به گزارش «نماینده»، شاید در تصور بسیاری از افراد یا مسئولان، مباحث زیست محیطی در درجه چندم از اهمّیّت نسبت به مسائل سیاسی و اقتصادی قرار داشته باشد و شاید به همین دلیل نیز در موضوع به این اهمّیّت برخی از فعالیتها بسیار کُند انجام میشود، آیتالله خامنهای امّا مسائل زیستمحیطی را در اولویت و صدر مسائل کشور میبینند؛ «درست است که در شمارش مسایل اساسی کشور، چشمها و نگاهها به سمت اقتصاد، به سمت فرهنگ، به سمت مسائل پولی، به سمت مسایل سیاسی کشانده میشود- معمولاً این جور است- لیکن اگر با دقّت نگاه کنیم، مسائلی که مربوط به زیستِ انسانی است، بیشتر از آنها اهمّیّت دارد. سیاست برای چیست؟ اقتصاد برای چیست؟ خدمات گوناگون شهری و کشوری برای چیست؟ اصلاً پیشرفت کشور برای چیست؟ پیشرفت برای این است که انسانها زندگی مطلوبی داشته باشند. اگر محیط زیست تخریب شد، همهی اینها باطل خواهد شد. اهمّیّت محیط زیست اینجاست» (۱۷/اسفند/۸۹). رهبر معظّم انقلاب تا آنجا در بحث از اهمّیّت منابع طبیعی و محیط زیست پیش میروند که آن را پشتوانه اصلی خودکفایی و استقلال کشور و عاملی برای مقاومت در برابر دشمنان ملت ایران میدانند؛ «در مجموع، تمامی این منابع پشتوانه اصلی تضمین و بقای ذخایر طبیعی آب و خاک کشور و بالنّتیجه خودکفایی عمومی و استقلال اقتصادی محسوب میگردند، یعنی همان چیزی که چشم طمع دشمنان ما و استکبار جهانی بدان دوخته شده است» (۱۵/اسفند/۶۶).
کتابِ «نهضت حفظ محیط زیست» که در آن گزیدهای از بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای درباره محیط زیست از سال ۱۳۶۳ تاکنون گردآوری شده، مجموعه ارزشمندی است که میتواند در یک نگاه کلی خوانندگان را با مهمترین محورهای بیانات معظّمٌله درباره محیط زیست و دغدغهها و توصیههای ایشان به مسئولان و مردم دربارهی راهکارهای فرهنگسازی برای حفظ محیط زیست آشنا کند. هدف از گردآوری این کتاب در واقع همان انتقال دغدغهها و نگرانیهای ایشان به مسئولان و آحاد ملت ایران است. کتاب در شش فصل تنظیم شده است؛
فصل اول؛ در بیان اهمّیّت محیط زیست رهبر معظّم انقلاب با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السّلام) و با تکیه بر قانون اساسی به بیان اهمّیّت حفاظت از محیط زیست و فوائد آن پرداختهاند.
فصل دوم؛ به بیاناتی از معظّمٌله اختصاص یافته که ایشان به طور خاص بر معضلات زیستمحیطی در ایران و جهان پرداخته و سیاست قدرتهای استکباری را در عرصه تخریب محیط زیست به چالش کشیدهاند.
و در فصل سوم، مجموعهای از ابلاغیههای صادر شده از سوی رهبر معظّم انقلاب درباره مسائل زیست محیطی آورده شده است.
در فصل چهارم و پنجم میتوان مطالبات ایشان از مسئولان دستگاههای مختلف و مردم در زمینه حفاظت از محیط زیست را مطالعه کرد و در نهایت در فصل ششمِ این اثر ارزشمند برخی از استفتائات شرعی در زمینه مسائل مرتبط با محیط زیست با توجه به فتاوای رهبر معظّم انقلاب آورده شده است.
