شده و حتی فراتر از آن، ایشان توصیه کرده اند که سفرهای استانی رئیس دولت های نهم و دهم متوقف شود.

در همان زمان مطلبی به قلم مهدی فضائلی از فعالان رسانه ای اصولگرا منتشر شد که در آن آمده بود، آقای احمدی نژاد، به درخواست خود با رهبر معظم انقلاب ملاقاتی داشته که جزئیاتش مشخص نیست، اما «قطعی است» که در این دیدار با «نهی صریح» آقا در مورد نامزد شدن در انتخابات ۱۳۹۶ مواجه شده است.

فضایلی در آن زمان با «اتمام حجت» خواندن موضع منتسب به رهبر معظم انقلاب تأکید کرده بود که رئیس دولت های نهم و دهم و حامیان او در معرض آزمون «ولایت پذیری» قرار گرفته اند.

البته این پایان کار نبود، چون پس از آن محمدرضا باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری هم به فاصله چند روز بعد از آن گفت که قرار بود این مسأله رسانه‌ای نشود، اما شد. آقای احمدی نژاد به عنوان یکی از گزینه‌های قوی برای انتخابات ریاست جمهوری به دلایلی از ورود به انتخابات منع شده است.

اما ماجراهای تأیید و تکذیب  نهی احمدی نژاد از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری موضوعی شده بود که   بالاخره رهبر معظم انقلاب روز پنجم مهر ماه سال گذشته در ابتدای درس خارج فقه، بیانات مهمی درباره موضوع توصیه به احمدی نژاد در مورد انتخابات سال ۹۶ بیان کردند.

یکی از نکاتی که در سخنان رهبری مطرح شد این بود که آنچه از سخنان ایشان باعث سوء برداشت، بگومگو و کدورت، ایجاد اختلاف و جلوگیری از وحدت بشود، مورد تأیید نیست و در حقیقت اصرار ایشان بر وحدت و اتحاد کشور است. در حقیقت اشاره ایشان به آن چیزی است که از سوی برخی فعالان سیاسی در خصوص نهی احمدی نژاد از کاندیداتوری مطرح شد و متقابلا برخی نزدیکان وی آن را نادرست خواندند.
 
طبیعتا هرچند نباید چنین رویکردی برای کسانی که تحت آزمون ولایتمداری قرار گرفته اند، قائل باشیم، یعنی آنها مدام مطالبه بیان مواضع از مجاری رسمی نداشته باشند، در نقطه مقابل هم رقیبان داخلی یک جریان نباید جار و جنجال به راه بیندازند و از طرح چنین موضوعی بخواهند استفاده های جناحی ببرند. در حقیقت هر دوی این رفتارها به نوعی به معنای ایجاد فضا برای دخالت دشمن و بهره برداری آنان از اختلافات ایجاد شده خواهد بود.

آنچه مشخص است، اینکه رهبر انقلاب، ایجاد فضای دوقطبی در کشور را همان طور که در سخنانشان عنوان کردند، به هیچ عنوان به مصلحت نمی دانند و آن را باعث ایجاد فضای احساسی و غلبه آن بر تصمیم گیری عقلانی می دانند. لذا باتوجه به اینکه حضور احمدی نژاد در اتخابات ریاست جمهوری، امکان شکل گیری فضای دو قطبی را تشدید می کند، لذا این توصیه را مطرح می کنند.
 
عملکرد احمدی نژاد و برخی اطرافیان وی به خصوص در دوره دوم ریاست جمهوری به حدی باعث ایجاد تنش و مشکلات در کشور شد که به طور طبیعی هیچ کس علاقه ای به بروز دوباره چنین مشکلاتی ندارد و نخواهد داشت. اینکه همچنان امکان بروز رفتارهای احمدی نژاد بر پایه همان رفتارهای گذشته وجود داشته باشد و اثری از تحول و بازگشت وی به قبل از انتخابات ریاست جمهوری نهم دیده نشود، این مسأله را جدی تر می کند.

یک روز بعد از سخنان رهبری فرزانه انقلاب؛ محمود احمدی نژاد در نامه ای به ایشان به نظر رهبری تمکین نموده و اعلام کرد: برنامه برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده (سال ۹۶) ندارم.

 

متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه در مهر ماه سال گذشته در خصوص حضور یک فرد در انتخابات ریاست جمهوری به شرح ذیل است:

 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیةالله فی الأرضین.
دنباله‌ی حدیث قبل از جناب ابی‌حمزه‌ی ثمالی از حضرت سجاد (سلام‌الله‌علیه) که فِقراتی از این حدیث را در روزهای قبل خواندیم. «إن زُکِّیَ خَافَ ما یَقولون»

اصرار دارم بر وحدت قلوب و اتحاد نیروهای مؤمن و انقلابی
حالا قبل از آنی که این فقره را عرض بکنم، این تذکر را، توجه را بدهم که از مطلبی که ما دیروز در ذیل این فقره‌ی قبلی گفتیم مثل اینکه سوءبرداشت شده، بعضی‌ها سوءتلقّی کردند. خب حالا سوءبرداشت فی‌نفسه چیز مشکلی نیست. لکن وقتی که این منتهی بشود به بگومگو و بخصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایه‌ی کدورت و دل‌چرکینیِ برادران مؤمن از یکدیگر بشود آن‌وقت این چیز بدی است.

بنده‌ی حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایه‌ی اختلاف بین نیروها بشود، این را به خدا پناه می‌بریم. نباید این چیزها را مایه‌ی اختلاف قرار داد.

 خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به نفع برادر مؤمن‌اش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، بخصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو. (خنده‌ی معظم‌له و حضّار)
 
 دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید، حواستان جمع باشد. خب به رادیوی «فردا» یا رادیوی «بی‌بی‌سی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ می‌پردازند، بحث می‌کنند، تحلیل می‌کنند، علت چیست، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن می‌خواهد استفاده کند. ما چه‌کار باید بکنیم؟ ما باید نقطه‌ی مقابل دشمن حرکت بکنیم. یعنی مطلب خیلی عادی است، همین‌طور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیزی را به مصلحت شما می‌دانم، می‌گویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحةُ لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمّة المؤمنین» در همه‌ی صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند. نصیحت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است من باب مثال علاقه‌مندم. می‌دانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما می‌گویم وارد نشو. نمی‌گویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمی‌دانیم. من صلاح نمی‌دانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست.
 
 اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و ... است؛ نه، این حرف‌ها چیست؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً  مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بین‌الله، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال می‌کنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال می‌کنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال می‌کنند. بنابراین نه، ما این فقره‌ای که دیروز معنا کردیم ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا می‌کردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا می‌کنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.

نظر شما