از دیدگاه آیتالله خامنهای؛ «اسلام و ادیان الهی خواستهاند تعادل میان انسان و طبیعت را حفظ کنند؛ این آن هدف اساسی و اصلی است. عدم حفظ این تعادل ناشی از عواملی است که عمدهاش خودخواهیهای انسان است؛ قدرتطلبی است؛ قلدری و گردن کلفتی بعضی از ما انسانهاست.»(۱۷/اسفند/۹۳). بر اساس دیدگاه آیتالله خامنهای هرگاه تعادل انسان و طبیعت حفظ نشود بحرانهایی بهوجود میآیند که به همه بشر و همه نسلها ضرر خواهند زد. رهبر معظّم انقلاب ضمن برشمردن مبانی اسلامی حفظ محیط زیست میفرمایند؛ طبق آیه شریفه «خلق لکم ما فی الأرض جمیعا»؛ همه آنچه که در زمین وجود دارد، برای شما انسانها آفریده شده است. البته مراد از انسانها، انسانهای یک نسل یا مجموعه خاصّی از انسانها نیستند؛ بلکه همه انسانها در همه نسلها باید بدانند که امانتدارند و در ملکیّت این موهبت و عطیّه الهی که متعلق به همه نسلهای بشری است - چون هزاران سال دیگر، بشر در این کرهی خاکی زندگی خواهد کرد- سهیمند. ایشان سپس با اشاره به سوء استفاده برخی از افراد در تخریب محیط زیست میفرمایند؛ «قرآن کریم در آیهی دیگری در ترسیم چهره بخشِ بسیار مطرودی از انسانها میفرماید: «و اذا تولّی سعی فی الأرض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النّسل»؛ اینها کسانی هستند که در روی زمین فساد میکنند؛ هم انسانها را به نابودی میکشانند و هم فرآوردههای زمین را تخریب میکنند.»(۲۹/خرداد/۸۰).
بنابراین و براساس سنتهای الهی؛ «اگر نعمت خداوند شکرگزاری شد، افزایش پیدا خواهد کرد. این شکرگزاری، همان تعامل درست و منطقی با طبیعت است. اگر کسی با پدیدههای طبیعی تعامل صحیح و منطقی داشته باشد، طبیعت، خودش را در اختیار او میگذارد؛ یعنی طبیعت ضربه نمیخورد و افزایش پیدا میکند. نقطه مقابل این است: «ولئن کفرتم إنّ عذابی لشدید»؛ اگر نعمتهای الهی کفران شود، پشت سر آن، عقوبت الهی است. کفران نعمتهای طبیعی چیست؟ عبارت است از تخریب، ضایع کردن، درست نشناختن و یا درست به کار نبردن آنها. اگر این کفران اتفاق افتاد، به دنبالش عقوبت الهی خواهد بود. عقوبت الهی چیست؟ همین چیزی است که ما امروز نشانههایی از آن را - که ناشی از تخریب محیط زیست است- مشاهده میکنیم: بیماریها، نابسامانیها، کمبودها و مشکلاتی که بر بخشهای عظیمی از آحاد بشر تحمیل میشود» (۲۹/خرداد/۸۰). در همین چهارچوب و در جمعبندی دیدگاه آیتالله خامنهای از مبانی دینیِ لزومِ حفظ محیط زیست و منابع طبیعی باید به برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهای الهی و ایجاد جامعهای سالم و بدور از فاصله طبقاتی و مستعد برای رشد و شکوفایی و رعایت الزامات شرعی برای حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعی و با پرهیز از زیادهروی توجه نمود. از دیدگاه معظّمٌله خداوند انسانها را مأمور به آبادی و عمران زمین قرار داده است و عمل نکردن به این مسئله منجر به خسارتهای غیر قابل جبرانی خواهد شد و از همین روست که ایشان دغدغهمندانه میفرمایند: «بنده به شدّت احساس نگرانی میکنم از این که ما با شعارهای اسلامی تاکنون توفیق پیدا نکردهایم به طور کامل این مأموریّت بزرگ را انجام بدهیم» (۱۵/اسفند/۶۷).
آیتالله خامنهای در دورانی که عهدهدار ریاست جمهوری و سپس رهبری بودهاند، تلاش کردهاند تا به شیوههای متعدد و البته قانونی پیگیر مباحث زیستمحیطی باشند. در دوران رهبری و به استناد اصل ۱۱۰ قانون اساسی معظّمٌله سیاستهای کلان مرتبط به این حوزه را ابلاغ کردهاند؛ ابلاغ سیاستهای کلی محیط زیست در تاریخ ۲۶/آبان/۹۴، ابلاغ سیاستهای کلی منابع طبیعی و در مورد منابع آب در تاریخ ۳/بهمن/۷۹، ابلاغ سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و نگاه جدی به حفظ منابع طبیعی و انرژی در آن در تاریخ ۱۵/تیر/۸۹، و ابلاغ سیاستهای کلی در امور شهرسازی و لزوم توجه به رعایت معیارهای زیست محیطی در توسعه شهری در تاریخ ۲/بهمن/۸۹ در کنار بیانات و پیامهای متعدد در جمع مسئولان این حوزه از فعالیتهای معظّمٌله بوده است. ایشان تنها به ابلاغ سیاستهای کلی محدود نشده و گاه در مسائل متعدد زیستمحیطی و در شرایطی که ممکن بوده است ضرری بر منافع عمومی بوجود آید، ورود مستقیم داشتهاند. از تأکیدات مکرر برای حفظ بوستانها به عنوان ریههای تنفسی شهرها، جلوگیری از گسترش بیرویه شهر تهران، مقابله با کوهخواری، قطع ید و برخورد با متصرفین منابع طبیعی تا پدیده گردوغبار و از بین رفتن جنگلهای بلوط غرب کشور و حفظ گونههای نادر حیوانی و... همه و همه در همین چهارچوب قابل تحلیل است. بطور خاص و به عنوان نمونه ایشان در بیانات خود در تاریخ ۱۷/اسفند/۹۳ به قطعه زمین سرسبزی اشاره میکنند که در اثر غفلت بارها نزدیک بوده که مورد تصرف افراد سودجو قرار بگیرد این مسئله تا حدی بود که ایشان گفتند که این افراد منتظر آن ماندهاند که یا غفلتی از سوی مسئولین بوجود آید و یا رهبری از دنیا برود تا زمین را تصرف کنند! اما در نهایت پیگیریهای مکرر رهبری و علنی شدن این مسئله در این سخنرانی منجر شد تا تنها بعد از ۲۲ روز آن مجموعه ۱۴۰۰ هکتاری به یکی از بزرگترین بوستانهای تهران(بوستان یاس) تبدیل شود.
«گشایش در امکانات اجرایی»، «اِعمال مدیریت صحیح» و «تعالی فرهنگ حرمت منابع طبیعی بین اقشار جامعه و افزایش آگاهیهای عمومی در این زمینه» از مسائل مهمی است که آیتالله خامنهای آن را در چارچوب حفظ و گسترش فضاهای طبیعی حائز اهمیت میدانند. از دیدگاه ایشان بایستی از یکطرف قوانین کارآمد و از طرف دیگر اراده قوی و عزمی راسخ برای حفاظت از محیط زیست وجود داشته باشد. در همین رابطه فرهنگسازی و افزایش آگاهیهای عمومی و بهکار گرفتن مشارکت مردمی در مباحث محیط زیستی بسیار حائز اهمّیّت است چرا که از دیدگاه معظّمٌله اساساً «تا از مردم کمک نگیرید کارتان زار است» (۱۷/اسفند/۶۳). برای حفظ محیط زیست از دیدگاه آیتالله خامنهای ابعاد گسترده فرهنگی و اهمّیّت افزایش آگاهی و آموزش عمومی نباید فراموش شود و در عین حال کلیه نهادها، دستگاههای اجرایی، پادگانهای نظامی، مدارس و کارخانهها با تعصّب باید مانع از کاهش یا از بین رفتن فضای سبز موجود خود شوند. رهبر معظّم انقلاب تأکید میکنند که «برای ما مسأله محیط زیست یا حفظ منابع طبیعی، مسألهای تجمّلاتی و درجهی دو نیست؛ یک مسأله حیاتی است. در تلاش ما برای توسعه کشور، اولویّت باید در این بخش باشد.»(۱۴/اسفند/۷۷) چرا که اگر در مسائل مرتبط با منابع طبیعی و محیط زیست کوتاهی صورت گیرد خسارتهای جبرانناپذیری گریبانگیر کشور خواهد شد و از همین رو نیز ایشان معتقدند که؛ «محیط زیست یک امر جدی است برای زندگی یک جامعه، با محیط زیست شوخی نمیشود کرد» (۲۰/خرداد/۶۷).
آیتالله خامنهای همچنین در بحث از مسائل زیستمحیطی با نگاهی عمیق و کارشناسانه به نقد برخی از روندهای بشر کنونی نسبت به مسائل محیط زیست پرداخته و میفرمایند؛ «درست است که امروز بشر از چیزی استفاده میکند، امّا به یک چیز دیگر ضرر میزند. امروز نیروی اتم را کشف میکند، امّا نیروی اتم را برای نابودی انسان به کار میبرد؛ نفت را از اعماق زمین استخراج میکند، امّا این نفت در راه تضییع و تخریب محیط زیست انسان به کار میرود؛ کمااینکه در این صد سال اخیر اینگونه بوده است.»(۲۴/اسفند/۷۹) ایشان همچنین میفرمایند؛ «روزی دانش بشری این را کشف خواهد کرد که در این دویست، سیصد سال، بیراهه و کجراههای را پیموده است؛ دستاوردهایی را هم به دست آورده که به نظرش بسیار برجسته آمده؛ غافل از این که اگر به انگشت اشاره هدایت الهی توجه میشد، میتوانست همین دستاوردها و بیشتر از آنها را بدون این ضایعهها، با این حجم از کوشش و تلاش به دست آورد» (۲۶/شهریور/۷۹). معظّمٌله ضمن نقد رویکرد کشورهای استکباری از جمله آمریکا (به عنوان نمونه مقاومت امریکا در برابر «پیمان کیوتو» و خودداری از پذیرش مسئولیت در قضیه گازهای گلخانهای) به روند تخریب جنگلها در زمان پهلوی اشاره نموده و آن را گریهآور میخوانند و در نقد افرادی که اینگونه پدیدههای طبیعی را تجدیدشونده میخوانند، میفرمایند؛ «حالا اسمش تجدیدشونده است! بله تجدیدشونده است امّا در چه مدتّی؟ به چه قیمتی؟»(۱۵/اسفند/۶۷).
کتاب «نهضت حفظ محیط زیست» گنجینه ارزشمندی از رهنمودهایی است که مطالعه آن ضمن آشنایی هرچه بیشتر با فضای ذهنی و شیوه مدیریت و رهبری آیتالله خامنهای در مسائل زیستمحیطی با برجسته نمودن نقش و اهمّیّت محیط زیست در افکار عمومی و یادآوری نقش و رسالت همگانی برای شکلگیری نهضت فراگیر سرسبز نگاه داشتن کشور، میتواند برای همه سنین و همه مسئولان مفید واقع شود. براستی؛ «چرا ما اینجا را به بهشتی تبدیل نکنیم که مردمی(که) درآن زندگی میکنند، از برکات طبیعت و از فضای سبز استفاده کنند و کسانی که میآیند، از آن یاد بگیرند؟»(۱۵/اسفند/۶۷) و آیا جز این است که؛ «برای ما مایه شرمندگی است که با وجود این کشور غنی، محصولات گیاهی و حتّی مواد غذایی لازم را از دیگران بگیریم. درست مثل کشوری که زمین و امکانات و این تاریخ عظیم کشاورزی را ندارد» (۱۴/اسفند/۷۷). کاش با انجام وظایف همگانی آحاد مردم و مسئولان شعار «هر ایرانی یک درخت» تحقق پیدا کرده و مردم ایران براستی عادت به درختکاری و حفظ محیط زیست - البته در همه ابعاد و جنبههای مختلف آن-پیدا کنند و همگی به این توصیه آیتالله خامنهای عمل کنیم که؛ «من از همه ملت عزیز ایران، درخواست میکنم خودشان را موظف بدانند که بر فضای سبز بیفزایند و از آن چیزی کم نکنند» (۱۵/اسفند/۶۷).
نظر شما